تاریخ انتشار۶ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۹:۵۰
کد مطلب : 213101

« رکن آبادی» در خبرگزاری تقریب چه گفت ؟

غضنفر رکن آبادی در خبرگزاری تقریب : در صحنه سوریه و لبنان، داعش به عنوان نماد جریان های تکفیری و تروریستی، به صورت ابزاری برای پیش برد مقاصد غرب و تامین امنیت رژیم صهیونیستی بکار گرفته شده و یک هدف درازمدت را دنبال می کند و این تا زمانی است که تاریخ مصرف این گروه از موعد مقرر فراتر نرود.
« رکن آبادی» در خبرگزاری تقریب چه گفت ؟
 
     در اواخر بهار امسال، مرحوم غضنفر رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان، میهمان ویژه یکی از سلسله نشست های تحلیلی خبرگزاری تقریب بود. دقیقاً همان زمانی که نیروهای سوری و لبنانی در عرصه های میدانی سوریه به ویژه در ارتفاعات«القلمون» و شهرک«زبدانی» به پیروزی های مهمی دست یافته بودند. آقای غنضفر رکن آبادی با تواضع و فروتنی دعوت خبرگزاری تقریب را پذیرفت و با حضور در نشست تحلیلی این خبرگزاری، به سؤالات خبرنگاران و سردبیران پاسخ گفت .آنچه در زیر می خوانید حاصل آن نشست و در واقع پرسش و پاسخی است که در باره تحولات بهار گذشته سوریه با این شهید بزرگوار صورت گرفته است  
                                                               
                                                                  ******

 خبرگزاری تقریب: پیروزی های اخیر نیروهای سوری و لبنانی در ارتفاعات القلمون تا چه اندازه توانسته است معادلات نظامی را به زیان گروه های تکفیری، تغییر دهد؟

 شهید رکن آبادی:  همانطور که می دانید، منطقه القلمون بسیار گسترده است و  منطقه ای بسیار استراتژیک و دارای اهمیت بسیاری است؛  به خصوص آنکه  در جوار لبنان واقع شده است .
در مرحله اول که این عملیات صورت گرفت،  این شهر در کمال ناباوری آزاد شد  و جالب آنکه در مرحله بعد،  القلمون خیلی سریع تر از  قبل آزاد شد و  این باعث شد  تا نیروهای معارضی که  فکر می کردند شرایط عوض شده،  به شدت اظهار ناامیدی کنند؟
 آنچه که اکنون در فلوجه  و الرمادی عراق در حال اتفاق افتادن است و آنچه که در القلمون اتفاق افتاد، اینگونه نیست که رسانه های غربی و ارتجاعی تبلیغ می کردند .آن ها مدعی بودند  که  به خاطر خسته شدن نیروها، جنگ فرسایشی شده ؛ در واقع با پوشش این جنگ روانی بود که  تا در برخی از نقاط تا نزدیکی دمشق هم پیش رفته بودند؛  اما این موضوع برای کسی که واقعا در جریان امور باشد و برود  در منطقه مشاهده کند که چه رخ داده است، متفاوت است با آنچه که  درجنگ روانی  ادعا می شود . ما در صحنه یمن هم شاهد هستیم که چگونه رسانه های عربستان سعودی با یک خبر سازی و جمله سازی های خبری  از بالا  خط داده و  در پی آن  بیش از هزاران رسانه  منطقه ای و بین المللی اقدام به  بزرگ نمایی آن و شروع به راه انداختن جنگ روانی می کنند .
بالاخره  رسانه به عنوان یکی از سلاح های  بسیار قوی است و هر چه دامنه آن گستره باشد،  تاثیر آن بیشتر خواهدبود چون تنها وسیله ایست که می تواند اخبار را به مردم برساند. مخصوصا  که مخاطبین این رسانه ها  را که بخش قابل توجی از آنان را مانند عربستان و کشورهای عربی همجوار ، افرادی تشکیل می دهند که واقعا به رسانه ها اعتماد می کنند.


 خبرگزاری تقریب:  سید حسن نصرالله در سخنان اخیر خود به صورت مستقیم و غیر مستقیم از بازگشت به شرایط سال 1982و تغییر راهبردهای حزب الله سخن گفت، این موضع وی نتیجه پیدایش چه شرایطی است و چه نتایج و دستاوردهایی در پی خواهد داشت ؟

شهید رکن آبادی: این برمی گردد به روزی که حزب الله تصمیم می گیرد که  در صحنه سوریه وارد بشود و طبیعی است که ورود به این منطقه، نیاز به بررسی دقیق،  همه جانبه و فراگیر دارد.  ما شاهد هستیم که طرف مقابل رژیم صهیونیستی است که  بعد از شکست و ناکامی های متعدد و تغییر معادلات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که قبل  از آن، همیشه در جنگ های بزرگ عربی، اسرائیلی ها همیشه برنده بودند و ارتش های عربی همیشه  بازنده جنگ. و بعد از انقلاب  اسلامی، ما شاهد هستیم که این روند تغییر می کند  و  تا حدی که در نقطه اوج آن در جنگ 33 روزه  عنوان جنگ تمام عیار و بزرگترین جنگ عربی اسرائیلی  که در آن طرف اسرائیلی پشتش به خاک مالیده می شود و خود آنها اعتراف به شکست می کنند و بعد کمیته «وینوگراد» را برای بررسی  این شکست برگزار می کنند و آنقدر این شکست برای آنان دردناک بوده ا ست که  «در2006» با این که اسرائیلی ها بعد از آنکه 5 رزمایش بزرگ انجام میدهند تحت عنوان رزمایش  تحولات یک  تا پنج؛ بعد از انجام  پنج مرحله  رزمایش ، رزمایشی که کل مردم و سرزمین درگیر آن می شوند و با هزینه های بسیار بالا ، نتایناهو  گزارشی از کارشناسان نظامی و استراتژیک خود می خواهد که  توان  و قدرت اسرائیل را بررسی کنند که اگر بخواهیم جنگ کنیم و یا اگر به ما ازچند جهت حمله شد و ما قصد دفاع داشته باشیم وضعیت ما چگونه خواهد بود؛ گزارشی که کارشناسان به نتانیاهو می دهند این بود  که ما نه توان  دفاع داریم  و نه توان حمله به طرف مقابل.
در اینجاست که آنان به فکر اساسی می افتند که  چه باید کرد و چرا ما نمی توانیم و چرا طرف مقابل ما  پیروز است و بحث به این جا کشیده  می شود که طرف مقابل روحیه شهادت طلبانه دارند و تا پای جان می جنگند. بعد آنان گفتم که ما هم می تواند این کار را بکنیم . گفتند نداریم. گفتند خوب به عاریه می گیرم
گفتند که از  جریان های بین المللی مانند  اختلافات قدیمی بین شیعه و سنی استفاده کنند.

خبرگزاری تقریب: ولذا از دیدگاه شما،  ریشه پیدایش داعش به ضعف و شکست اسرائیلی ها  در برابر حزب ا..  بازمی گردد؟

شهید رکن آبادی: البته جریان فکری القاعده و تکفیری برمی گردد به قرن اول هجری  و در زمان حضرت رسول و بعد در قرن سوم  هجری؛ «احمدبن حنبل» بعد پیش می رود و  میاد در قرن 8 «ابن تیمیه»، در قرن 12 «محمد بن عبد الوهاب» و  ماجرای «آل سعود» و «آل شیخ» و تا به امروز و نوادگان  «محمد بن عبد والوهاب» . این جریان فکری وجود داشته و انگیزه ایجاد یک امارت بزرگ اسلامی  وجود داشته است .
آنان انگیزه داشتند و دنبال راهی بودند برای علمی کردن انگیزه خودشان  و بنابراین ما مشاهد می کنیم که اسرائیلی  ها  آنان را به کار می گیرند  و این شد مرحله گذار و مرحله ابزار .
اما طرف مقابل یعنی داعش به عنوان نماد جریان های تکفیری  و تروریستی به عنوان یک ابزاری  باشد برای عبور ازاین مرحله، اقدام به این کار نمی کند و یک هدف اساسی و درازمدت دارد  و در صدد است با استفاده از این شرایط، بتواند خواسته خود را عملی کند . و اسرائیلی ها این انگیزه را در آنان دیدند و شروع کردند به تقویت و حمایت  برای گذار از این مرحله، ولی اسرائیل از این مرحله نتیجه عکس گرفت.

خبرگزاری تقریب: درخصوص موقعیت کنونی حزب ا..دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ از نظر شما این موقعیت چگونه است و حزب ا.. در معادلات کنونی ازچه جایگاهی برخودار است ؟

شهید رکن آبادی: موقعیت حزب الله در دو بعد قابل بررسی وارزیابی است. یکی در  بعد نظامی و بعد دیگر جایگاه سیاسی.
می دانیم که در آخرین یا به عبارت بهتر در  تازه ترین رویارویی، یعنی ماجرای قنیطره  علیرغم همه استدلال هایی که طرف اسرائیلی برای حمله به جبهه مقاومت داشت ولی در نهایت شکست عاید اسرائیل گردید.
علیرغم استدلال های به ظاهر منطقی اسرائیل، از قبیل این که حزب الله جای 1 جبهه در 3 جبهه می جنگد و طبیعتا تضعیف شده است و بر همین اساس آنان عملیات قنیطره را که انجام دادند سردار الله دادی به شهادت رسیدند. و هم جهاد مغنیه به شهادت رسید. بنا بر قاعده و استدلال آنها حزب الله نباید واکنشی نشان می داد. در صورتی که ظرف کمتر از 10 روز واکنش نشان داد و این کار حزب الله بسیار مشکل بود زیرا حریف به ضربه متقابل حزب الله واقف بود و در آماده باش کامل به سر می برد ولکن حزب الله این عملیات را انجام داد.
اما این بخش کوچکی از قضیه است، زیرا علیرغم این که این عملیات و واکنش بسیار مهم بود، اما مهمتر از آن پیام حزب الله به اسرائیل بود که می گفت آنقدر توان نظامی بالایی دارد که اگر حتی جنگ شروع شود، حزب الله توان کامل ایستادگی در مقابل اسرائیل را دارد.
به همین دلیل اسرائیلی ها از روز انجام عملیات قنیطره مرتبا پیام میدادند که ما قصد انجام جنگ تمام عیار را نداریم. و چون حزب الله عملیات مزارع رو انجام داد اعلام کرد که این عملیات شماره 1 است و این داستان ادامه دارد که البته نوعی جنگ روانی بود و اسرائیلی ها به دست و پا افتادند که ما قصد جنگ نداریـــم. ولذا اگر بخواهیم در خصوص موقعیت نظامی حزب ا... بدانیم، این شمایی از جایگاه نظامی حزب الله است.
و اما از نظر سیاسی:
باید به معادلات کنونی در فضای سیاسی لبنان اشاره کنیم: می دانیم که لبنان جمهوری پارلمانی است و پارلمان در مورد  همه مسائل کشور تصمیم گیرنده است. پارلمان رییس جمهور، نخست وزیر، اعضای دولت و فرمانده ارتش را تعیین می کند. پس طبیعتا جریان های سیاسی تلاش در به دست آوری کرسی های بیشتری در پارلمان را دارند. از 128 کرسی موجود: 59 کرسی از آن جریان 14 مارس و 57 کرسی از آن جریان 8 مارس یعنی تقریبا حزب الله و هم پیمانان در یک سو و جریان المستقبل و هم پیمانانش در سوی دیگر و الباقی هم بی طرف هستند.
ریاست پارلمان هم آقای نبیه بری، از اعضای جنبش امل است که موافق حزب الله است.
آقای میشل عون هم جریان آزاد ملی را دارند که پرطرفدارترین حزب مسیحیان لبنان و مشرق زمین است.
به هر ترتیب، چون هم جریان حزب الله و هم جریان منتقد حزب الله در مجلس، کرسی های تقریبا یکسان دارند هر موضوعی که این دو جریان در آن به توافقی نرسند موضوع معلق می ماند. مانند موضوع انتخاب رییس جمهور. که الان بیش از  1 سال می شود که هنوز تعیین تکلیف نشده زیرا نیاز به رای دو سوم از نمایندگان است. که معادل 85 رای می شود. که نه حزب الله می تواند این حد نصاب را کسب کند و نه طرف مقابل. یعنی هر دو جریان به هم نیازمند هستند. و هر دو نیاز توافق با هم هستند. حالا می گویند چون ایران و سعودی نمی خواهند پس آنان نیز به توافق نمی رسند. لکن همگان می دانند که ج.ا.ایران همواره گفته است که هر آن چه لبنانی ها توافق کنند مورد حمایت جمهور اسلامی هم هستند. خود سید حسن نصر الله هم بارها گفته که ما خودمان تصمیم میگیریم اما دیگران برای تصمیم گیری از خارج تحت فشار هستند.
 
خبرگزاری تقریب: همواره موضوع تضاد میان سنی های شمال طرابلس و سوریه مطرح بوده است. سپس جریان فتح و احمد اسیر در صیدا و صور که اخیرا راه افتاد. اکنون سوال این است که: جریانات داعش و جبهه النصره و به طور کلی معارضین، آیا آنان اختلافات مذهبی را تشدید کردند در لبنان؟

شهید رکن آبادی: آمریکا و اسرائیل بسیار تلاش دارند همواره که عامل اختلاف مذهبی را تسری دهند و برخی اوقات در کشورهای منطقه هم این را مشاهده می کنیم. اما اگر دقت کنیم آمریکایی در لبنان موفق نبوده اند. دلیل آن را در ویژگی این کشور باید جستجوکرد. لبنان از 2500 سال قبل میلاد سابقه سکونت و مدنیت دارد. مردمان لبنان از درجه درک بالایی برخوردارند. تابع هر مطلب و جریانی نبودند. هر کسی را بدون دلیل به عنوان رهبر قبول نمی کنند. با رخدادن جنگ های داخلی و ورود و سپس خروج استعمارگران، طیفی از مردم لبنان از این کشور خارج می شدند. لذا جمعیت لبنان 4 میلیون در داخل و 16 میلیون در خارج لبنان در 5 قاره پراکنده هستند. هیچ کشور دیگر عربی چنین وضعیتی را ندارد. و این باعث شده سیاست های آمریکا و تبلیغات منفی برای ایجاد اختلاف، روی لبنان تاثیر نداشته باشد. بنا بر این برادران اهل سنت لبنان به سادگی زیر بار هر حرفی نرفته و نمی روند.
پس تفکر داعشی و تروریستی کمترین نفوذ را در لبنان دارد و این موضوع اوضاع لبنان را به هم نریخته است. البته نفی کامل نمیکنیم، اما تعداد افرادی که پس از نماز جمعه در طرابلس جمع میشوند و شعارهایی می دهند و پرچم داعش را برافراشته میکنند تعدادشان از 200 نفر فزونی نیافته است.

خبرگزاری تقریب:  در زمان جنگ های داخلی 1975 لبنان درمقاله ای آمده بود که، لبنان ویترین جهان است بدین نحو که هر تفکری در عالم، نماینده ای در لبنان داشت مثلا کمونیست ها، عربستان، فلسطین و ...سپس که کمونیست از میان رفت و فروپاشید این طور ذکر شد که ویترینی از خاورمیانه است. اما ظاهرا الان لبنان دیگر ویترین نیست و چون انفتاح و تساهل مبتنی بر خردمندی وجود دارد دیگر لبنان نماینده تمام خاور میانه  نیست.

 شهید رکن آبادی: تعدیل میکنم این صحبت را، الان این طور نیست. در یک تقسیم بندی کلی، اهل سنت را عربستان سعی داشته به عنوان پدربزرگ زیر چتر حمایتی خود بگیرد. شیعیان خودشان، ج.ا.ایران را مرجع و پناهگاه خود میدانند. مسیحیان نیز بین آمریکا و فرانسه تقسیم شدند. این موضوع از دیرباز بوده و الان به اشکال دیگری وجود دارد.
اما بحث بنده این است که الان هریک از کشورهای مذکور تفکر خود را دارد. مثلا علی رغم قرار گرفتن نام ماجد الماجد – طراح و مجری بمب گذاری سفارت ایران در لبنان – در لیست تبهکاران دستگاه اطلاعاتی عربستان، لکن وی با هماهنگی همان دستگاه به خانواده اش در عربستان سر می زده است.
لکن تفکر داعشی در لبنان و در میان اهل سنت لبنان جایگاهی ندارد. پس سوال این است چرا داعش تا کنون علی رغم تبلیغات خود، نتوانسته حتی 1 متر فضا را در لبنان اشغال کند؟ زیرا درجه آگاهی و رشد مردم لبنان بالاست. اما در عراق از خلاء ها استفاده کردند. شکنندگی و اختلاف به نحوی در میان عراق وجود دارد که حتی توفیق داعش در عراق از سوریه بیشتر بوده است.
 
خبرگزاری تقریب:  روابط میان معارضین سوری و داعش چگونه است؟

 شهید رکن آبادی: می دانید که تمامی گروه هایی از این دست، در لیست تروریستی دستگاه های اطلاعاتی کشور ها قرار دارند، اما از سویی همین گروه ها از جانب کشور ها حمایت می شوند. پس تاکتیک این گونه است که با تغییر نام(داعش، النصره، الفتح) به ظاهر دیگر تروریست نیستند و کشورها بتوانند به راحتی آن ها را حمایت کنند. اما ریشه وسرچشمه همه ی این گروهک ها به القاعده بر می گردد.
بعد از 2011 که بن لادن کشته شد، و ابوبکر بغدادی منصوب بن لادن بود. در آن زمان "الدولت اسلامی فی العراق" بود. بعد از مرگ بن لادن، ابوبکر بغدادی ماموریت داعش را به شامات گسترش می دهد. و این ها بر خلاف خواسته های ایمن الظواهری است و این اختلاف در تاکتیتک میان آنان است.
پس مادامی که بن لادن زنده بود هرگز شیعه کشی تا این حد نبوده زیرا اولویت القاعده این نبوده، بلکه اولویت ضربه زدن به استکبار در صحنه بین المللی بوده است.
پس ابوبکر بغدادی پس از مرگ بن لادن این بسط ماموریت را شروع کرد، الان هم مشخصا از سوی برخی سرویس های اطلاعاتی حمایت می شود و در پی استقرار حاکمیت است. از مسجد موصل هم شروع می کند(به مثابه حرکت 900 سال پیش نورالدین زنگی) و الگوی «النصر بالرعب» را پیروی می کند.
در نهایت علی رغم میل باطنی، ایمن الظواهری اهل مصر، مجبور به کنار آمدن با ابوبکر بغدادی است؛که کلا جریان مادر القاعده است.
تفکر داعش این گونه است که هر کسی سر راهش باشد، داعش وی را از بین می برد، سنی، شیعه، مسیحی، بی دین و همه. لکن اگر در جایی شیعه را بکشد، علاوه بر هدف گسترش خلافت خود، داعش اعتقاد دارد که قربه الی الله ثوابی نیز کرده است.
 
خبرگزاری تقریب:  آیا دستگاه دیپلماسی های کشورها، حرکتی انجام داده اند در خصوص این که از 80 کشور این چنین نیروها جذب داعش نشوند. منظور این که در سطوح بین الملل از این امر جلوگیری کنند.

شهید رکن آبادی: این موضوع با هماهنگی سرویس هاست. در همان ابتدا دستگاه های اطلاعاتی اروپایی چشم های خود را بستند و اجازه دادند این افراد از اروپا خارج شوند و جذب داعش شوند. و آنان فکر کردند که از شر این تیپ افراد خلاص می شوند. اما بر عکس آن افراد بازگشتند و شروع به عملیات در آمریکا و اروپا و روسیه نمودند. و اکنون که بلا به خودشان بازگشته، فریادشان در آمده است.
ولی اراده بین المللی وجود ندارد. مثلا الان شورای امنیت به جای محکوم کردن عربستان، انصارالله و مردم یمن را محکوم می کند. این لکه ننگ است بر دامن شورای امنیت. ولی شورای امنیت این امر را انجام میدهد، زیرا 40 درصد بودجه سازمان ملل را آمریکا می دهد.
 
https://taghribnews.com/vdcfxmd0yw6dyya.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی