تاریخ انتشار۱۸ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۱۸
کد مطلب : 176211

انتفاضه سوم، ابعاد و موضع گیریها ( بخش اول)

در نشست تحلیلی خبرگزاری تقریب مطرح شد: انتفاضه سوم بخش بزرگی از پیامدهای تفرقه افکنانه گروه های تکفیری را خنثی و زمینه های وحدت را در جهان اسلام تقویت می کند.
انتفاضه سوم، ابعاد و موضع گیریها ( بخش اول)
آیا می توان دور جدید مبارزات ضدصهیونیستی را مرحله دیگری از انتفاضه دانست وآن را انتفاضه سوم نامید؟ این دوراز مبارزات درچه ابعادی صورت می گیرد؟ گروه های مقاومت فلسطینی و تشکیلات خودگردان دراین مرحله ازکدام موضع پیروی می کنند؟ این سوالات و تعداد زیادی دیگرازسوالات مربوط به رویدادهای فلسطین، از سوالات مطرح دراین ایام هستند،ایامی که از یک سو، بیست و هفتمین سالروز آغاز انتفاضه گرامی داشته می شود و از سوی دیگر با نزدیک شدن به زمان برگزاری کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی ، از نقش مبارزات ضد صهیونیستی در ایجاد همگرایی میان جوامع اسلامی سخن به میان می آید
به این مناسبت و برای پاسخگویی به این سوالات ، نشستی تحلیلی با حضور حاجیان کارشناس مسائل غرب آسیا و قنادباشی کارشناس مسائل آفریقا و غرب آسیا در محل خبرگزاری تقریب برگزارشد مشروح گفتگوی های این نشست که خبرنگاران و دست اندرکاران بخش های مختلف خبرگزاری تقریب نیز درآن حضورداشتند به شرح زیر است:

مجری نشست : برخی از کارشناسان وتحلیلگران خاورمیانه، تحولات مردمی وخیزش دوباره برای مقابله با اشغالگران را در سرزمین های اشغالی، به انتفاضه سوم تعبیر کرده اند؛ جنابعالی تا چه میزان با این تعبیر موافقید؟‌
حاجیان: در دو انتفاضه قبلی یک عنصر فراگیری وجود داشت و یک عنصر درگیری های مردمی. یعنی مردم فلسطینی در داخل فلسطین در تمام مناطق فلسطینی با نیروی های رژیم صهیونیستی درگیر می شدند.
ولی ما امروز با شرایطی در فلسطین رو به رو هستم که نوع قبلی انتفاضه را با مشکل روبه رو می کند.
اما به نظر من مشکل اساسی در زمان کنونی نوع و شکل قیام نباشد، بلکه استمرار قیام و حساسیت های فلسطینیان نسبت به موضوعی است که این بار باعث تحرک مردم شده است.
اما اگر فقط نوع آن مهم باشد، می توان گفت این اتفاقات مانند دوانتفاضه قبلی نیست و البته دلایل متعددی دارد. به عنوان مثال هم اکنون در نوار غزه نیروهای رژیم صهیونیستی به طور مستقیم حضور ندارند چون آنجا را محاصره کرده اند. در صورتی که در انتفاضه های قبلی نیروهای اسرائیلی در نوار غزه حضور داشتند.
از سوی دیگر در کرانه باختری مشکل دیگری وجود دارد به نام تشکیلات خودگردان.
سیاست تشکیلات خود گردان، تشکیل دولت فلسطینی در اراضی اشغالی سال۱۹۶۷ با استفاده از ابزارهای سیاسی و مذاکرات است و اساسا کوچکترین اعتقادی به حرکت های خشونت آمیز و یا تندرو و یا حتی حرکت های مسالمت آمیز را هم ندارند.
و یکی از شروطی که اسرائیلی ها برای مذاکره با سازمان آزادی بخش فلسطین گذاشته بودند این بود که امنیت اسرائیل از طرف تشکیلات خودگران تضمین بشود. متاسفانه در این روند تشکیلات خودگران نسبت به شروط اسرائیل کاملا پایبند بوده، ولی در طرف مقابل، اسرائیلی ها نسبت به تعهدات خود برای تشکیل دولت فلسطینی در اراضی ۱۹۶۷ کوچکترین پایبندی را تا کنون از خود نشان ندادند.

قنادباشی: نظر اینجانب در این خصوص قدری متفاوت است؛ بدین معنی که بنده دیدگاه تحلیگران و دیپلمات هایی که معتقد به آغاز انتفاضه سوم هستند، قبول دارم. میدانید که انتفاضه به معنی قیام خودجوش مردمی است و ازاین نظر با عملیات مسلحانه و چریکی علیه رژیم صهیونیستی که طی ده ها سال تا قبل از انتفاضه اول ادامه داشت متفاوت است. قبل از انتفاضه اول( درآذرماه ۱۳۶۶آغاز شد) مبارزات فلسطینیان با رژیم صهیونیستی به صورت چریکی و گروهی و عملیات زیرزمینی صورت می گرفت و بعضا درخارج ازفلسطین، به صورت گروگان گیری و یاحمله به سفارت خانه ها و مراکز وابسته به صهیونیسم انجام می شد، اما زمانی که انتفاضه آغاز شد این نوع مبارزه مسلحانه، جای خود را به نوع مبارزه دیگری داد، مبارزه ای با حضور عموم مردم که از پیر و جوان گرفته تا زنان و کودکان در آن حضورداشتند و اختصاص به افراد آموزش دیده و چریک های مسلح نداشت. دراین نوع مبارزه یعنی انتفاضه، مردم با تجمعات، تظاهرات خیابانی و با ابتدایی ترین وسایل به جنگ و گریز با ارتش و پلیس رژیم صهیونیستی می پرداختند، یعنی دقیقا همان چیزی که طی چند هفته اخیر نظیر آن را در شهر بیت المقدس و شهرهای واقع درکرانه باختری نظیر نابلس، رام الله، بیت لحم و... شاهد هستیم. بنابراین با توجه شباهت شیوه های مبارزه کنونی با انتفاضه اول و دوم ، این مبارزه مردمی را نیز می توانیم انتفاضه سوم بنامیم با این تفاوت که این مبارزه با توجه به شرایط بسیار بهتری که درغزه وجود دارد، ضرورتی برای آن درغزه احساس نمی شود. میدانید که براثر انتفاضه اول و دوم، رژیم صهیونیستی از سال ۱۳۸۴ ازغزه خارج شده و ارتش و پلیس رژیم صهیونیستی در شهرهای این منطقه دیگر حضور ندارند و اگر قرار برمبارزه با رژیم صهیونیستی باشد از طریق جنگ های همه جانبه ای چون جنگ های۲۲روزه ، ۸روزه و ۵۱روزه و با جنگ افزارهایی چون موشک های کوتاه برد ومیان برد انجام می شود که با مبارزات کنونی مردم بیت المقدس و شهرهای کرانه باختری که در سطح کوچه ها و خبایان ها صورت می گیرد متفاوت است

مجری نشست: به نظر شما کدام زمینه های سیاسی و کدام معادلات منطقه ای سبب آغاز این دور از درگیری های خیابانی و درگیری های جدید بین فلسطینیان و رژیم اسرائیل شده است؟

حاجیان: همان طور که گفته شد، انتفاضه، انتقال مبارزات فلسطینیان به داخل خود کشور فلسطین بود. مهمترین اتفاقی که بعد از به وجود آمدن رژیم صهیونیستی رخداد، این بود که مرکز ثقل مبارزات به داخل منتقل شد.
اما در خصوص این دور جدید مبارزات،
عوامل متعددی دست به دست هم دادند و باعث به وجود آمدن این نوع از انتفاضه شدند.
یکی از این عوامل، نگاه تندرو حکومت اسرائیل است و می توان گفت هیچ اعتقادی به روند صلحی که حتی غربی ها هم مد نظرشان است؛ ندارند.
ولی مهمترین عامل را می توان حساسیت و اهمیت مسجد الاقصی دانست.
از منظر صهیونیست ها کرانه باختری به ۲ قسمت تقسیم می شود، یک بخش آن شهر قدس و حومه آن و بخش دیگر کرانه باختری .
با وجود تاکید رسمی و قانونی همه نهاد های بین المللی چون قرارداد های سازمان ملل و همچنین طبق دیوان دادگستری بین المللی که قدس شامل مناطق اشغالی حساب می شود، اسرائیل هنوز تاکید دارد که قدس جزء مناطق اشغالی نیست.
و طبق این دیدگاه اسرائیل تمام سعی خود را می کند تا کل این منطقه را که مسجد الاقصی را هم شامل می شود  از وجود فلسطینیان خالی کند. و زمین های اطراف شهر قدس را مصادره کرده و شروع به ساخت شهرک سازی کرده به گونه ای که بخش قدیمی شهر در محاصره شهرک های صهیونیستی قرار دارند.
مسجد الاقصی در اسلام از یک قداست خاصی برخودار است و یک سمبلی است برای مسلمانان امروز و متاسفانه اشغال آن یک سرشکستگی برای تمامی مسلمانان است.
مکانی که مسجد الاقصی در آن واقع است برای اسرائیلیان تندرو از یک قداست خاصی برخوداراست. آنان میگویند در زمان حضرت داوود یک معبدی به نام معبد حضرت سلیمان وجود داشته است. که به مرور زمان در زمان مسلمانان مسجدی در آنجا ساخته می شود و یهودیان تند رو بر این اعتقاد هستند که باید این مسجد را تخریب و معبد سلیمان را دوباره برپا کنند.
سیاست اسرائیل بر این مبنا قرارگرفت که به تدریج و به مرور زمان این مسجد را اشغال و معبد سلیمان را به پا کنند و برای رسیدن به این هدف خود اقدامات متعددی انجام دادند.
یکی از کارهای که صورت گرفت این بود که نه تنها اجازه تعمیر و بازسازی به این مسجد را نمی دهند بلکه تخریب هایی را در آن نیز صورت دادند.
اقدام دیگرشان این بود که عنوان کردند که ما یهودی ها باید در مسجد الاقصی حضور پیدا کنیم و مراسم عبادی خود را انجام بدهیم و تا کنون فلسطینیان این اجازه را به آنان نداده اند.
حرکت دیگری که به تازگی انجام شد این بود که اسرائیلیان با خود گفتند اکنون که توجه جهان اسلام به عربستان، سوریه و داعش و غیره معطوف است، بقیه جهان اسلام مانند مصر، تونس درگیری های خود را دارند و از طرفی در غرب چهره منفی از اسلام مطرح شده است؛ بنابر این در حال حاضر فرصت مناست و خوبی است که مراحل نقتشه خود را پیاده سازی کنند.
با وجودفراهم شدن تمامی این موارد، فلسطینیانی که ساکن آنجا بودند توانسته اند با تمام وجود از این مکان مقدس نگهداری و حفاظت کنند.
به نظر من جهان اسلام، غرب و جهان چه از نظر اعتقادات مذهبی و چه از نظر حقوق بین الملل نباید درباره این موضوع سکوت کنند.
وقتی شرایط کنونی را نگاه می کنیم به نظر من اسرائیلی ها ناچار هستند که تشکیل دولت فلسطینی را بپذیرند و مشکل اندکی که وجود دارداین است که سیاست مدارهای فلسطینی امتیازاتی را به اسرائیل بدهند که هویت مستقل دولت فلسطینی خدشه دار شود و این خطر متاسفانه وجود دارد.

مجری نشست: در حال حاضر بعضی از کشورها آماده پذیرش کشوری به نام فلسطین هستند. در این بین، بعضی ها اعتقاد دارند اگر تغییراتی در حاکمیت کنونی دولت اسرائیل صورت بگیرد این امکان برای فلسطینیان فراهم خواهد شد. نظر شما دراین باره چیست؟

حاجیان: به نظر بنده اگر دولت مستقل فلسطینیان حتی در همان اراضی سال ۱۹۶۷ برپاشود یک خطرحیاتی برای اسرائیل خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، آرامشی هم که ایجاد می شود به دلایل متعددی زود گذر خواهد بود.
مهمترین دلیل را می توان به خطر افتادن ماهیت رژیم اسرائیل دانست و حتی خوداسرائیلیان هم به جان هم خواهند افتاد.
مسئله بعدی فلسطینیانی است که هرگز سرزمین مادری خود را فراموش نمی کنند و مسائل دیگری هم هست که حل نشده باقی خواهندماند مانند آوارگان فلسطینی.
اگر دولت مستقل فلسطینیان هم تشکیل بشود، مشکل فلسطین حل نخواهد شد.
برای اینکه اساس تشکیل اسرائیل باطل است و برمبنای ظلم به مردم تشکیل شده است و فلسفه وجود صهیونیسم برای سیطره بر منطقه است .

قناد باشی: بعد از گذشت سال ها، تجربه ثابت کرده است که رژیم صهیونیستی را نمی توان با فشارهای سیاسی و اقدامات دیپلماتیک مجبور به کاری کرد، بلکه این فشارنظامی و قدرت اسلحه گروه های مقاومت فلسطینی است که این رژیم را به عقب نشینی از مواضع غاصبانه و سیطره جویانه اش وامی دارد مانند آنچه در خروج از لبنان ( سال ۱۳۷۹) و یا خروج از غزه (سال ۱۳۸۴) اتفاق افتاد   به نظرمن ، در حال حاضر مردم کرانه باختری این احساس را دارند که در مبارزه با رژیم صهیونیستی از مردم غزه عقب افتاده اند؛ چراکه غزه بعد از موفقیت در انتفاضه های اول و دوم، وارد فاز عالی تری از مبارزه شده. مبارزه ای که درواقع می توان آن را مشابه نبرد میان دو حکومت دانست زیرا که دراین نبرد عامه مردم با پلیس رژیم صهیونیستی درگیرنیستند، بلکه این گروه های مقاومتند که همانند یک ارتش با ارتش رژیم صهیونیستی می جنگند. اما در کرانه باختری اینگونه نیست با اینحال اکثریت مردم امیدی به راه حل های سیاسی و مذاکرات سازش ندارند
موضوع بعد، حاکمیت حماس است که براساس توافق های اخیر با تشکیلات خودگردان این حاکمیت درغزه قدری تضعیف شده، ولی به جای آن، حماس و دیگرگروه های مقاومت بر روی تحولات کرانه باختری و بیت المقدس تمرکز کرده اند . اکنون جهاد و حماس که در غزه فعال بودند و اکثریت دولت را در این بخش در دست داشتند از نظر عملیاتی بر روی کرانه باختری متمرکزشده وهمسو با مردم فلسطین، راه های سازشکارانه را رد می کنند
مسئله مهم دیگر در این جا این است که طی این چهارده سال اخیر در جنگ هایی که بین اسرائیل و فلسطین صورت گرفته، رژیم صهیونیستی دائما شکست خورده و در این انتفاضه ای که اکنون آغاز شده، افسانه شکست ناپذیری این رژیم نیز باطل شده است




https://taghribnews.com/vdcfyvdyyw6de0a.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی