تاریخ انتشار۲۹ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۴
کد مطلب : 63898

نگاهی کوتاه به وضعیت سیاسی سوریه...

تنا
سوریه با نام قبلی شامات یكی از مهمترین تمدنهای تاریخی بحساب می آید. برخی از مورخان حتی دمشق را قدیمی ترین شهر جهان قلمداد كرده اند.
نگاهی کوتاه به وضعیت سیاسی سوریه...


این كشور در گذر تاریخ تمدن های زیادی را به خود دیده (از جمله ایران:۵۵۰ - ۳۳۲ ق. م)، نهایتا در سال ۱۹۴۶ تحت عنوان «جمهوری عربی سوریه» به استقلال رسید. البته استعمار طبق روال سیاست های پسااستعماری خود در سرتاسر جهان، سیاست تقسیم و آشوب و فتنه گری و ... را در این كشور نیز دنبال كرد تا جائیكه تا دهه ۱۹۷۰ و زمان بقدرت رسیدن حافظ اسد این كشور دچار كودتاهای نظامی پی در پی می شد، بخصوص پیش از بقدرت رسیدن جنبش عربی سوسیالیستی بعث در سال ۱۹۶۳-۱۹۶۱. سوریه كه تا آن زمان از كودتاخیزترین كشورهای جهان به شمار می‌رفت، پس از به قدرت رسیدن حزب بعث، وارد مرحله‌ی آرام و با ثباتی شد. 

با این وجود، اختلافات میان دو جناح «تندرو راست گرا» و «میانه رو چپگرا» در حزب بعث سوریه به یك كودتای درون حزبی انجامید و جناح چپ حزب بعث سوریه در ۲۳‬فوریه سال‪ ۱۹۶۶‬میلادی موفق شد، اعضای تندروی حزب را از پست‌های كلیدی كنار بزند. در پی این كودتا، بیشتر تندروهای حزب به عراق فرار كردند، در میان آنان می توان به ژنرال "محمد امین الحافظ" رییس جمهوری وقت، "میشل عفلق" دبیركل و بنیانگذار حزب و "صلاح البیطار" نخست وزیر وقت سوریه اشاره كرد. حافظ اسد رییس جمهوری فقید سوریه از رهبران میانه رو حزب بعث بود كه نقش مهمی در به قدرت رسیدن این حزب در سال ‪ ۱۹۶۳‬میلادی ایفا كرد و از سال ‪ ۱۹۶۴‬میلادی نیز فرماندهی نیروی هوایی سوریه را برعهده داشت. اسد پس از كودتا با حفظ سمت، وزیر دفاع سوریه شد. وی، در سال ‪ ۱۹۷۰‬میلادی پس از اعلام جنبش اصلاح‌طلبانه ی خود به نخست وزیری سوریه رسید و در‪ ۱۲ ‬ مارس ۱۹۷۱‬میلادی در پی برگزاری یك همه پرسی به ریاست جمهوری این كشور انتخاب شد. حافظ اسد پس از ایجاد ثبات در كشورش موفق شد جایگاه سوریه در جهان عرب را ارتقا دهد، هرچند حمایت این كشور از ایران در جنگ عراق علیه ایران باعث گسست این كشور از جهان عرب و قرار گرفتن آن در «گروه اقلیت مقاومت» به رهبری ایران شد. این امر البته تحت تاثیر سه عامل زیر موقعیت استراتژیك سوریه در منطقه را افزایش داده و به رهبری این كشور اجازه می داد تا ثبات نسبتا خوبی را در كشور ایجاد كند: 

۱. اشغال بخشی از خاك سوریه (بلندی های استراتژیك جولادن) توسط رژیم صهیونیستی. 

۲. همسایگی با لبنان كه بخشی از آن نیز به اشغال رژیم صهیونیستی در آمده بود. 

۳. هم پیمانی با ایران و نقش موثر این دو كشور در بیرون راندن اسرائیل ازقسمت  اعظم سرزمین لبنان. 

دقیقا به این سه جهت است كه سوریه مغضوب جهان غرب و نیز برخی از كشورهای عربی ضد ایران (بخصوص عربستان) بوده است. با این وجود سوریه اسد به رهبری حزب بعث با چند چالش حقیقی از داخل نیز روبرو بوده است كه خطر آنها برای نظام از خطرهای خارجی نیز با اهمیت تر می باشد: 

الف. حكومت تك حزبی:  همانطور كه می دانیم، حزب حاكم بر سوریه كه حزب بعث می باشد، بر اساس نظام سوسیالیستی تك حزبی استوار شده كه نوعی حكومت تمامیت طلب و غیر دمکراتیک قلمداد می شود، اگرچه در اغلب كشورهای اسلامی نیز همین نظام حاكم بوده و هست. لذا این نظام بلحاظ مردم سالاری كاملا زیر سوال است و حق احزاب رقیب و یا مخالف در انتخابات را زیر سوال می برد. مشخص بود با توجه به شرایط حاکم در جامعه امروزتداوم چنین نظامی درآینده نه چندان دور اورا دچار مشکل خواهد كرد. 

ب. حكومت اقلیت بر اكثریت: حزب بعث سوریه اساسا و از زمان حافظ اسد توسط علوی های سوریه رهبری می شود. اگرچه روند شكل گیری و بدست گرفتن قدرت توسط این حزب اساسا از قتل عام علوی ها جلوگیری كرده است (بخصوص از زمانی كه علویان و شیعیان توسط سلفی ها و تندروهای وهابی تكفیر شده و خون آنان مباح اعلام شده است) اما پذیرش حکومت گروه اقلیت ۱۳ تا ۲۰درصدی توسط گروه اكثریت قطعا دشوار بوده و دیر یا زود با جنبش گروه اكثریت روبرو خواهد بود، همچنانكه امروزه نیز بخشی از اعتراضات مردمی این مسئله را زیر سوال برده اند. 

ج. چالش اقتصادی: اگرچه سوریه بامدیریت اسد پدر و پسر توانسته با استفاده از قدرت كشاورزی (طبیعت متنوع و گسترده سوریه از جمله زمین‌های ساحلی و حاصلخیز منجر به ایجاد بخش‌های مختلف کشاورزی شده‌ و این بخش را یکی از مهمترین ستون‌های توسعه اقتصادی سوریه تبدیل كرده) و صنعتی (نساجی و انواع صنایع غذایی بخصوص شیرینی پزی و صنعت خودرو بكمك ایران) و نیز صنعت دریائی (حمل و نقل دریایی و توریسم) تا حدی كشور را بخوبی اداره كنند، اما خشك سالی های چند سال گذشته باعث افت تولیدات كشاورزی و ... و در نهایت باعث افزایش نارضایتی های مردمی زیادی بشود. 

این سه چالش البته تا زمانی بالقوه بوده و اگرچه تركیبی از این چالش در دهه هشتاد (۱۹۸۲) باعث ایجاد آشوبی در شهر حماه سوریه شد، اما ماهیت ضد استكباری، مقاومت محور بودن نظام و مبدل شدن سوریه به یك كشور مهم و استراتژیك از دوران اسد باعث شده بود كه این نظام تا حد زیادی از مقبولیت عامه برخوردار باشد. با این وجود آغاز جنبش های مردمی در كشورهای عربی به باز شدن زخم های چالش زای این نظام منجر شده است. البته نظام حاكم بر سوریه تحت رهبری بشار اسد از زمان آغاز اعتراضات قول هائی برای اصلاح ساختار سیاسی نظام داده است و حتی بعضی از آنها از جمله حذف حالت فوق العاده (که ۳۰ سال بر اجتماع سوریه سایه انداخته بود)، تدوین قانون جدید احزاب، آزادی مطبوعات و رسانه ها و نیز باز كردن باب گفتگو با مخالفان را نیز اعمال كرده است، اما مبازره مسلحانه گروههای سلفی تندرو كه بعضا حتی علویت و تشیع را از خطر صهیونیسم و آمریكا مبنائی تر قلمداد می كنند و از طرف عربستان و همپیمانان غربی او نیز حمایت می شوند باعث شده آهنگ اصلاح آنچنانكه شایسته بود پیش نرود. شاید بهترین كار این بود كه در اوائل آغاز اعتراضات یك انتخابات پارلمانی راه اندازی می شد تا هم نخست وزیر مردمی در ظل حمایت دولت اسد روی كار آید و هم اصلاحات اساسی نظام از قوه مقننه آغاز شده و از طرف پارلمان پیشنهاد و تجویز شود. اكنون وضعیت بگونه ای است که دولت را در برابر بعضی از چالشها قرار داده است و اعتراضات جوانان تحت تاثیر تبلیغات غربی و در پاسخ به خطاهای امنیتی و نظامی كه دولت اسد به آنها اعتراف نیز كرده است باعث تلف شدن زمان وشاید  تعمیق شدن فاصله بین نظام و مردم شود. البته اسد هنوز زمان دارد تا اصلاحات وعده داده شده خود را محقق كند و بنابر این می تواند  انتخابات پارلمانی را زودتر برگزار كند و كنترل اوضاع را با توجه به نتیجه انتخابات بدست گیرد. 

موضع ایران در سوریه:
همانظور كه گفته شد حمایت سوریه اسد از انقلاب اسلامی در ایران و در مقابل حمله ارتش بعثی صدام، حمایت از جنبش های انقلابی و مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین، خصلت ضداستكباری نظام حاكم بر سوریه و نیز لزوم جلوگیری از چالش های طایفه ای كه منافع وهابیان و سلفی ها را تامین می كنند، باعث ایجاد پیمان برادری بین ایران و سوریه شد. حمایت طولانی مدت ایران از نظام سوریه نیز قطعا در راستای تامین منافع اسلامی ملتهای ایران وسوریه و نیز جبهه مقاومت بوده و در این چارچوب قابل تفسیر است. اكنون كه اوضاع سیاسی دشوار شده است، ایران ناچار خواهد بود تا ضمن دادن مشاوره به نظام برای پیشبرد بهتر و سریعتر اصلاحات و تشویق به مذاكره دولت با مخالفان نظام، شفاف كردن علل حمایت خود از نظام «انتقادپذیر» سوریه را پیگیری كند. بشار اسد نیز با علم به اینكه حضور او برای پیشبرد حقیقی اصلاحات لاجرم می باشد، نسبت به این امر نیز واقف است كه در صورت ترجیح بین بد و بدتر، بد را با دل سپردن به یك انتخابات ریاست جمهوری آزاد و فراگیر كه خود نیز در آن مشاركت خواهد كرد، برخواهد گزید. 

محمد سعید طاهری موسوی
دكترای علوم سیاسی از دانشگاه دلفین فرانسه

https://taghribnews.com/vdcdjj09.yt0sn6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی