تاریخ انتشار۲۳ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۱۸
کد مطلب : 182320

اهمیت نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره) در جریان شكل گیری جمهوری اسلامی ایران

نظریه «ولایت مطلقه فقیه» نقش بی بدیلی در شكل گیری حكومت جمهوری اسلامی در ایران داشته است و قانون اساسی نیز آن را به دلیل تبعیت از كتاب قرآن و دین مبین اسلام پذیرفته است. تكیه امام خمینی بر نظریه ولایت فقیه درحقیقت تلاش ایشان برای حاكمیت شعائر دین مبین اسلام بر شئون جامعه اسلامی بود كه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به ثمر نشست و الگویی شد برای تمامی آزادی خواهان جهان.
اهمیت نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره) در جریان شكل گیری جمهوری اسلامی ایران

مقدمه
گرچه ریشه های انقلاب اسلامی ایران را می توان از دوره قاجار و طرح مسئله مشروطیت پیگیری كرد، اما نهضت اسلامی ایران برای براندازی رژیم فاسد پهلوی كه با رهبری حضرت امام خمینی(ره) شروع شده بود، از ماجرای تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی شعله ور شد. لایحه ای كه بدون تصویب مجلس بصورت قانون درآمد و موجی از ناآرامیها و اعتراضات مردمی را در پی داشت. این لایحه به مثابۀ جرقه ای برای مشتعل كردن حركت انقلابی مردم بود. مقدمات این قیام از كودتای ۲۸ مرداد شكل گرفته بود و منتظر موقعیتی بود تا به حركت درآید. این لایحه از آن جهت در بررسی مسئله نهضت امام خمینی(ره) و بیان جایگاه ولایت فقیه دارای اهمیت است كه به موازات تصویب این لایحه، جدایی میان حركتهای اسلامی و غیر اسلامی اتفاق افتاد. گروههای ملی گرا و لیبرال كه تحت عنوان جبهه ملی فعالیت می كردند، از حركت اصیل اسلامی فاصله گرفتند و قطعا طرح نظریه ولایت فقیه توسط امام(ره) در مرزبندی و تفكیك افكار و سلائق سیاسی موثر بوده است. چرا كه در بحث ولایت فقیه مبنا و اساس دین مبین اسلام و سنت پیامبر و ائمه معصومین است. بر همین اساس بود كه امام(ره) «سیاست نه غربی نه شرقی» را مطرح كرد{۱}. این شعار اشاره به این مسئله دارد كه در جامعه اسلامی، هرگونه سلطه كافر بر مسلمان ممنوع است و نهضت امام(ره) نمی توانست با تكیه بر یك ابرقدرت بر علیه ابر قدرت دیگری قیام كند. چرا كه این امر مغایر با آموزه های قرآن و سنت پیامبر بود. و از طرفی یكی از شروط اولیه تحقق حكومت اسلامی بر پایه كتاب قرآن، عدم تسلط كفار بر شئون جامعه اسلامی عنوان شده است. بنابراین تصویب این لایحه بحران جدیدی را در پی داشت كه خود زمینه ساز بحرانها و تحولات دیگر شد. امام خمینی از این پس، رسما فعالیت های خود را با فراخوانی و تشكیل جلسات مشورتی میان علمای قم آغاز كرد{۲}.
نكته تازه در رهبری امام خمینی این بود كه انتقادهایی كه تاكنون متوجه دولت بود، از این پس متوجه محمدرضا شاه شد و مقاومتهای حكومت پهلوی در برابر اندیشه های احیاگرانه موجب شد كه اصلاح گری به اندیشه انقلابی تبدیل شود{۳}. امام خمینی مخالفت خود با لایحه مذكور را با وارد كردن ایرادهای شرعی به آن آغاز كرد و خواستار لغو آن شد و طی تلگراف هایی در اعتراض به شاه و علم عواقب وخیم تخطی و تخلف از قرآن و احكام اسلام را یادآور شد. با تلاش امام خمینی كه بر محوردیانت و سیاست بود، مخالفت ها همه گیر شد و شاگردان امام با انتشار اخبار و پیامهای امام به سراسر كشور به مانند پلی ارتباطی بین حوزه علمیه قم، افكار امام خمینی و شهرهای خود عمل كردند{۴}.

نظریه ولایت فقیه(ریشه ها و پیامدها)

همچنانكه ذكر شد، امام خمینی(ره) نخستین فقیهی است كه موفق به تشكیل دولت شیعی شده است. نظریه او در مورد حكومت در فقه شیعه به نظریه «ولایت مطلقه فقیه» مشهور شد. این نظریه نقش بی بدیلی در شكل دهی به بافت و ساخت حكومت در ایران پس از انقلاب اسلامی ایفا كرد و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آن را با رأی اكثریت مردم پذیرفته است. در اندیشه امام ولایت مطلقه فقیه دارای وجوه افتراق بسیاری با نظارت فقیه است. چرا كه ولی فقیه علاوه بر كشف و مخالفت با موارد غیر اسلامی، اعلام و صدور دستور اجرای احكام و قواعد فردی و اجتماعی دین را نیز عهده دار است. به بیان دیگر نظر و رأی ولی مطلقه فقیه، شرط تحصیل مشروعیت در امور است و بر این اساس صلاحیت مردم در حوزه حقوق عمومی محدود می شود{۵}. امام خمینی نظریه ولایت مطلقه فقیه را مناسب ترین روش در مسیر تبیین الگوی حكمرانی و ماهیت دولت در بلاد اسلامی قلمداد كرده اند. و در این باره فرموده اند: «كلیه امور مربوط به حكومت و سیاست كه برای پیامبر و ائمه علیهم السلام مقرر شده، در مورد فقیه عادل نیز مقرر است و عقلا نیز نمی توان فرقی میان این دو قائل شد...»{۶} تأكید امام خمینی بر این مهم بیانگر اینست كه مشروعیت سیاسی قدرت حاكمه دارای ماهیتی الهی و بلاواسطه است و همین امر باعث سرعت بخشیدن به روند تلفیق دو حوزه اقتدار مذهبی و قدرت سیاسی شد.
ایشان اسلام را دینی سیاسی می دانست و بر سیاسی بودن كلیت دین اسلام تأكید داشت و بیان كرد كه كسانی كه اسلام را محدود به احكام خاص فردی می دانند، كسانی هستند كه از اصول دین اسلام نامطلع اند و گرفتار توطئه استعمارگران شده اند{۷}. بنابراین ولایت مطلقه فقیه بر مبنای این دیدگاه گسترده تر از چارچوب احكام اولیه شرع است و تاب تقلید به چارچوبی مثل قانون را مورد تشخیص مصلحت نخواهد داشت. به عبارت دیگر در این نظریه سرپرستی مسلمانان و اختیارات آنها در امور دنیوی به نیابت از ائمه معصومین به ولی فقیه جامع الشرایط منتقل شده است كه با این استدلال عدم لزوم متابعت ولی فقیه از چارچوب احكام فرعیه و نیز قانون های بشری منشعب از عقل نیز استنباط می شود.از اینرو ولایت ولی فقیه از دیدگاه امام خمینی ولایتی الهی است و شعبه ای از ولایت مطلقه پیامبر بر جامعه مسلمانان می باشد{۸}.

در تداوم مبارزات مردم بر علیه رژیم پهلوی، یكی از پدیده های مهم جریان احیاء تفكر دینی در دهه ۳۰، ظهور امام خمینی(ره) و ورود او به صحنه سیاسی-مذهبی كشور بود. نخستین بیانیه مكتوب ایشان در سال ۱۳۲۳ ش به رشته تحریر درآمد و در آن عنوان شده است كه «انبیاء در حالیكه كاملا مجذوب تأمل درباره خداوند بوده اند، برای تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی انسانها قیام كرده اند. بر عكس مسلمانان امروزی فقط به خاطر منافع دنیوی قیام كردند؛ و نتیجه آن هم حاكمیت بیگانگان و عوامل آنها مانند رضاشاه... بود»{۹}. در جریان جنبش بیداری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی دو جریان مطبوعات دینی و جنبش دانشجوئی آن را یاری می كردند. ویژگی بارز مطبوعات دینی این بود كه در آنها علاوه بر روحانیون، تحصیل كرده های دانشگاههای داخل و خارج كشور نیز حضور داشتند و در شناساندن اسلام راستین به مردم در قالب ولایت فقیه تلاش بسیاری كردند. از جمله این نشریات می توان به آیین اسلام، پرچم اسلام، دنیای اسلام، تعلیمات اسلامی و ندای حق اشاره كرد{۱۰}. و پاسخ مردم به ندای مرجعیت دینی امام خمینی بیانگر رشد مطلوب بیداری اسلامی و همه گیر شدن آن در ایران بود. در موج بیداری اسلامی، امام خمینی و روحانیون همفكر وی كوشیدند كه سیاست را بر محور مرجعیت بازگردانند. طیف مذهبی جنبش دانشجوئی نیز به تحقق این هدف كمك می كرد. برای تبیین این اندیشه می توان از اصطلاحات «معنویت گرایی در سیاست» و «بازگشت به خویشتن انسان مسلمان ایرانی» استفاده كرد. امام(ره) برای تقویت این هدف، به تقویت حوزه علمیه پرداخت{۱۱}. و بر نقش حوزه در روند تحولات سیاسی كشور تأكید كرد.

بنابراین آنچه كه تحت عنوان نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) مطرح است، در حقیقت تداوم جریان بیداری اسلامی است كه براساس تقسیم بندی های نظری درون گرایش «اسلام گرایی اصولگرا» قرار گرفته است. تئوریی كه درپی دگرگونیهای اساسی در كشورهای مسلمان بود. در واقع «قدرت تفوق ناپذیر اسلام در حل مسائل اجتماعی و سیاسی مسلمین» جوهر نظریه اسلام گرایی اصولگرا بود{۱۲}.
نهضت امام خمینی(ره) اوج گرایشِ اسلام گرایی اصولگرا است كه دیگر جنبشهای اسلامی در سراسر جهان تحت تأثیر موفقیت ایشان در تأسیس جمهوری اسلامی، قوت گرفتند. در واقع تفكر و طرح امام تلفیقی از هویت و توسعه بود. در حالیكه رهبران پیشین جنبش بیداری اسلامی چون سید جمال الدین اسدآبادی به دنبال توسعه و تجدد بودند و برخی هم بصورت كم رنگ بر هویت تأكید می كردند. امام خمینی همانطور كه به دنبال احیاء هویت اسلامی بود، به توسعه نیز دقت نظر داشت، توسعه ای كه در چهارچوب هویت اسلامی تعریف می شد. بنابراین ویژگی بارز نظریه امام منحصر بودن آن در قالب و شكل اسلامی بود و همین مسئله موقعیت ممتازی به امام خمینی در جنبش اسلام گرایی در جهان اسلام داده بود{۱۳}. طرح اجمالی ولایت فقیه در قالب كتاب كشف الاسرار و كتاب رسائل حجابیه بیان شده است. نظریه ولایت فقیه كه در انقلاب اسلامی ایران تبلور یافته است در افول و به انزوا كشاندن قوم گرایی، ناسیونالیسم و لائیسم نقش داشته است. این نكته هم در برهه انقلاب و هم پس از آن مشاهده می شود. برای تحقق نظریه امام چهار محور مبارزاتی مشخص شده بود كه شامل: مبارزه با بی دینی، تشكلها، انجمنها، گروهها و احزاب سیاسی-مذهبی بوجود آمدند.

انتشار نظریه ولایت فقیه از سوی امام خمینی(ره) و چاپ كتاب «ولایت فقیه» در تعداد زیاد و انتشار آن در سراسر كشور، از تحولات بسیار مهم اواخر دهه ۴۰ بود. این بحث از نظر علما و روحانیون تازگی نداشت، اما برای مردم و به شكلی كه معظم له مطرح نمودند، كاملا تازگی داشت. از طرف دیگر چون این بحث توسط یك مرجع تقلید مطرح می شد، آنچنان مورد توجه سیاسیون قرار نداشت. در واقع بحث ولایت فقیه، نظریه حكومت اسلامی و چگونگی شكل گیری نظام و مدیریت آن را تبیین می نمود. این نظریه برای اكثریت روشنفكران و مبارزان انقلابی شناخته شده نبود و به همین دلیل نوعی ابهام در مورد شكل حكومت اسلامی و چگونگی اداره نظام وجود داشت، كه با انتشار این بحث یك تحول فكری بنیادین در میان نسل جوان مبارز و مسلمان به وجود آمد كه مقدمه مبارزات انقلابی دهد ۵۰ و تداوم آن تا پیروزی انقلاب اسلامی شد. در ابتدای انتشار كتاب ولایت فقیه واكنش تندی از سوی رژیم پهلوی مشاهده نشد، زیرا آنها از محتوا و اثرات بعدی آن اطلاعی نداشتند. اما از سالهای ۵۲ به بعد و با گسترش مبارزات و توسعه گروههای مبارز و افزایش زندانیان سیاسی(انقلابی)، رژیم متوجه شد كه این كتاب در واقع الهام بخش بسیاری از جوانان برای پیوستن به حركت انقلابی-اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) می باشد{۱۴}. در ادامه مسیر انقلاب و با افزایش حضور آمریكا در ایران و شدت خفقان و سركوب رژیم، مشكلات اقتصادی، فساد بی حد و حساب و در كنار این مشكلات با انتشار اعلامیه ها و كتابهای حضرت امام خمینی(ره) كه موجب رشد آگاهی و بینش سیاسی جوانان و گرایش بیشتر آنها به اسلام انقلابی شد. اجرای كلیه دستورات مقامات سیا، موساد و اینتلیجنس سرویس در كمیته مشترك مبارزه با خرابكاری برای كمك به ساواك، عملا نتایج معكوس داشت. چنانكه در سالهای دهه ۵۰ به رغم هزینه های سنگینی كه صرف سازمانهای اطلاعاتی، امنیتی و مشاوران خارجی شد، به هیچ وجه جریان انقلاب متوقف نشد، اگرچه اشكال و شیوه های آن تحت تأثیر شرایط پیش آمده قرار گرفت، اما از مسیر خود منحرف نشد{۱۵}. بنابراین آنچه كه به عنوان رهبری امام خمینی(ره) در جریان مبارزات بیان می شود، منبعث از نظریه ولایت فقیه است و شكل گیری مبارزات نیز با اتكاء به نظریه تشكیل حكومت اسلامی بر پایه ولی فقیه عادل و عالم به اوضاع سیاسی زمان، بوده است.

در راستای تحقق اهداف انقلاب سه جریان مهم شكل گرفته بود كه هر كدام با توجه به شرایط محیط اجتماعی و فرهنگی كه در آن حضور داشتند در مبارزات انقلابی شركت می كردند. این سه گروه عبارتند از: ۱- روحانیت ۲- حركتهای دانشجویی ۳- مردم. نقش روحانیت در انقلاب به عنوان انگیزه نیرومندی بود كه قیام مردم را برای مقابله با رژیم مستحكم تر و جسورانه تر می كرد. زمینه های حضور نیروهای مذهبی بویژه مراجع تقلید و روحانیون، با نقش دائمی رهبری مذهبی آنها در جامعه، و تحولی مهم در حوزۀ نهاد دینی و حوزه های علمیه شیعی به اوایل دوره قاجار بر می گردد كه در آن برهه به دلیل پیروزی مجتهدان بر محدثان شكل جدیدی از رهبری جامعه اسلامی را مطرح كرد{۱۶}.

بتدریج با گسترده شدن شبكه نیروهای مذهبی و با پشتیبانی مردم، روحانیت نقش سرنوشت ساز خود را در تعیین نوع حكومت حاكم بر جامعه اسلامی ایران را ایفا كردند. اقدامات ضد اسلامی رژیم پهلوی و بیانات امام(ره) خطاب به علماء و طلاب و همچنین دعوت از آنها برای مقابله با مفاسد و قیام برای تشكیل حكومت اسلامی مهمترین انگیزه ای بود كه توانست حركت انقلابی را به ثمر بنشاند. شاید بتوان حادثه ۱۵ خرداد سال ۵۴ را بزرگترین تجمع روحانیون در حمایت از حركت انقلابی مردم عنوان كرد كه به مناسبت سالگرد قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ برگزار شد و در آن عموم طلاب قم و دیگر شهرها حضور داشتند كه در آن بر حمایت از رهبری امام تأكید و اعلامیه ای را نیز در این خصوص منتشر كردند. در این حادثه كه با حمله نیروهای امنیتی رژیم همراه بود، بسیاری از روحانیون دستگر و به حبس های طولانی مدت محكوم شدند. اما حركتهای دانشجوئی از سال ۴۱ و با شروع نهضت اسلامی بتدریج بصورت مبارزات انقلابی شكل گرفت. با وجود نظارت شدید رژیم بر فضای سیاسی حاكم بر دانشگاهها، دانشجویان انقلابی به طور مخفی و نیمه مخفی وارد تشكلهای دانشجوئی می شدند كه در خط امام و رهبری قرار داشتند؛ كه البته در این راه بسیاری از آنها دستگیر و یا اعدام شدند. در سالهای آخر نهضت(۵۷-۵۰) عمده زندانیان سیاسی را طلاب و دانشجویان تشكیل می دادند و این نشان از حضور فعال این دو قشر روشنفكر مذهبی در صحنه مبارزات سیاسی كشور بود. اما به نظر می رسد كه بازتاب واقعی نظریه «ولایت فقیه» امام خمینی(ره) در میان عامه مردم بوده باشد- گروههایی از مردم مسلمان و حامی ولایت فقیه- كه خارج از حوزه و دانشگاه فعالیت می كردند و نیرومندترین گروه آنها بدون شك بازاریان بودند.
«مرجع تقلید» پایگاه نیرومندی در میان توده های مردم بود تا با پشتوانه قوی نظری و سیاسی، به مبارزه با استعمار و جریانات ضد اسلامی داشته باشند. در این خصوص حضرت امام توجه ویژه ای به مردم داشته است و بر حضور فعالانه آنها در صحنه سیاسی كشور تأكید داشتند؛ این مسئله از آنجا ناشی می شد كه یكی از مهمترین اصول فلسفه سیاسی امام تحقق شعار «برای مردم، با مردم» بود. مردم نیز به صداقت و مشروعیت دینی و سیاسی امام خمینی (ره) پی برده بودند و با تمامی توان و امكانات امام را پذیرفتند. این همان رمز اوج گیری نهضت و شكل گیری انقلاب اسلامی و پیروزی آن بود كه بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی قادر به درك آن نبودند و در تحلیلهای خود به خطا می رفتند{۱۷}.

ایشان نظریه خود را بر محور جنبش بیداری اسلامی و تحولات سیاسی ایران عصر پهلوی بنیان نهاده بود. این تحولات در چهار مرحله كلی قابل تبیین است: ۱- مرحله اول در جریان لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی ۲- قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش ۳- آغاز بحث حكومت اسلامی با نظریه ولایت فقیه در سال ۱۳۴۸ ش ۴- تقویت و گسترش حوزه های علمیه توسط امام خمینی ۵- پیروزی نهایی انقلاب اسلامی{۱۸}. در مرحله اول كه با فشار امام لایحه مذكور حذف شد و رخداد مهم این دوره واقعه دوم فروردین ۱۳۴۲ بود كه حكومت پهلوی به سركوب روحانیون در مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز دست زد كه طی آن عده ای كشته و مجروح شدند، و در پی آن امام خمینی شدید الحن ترین اعلامیه را صادر كرد كه به اعلامیه «شاه دوستی، یعنی غارتگری» معروف شد{۱۹}. نقطه اوج جریان مرحله دوم در قیام ۱۵ خرداد، سخنرانی امام خمینی در عصر روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم بود كه اعلام كرد: «هدف نهضت، مبارزه با شاه و اسرائیل و حفظ اسلام از خطر ناشی از آن است». و در بخش دیگری خطاب به محمدرضا پهلوی فرمود: «من نمی خواهم تو {در سرنوشت} مثل پدر بشی، اینها می خواهند تو را یهودی كنند كه من بگویم كافری، تا از ایران بیرونت كنند و به تكلیف تو برسند»{۲۰}. در واقع قیام ۱۵ خرداد نوعی نمایش گرایش جدی تر روحانیون به فعالیت های سیاسی و تلاش برای تحقق اسلام سیاسی بود. در این قیام بازاریان نیز با چرخش ایدئولوژی ملی گرایانه دهه های قبل، به سوی ایدئولوژی اسلام سیاسی با هدایت مراجع و روحانیون روی آوردند كه این رویكرد نوین از ویژگیهای بیداری اسلامی دهه ۵۰ است. این قیام نشان داد كه بیداری اسلامی در ایران به جریان قدرتمندی تبدیل شده است{۲۱}. از ویژگیهای بیداری اسلامی در مرحله دوم می توان به تقویت اندیشه پیوند دین و سیاست، سازش ناپذیری با رژیم پهلوی، تثبیت اجتهاد سیاسی در حوزه های علمیه و تلفیق نظر و عمل در مبارزه با استبداد و استعمار اشاره كرد. در این احیاگری افراد چون محمود طالقانی و مرتضی مطهری امام را یاری می كردند. دانشجویان نیز در قالب انجمنهای اسلامیِ دانشجویان با پشتوانه دو دهه فعالیت بر محور موضوعات فرهنگی به دفاع از دین اسلام در برابر افكار ماركسیستی و ایده های غرب گرایانه می پرداختند. با آغاز نهضت اسلامی، با امام خمینی نیز ارتباط برقرار كردند. در واقع امام به عنوان مرجع تقلید سیاسی، خلاء رهبری برجسته مذهبی جنبش دانشجوئی را برطرف كرد{۲۲}. مرحله سوم انقلاب ایران با طرح مسئله ولایت فقیه توسط امام خمینی در سال ۱۳۴۸ ش ارتباط دارد. ایشان در جلسات خود با شاگردان و طلاب حوزه و مردم به اثبات و تبیین حكومت فقیهان و پیوند دین و سیاست و فراتر بودن ایدئولوژی نسبت به عبادت پرداختند؛ و در ضمن بحثها، علیه حكومت ایران و دیگر كشورهای اسلامی نیز موضع می گرفتند و صاحب نظران را به مطالعه و بررسی در این زمینه فراخواندند. اندیشه های ایشان از طریق شبكه پیام رسانی به ایران منتقل و باعث روشنگری و حركت تازه در میان مبارزان ایرانی شد.

نظریات امام خمینی علاوه بر ایران در دیگر كشورهای جهان و بخصوص در اروپا و آمریكا نیز بسط یافته بود. عامل انتشار آن نیز دانشجویان مسلمان ایرانی بودند كه در قالب انجمنهای اسلامی فعالیت می كردند و با نجف-محل اقامت امام در آن سالها- نیز ارتباط داشتند. دسترسی آنها به مطبوعات و رسانه های گروهی در فضای مناسب سیاسی، به آنان امكان بیشتری برای تبلیغ و فعالیت می داد. در این میان حضور آیت الله بهشتی در رأس مركز اسلامی هامبورگ در آلمان و ارتباط وی با دانشجویان از اهمیت بالایی برخوردار بود. مقالات آنها در اروپا در نشریه «اسلام، مكتب مبارزه» به چاپ می رسید. با گسترش این مبارزات بود كه رژیم پهلوی اقدام به تأسیس پلیس دین كرد تا فعالیت های روحانیون مخالف را مهار كند. اما این اقدام نیز نتیجه معكوس در پی داشت و روحانیون با هدایت امام خمینی به شدت علیه اقدام مذكور موضع گیری كردند و به تبلیغات گسترده ای علیه رژیم دست زدند. اما یكی از كانالهای مهم برای پیشبرد اهداف انقلاب حوزه های علمیه و مدارس علوم دینی بودند كه مهمترین آنها در قم بود{۲۳}. در نهایت با ایجاد فضای باز سیاسی از اوایل سال ۵۶ و آزادی زندانیان سیاسی، فضایی مساعد پیش روی انقلاب مردم نهاده شد. با كاهش سانسور مطبوعات، مخالفان سیاسی و بویژه نیروهای مذهبی نیز فرصت را مغتنم شمرده، حكومت پهلوی را مورد انتقاد گسترده قرار دادند. به این ترتیب با آزادیهای نسبی كه رژیم به گروههای سیاسی داد، مبارزات انفرادی و نظری بصورت یكپارچه تری درآمدند و رژیم پهلوی را وادار به پذیرش خواستهای به حق خود كردند.

نتیجه گیری

تكیه امام خمینی بر نظریه ولایت فقیه در حقیقت تلاش وی برای حاكمیت شعائر دین مبین اسلام بر شئون جامعه اسلامی بود. ایشان دین را بر تمام جزئیات وجودی و زندگی اجتماعی و سیاسی مردم مسلمان ایران حكمفرما كردند. چرا كه به عقیده ایشان دینی كه نتواند مشكلات زندگی اجتماعی را حل كند، ناقص و متناقض با ادعای دین و دینداران است{۲۴}. بنابراین ولایت فقیه عادل بر جامعه اسلامی، در تداوم ولایت انبیاء و امامان بود و امام خمینی سعی در عملی كردن این اصل مهم دینی داشت. خوشبختانه ندای مبارزه جویانه امام خمینی در میان مردم انعكاسی مطلوب داشت و در ۲۹ دی ماه ۵۷ با فراخوان امام خمینی به «رفراندوم» خیابانی به منظور تعیین سرنوشت سلطنت و نیز حكومت بختیار، فقط در تهران بیش از یك میلیون نفر بدان پاسخ دادند و در ۱۲ بهمن حدود سه میلیون نفر در خیابانهای تهران اجتماع كردند تا بازگشت پیروزمندانه امام را تهنیت بگویند{۲۵}. از این پس رهبری انقلاب مستقیما بدست ایشان پیش می رفت و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با تشكیل حكومت «جمهوری اسلامی ایران» به كار خود پایان داد. به این شكل بود كه امام خمینی نام خود را برای همیشه در تاریخ سرزمین ایران جاودانه كرد و فریاد رسای آزادی خواهی خود را به پیروی از سرور آزادی خواهان جهان امام حسین(ع) به گوش جهانیان رساند.


بهزاد مهدی زاده
مرکز اسناد انقلاب اسلامی


پی نوشتها:
۱- منصوری، ۱۳۷۹: ۲۲۱.
۲- ولایتی، ۱۳۹۲: ۲۶۶.
۳- زكریایی، ۱۳۷۸: ۱۰۴.
۴- ولایتی، ۱۳۹۲: ۲۶۶.
۵- بالوی و بیات، ۱۳۹۳: ۵۶۳.
۶- موسوی خمینی، ۱۳۶۹: ۲۳.
۷- بالوی و بیات: ۵۷۰.
۸- همان: ۵۷۹.
۹- سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت كمبریج، ۱۳۷۵: ۳۰۳.
۱۰- ولایتی، ۱۳۹۲: ۲۶۰.
۱۱- جعفریان، ۱۳۸۰: ۱۳۹.
۱۲- عنایت، ۱۳۶۰: ۱۰۷.
۱۳- ولایتی، ۱۳۹۲: ۲۴۲.
۱۴- منصوری، ۱۳۷۹: ۲۳۸.
۱۵- پیشین: ۲۸۵.
۱۶- ولایتی: ۲۴۵.
۱۷- منصوری: ۲۸۸.
۱۸- ولایتی: ۲۶۶.
۱۹- صحیفه نور، ۱۳۷۰: ۷۳.
۲۰- همان: ۹۳-۹۱.
۲۱- ولایتی: ۲۶۷.
۲۲- همان: ۲۶۹.
۲۳- ولایتی: ۲۷۱.
۲۴- یزدی مطلق: ۲۳۵.
۲۵- آبراهامیان: ۴۹۰.

منابع و مآخذ

آبراهامیان، یرواند(۱۳۸۶) . ایران بین دو انقلاب . ترجمه كاظم فیروزمند، حسن شمس آوری و محسن مدیر شانه چی، تهران، مركز.

بالوی، مهدی؛ بیات كمیتكی، مهناز(۱۳۹۳) . اندیشه حكمرانی و مبنای مشروعیت سیاسی دولت از منظر آیت الله العظمی امام خمینی(ره) . مجله پژوهشهای فقهی، دوره ۱۰، شماره ۳، ۵۸۴-۵۴۹.

جعفریان، رسول(۱۳۸۰) . جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران(سالهای ۱۳۵۷-۱۳۲۰) . تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.

زكریایی، محمدعلی(۱۳۷۸) . درآمدی بر جامعه شناسی روشنفكری دینی . تهران، آذریون.

سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت كمبریج(۱۳۷۵) ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو.

صحیفه نور(۱۳۷۰)، به كوشش سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

عنایت، حمید(۱۳۶۰) . سیری در اندیشه سیاسی در اسلام . ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، خوارزمی.

موسوی خمینی(امام)، سید روح الله(۱۳۶۹) . شوون و اختیارات ولی فقیه، تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

منصوری، جواد(۱۳۷۹) . سیر تكوینی انقلاب اسلامی . تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، نشر مركز.

ولایتی، علی اكبر(۱۳۹۲) . فرهنگ و تمدن اسلامی . قم، دفتر نشر معارف.

یزدی مطلق، محمود(۱۳۸۹) . امامت پژوهی، بررسی دیدگاه امامیه، معتزله و اشاعره . مشهد، چاپ آستان قدس رضوی.
https://taghribnews.com/vdcdxx0fzyt0js6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی