تاریخ انتشار۱ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۵
کد مطلب : 180006

داعش و پیچیدگی های رقابت قدرت های منطقه ای

پدیده داعش كه در ماه های گذشته به محور مسائل امنیتی در مناطق متلاطم سوریه و عراق بدل گشته، قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را به شیوه های مختلف دلمشغول خود ساخته است. رقابت و اصطكاك منافع جدی رقبای منطقه ای، در ظهور، رشد و مقابله با داعش نمود داشته و امروز نیز مقابله با داعش تحت تاثیر تقابل منافع كشور های مختلف قرار گرفته است.
داعش و پیچیدگی های رقابت قدرت های منطقه ای
نگاهی به روند ظهور داعش :
مسیر پرتلاطم دولت اسلامی عراق و شام ( و پس از آن خلافت اسلامی) تجلی شكافی راهبردی، فرهنگی و شخصی درون اجتماع سلفی- جهادی است .
آنچه امروز به عنوان خلافت اسلامی شناخته می شود، در سال ۲۰۰۳ و تحت رهبری ابومصعب الزرقاوی پدیدار شد . این گروه در ۲۰۰۴ رسما به القاعده پیوست و نام دولت اسلامی عراق را در پی مرگ زرقاوی در ۲۰۰۶ برگزید. این گروه در زمان زرقاوی خود را از دیگر وابستگان القاعده به واسطه جنگ به اصطلاح فرقه ای با جامعه شیعیان عراق و بهره گیری از روش های بیرحمانه در مقابله با مخالفان خود در مناطق تحت تصرف، از جمله حملات انتحاری و كشتار از طریق سر بریدن، متمایز ساخت[۵]گروه یاد شده در زمان جانشینان زرقاوی در پی تحمیل اقتدار خود بر نواحی سنی و عقب راندن رقبای شورشی و قبیله ای بدون در جریان گذاشتن اسامه بن لادن رهبر آن زمان القاعده برآمد. از آن زمان به این گروه از طرف حامیان و اعضایش، دولت یا خلافت اطلاق می شود كه البته از طرف رقبای آنها به استهزا گرفته می شود. «دولت اسلامی» در تشكیل جبهه النصره كه یك گروه نزدیك به القاعده بود در اواخر ۲۰۱۱ موثر افتاد. ولی پیوندهای بین جبهه النصره و «دولت اسلامی» در اثر كشمكش در سطح رهبری كه نیروهای آنها را ناگزیر به انتخاب یكی از آنها نمود گسسته شد. رهبر دولت اسلامی ابوبكر البغدادی در آوریل ۲۰۱۳ اعلام كرد كه جبهه النصره را تحت سیطره خواهد گرفت و از این پس جناح های سوری و عراقی دولت اسلامی به عنوان دولت اسلامی عراق و شام شناخته خواهند شد. سركرده جبهه النصره ابومحمد الجولانی با تغییر نام مخالفت و استقلال جبهه را از دولت اسلامی اعلام كرد. وی بیان كرد كه اولویت باید كاركرد داشتن به مثابه یك دولت و نه اعلام یكجانبه دولت باشد و تاسیس نهائی دولت اسلامی در سوریه تنها باید از طریق همكاری با دیگر گروه های معارض و شخصیت های مخالف اسد باشد. جولانی در تقابل گسترده سلفی- تكفیری با دولت اسلامی در واقع راهبرد رهبر القاعده ایمن الظواهری را پذیرفت كه با راهبرد دولت اسلامی تقابل تباین حاد دارد. با تعهدی كه جولانی برای وفاداری به الظواهری داد، رهبر القاعده جبهه النصره را به عنوان یكی از شاخه های القاعده تائید كرد. در هفته های بعد تلاشهای الظواهری برای میانجیگری بین البغدادی و الجولانی شكست خورد. جدائی این دو گروه رسمیت یافت و القاعده دولت اسلامی را از خود طرد كرد.[۴]

دولت اسلامی تا پایان سال ۲۰۱۳، یكی از قدرتمندترین گروه ها در مناطق تحت تسلط شورشیان شده بود و احترام، ترس یا خصومت دیگر گروه های ضد حكومت سوریه را برانگیخته بود. توان رزمی، طرح ریزی، سازماندهی و تامین مالی دولت اسلامی اجازه رشد نفوذ این گروه را می داد و به ویژه جنگجویان كاركشته غیر سوری و پایگاه های این گروه در عراق به پیشروی آن در سوریه كمك می كردند. رفتارهائی كه در عراق در سالهای قبل نمود داشت مانند اعدام مخالفان و رقبا و سركوب سنگین مخالفین به قصد تحمیل اقتدار سیاسی و اجرای تفسیر خشن از شریعت در مناطقی از سوریه كه نیروهای دولتی به عقب رانده شده بودند، به نمایش درآمد. در شهرهای عمده حلب بحث بر سر ظهور داعش در میان شبه نظامیان شوروشی و فعالین سیاسی بالا گرفت. مساله این بود كه چگونه می توان از مزایای كوتاه مدت و تاكتیكی همكاری با داعش بهره مند شد، در حالیكه این گروه در پی توسعه نفوذ خود به زیان دیگر گروه هاست و به نحوی عمل می كند كه ادعای دولت دمشق در مورد بیرحم و افراطی بودن معاندان و برخورداری آنها از حمایت خارجی را در عمل تائید می كند؟ گرایش های خودكامانه و ایدئولوژی افراطی داعش مایه نگرانی بود، ولی داعش در غیاب نیروئی كه بتواند با نفوذ آن مقابله كند، به نیروی نظامی مسلط در مناطق تحت سیطره شورشیان مانند حلب و دیگر شهرهائی كه از كنترل دمشق خارج شد، تبدیل گردید.[۴]

نگاه بازیگران ذی نفع به داعش:

به موازات رشد نفوذ و بازیگری داعش، درك مسیر تحولات در عراق و سوریه و سرنوشت آتی داعش، مستلزم توجه به جایگاه، مواضع و كنش های بازیگران بیرونی می شود. از این منظر، ظهور داعش و خطر عامی كه برای منطقه ایجاد می كند، می تواند فرصت هائی را برای ایران از حیث مقابله با ائتلاف های منطقه ای علیه تهران به وجود آورد. در ماه های گذشته حمایت دستگاه های اطلاعاتی تركیه و عربستان سعودی از گروه داعش در كنار پشتیبانی مالی و نظامی از این گروه، در گسترش دامنه فعالیت داعش در عراق و سوریه موثر بوده است. گفته می شود كه حتی اشغال كنسولگری تركیه در موصل توسط داعش، اقدامی فریب آمیز بود كه به قصد سر پوش نهادن بر پشتیبانی آنكارا از داعش صورت گرفت. كنسولگری تركیه اتاق فرماندهی مركزی داعش در موصل بود و در واقع داعش از كاركنان این كسنولگری محافظت نمود. این افراد بودند كه برای داعش موشك و سلاح های سنگین ارسال می كردند. گزارش های مربوط به ارسال سلاح های شیمیائی به جبهه النصره در سوریه از طرف تركیه و به واسطه بازار سیاه بلغارستان را نیز باید به موارد فوق افزود. عربستان سعودی نیز كه از تمامی امكانات مالی، نظامی و تبلیغتی علیه دولت عراق بهره می گیرد در تقویت داعش نقش داشته است. رسانه های مورد حمایت عربستان و نیز برخی رسانه های تركیه در گسترش جنگ روانی و القای پیشروی داعش به منزله انقلابی عمومی و مورد حمایت قبائل عرب فعال بوده اند. برای مثال در تابستان گذشته تبلیغ می كردند كه تل عفر كه شهری استراتژیك با جمعیت ۲۰۰ هزار نفر بین موصل و سوریه است و ۴۵ درصد از جمعیت آن را شیعیان تشكیل می دهند، به دست داعش افتاده است و در این مسیر، حمایت مردمی سبب تسهیل فعالیت گروه داعش شده است. محور این تبلیغات مرتبط كردن فعالیت داعش با رقابت های شیعه و سنی در عراق و بدین ترتیب زمینه سازی برای استمرار بخشیدن به كمك های غیر رسمی به این گروه به منظور پیروزی در جنگ های فرقه ای است.[۱]

تحولات پیچیده سوریه نیز بازیگری قدرت های مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد و با توجه به جولان داعش و برخورد قدرت ها با این گروه، فعالیت سایر گروه های تروریستی تحت تاثیر قرار می گیرد. شاید غرب كه از احتمال عملكرد روسیه و ایران در تقویت حكومت دمشق در پرتو تضعیف داعش نگران است، بیش از گذشته به حمایت مادی و معنوی از شورشیان غیر سلفی و غیر جهادی مخالف حكومت بشار اسد روی آورد. از دید مخالفان حكومت های مركزی در سوریه و عراق، بازیگرانی چون قطر، عربستان، تركیه و آمریكا باید در حمایت از مخالفان غیر سلفی بشار اسد، و به منظور تضعیف داعش كمك های نظامی و مالی خود را افزایش دهند و در عین حال به نگاه روسیه و ایران به پیامدهای تضعیف داعش حساس باشند. با این حال حامیان خارجی مخالفان اسد باید از روسیه و ایران بخواهند كه اگر در مقابله با جریانات سلفی ثابت قدم اند، امكانات همكاری با جریان اصلی مخالف اسد را به منظور پس زدن خطر مشترك و اضطراری سلفیان داعش را در نظر بگیرند و از تقویت جریان اصلی مخالفان حكومت دمشق علیه دولت اسلامی، ابراز نارضایتی نكنند. در صورت موافقت حكومت سوریه و حامیان خارجی آن از چنین طرحی، مخالفان باید تضمین كنند كه حتی با گروهی چون جبهه النصره علیه دولت اسلامی (داعش) همكاری كنند. غرب و حامیان منطقه ای نیروهای مخالف می توانند برای این هدف اعمال فشار كنند.[۲] عبارات اخیر نشان می دهد كه حداقل در سطح رسمی، امكان مشروعی برای غرب در حمایت از داعش حتی به صورت تاكتیكی وجود ندارد و به رغم انگیزه های اولیه مجال دهی به جولان این گروه، غرب از جمله ایالات متحده نمی تواند فعالیت تروریست های داعشی را با هدف تضعیف ایران، روسیه و اسد مورد حمایت رسمی قرار دهد. نامشروع شدن پشتیبانی از داعش، حامیان منطقه ای تكفیری های داعش از قبیل تركیه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نیز در موضعی دشوار قرار داده است. به مانند وضعیتی كه در سال ۲۰۰۱ و در جریان جنگ با طالبان برای حامی مهم منطقه ای طالبان یعنی پاكستان پیش آمد، امكان دارد تامین كنندگان مادی و معنوی داعش در منطقه ناگزیر از همراهی اسمی در مبارزه با این گروه شوند. در این صورت بهره گیری تاكتیكی از تروریست های داعش به منظور تضعیف ایران برای ریاض و آنكارا دشوارتر می گردد. روسیه نیز كه از یك سو با افراط گرائی در قفقاز شمالی مواجه است و از دیگر سو بر سر اوكراین با غرب گرفتار تنش شده است، می تواند در مبارزه با داعش، منافع ملموسی داشته باشد. مسكو كه از عملكرد غرب در مجاورت خود ناراضی است و از تحریم های اروپا و آمریكا صدمه دیده است، در پی كشاندن منازعه به مناطقی دورتر از مرزهای خود مانند خاورمیانه است و در این منطقه حفظ نفوذ خود را از رهگذر ایجاد ثبات و بقای حكومت بشار اسد می بیند. بنابراین برای مقابله با داعش كه بسیاری از آدمكشان آن از قفقاز شمالی گسیل شده اند، دلائل و انگیزه هائی ملموس دارد. در پایان یادآور می شود كه برخی مناطق همواره مستعد نزاع و جنگ اند و برخی از مناطق دیگر صلح را می پرورانند. خاورمیانه از مناطق دسته اول است و تضاد ایدئولوژی حكومت های منطقه، در گذار بودن بسیاری از رژیم های استبدادی و پاتریمونیال آن، منابع انرژی و منافع قدرت های فرامنطقه ای، جملگی موجد دوره های متناوب جنگ و نزاع اند.[۳] در دوره كنونی نیز این عوامل نقش آفرینی پر رنگ دارند و تا زمانی كه گذار دولت های منطقه به فرجام نرسد و مادامی كه كشاكش قدرت های فرامنطقه ای تداوم داشته باشد، بروز و ظهور گروه های غیر دولتی دارای حمایت های غیر رسمی حكومتی از قبیل داعش نیز تداوم می یابد.

نوشته : دكتر محمد رضا رستمی

پی نوشت:
۱. Gergrs, Fawaza. December ۲۰۱۴. “ISIS and the Third Wave of Jihadism”, Current History, pp- ۳۳۸-۳۴۷.

۲. International Crisis Group, ۹ September ۲۰۱۴. Rigged Cars and Barrel Bombs: Aleppo and the State of the Syrian War, Middle East Report N°۱۵۵.

۳. Miller, Benjamin. ۲۰۰۷. States, Nations, and the Great Powers, The Sources of Regional War and Peace, Cambridge, Cambridge University Press.

۴. azelin.files.wordpress.com/۲۰۱۴/۰۲/al-qc۴۸۱_idah-۲۲on-the-relationship-ofqc۴۸۱idat-al-jihc۴۸۱d-and-the-islamic-state-of-iraq-and-al-shc۴۸۱m۲۲.pdf. ۰۹/۰۸/۲۰۱۴.

۵. www.ctc.usma.edu/posts/zawahiris-letter-to-zarqawi-english-translation-۲. ۰۹/۰۸/۲۰۱۴.
https://taghribnews.com/vdccxxqse2bq4x8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی