تاریخ انتشار۳۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۰۸
کد مطلب : 289889

سلفیسم افراطی در تقابل با اسلام سنتی آناتولی

سجاد آتشبار، دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
در این نوشته به عوامل و ریشه های مرزبندی موجود میان جریان غالبِ اسلامیِ ترکیه با داعش و عقاید افراطیِ سلفی-تکفیری پرداخته می شود. جریان غالب اسلامی ترکیه همان اسلام تاریخی و سنتی این کشور، و اعتقادات اکثریت مردمان آن است. ما این جریان غالب و اسلام سنتی و تاریخی این کشور را "اسلام آناتولی" می نامیم. مدعای نوشته‌ی حاضر این است که روایت سلفی-تکفیری از اسلام که زیربنای عقیدتی داعش را تشکیل می دهد، جایگاه و ریشه‌ی تاریخی در آناتولی و ترکیه نداشته است.
سلفیسم افراطی در تقابل با اسلام سنتی آناتولی
داعش با تأسیس دولت اسلامی خود خوانده‌ی خود در بخش هایی از سوریه و عراق، نظم مبتنی بر مرزهای ملی در خاورمیانه را با چالشی اساسی مواجه کرد. شکل گیری داعش و قدرت گیری آن نشانی از سستی پایه های ملت های مصنوعی عربی منطقه بود. اساسا داعش مفهوم مدرن ملت که مبتنی بر خصائل فرهنگی و زبانی بود را به چالش کشید. حضور جنگجویان پرشمار از مناطق مختلف جهان مانند چچن، آسیای میانه، آسیای جنوب شرقی و اروپا نشان گر بافت فراقومی داعش بود. لذا واضح است که حوزه‌ی نفوذ داعش صرفا به دنیای عرب زبان محدود نیست. و این گروه در پی تأثیرگذاری بر مناسبات جریانات اسلامی کشورهای مختلف و جذب نیرو از آن ها بوده است. ترکیه یکی از کشورهای اسلامی است که از جذابیت خاصی برای داعش برخوردار بوده است. اکثریت سنی مذهب آن و نزدیکی این کشور به قلمرو داعش از عمده ترین عوامل جذابیت مذکور است.

زمینه ها و زیرساخت های عقیدتی  نفوذ داعش در هر کشوری، گسترش اعتقادات سلفی و در نهایت رادیکالیزه شدن این اعتقادات بوده است. از این نظر ترکیه نیز محلی برای فعالیت و تبلیغات جریانات سلفی بوده است. با این حال جریان غالب اسلامی ترکیه مرزبندی مشخصی با عقاید سلفی-تکفیری که منبع تغذیه فکری داعش بوده، داشته است. و شمار جماعت های اسلامی که خود را حامی گفتمان و دیدگاه های داعش می شمارند اندک بنظر می آیند.

در این نوشته به عوامل و ریشه های مرزبندی موجود میان جریان غالبِ اسلامیِ ترکیه با داعش و عقاید افراطیِ سلفی-تکفیری پرداخته می شود. جریان غالب اسلامی ترکیه همان اسلام تاریخی و سنتی این کشور، و اعتقادات اکثریت مردمان آن است. ما این جریان غالب و اسلام سنتی و تاریخی این کشور را "اسلام آناتولی" می نامیم. و نگاه مختصری به گذشته و امروز آن می اندازیم.
 
اسلام آناتولی 

اسلام با سلاجقه وارد آسیای صغیر شد. سلجوقیان در کنار فرهنگ بومی خود، حاملان فرهنگ ایرانی به این منطقه  بودند. ادبیات، شیوه‌ی حکومتداری، و تفسیر از دین اسلام از حوزه هایی بودند که حضور فرهنگ ایرانی در آن ها بارز بود. در کنار فرهنگ ایرانی، فرهنگ و تمدن بیزانس نیز فرهنگ و حکومت داری سلجوقیان را متأثر ساخت. دولت عثمانی که بعدها تبدیل به امپراتوری شد نیز تداوم سلاجقه‌ی روم بود. دولت عثمانی و مردمان ساکن در آن تعاملات فرهنگی گسترده ای با همسایگان غربی و مسیحی خود داشتند. اسلام مرزنشینان اگرچه باخود فرهنگ جهاد و فتح را به همراه داشت، اما در عین حال منجر به شکل گیری نوعی تعامل و داد و ستد فرهنگی نیز می شد. چنین تعاملاتی روایات آناتولیایی از اسلام را تحت تأثیر خود قرار داده است.

گذار به سیستم حکومتی امپراتوری و اقتضائات حکمرانی در چنین ساختاری نیز بر اسلام آناتولیایی اثر گذاشته است. با شکل گیری امپراتوری، قلمرو عثمانی تبدیل به محل زیست اقوام، ادیان و مذاهب مختلف شد. خودمختاری نسبی مذاهب و ادیان، اقتضای حکمرانی در سیستم های امپراتوری است. امپراتوری عثمانی نیز تا قبل از بروز جنگ های داخلی در دهه های پایانی عمر خود، حکومتی نسبتا متساهل و اهل مدارا بود. این تساهل و رواداری در قبال ادیان و مذاهب دیگر و پذیرش حق حیات و خودمختاری نسبی برای آنان، اسلام موجود در آناتولی را نیز تحت تأثیر قرار داد. و اسلام آناتولی با گرایشی معتدل پذیرای همزیستی مسالمت آمیز فرهنگ ها و سبک های زندگی مختلف شد.

از عوامل عمده‌ی دیگری که اسلام سنتی و تاریخی موجود در آناتولی را متأثر ساخته، گرایش کلامی و فقهی موجود در آن منطقه است. گرایش کلامی و فقهی موجود در آناتولی با گرایش اکثریت دنیای عربی متمایز است. اکثریت مردمان آناتولی تابع مذهب فقهی حنفی و دارای گرایشات کلامی ماتریدی می باشند. چنان چه مشهور است جایگاه عقل در کلام ماتریدی در قیاس با گرایشات کلامی مذاهب دیگر اهل سنت مانند اشاعره برجسته تر است. و نیز تفسیر و تأویل آیات و نصوص دینی در این مذهب پذیرفته شده است. چنین رویکردی امکان فراتر رفتن از معنای ظاهری نصوص دینی را فراهم می کند. تأکید بر امکان تأویل آیات قرآنی، شکاف میان ماتریدی ها و نحله هایی که بر ظاهر آیات و احادیث تأکید دارند را مشخص می کند. تأکید بر ظاهر آیات مربوط به جهاد و صفات الهی، از عمده ترین مواردی هستند که محل اختلاف میان قاطبه‌ی اهل سنت (و خصوصا ماتریدی ها) و مروجان عقاید داعش می باشد.

اسلام سنتی موجود در آناتولی از علوم و معارف مختلف دینی و غیر دینی نیز تأثیر پذیرفته است. اگر چه اسلام سنتی موجود در این منطقه بهای چندانی به فلسفه نداده، با این حال علوم و شاخه های فرهنگی و هنری دیگری را در خود پرورانده و یا حفظ کرده است. این روایت از اسلام برخلاف روایت های سلفی، روایتی خشک و تک بعدی از اسلام ارائه نمی کند. دیدگاه های سلفی بشدت با ورود علوم و معارف دیگر در چارچوب دین مخالف اند.

دولت عثمانی نیز از اواخر قرن هجدهم با طغیان و شورش جنبش وهابیت در شبه جزیره عربستان مواجه بوده است. اساسا یکی از مبانی شورش وهابیت در شبه جزیره مقابله با دولت عثمانی و بدعت های آن بوده است. برداشت عثمانی ها از اسلام در نزد پیروان محمد بن عبدالوهاب، آمیخته با شرک و بدعت بوده است.

هدف از اشارات اخیر تاکید بر وجود تمایزات و تفاوت های قابل توجه میان اسلام سنتی موجود در آناتولی و روایت سلفیستی از اسلام است. مدعای نوشته‌ی حاضر این است که روایت سلفی-تکفیری از اسلام که زیربنای عقیدتی داعش را تشکیل می دهد، جایگاه و ریشه‌ی تاریخی در آناتولی و ترکیه نداشته است.

پس از نگاهی مختصر به پایه های تاریخی اسلام سنتی موجود در آناتولی، حال لازم است به اوضاع و احوال اسلام سنتی در ترکیه معاصر نیز نگریسته شود. در واقع مراد ما در اینجا بررسی  جریان غالب اسلامی ترکیه در دهه های اخیر است. جریان غالب اسلامی در ترکیه را می توان به دو بخش کلان دسته بندی کرد. این دو گروه عمده عبارت اند از اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی. جریان اسلامی که پای در عرصه‌ی سیاسی نهاده و در پی کسب قدرت بوده است را اسلام سیاسی می نامیم. و مابقی جریانات و گروه های اسلامی که فعالیت های خود را محدود به عرصه های اجتماعی و فرهنگی نموده اند را اسلام اجتماعی می نامیم.
 
 
اسلام سیاسی

تأسیس نظام جمهوری و الغای خلافت با اصلاحات بنیادین مدرنیستی همراه بود. این اصلاحات عمیق ساخت اجتماعی ترکیه را متحول کرد. با سیاست های دولت کمالیست، طبقه‌ی مدرنیست و شهری جدیدی ظهور کرد که سبک زندگی آن با فرهنگ غربی سازگار بود. در کنار ظهور طبقه‌ی مدرنیست جدید، سیاست های سکولاریستی و آمرانه‌ی دولت کمالیست منجر به شکل گیری خودآگاهی مذهبی در میان اقشار و گروه های سنتی شد. با پایان جنگ جهانی دوم و پیوستن ترکیه به پیمان ناتو، نظام تک حزبی این کشور به نظام چند حزبی تبدیل شد. با ورود حزب دموکرات به عرصه‌ی سیاسی، اقشار محافظه کار و جماعت های مذهبی ترکیه مجال طرح مطالبات و خواسته های خود را یافتند. در واقع با شکست انحصار حزب جمهوری خلق، احزاب راست گرا و در رأس آن حزب دموکرات به مأمنی برای مطالبات و خواست های طبقه‌ی محافظه کار بدل شد. در اواخر دهه‌ی 1960 میلادی و با انشعاب نیروهای اسلامی از راست میانه، جریان اسلامی ترکیه وارد برهه‌ی جدیدی شد. بروز اختلافات بین نیروهای اسلامی و سران حزب عدالت به رهبری سلیمان دمیرل از عوامل عمده‌ی این انشعاب بود. در کنار مورد اخیر، احساس قدرت جماعت های اسلامی در شکل دهی به افکار و تمایلات سیاسی نیز از عوامل عمده ای بود که اسلامیون ترکیه را بسوی تأسیس احزاب مستقل هدایت کرد. پیشرو چنین حرکتی نجم الدین اربکان رهبر جریان "دیدگاه ملی" بود. او در سال 1970 حزب نظام ملی را تأسیس کرد. در طول سال های بعد و با تعطیلی احزاب تحت رهبری اربکان، او هر بار حزبی جدید با عنوانی جدید را تأسیس می کرد. احزاب وابسته به جریان دیدگاه ملی در کنار تأکید بر معنویت و اخلاق، بر توسعه‌ی صنعتی و اقتصادی نیز تأکید می کردند. این جریان رفته رفته به جلب آراء از اقشار و دیدگاه های دیگر نیز تمایل پیدا کرد. اوج چنین رویکردی در اختلافات رخ داده میان جریان نوگرا و سنت گرای حزب رفاه قابل مشاهده بود. نوگرایان حزب رفاه با انشعاب خود اقدام به تأسیس حزب عدالت و توسعه نمودند. این حزب در نظر بسیاری از تحلیل گران تداوم جریان دیدگاه ملی است. با اینحال حزب عدالت و توسعه با تعدیل دیدگاه های دینی اسلاف خود به راست میانه تمایل پیدا کرد. در واقع این حزب پایگاه رای خود را گسترده تر کرده و تبدیل به حزبی فراگیرتر شد.

بسیاری از ناظران معتقدند که جریان دیدگاه ملی برخلاف نظر برخی ها قصد تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر شریعت اسلامی را نداشته است. بلکه هدفِ آن تشکیلات، حفاظت از ارزش های دینی و جلوگیری از نابودی این ارزش ها توسط دولت کمالیست بوده است. هدف عمده‌ی دیگری که این جریان دنبال می کرد بازگرداندن قشر طرد شده‌ی مذهبی به کانون اجتماعی و سیاسی ترکیه بود. که بنظر می رسد در دستابی به این اهداف نیز موفق بوده است. از ویژگی های بارز و قابل توجه اسلام سیاسی موجود در جریان غالب اسلامی ترکیه این است که این جریان خود را تابع قواعد بازی دموکراتیک دانسته است. و برخلاف جریانات سلفی-تکفیری، صندوق رای را تنها ابزار برای کسب قدرت خود تعریف کرده است. این جریان اِعمال خشونت بعنوان ابزاری سیاسی را بشدت طرد و رد کرده است. تا جایی که برغم کودتاها و تضییقات مختلفی که شاهد بوده، هیچ گاه دست به خشونت و اعمال زور نزده است.
 
اسلام اجتماعی

در کنار جریانی که وارد عرصه‌ی رقابت های سیاسی شد، بخش عمده ای از جریان غالب اسلامیِ ترکیه در صحنه‌ی اجتماعی حضور داشته است. از میان نمایندگانِ اسلام اجتماعی می توان به جماعت ها و طریقت های عمده‌ ای مانند طریقت نقشبندی، جماعت نورگرایان، و جماعت سلیمانی ها اشاره کرد. جماعت نورگرایان به جماعتی گفته می شود که خود را پیرو سعید نورسی از علمای اسلامی معروف قرن بیستم ترکیه می دانند. کتاب معروف او رساله‌ی نور نام دارد. مشی سعید نورسی غیر سیاسی بوده، و بیشتر متمایل به انجام فعالیت های تبلیغی و فرهنگی بوده است. گروه های متأثر از دیدگاه های او به چند شاخه تقسیم می شوند که عمده ترین آن ها جماعت فتح الله گولن نام دارد. این جریان تا پیش از بروز اختلافات اخیر با حکومت عدالت و توسعه، سمبلی از اسلام معتدل و دموکراتیک شناخته می شد. این تشکیلات با فعالیت های آموزشی در پی تربیت نسل های متدین و در عین حال علمی و مدرن بوده است. این مجموعه بجای آن که در پی حذف الگوی فرهنگی کمالیستی باشد، در پی ترویج و تبلیغ زیست مسلمانی و اخلاقیِ سازگار با دنیای مدرن بوده است.

جماعت ها و طریقت های عمده و موثر دیگری که در سطور بالا ذکر شد نیز با اِعمال خشونت به عنوان ابزار سیاسی مخالف بوده اند. این جماعت ها بعنوان نمایندگان اسلام تاریخی و سنتی آناتولی نگاه محتاطانه ای به مقوله‌ی تکفیر داشته اند. و مانند جریان غالب اهل سنت مخالف تکفیر اهل قبله بوده اند. از عمده ترین تمایزات موجود میان جریان غالب اسلامی ترکیه و جریانات سلفی-تکفیری این است که دسته اول بر جدایی ایمان و عمل تأکید داشته اند. چنین عقیده ای نیز راه را بر جنگ های داخلی امت اسلامی می بندد. اما دیدگاهی که عمل را بخشی از ایمان انگاشته، چه در طول در تاریخ و چه در عصر حاضر عامل خون ریزی در میان مسلمانان و اهل قبله بوده است.
 
تهدید داعش و سلفیسم افراطی

برغم اشاراتی که در باب تمایز و تفارق میان اسلام سنتی موجود در ترکیه با روایت سلفی-تکفیری ذکر شد، باید به رشد تهدید داعش و سلفیسم افراطی در ترکیه نیز اشاره کرد. گزارش دستگاه امنیتی ترکیه در سال 2015 نشان می دهد که تعداد کسانی که تمایلات سلفی-تکفیری دارند در حدود 10 الی 20 هزار نفر است. سلفی ها در ترکیه اکثر جماعت ها و طریقت های اسلامی را متهم به اَعمال شرک آمیز کرده و آنان را اهل بدعت می دانند. آنان ضمن مخالفت با انتخابات، ترکیه را دارالحرب دانسته و حکومت آن را نامشروع می دانند. اگر چه اکثریت این افراد  اقدام عملی بر علیه دولت انجام نداده اند، اما در آینده می توانند تهدید بزرگی علیه امنیت این کشور باشند. داعش در برخی از اقدامات تروریستی خود در ترکیه از شهروندان این کشور بعنوان عامل انتحاری استفاده کرده است.

حال که به این تهدید اشاره کردیم، لازم است به برخی زمینه های شکل گیری آن در ترکیه نیز بپردازیم. حکومت اردوغان در سال های اخیر در تلاش برای تحت سلطه درآوردن جماعت ها و طریقت های اسلامی ترکیه بوده است. با سیاست های حکومت، رفته رفته از میزان استقلالِ عمل جماعت های اسلامی کاسته و بر وابستگی آنان بر حکومت عدالت و توسعه افزوده شده است. برخی ناظران معتقدند که در چنین فضایی که جماعت های اسلامی به حکومت وابسته می شوند، عرصه‌ی اسلام گرایی مستقل و غیر حکومتی برای گروه های زیرزمینی سلفی خالی می شود. به عبارتی دیگر، با مشی حکومت، اسلام سنتی و نمایندگان آن وابسته تر می شوند و جریانات سلفی-تکفیری تبدیل به تنها جریانات اسلامی مستقل از حکومت می شوند. و چنین شرایطی نیز جذابیت این گروه ها را افزایش می دهد. برخی سیاست های مناقشه برانگیز و محاسبات اشتباه آنکارا در قبال سوریه نیز در گسترش تهدید سلفی-تکفیری نقش داشته است. شعله ور شدن آتش جنگ داخلی در سوریه و ظهور گروه های افراطی مسلح مانند داعش موج گرایش به عقاید سلفی-تکفیری در منطقه را گسترش داد، که ترکیه نیز از این موج بی نصیب نماند.

رقم دقیقی از تعداد شهروندان ترکیه ای که به داعش پیوسته اند وجود ندارد. با این حال در منابع از ارقام 500 الی 2000 نفر سخن به میان آمده است. گزارش ها حکایت از آن دارد که میانگین سنی افرادی که از ترکیه به داعش پیوسته اند در حدود 22 سال است. این رقم نشان گر پایین بودن سن افرادی است که به داعش پیوسته اند. تحقیقات انجام شده از خانواده های این افراد نشان می دهد که اکثر آنان منتسب به خانواده هایی با سطح درآمدی پایین بوده اند. از دید روانشناختی، سن کم چنین افرادی نشان گر تأثیر آرمان خواهی و بلند پروازی دوران جوانی در گرایش به ساخت دنیایی ایده آل و فانتزی است. از جانبی دیگر، افرادی که عموما دچار رنج و آزردگی جدی هستند دارای حس عمیق انتقام جویی نیز می باشند. و این حس انتقام جویی آنان را به سوی ایدئولوژی های تند و رادیکال هدایت می کند.

در این نوشته سعی شد بر تمایزات موجود میان اسلام تاریخی و سنتی موجود در ترکیه و سلفیسم رادیکال به عنوان مبنای فکری گروه هایی مانند داعش پرداخته شود. ویژگی های چند فرهنگی اسلام آناتولی روایت معتدلی از اسلام سنی را در قیاس با عقاید سلفی-تکفیری، شکل داده است. با این حال تهدیداتی از جانب داعش و مروجان عقاید سلفی متوجه ترکیه بوده است که در این نوشته به آن ها نیز پرداخته شد.


 
https://taghribnews.com/vdcbw9b59rhbwwp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی