تاریخ انتشار۲۵ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۸
کد مطلب : 194894

رسانه‌ ها و جنگ؛عملكرد رسانه‌های غربی و عربی در بحران سوریه

از اواخر سال 2011 سوریه با تحریك برخی از كشورهای غربی و رژیم صهیونیستی و همچنین حمایت‌ های مالی رژیم‌های مرتجع عربی و تركیه در آموزش و انتقال عناصر افراطی تروریست، درگیر بحرانی شد كه می‌توان آن را به عنوان پیچیده‌ترین و همه جانبه‌ترین بحران در نیم قرن اخیر دانست.
رسانه‌ ها و جنگ؛عملكرد رسانه‌های غربی و عربی در بحران سوریه

          نقطه آغازین بحران سوریه انتقادهایی بود كه برخی از احزاب اپوزیسیون به نظام سیاسی بشار اسد داشتند و در واقع مسئله یك موضوع داخلی بود ، ولی آرام آرام با خارج شدن كنترل مخالفت از دست اپوزیسیون داخلی، ماجرا رنگ و بوی دیگری به خود گرفت . جبهه غربی-صهیونیستی - عربی و تركیه با اتخاذ مواضعی همسو با هم، این اختلافات داخلی سوریه را بهانه‌ای برای هجمه‌ای طاقت فرسا به نظام دموكراتیك و قانونی بشار اسد قرار دادند.

طی نخسیتن هفته‌های بروز تشنج‌ در سوریه، نیروهای غربی با دعوت از مخالفان ، به بحران سوریه، بعد بین‌المللی دادند و با ژست همیشگی خیرخواهی، خود را وارد ماجرا كردند.اما درواقع سهم غرب و رژیم‌های مرتجع عربی در بحران سوریه كشاندن پای گروهك‌های تكفیری و سلفی و افراطی به خاك سوریه بود. نیروهایی كه امروز بعد از گذشت حدود 40 ماه تصاویر جنایات وحشیانه آنها دل و جان هر مخاطبی را به لرزه می‌اندازد.با چراغ سبز غرب و آمریكا و كشورهایی همچون عربستان و قطر و همچنین دولت تركیه نیروهای تكفیری و سلفی از سراسر جهان ، سازماندهی و تجهیز مادی و معنوی شدند. 
موسسه "واشنگتن برای مطالعات خاور نزدیك" در گزارشی این موضوع را تایید كرد و از وجود حداقل 20 هزار نفر از افراد مسلح غیر سوری از 50 كشور جهان در این منطقه خبر داد. در این گزارش همچنین تایید شد كه 10٪ از این تعداد ، از اروپا، آمریكا و استرالیا به سوریه آمده‌اند. حضور این افراد زمانی تبدیل به یك فاجعه انسانی شد كه در نظر داشته‌باشیم سلفی‌های سوریه همواره علوی‌های این كشور را رد كرده و آنها را "رافضی"یعنی مستحق كشتن می‌دانند.

همزمان با چنین جریانی ، رسانه‌های غربی و برخی كشورهای عربی نیز وارد عمل شدند تا این بحران را به سمت و سویی كه منافع سلطه‌گران ایجاب می‌كند ؛ سوق دهند . طی بحران سوریه ، حملات رسانه‌ای كاملا در جهت حمایت‌ و همسو با گروه‌های تروریستی بوده است و به لطف این حمایت‌ها ، این گروه‌ها گاه پیروزی‌های واهی و دروغینی بدست آورده‌اند. رسانه‌های غربی همواره سعی كرده‌اند تا تحولات سوریه و دستاوردهای ارتش و مردم و همچنین تحركات دیپلماسی این كشور را نادیده بگیرند.
رسانه‌های مرتجع عربی نیز از یك‌سو به حمایت رسانه‌ای خود از گروه‌های تروریستی در سوریه ادامه می‌دهند و از سوی دیگر برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر بین مردم سوریه ،اقدام به بزرگ‌نمایی جنایات گروه‌های تروریستی می‌كنند و این اقدام‌ها را به گونه‌ای بازتاب می‌دهند كه به مخاطب بقبولانند ؛ هر لحظه امكان سرنگونی نظام سوریه وجود دارد.
در حالی‌كه حقایق نشان می‌دهد، آنچه رخ می‌دهد، جنگ رسانه‌ای است كه سوریه را هدف گرفته و در این راه تلاش می‌شود، پیروزی‌های ارتش سوریه بی‌ارزش و كوچك جلوه داده شود.نكته قابل تامل آنكه جامعه بین‌المللی و سازمان ملل و شورای امنیت چشم بر تمام این حمایت‌های نامحدود در تمام انواع آن، از جمله حمایت‌ رسانه‌ای و تبلیغاتی بسته‌اند.این حمایت‌ها درحالی صورت می‌گیرد كه شورای امنیت بارها و در قطعنامه‌های متعددی ، حمایت از تروریسم را محكوم كرده است.

وب‌سایت صلح انگلستان چندی پیش با نگارش مطلبی درباره سوریه، ضمن انتقاد از سیاست‌های غرب در خصوص سوریه، نوشت : جبهه غرب همانند لیبی، با سیاست تك بعدی خبررسانی رسانه‌ها از سوریه، درگیری را به‌سمت جنگ داخلی گسترش می‌دهد و عاقبت باعث هجوم كشورهای بیگانه به این سرزمین می‌شود.

درست همانند لیبی، جریان اصلی رسانه‌های غربی، از" نیویورك تایمز" تا "فاكس نیوز"، از" گاردین " تا "نشنال پست" ، از" لوموند" تا "لوفیگارو "، درگیری‌‌های سوریه را بیشتر احساسی و سیاه‌ و سفید پوشش می‌دهند، درست مثل یك فیلم هالیوودی، خوب‌ها یعنی مخالفین در برابر بدها یعنی دولت سوریه قرار می‌گیرند. آنها داستان را از پایه به این شكل روایت می‌كنند: «دولت دیكتاتوری سوریه مردم معترض سوریه را شكنجه می‌كند و به قتل می‌رساند، در این میان شهروندان و به ویژه كودكان و زنان هم به طور گسترده آسیب می‌بینند و حالا باید دولت‌های غربی و اتحادیه‌ی عرب از مردم بی‌پناه سوریه حمایت كنند.»

رسانه‌های غربی هرگونه اطلاعاتی را برمبنای همین داستان به اطلاع مخاطبان خود می‌رسانند ، بدون آنكه به منابع اطلاعاتی خود یا كیفیت و صحت اخبار توجه كنند. همچنین به اخباری كه خلاف این داستان باشند ، هیچ توجهی نشان نمی‌دهند و هرگز سوالاتی جدید پیش نمی‌كشند.

بر اساس چنین روندی در پوشش خبری رسانه‌های اصلی غرب، این فرض نهادینه شده كه بی‌هیچ شك و تردیدی اكثریت مردم سوریه از درگیری نظامی با دولت حمایت می‌كنند و آن‌ها خواستار كناره‌گیری فوری بشار اسد هستند. این در حالی است كه در نظرسنجی‌هایی كه موسسات افكار سنجی غربی انجام داده‌اند ، نشان داده شده است كه از زمان شروع درگیری‌ها تاكنون، بخش زیادی از مردم سوریه از بشار اسد حمایت می‌كنند چون از جنگ داخلی یا بی‌ثباتی كشور در هراس هستند یا باور دارند كه اصلاحات بشار اسد جواب خواهد داد.
89 درصد مردم نیز در انتخابات اخیر سوریه از قانون اساسی جدید این كشور حمایت كرده‌اند . البته رسانه‌های غربی هیچگاه چنین نظرسنجی‌هایی را ملاك قرار نمی‌دهند و همواره اعلام می‌كنند كه كشورهای غربی برپایه‌ "خواست و اراده‌ی مردم سوریه" در امور این كشور دخالت می‌كنند.


پایگاه تحلیلی "اینفورمیشن كلیرینگ هاوس" در مقاله‌ای به قلم "فینیان كانینگام"، تحلیلگر مسائل بین الملل نوشت: در درگیری‌های سوریه طی چند سال اخیر، زمانی بود كه دولت‌های غربی و رسانه‌های جریان اصلی به علت كشتار و قتل عامی كه در این كشور اتفاق می‌افتاد، به اعتراض برخاسته بودند؛ اما در حال حاضر، این رسانه‌ها در كنار دولت‌های غربی، كشتارهای فجیعی را كه از سوی گروه‌های مخالف دولت در این كشور صورت می‌گیرد، نادیده می‌گیرند.

سازمان ملل در 15 فوریه‌ی 2012 اعلام كرد تعداد 1345 سرباز سوری در این درگیری‌ها كشته شده‌اند. این رقم رسماً نشان می‌دهد در سوریه شاهد نوعی «جنگ داخلی» هستیم تا این‌كه «دولت مردم بی‌پناه را شكنجه می‌كند و به قتل می‌رساند». هرچند به این گزارش سازمان ملل توجه نشد، چون با تصویر سیاه و سفید خلق شده رسانه‌های غرب و حرف‌های حاكمین عرب منطقه،‌ هماهنگی نداشت. 
 
دلیل این موضوع كاملا روشن بود؛ زیرا گروه‌هایی كه در این جنایات، علیه هزاران نفر از مردم سوریه دست داشته و دارند، مزدورانی هستند كه با حمایت كشورهای خارجی دست به این اقدامات می‌زنند و رسانه‌ها و دولت‌های غربی نیز در تلاش هستند تا آنها را به عنوان افرادی كه برای دستیابی به «آزادی دموكراتیك» مبارزه می‌كنند، ارج نهند. البته این دروغ‌ها خیلی زود فاش شد و نه تنها حمایت تاسف بار دولت‌های غربی از خشونت علیه مردم سوریه، بلكه مشاركت مشتاقانه صنعت رسانه غرب و برخی كشورهای عربی در این اقدامات، ‌و به عبارتی همدستی آنها در این جنایات جنگی، افشا شد.
به ویژه زمانی كه گروه تروریستی داعش از بحران سوریه سوء استفاده كرد و با جمع آوری تمام امكانات خود از حدود هشت كشور، توانست برخی شهرهای این كشور را محل تمركز و نقطه شروع عملیات خود قرار دهد و فاجعه آمیزترین حوادث بشری را در این چند سال در سوریه رقم بزند . تمام رسانه‌های حامی دشمنان سوریه تلاش كردند مانع پخش تصاویر مربوط به جنایات این گروه تروریستی شوند، اما همان تعداد معدود تصاویری كه انتشار یافت، سبب شد تا كشورهای اروپایی رسما اعلام كنند كه از این شورشیان حمایت نمی‌كنند.
این روند زمانی تشدید شد كه آثار حملات شیمیایی دشمنان در برخی رسانه‌های مستقل پخش شد . تاثیر این اخبار به قدری بود كه نخست وزیر انگلیس كه می‌خواست مجوز حمله به سوریه را از پارلمان انگلیس بگیرد و یا رئیس جمهوری آمریكا كه اعلام كرده بود كه می‌خواهد بدون تصویب كنگره به سوریه حمله كند، شتابزده و اگر چه به طور موقت ، دستور توقف حمایت از شورشیان را دادند. 

در این میان حملات رسانه‌ای برخی از كشورهای عربی، بیش از كشورهای غربی به كشور سوریه نمود داشته است كه این خود تداعی‌كننده ظهور «سیاست برادركشی» و «همسایه‌كشی» همسایه‌ های عرب‌ زبان این كشور است.

بدون شك این سیاست بدون هماهنگی با قدرت‌های سلطه‌گر غربی و صهیونیست‌ها قابل اجرا نبوده است. تلاش برای ساقط كردن نظام سوریه و بزرگ‌نمایی‌های كاذب رسانه‌ای در طرح حوادث جاری سوریه و همدستی اعراب علیه سوریه ،در واقع سكوت درباره رژیم صهیونیستی و به حاشیه راندن مسائل فلسطین است.

"برگرفته از مرکز اسناد انقلاب اسلامی"
https://taghribnews.com/vdcco0qs02bqo48.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی