مصر می تواند بازار جديدی برای زعفران ايرانی باشد/ تقلب بزرگ زعفران در امارات به نام زعفران ايرانی تمام میشود
اشتراک گذاری :
اشاره: "مهندس فرهاد سحرخیز" عضو هیئت مدیره صندوق توسعه صادرات زعفران و مدیرعامل شرکت کشاورزی تولیدی زعفران سحرخیز در گفتوگویی با خبرنگار تقریب، از دغدغههای تولیدكنندگان زعفران ایرانی، مشكلات داخلی و بینالمللی پیش روی زعفران ایرانی و تأثیرات مسائل سیاسی بر عرصههای اقتصادی سخن گفته است. متن این گفتوگو به شرح زیر است:
س: آقای مهندس، ابتدا قدری درباره زعفران و جایگاه و آثار آن در اقتصاد كشورمان صحبت بفرمایید. زعفران یكی از كالاهای اصلی و مهم در صادرات غیرنفتی ماست كه حجم و سهم بسیار زیادی را در ایجاد اشتغال در دو استان خراسان رضوی و جنوبی دارد. تقریبا طبق برآوردی كه ما داشتهایم، در دو خراسان، ۶۵هزار هكتار مزرعه زیر كشت زعفران است كه میزان اشتغالی كه این سطح ایجاد كرده با میزان اشتغالزایی ۲۰۰ كارخانه قند برابری میكند. بنابراین اگر میزان آبی را كه باید خرج چغندرقند كنیم و در نهایت راندمان و خروجی چغندرقند را با زعفران مقایسه كنیم میبینیم كه زعفران به لحاظ اقتصادی كاملا محصول توجیهپذیری است؛ مضاف بر اینكه ۷۵ درصد زعفران ایران هر ساله صادر میشود و تقریبا ۲۵ درصد آن مصرف داخلی دارد. در بحث اشتغالزایی زعفران باید به این نكته نیز اشاره كنم كه همه كشاورزان این محصول به صورت خانوادگی در مزارع زعفران كار میكنند و از این جهت، زعفران اشتغالزایی از هفت تا ۷۰ ساله دارد؛ یعنی تمام اعضای خانواده در فصل برداشت زعفران، صبح قبل از طلوع آفتاب به مزرعه میروند، گلها را میچینند و تا شب كلالههای سه شاخه همه گلها را استخراج و بعد خشك میكنند. در واقع كار برداشت زعفران یك فرایند ۲۴ ساعته طی مدت یك ماه است كه اشتغال بالایی را ایجاد میكند. اما، درباره جایگاه زعفران در اقتصاد كشور ما، باید بگویم كه ما نزدیك به ۹۵ درصد زعفران دنیا را تولید میكنیم؛ البته تقریبا از حدود چهار، پنج سال پیش كه قیمت زعفران در سطح بینالمللی افزایش پیدا كرد كشت آن در خیلی از كشورها توجیه پیدا كرد و به این شكل، بازار آینده زعفران، یك بازار كاملا رقابتی خواهد بود.
س: دلیل این افزایش قیمت چه بود؟ متأسفانه این قضیه دو دلیل داشت؛ یكی خشكسالیهای پیاپی خراسان و سرمازدگی سال ۸۶ و ۸۷ بود و دلیل دیگر هم نحوه اجرای نادرست سیاستها. سیاستگذاریهای و استراتژی نسبتا درستی در عرصه زعفران در نظر گرفته شد كه شامل خرید توافقی زعفران بود ولی این سیاستِ درست، در عمل به درستی اجرا نشد و حاصل آن، مشكلات كنونی زعفران است. متأسفانه سازمان تعاونی روستایی خیلی شتابزده در این حوزه عمل كرد و باعث شد قیمت زعفران تا حدود زیادی افزایش پیدا كند و همین افزایش قیمت، كشت زعفران را در دیگر كشورها توجیهپذیر كرد. شاید زعفران تا زمانی كه كیلویی ۲۰۰ دلار بود خیلی كشت آن توجیهپذیر نبود ولی امروز با كیلویی ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ هزار دلار، كشت و تولید آن در بسیاری از كشورها توجیهپذیر شده و خیلی از كشورها راغب هستند كه به این عرصه وارد شوند. جدیترین كشوری كه به این حوزه قدم گذاشته، "افغانستان" است كه اقلیم آن خیلی به اقلیم خراسان نزدیك است و سالها كارگران افغانی در مزارع ایرانی كار كردهاند، ضمن اینكه پیاز زعفران نیز چه از مبادی رسمی و چه از راه قاچاق، به این كشور رفت و امروز ذخیره ژنتیكی كشورمان، در كشوری دیگر در حال رشد است. ضمنا باید بگویم كه كشت زعفران در افغانستان به شدت توسط شركتهای بزرگ بازاریابی و كشاورزی آمریكایی و فرانسوی حمایت میشود. در واقع، ما دیگر در بازار آینده تنها نخواهیم بود و دیگر یكهتاز بازار زعفران دنیا نیستیم. از این رو باید قدری نگاهمان را رقابتیتر كنیم و استراتژی روشنی داشته باشیم. در حركت رقابتی باید دو حوزه را مورد توجه قرار داد؛ یكی كاری كه ما باید به عنوان بخش خصوصی انجام دهیم و دوم بخشی كه قانونگذار و دولت به عنوان مجری باید انجام دهد. این كه میگویم ما به عنوان بخش خصوصی یعنی گروهی از صادركنندگان زعفران كه اعتقادشان این است كه صادرات زعفران باید برای این مملكت ارزش افزوده ایجاد كند و با خامفروشی مخالف هستند. باید از صادرات زعفران به گونهای حمایت شود كه صادركننده میل و رغبت داشته باشد كه زعفران را در بستهبندیهای كوچك صادر كند. این جریان ابتدا با یكسری تشویقهایی شروع شد ولی خوشبختانه از حدود دو، سه سال پیش قانونی گذاشته شد كه هركس بخواهد زعفران را در بستههای بیش از ۳۰ گرمی صادر كند باید ۵ درصد عوارض پرداخت كند. این اقدام باعث شد از دو سه سال گذشته، میزان زعفران صادر شده از ایران به شكل بستهبندیهای ریز تقريبا تا ۵ درصد افزایش یابد. ببينيد، زعفران را به شكل فلهای و به اصطلاح باز صادر كردن هیچ اشتغالی در بخشهای صنایع تبدیلی ایجاد نمیكند در صورتی كه بستهبندیهای ریز به دنبال خود اشتغال ایجاد كرده و ارزش افزوده دارد كه این ارزش افزوده بازگشته و خرج تحقیقات این محصول، خرج آرندی و بستهبندی جدید شود. حاصل و نتیجه فروش فلهای زعفران، بلایی است كه بر سر زعفران ایرانی در امارات میآید. این بسیار دردناك است و باعث و بانی آن نیز خود ما ایرانیها هستیم كه زعفرانمان را بدون هیچ نام و نشانی به دست دیگران میدهیم و به آنها اجازه میدهیم محصول ناب ما را با هر چیزی مخلوط كنند و سودهای كلان ببرند. انتظار این است كه همان سیاست خوبی كه دولت پیش گرفت، ادامه یابد. آن حداقل وزن ۳۰ گرم بسیار خوب بود ولی صرفا برای شروع؛ الان جای آن دارد كه در عوارضی كه برای صادرات وضع میشود، حجم بیشتر از ۱۰ گرم، فلهای تلقی شود. مشتریهای ما در دنیا اكثرا زعفران را بستهبندی مجدد كرده و به نام خود میكنند. این ۵ درصد عوارض هرچند كه عوارض زیادی هم نیست ولی یك نیش ترمز بود و باب مذاكره را با مشتری باز میكرد كه تو كه میخواهی برای هر كیلو ۱۵۰ یا ۲۰۰ دلار بدهی، مگر نمیخواهی آن را بستهبندی كوچك كنی، خوب بگذار دست كم بخش زیادی از این بستهبندی را خود ما در ایران انجام دهیم. این حركت باعث شد صادركنندگان واقعی زعفران بستهبندی شده، در سه سال گذشته علاوه بر اینكه كاهش و تعدیل نیرو نداشتند شاید تا ۵۰ درصد افزایش نیرو هم داشتند و باعث شد اشتغال افزایش پیدا كند. مضاف بر اینكه، این كار صرفا حمایت از تولیدكننده زعفران نیست، بلكه حمایت از آن تولیدكنندهای كه قوطیها را تولید میكند یا ملزومات بستهبندی را تولید میكند نیز هست و از این زنجیره همه منتفع میشوند. حركت خوب دیگری هم كه دولت در سالهای اخیر داشت این بود كه اگر كسی میخواست زعفران بستهبندی صادر كند بخشی از هزینه حملش به عنوان یارانه صادراتی به او تعلق میگرفت كه متأسفانه قطع شد. این امتیاز بسیار خوبی برای تولیدكننده بود. با این سیاست، آن وحشتی كه مشتری خارجی دارد مبنی بر اینكه اگر زعفران بستهبندی بگیرم، وزن ناخالصم زیادتر میشود، شاید تا ۵۰ درصد تعدیل میشد ولی متأسفانه حذف شد.
س: افغانستان كه وارد این عرصه شده، تا چه حدی پیش رفته است؟ امسال افغانها سال سوم یا چهارمشان است كه محصول برداشت كرده و صادر میكنند، خیلی خوب هم كار میكنند. سند توسعه صنعت زعفران افغانستان، استراتژیای است كه توسط آمریكاییها و فرانسویها نوشته شده است. حسن كار افغانها این است كه با یك برند كار میكنند، صراحتا قید كردهاند كه ما اشتباه ایرانیها را در حوزه زعفران تكرار نمیكنیم و با یك برند ملی به عنوان "زعفران افغان" كار میكنند و متأسفانه بخش زیادی را هم از ایران یاد گرفتند. البته من نمیدانم كه ما چقدر سهم داشتیم در اینكه آنها را در این زمینه رشد بدهیم و چه سودی برای ما داشت، اما به هر تقدیر جماعتی از ایران رفتند و یادشان دادند. این اتفاقی بود كه نباید میافتاد و افتاد.
س: غیر از افغانستان، زعفران در چه جاهایی كشت میشود و ما چه رقبایی در این زمینه داریم؟ تقریبا اگر خطی دور كره زمین بكشید روی ارتفاعی كه خراسان نیز در آن ارتفاع قرار دارد، پتانسیل كشت زعفران هست. در شمال آفریقا، در مراكش و تونس مقداری زعفران كشت میشود. اسپانیا نیز كه دیرینهترین رقیب ما در تولید و تجارت زعفران است. در سال ۱۳۵۷، ایران و اسپانیا هر دو حدود ۲۰ تن تولیدشان بوده است. از سال ۵۷ تا ۸۵، ایران به ۲۲۰ تن رسید و اسپانیا به كمتر از دو تن رسید آن هم فقط پایلوتی است برای كارهای تحقیقاتی. در كشمیر هندوستان و در یونان نیز زعفران كشت میشود. الگوی افغانها همین شركت یونانی است. یونانیها یك شركت تعاونی بزرگ دارند از تولید، فراوری و صادرات زعفران. ما الگوهای خیلی خوبی داریم در حوزه زعفران در دنیا كه میشود این الگوها را كپی كرد یا حداقل نقاط مثبت آنها را گرفت و مورد استفاده قرار داد.
س: جناب مهندس، زعفران در كویر رشد مییابد. از اين جهت فكر نمیكنيد وضعیت ایران به لحاظ كشت زعفران میتواند خیلی بهتر از این باشد؟ ما در ایران در حاشیه دور كویر، همه جا پتانسیل كشت زعفران را داریم. در واقع زعفران میتواند در همه جای ایران به عمل آید. در خیلی از جاها غیر از خراسان نیز، زعفران داریم مثلا از گذشتههای دور در استهبانات شیراز زعفران داشتهایم. اصلا خاستگاه پیاز زعفران رشته كوههای زاگرس بوده است كه در دوران حمله مغولها، این پیاز از كوههای زاگرس به منطقهای به نام قهستان كه نام سابق بیرجند است، میآید. پیاز زعفران همه جا را دور زده است. الان در لرستان دارند كار میكنند همینطور در همدان. اما در ارتفاع جغرافیایی خراسان، با آن سطح آنالیز خاك و آن حد آب و غیره، بهترین كیفیت حاصل میشود. در واقع تاكنون كه مرغوبترین زعفران از خراسان بوده است. ما حتی در شركت خودمان زعفران كاشتهایم اما كلالههایی ضعیف و كمبو حاصل شده است؛ یعنی همه جا میتوان كاشت ولی كیفیت محصول مهم است. متأسفانه اقلیم افغانستان فوقالعاده به خراسان نزدیك است.
س: اگر مشكلات زعفران را در تولید، فراروی و عرضه تقسیم كنیم، مهمترین مشكلات زعفران در عرصه تولید از نظر حضرتعالی چیست؟ به نظرم، بزرگترین مشكل ما در تولید این است كه تولید زعفران ما همچنان سنتی است. هنوز كشاورزان زعفران ما به شكل خردهمالكی كار میكنند. بزرگترین كشاورزان زعفران شاید تولیدشان سالی در حدود ۱۰ تا ۲۰ كیلو باشد. در سطح جهانی برای تولید كالاهای كشاورزی، ترندهای جدیدی به وجود آمده است كه میتواند مورد توجه جدی قرار گیرد؛ یكی از آنها تولید محصولات ارگانیك است. این از گرایشهای جدید جهان در حوزه كشاورزی است. ما هنوز فاصله زیادی تا تولید زعفران ارگانیك داریم. البته باید بگویم كه زعفران ما اساسا ارگانیك تولید میشود چون هیچ سم و كودهای شیمیاییای استفاده نمیكنیم؛ منتها اینكه ما بتوانیم مدارك لازم آن را بگیریم و نشان دهیم كه محصول ما ارگانیك است مرتب به عقب میافتد. از آن طرف رقیب یونانی ما، اگر در سال پنج تن تولید دارد ولی عین آن ارگانیك است و با سه تا چهار برابر قیمت در دنیا میفروشد. ما نمیتوانیم انكار كنیم كه مصرفكننده نهایی ما در سطح بالایی در اروپا و آمریكا و ژاپن و استرالیا قرار دارد. این حق مصرفكننده است كه بداند كالایی كه میخواهد مصرف كند دارای همه استانداردهاست و ارگانیك است و اگر ادعا میشود كه ارگانیك است این صرف یك ادعا نیست و واقعیت دارد. اینكه ما هنوز نتوانستیم خود را در این عرصه شناسانده و ثابت كنیم، دلیلش آن است كه عرض كردم؛ كشاورزی سنتی. كشاورزان ما هم خیلی مشكل دارند. بالاخره حضور در خراسان به عنوان یك استان خشك در ایران مشكلاتی را به همراه دارد. زعفران خیلی آب نمیخواهد ولی آب به موقع میخواهد و اگر زمانی كه زعفران آب لازم دارد، به موقع به آن آب برسد، میتواند در كاهش قیمت خیلی مؤثر باشد. امسال نیز كشاورزان ما با تانكر آب میخریدند تا به زمینشان آب برسانند؛ متأسفانه امسال هم باران بههنگام نبارید. همه این عوامل دست به دست میدهد كه خروجی قضیه مطلوب و به اندازه نباشد. در واقع باید بگویم كه مشكل اصلی تولید ما این است كه راندمان برداشتمان در زمینها فوقالعاده كم است. عرض كردم، دولت سیاست حمایت از كشاورز را پیش گرفت ولی به انحراف رفت. شاید لازم بود به شكل دیگری از كشاورز حمایت شود. هدف دولت حمایت از كشاورز بود و كسی در آن شكی ندارد. شكی نیست كه اگر حلقه اول این زنجیر لنگ بزند، همه فرایند صادرات زعفران به خطر میافتد؛ ولی شاید به جای اینكه ما این كالا را در بدو امر به قيمت گران از كشاورز بخریم، میتوانستیم امكاناتی در اختیار كشاورز قرار دهیم كه راندمان برداشتش بالا برود. دولت میتوانست كاری كند كه كشاورز در همان مقدار زمین و با همان مقدار آب، به جای اینكه در هر هكتار سه كیلو برداشت كند، شش كیلو برداشت داشته باشد. امروز نسل تحصیلكرده كشاورزان زعفران، علاقهمند به این كار هستند چون گران شده و ورود به این كار توجیه دارد. ما الان زمینهایی در خراسان داریم كه در هر هكتار ۱۲ كیلو برداشت میكند، چرا همه اینطور نباشند؟ اگر كشاورزی كه همیشه از هر هكتار سه كیلو برداشت میكرده، بتواند از هر هكتار ۹ كیلو برداشت داشته باشد، مسلما سودش دو برابر شده و هزینههایش سرشكن میشود. در واقع مشكل راندمان برداشت هم باز به كشت سنتی ما برمیگردد. ما هنوز پیاز كهنه در زمینها داریم. مقصر كشاورز نیست؛ كشاورزی كه همه زندگیاش زعفران است حق دارد چون نمیتواند یكی دو سال به زمین استراحت بدهد. اما اگر حمایتهایی به صورت نظاممند و هدفمند باشد، مسلما راندمان تولید بالا رفته، قیمت پایینتر میآید و قدرت چانهزنی ما را افزایش خواهد داد.
س: با توجه به آنچه درباره توانایی بخشهای عمدهای از خاك ایران برای كشت زعفران گفتید، به نظرتان یكی از راهكارها افزایش سطح زیر كشت نیست؟ شاید در حال حاضر این راهكار خوبی نباشد. اگر پنج سال پیش با هم صحبت میكردیم میتوانست راه خوبی باشد چون قیمت زعفران كیلویی ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار بود و چندین سال بود این قیمت ثابت شده بود، واقعا بازار در حال رشد بود. ولی شوك ۱۰ برابری قیمت باعث شد مصرفكنندههای بسیاری زعفران را از سبد مصرفی خود حذف كنند. بنابراین در حال حاضر همین مقدار زمین زیر كشت كافی است چون بازار كوچك شده است. نباید در این شرایط بخشهای دیگر كشور را هم وارد اين عرصه كرد. باید همین بخشی را كه به صورت دیرینه زعفران تولید میكند تقویت كنیم، شاید خودش بتواند الگویی برای استانهای بعدی باشد. البته اگر بسته حمایتی زعفران را كه در سازمان توسعه تجارت به تصویب رسید درست عملیاتی كنیم و بخشهای عوارض و تبلیغات مورد توجه قرار گیرد، خوب بازار بزرگ میشود و به تبع آن مجبور خواهیم بود سطح زیر كشت را هم افزایش دهیم.
س: آقای مهندس، مهمترین مشكلات پیش روی فراوری زعفران را عنوان بفرمایید. ابتدا بگویم كه از سال ۷۵ خوشبختانه موضوع بستهبندی زعفران خیلی تخصصی شد آن هم در جهت رقابت با رقبای اسپانیایی. امروز شاید حدود ۱۰ واحد بستهبندی زعفران در شهركهای صنعتی مستقر هستند و به شكل كارخانهای این كار را پیگیری میكنند. تقریبا حدود ۴۰ واحد بستهبندی زعفران داریم كه مهر استاندارد دارند. خوشبختانه تعدادی از این واحدها، آخرین ویرایشهای استانداردهای بینالمللی را دارند. ما در این بخش واقعا آمادهایم. سه چهار واحد داریم كه به شكل حرفهای در سطح دنیا با رقبای اسپانیایی رقابت میكنند. هماكنون سه برند معروف ایرانی داریم كه برندهای موفق در بازاریابی و فروش زعفران بستهبندی ایران و در دنیا هستند؛ "سحرخیز"، "نوین زعفران" و "تروند زعفران". نوین زعفران و تروند زعفران كه بارها صادركننده نمونه ملی شدند و هر سه تای ما، جزو واحدهای نمونه صنعتی در سطح ملی هستیم. این واحدها واقعا حرفهای كار میكنند و برند ایرانی را در بازارهای مختلف میفروشند. در برزیل محصول ما در سوپرماركتها فروش خوبی دارد، در استرالیا، انگلیس، آفریقای جنوبی، به آمریكا چون مستقیم نمیتوانیم بفرستیم چمدانی و مسافری ارسال میشود، در آلمان و اكثر كشورهای اروپایی نیز توانستیم موفق وارد شویم. در همين ماههای اخير، این سه شركت با كمك سازمان توسعه تجارت ایران و جترو ژاپن، سمینار بستهبندی زعفران را با یك استاد ژاپنی در مشهد برگزار كردند. این واحدهای نمونه، شاید چند پلهای فراتر از نگاههای سنتی بازاری منافع را در كار گروهی دیدهاند. مدیران هر سه واحد، استاد دانشگاه و تحصیلكرده رشتههای مدیریتی هستند. به نظرم كار حرفهای بوده كه انجام شده و به بار نشسته است. شاید صرفا همین واحدها به همراه چند واحد دیگر، موضوع صادرات زعفران بستهبندی را به صورت جدی پیگیری كردهاند ولی متأسفانه بقیه دوستان ما، همگی فلهفروش هستند و خام صادر میكنند و این اصلیترین مشكل ماست. در كنار صادرات فلهای زعفران به عنوان یكی از اصلیترین مشكلات پیش روی فراوری این محصول، بحث بازارهای داخلی نیز مطرح است. ببینید ۷۵ درصد زعفران ما صادر میشود و ۲۵ درصد به مصرف داخلی میرسد. فرض كنیم كل زعفران در یك كشور دیگری تولید شود و آن كشور ۲۵ درصد زعفرانش به ایران صادر شود پس ایران بزرگترین بازار زعفران دنیاست. ما ایرانیها اصیلترین، قدیمیترین و بزرگترین مصرفكننده زعفران در دنیا هستیم هیچ جای دنیا مثل ما زعفران مصرف نمیكنند، نگاه نكنید كه اعراب حجم زیاد مصرف میكنند ولی واقعا آن را حرام میكنند. مهم این است كه زعفران در زندگی یك ایرانی چقدر نقش دارد، در چای و برنج و همه جا دیده میشود. از این جهت، وضعیت بازار داخلی نیز خیلی مهم است. متأسفانه بزرگترین مشكل ما در حوزه داخلی، حضور بیش از اندازه تولیدكنندههای زیرپلهای در بازار ایران است كه بخش زیادی از آن باعث عدم اطمینان و دیدگاه منفی در مصرفكنندههای داخلی شده است. متأسفانه كشوری كه خود بزرگترین تولیدكننده زعفران در دنیاست، در بازارهای خودش، زعفران تقلبی به فروش میرسد. از این جهت است كه مشتری ایرانی زعفران همیشه نسبت به كیفیت تردید دارد. ما یك شوخی بین خودمان داریم كه هنوز در نانواییهای سنگكی در ایران زعفران عرضه میشود. یعنی هر كسی به خودش اجازه میدهد در كنار دیگر محصولات، زعفران هم بفروشد. متأسفانه زعفران ماهیت آسیبپذیری دارد و تقلب در آن كار بسیار سادهای است. از طرفی، مصرفكننده هم بیتقصیر نیست. اگر خرید محصولات بینام و نشان صورت نمیگرفت، تولیدكننده زیرپلهای دیگر نمیتوانست به حیات تقلبی خود ادامه دهد. همه فراموش كردهاند كه كارخانجات خیلی بزرگی برای بستهبندی زعفران هستند كه در این راه بسیار زحمت میكشند. آزمایشگاههای خیلی مجهزی هست كه افزودنیها و زعفران اصیل را از زعفران ناخالص تشخیص میدهند. انتظاری كه از مصرفكنندهها داریم این است كه بین زعفران بستهبندی نام و نشاندار با زعفران بینام و نشان تمایز قائل شوند. در فرانسه مصرفكنندهای كه كالای تقلبی بخرد جریمه میشود. ما هم باید قدری از مصرفكننده شروع كنیم. در زعفران مبلغ ارزانتر شنیدن ملاك نیست. زعفران یك قیمت كاملا مشخص دارد. تولیدكننده میانی یعنی فراوریكننده و بستهبندی كننده نیز سود مشخصی دارد. پس عددهای خیلی متفاوت اصلا نشانه خوبی نیست. مصرفكنندهای كه گاهی زعفران را به اسامی عمومی مثل زعفران خراسان یا زعفران قائنات میخرد كه نه مشخصات دارد نه استاندارد نه پروانه ساخت از وزارت بهداشت، كمتر از تولیدكننده مقصر نیست. اظهر من الشمس است كه این كالا تقلبی است. واحدهای فراوری و بستهبندی زعفران، تعصب خاصی نسبت به اصالت محصول خود دارند ولی متأسفانه مصرفكننده به این تعصب و غیرت توجهی ندارد. طبق نمونهبرداری كه دو سال پیش از بازار تهران داشتیم، مشخص شد كه از میان ۱۰۰ نمونه، بالغ بر ۷۸ عدد آن زعفران تقلبی و رنگ شده بود. متأسفانه بارها گزارشات و نامهها و شكایاتی از مصرفكننده خارجی داشتیم كه توریست بودند و خرید كردند و رفتند و بعد مشخص شده كه زعفرانی كه خریدهاند تقلبی بوده است. به اتاق بازرگانی و وزارت بهداشت نامه نوشتهاند كه ما اگر در ایران هم بخواهیم زعفران رنگ شده و تقلبی بخریم پس كجا باید زعفران سالم پیدا كرد؟ این آفتی است كه بازار داخلی زعفران به آن دچار است و متقلبان هم از گران شدن زعفران خیلی خوشحال هستند. به خاطر اینكه در زعفران كیلویی ۲ میلیون تومان، ۱۰ درصد تقلب قریب به ۲۰۰ هزار تومان سود میدهد، در صورتی كه در زعفران ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومانی، ۱۰ درصد خیلی عدد قابل توجهی نبود. اخیرا كار خیلی خوبی وزارت بهداشت كرد (گاهی اوقات وزارت بهداشت گرچه دیر ولی خوب به میدان آمده است). مدتی بود یك چیزی به نام رنگ زعفران مد شده بود كه متأسفانه حجاج از مكه میآوردند، رنگی كه كاملا سرطانزا بود. بهداشت جلوی این كار ایستاد و بساط آن را جمع كرد. نیم كیلوی آن ۱۵هزار تومان بود. از این اتفاقات تا به حال خیلی افتاده است.
س: ما هم در اطرافیان خود كم ندیدهایم كه اتفاقا زعفران بستهبندی را زعفران غیرمرغوب میدانند و بیشتر دنبال زعفران باز و فلهای هستند. به نظر شما این موضوع از كجا ناشی میشود؟ من فكر میكنم، عدم شناخت مصرفكننده از محصولات سطح بالا و زعفرانهایی كه همه استانداردهای كیفی را پاس كردهاند، یكی از مهمترین دلایل است. البته باید یك گام هم عقبتر برویم. یعنی میخواهم بگویم خود مصرفكنندهها هم هنوز انتظارشان از زعفران سنتی است. باید قبول كنیم كه در عرصه ارائه و توزيع زعفران اتفاقاتی افتاده؛ ولی با این وجود، هنوز هم وقتی فروشنده میگوید من زعفران فلهای خوب خودم را دارم، باز هم میخریم. هنوز قبول نكردیم كه در این محصول هم مثل دیگر مواد غذایی، اگر كسی پروانه ساخت از وزارت بهداشت دارد یعنی محصولش ماهی دو بار نمونهبرداری میشود و كل فرایند آن تحت كنترل است چه از طرف ارگانهای كیفی دولتی و از چه نظر سیستمهای داخلی خودش. چطور وقتی یك بچه هفت، هشت ساله میخواهد یك پاكت شیر بخرد حتما تاریخ مصرف و انقضا و مهر استاندارد و غیره را نگاه میكند چرا ما این كار را برای زعفران انجام نمیدهیم. هنوز هم چون پدر و مادرمان زعفران را از فلان حاج آقا در بازار میخریده ما هم باید از همان جا بخریم. به صراحت میگویم با چشم غیرمسلح نمیتوان زعفران خالص را از ناخالص تشخیص داد. شیوههایی برای تشخیص مطرح میكنند ولی امكان ندارد. من برای شما زعفران غیراصیل میآورم و هركس ادعای تشخیص دارد بیاید ولی من ثابت میكنم كه نمیتوانند تشخیص دهند. موضوع خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست. رنگهای كاملا شیمیایی صنعتی استفاده میشود، متقلب هم میداند چه كار كند چون برایش سود دارد. ریشههای زرد زعفران را رنگ میكنند و موادی را كه قیمت آن یك سوم قیمت زعفران است، با همان قیمت زعفران خالص میفروشند. تأكید میكنم كه هرچند حمایتهای دولت مهم است ولی تولیدكننده واقعی زعفران بدون حمایت مصرفكننده به جایی نمیرسد.
س: شاید برندهای معروف ایرانی نگاهشان بیشتر به بازارهای خارجی و صادرات است و كمتر به بازار داخلی توجه دارند و از این جهت، مصرفكننده داخلی آنها را نمیشناسد؟ نه اصلا اینطور نیست. ما و دو واحد دیگری كه از آنها نام بردم، صادركننده نمونه ملی هستند و اصل تمركز ما روی بازار داخلی است چراكه بزرگترین بازار را در داخل ایران داریم. البته تا جایی كه از دستمان برآمده اطلاعرسانی كردهایم ولی تردیدی نیست كه باید در این زمینه بیشتر كار كرد.
س: فكر نمیكنید زعفران دارد تبدیل به یك كالای لوكس و برای اقشار مرفه میشود؟ بله. یك بخش به خاطر گرانی اخیر است كه باعث شده حتی بازار داخلیمان هم از دست برود. ما در این كار دیدهایم كه زعفران كالای لوكس ویترینی شده و از آن مصرف واقعی و اصیل دور شده است. البته آهسته آهسته، وضع رو به بهبود است. زعفران مدتی تا كیلویی ۴میلیون تومان هم رسید ولی امروز قیمت نصف شده است و اوضاع به سمت بهبود است، هرچند كه باز هم گران است. در سال ۸۴ و ۸۵ واقعا داشتیم تولید انبوه میكردیم. یك گرم زعفران ۵۰۰ تا ۴۰۰ تومان بود. ۱۰۰ میلی گرم زعفران برای یك وعده غذای ۴ نفره كافی بود و با یك گرم یعنی ۵۰۰ تومان میشد ۱۰ وعده غذای ۴ نفره را زعفرانی كرد.
س: در بازارهای جهانی، عمدهترین مشكل زعفران ایرانی چیست؟ تقلبی كه به شكل بزرگ در توقفگاههایی مثل دبی انجام میشود، یكی از عمدهترین مشكلات ماست. متأسفانه حجم صادرات مجدد دبی به كل دنیا، دو برابر زعفرانی است كه از ایران وارد میكند. ۵۰ تن زعفران از ایران وارد میكند و ۱۰۰ تن زعفران از دبی به دنیا فروخته میشود. یعنی درست معادل وزن زعفرانی كه از ایران میخرد، ناخالصی مخلوطش میكند. نقطه تأسفبار هم این است كه به اسم زعفران ایران فروخته میشود. یكبار كه نماینده فائو را به كارخانهمان دعوت كرده بودیم، وی بعد از بازدید تحت تأثیر قرار گرفته بود و گفت از من چه میخواهید، گفتیم بیایید یك فكری به حال امارات كنیم. امارات واقعا محصول ما را از بین میبرد و بدنام میكند. محصول درجه یك ایرانی هم چون قیمتش بالاتر از قیمت تقلبی اماراتیهاست امكان رقابت ندارد. البته در جاهای دیگر هم این اتفاق میافتد ولی عمده آن در امارات و دبی است. مشكل دیگر ما، تبلیغاتی است كه علیه زعفران ایرانی میشود. در واقع، تجارت زعفران هم آغشته به مسائل سیاسی شده است. دائم در اتحادیه اروپا مسائلی وضع میشود و ما را تحت تأثیر قرار میدهد. ما توانستهایم با محصولاتمان بازار زعفران اسپانیاییها و فرانسویها را تحت تأثیر قرار دهیم و این برای آنها غیرقابل تحمل است؛ از این جهت مرتب فشار میآورند كه از زعفران بستهبندی ایرانی جلوگیری كنند و مرتب توی سر زعفران بستهبندی ما میزنند تا باز محصول فله بخرند و خودشان كار را ادامه دهند. این عرصه واقعا یك جنگ اقتصادی تمام عیار است. دیگر مشكلات نیز مسائلی است كه به شكل عمومی گریبانگیر صادركننده ماست. عدم انتقال پول، واقعی نبودن نرخ ارز و غیره. واردكننده از این حرف ما خوشش نمیآید ولی ما به عنوان صادركننده واقعا توقعمان این است كه نرخ ارز واقعی شود تا قدرت رقابت ما با رقبای خارجی بیشتر شود. مسلم است كه كیلویی دو میلیون تومان وقتی تقسیم بر ۱۰۰۰ تومان شود میشود كیلویی ۲هزار دلار و وقتی تقسیم بر ۲۰۰۰ تومان شود میشود كیلویی ۱۰۰۰ دلار. ما متأسفانه كالایمان گران است فقط به خاطر اینكه نرخ ارز ما واقعی نیست.
پیشنهادی كه به فراكسیون صنایع غذایی مجلس دادیم این بود كه حداقل دولت، ارز صادركنندهها را گرانتر بخرد و مثل سوبسیدی كه به واردكننده داده میشود، ارز صادركننده را به قیمت واقعی بخرند تا قدرت چانهزنی را در همه تولیدكنندهها افزایش دهد. شاید كالای چینی خیلی ارزان نباشد بلكه این ارز ماست كه ارزان است كه باعث میشود كالای چینی ارزان جلوه كند. واقعی كردن نرخ ارز كمك شایانی به تولیدكنندههای داخلی خواهد بود.
س: درباره دبی صحبت كردید. آن ۵۰ تن زعفرانی كه از ایران به صورت فله به دبی میرود، رسمی است یا قاچاق؟ ضمن اینكه آن ۵۰ درصد كاملا زعفران خالص است؟ بله. ۵۰ درصد كاملا زعفران سالم است و كاملا هم رسمی به دبی صادر میشود. از ایران هیچ زعفران غیرسالمی صادر نمیشود. ما به عنوان ایرانی همه جا گردنمان بالاست كه با توجه به اینكه استاندارد در گمرك از كل زعفرانها نمونهبرداری میكند خوشبختانه هر چه زعفران از ایران صادر شود سالم است. ضمن اینكه باید بگویم متأسفانه صادركننده این زعفران سالم فلهای، در داخل جایزه هم دریافت میكند. حال آنكه سؤال ما این است كه جایزه برای چه؟ صادرات زعفران از ایران به دبی، مثل گذاشتن یك كیسه زعفران بالای سرسره است خودش قل میخورد و به دبی میرود. این كار كه جایزه و كمك نمیخواهد. شما زعفران را رها كنید خودش به دبی میرود. صادركنندهای كه در بازار برزیل میجنگد كمك و جایزه لازم دارد. ما در بازار برزیل از ۲۰ كیلو شروع كردیم و حالا به ۱۰۰ كیلو رساندهایم و در این راه ثابتقدم ایستادهایم. رفتن ما به برزیل با سفر رئیس جمهور به این كشور آغاز شد و این بازار را برای ما شكل داد.
س: اعراب و كشورهای اسلامی در بازار هدف زعفران ایران چه جایگاهی دارند؟ جایگاهشان بسیار مهم است هم امروز و هم به لحاظ تاریخی. اصلا زعفران از طریق جاده ابریشم توسط تجار عربی به غرب شناسانده شد. به همین جهت هم شما در اسپانیا میبینید كه به واسطه وجود كلمات عربی در زبان اسپانیایی، زعفران "آزافران" نامیده میشود كه در حقیقت اسپانیایی شده "الزعفران" است. اعراب در انتقال و معرفی زعفران ایرانی به غرب خیلی كمك ایران بودند. خودشان هم در حقیقت از نظر حجمی بزرگترین بازار مصرف زعفران ایرانی هستند. خوشبختانه اشتراكات دینی، اشتراكات سنتی و اشتراكات در الگوهای غذایی نیز به این جریان كمك كرده است. ضمن اینكه اعراب اعتماد خاصی به كالاهای ایرانی دارند علیالخصوص كشورهایی مثل بحرین، كویت، قطر و جدیدا عراق كه یك علاقه سنتی و قلبی به محصولات و تولیدات ایرانی دارند. میخواهم بگویم كه كشورهای عربی فوقالعاده بازار خوبی هستند. اعراب از قدیم مصرفكننده زعفران بودهاند. ما سه هزار سال است زعفران میكاریم و حداقل هزار سال است كه اعراب زعفران ما را مصرف میكنند. زعفران ایرانی از كالاهایی است كه اعراب همواره هدیه دادهاند و هدیه گرفتهاند. ضمن این باید بگویم كه بازار كشورهای عربی از آن دست بازارهایی است كه ما با هزینه خیلی كم میتوانیم بزرگش كنیم. مثل ژاپن نیست كه بخواهیم اثبات كنیم كه این محصول برای سلامتی شما خوب است. اعراب خودشان به صورت بالقوه و بالفعل مصرفكننده زعفران ما هستند و فقط باید با بازاریابی خوب یك جایگاه بهتری ایجاد كرد.
س: آیا ما در این بازار هم رقیب جدیای داریم؟ در بازار كشورهای عربی، متأسفانه اسپانیا رقیب اصلی ماست.
س: طبق فرموده خود شما، همسایه ما كه همجوار ماست، دین مشترك و حتی مذهب مشترك و فرهنگ مشترك با ما دارد، چرا باید محصول اسپانیایی بخرد؟ این سؤال جوابی ندارد جز عملكرد بد ما و جفایی كه خود ما در حق این محصول كردهایم. گفتیم این را میدهیم آن را دادیم. متأسفانه صادرات زعفران ۱۵ سال است كه حرفهای شده است. تا ۱۵ سال پیش زعفران ما در كارتن سیگار تیر صادر میشد و متأسفانه، میدیدیم یك كیلو زعفران میدادند به یك مشتری عرب، وسط آن یك سنگ ۲۵۰ گرمی گذاشته بودند. گذشتگان ما این كارها را كردهاند كه امروز زعفران اسپانیایی در كشورهای عربی جایگاه دارد و با ما رقابت میكند. این بازار مال ما بوده است.
س: از سادگی بزرگ كردن این بازار صحبت كردید. برای آن چه باید كرد؟ یك كارهایی دارد میشود، دائم نمایشگاههای ایران در كشورهای عربی برگزار میشود. نقطه عطف همه راهكارها، حمایت از صادركننده ایرانی است. این حمایت تعریف دارد. الان ۵۰ تا ۴۰ درصد از هزینههای صادركننده از طرف سازمان توسعه تجارت در نمایشگاههای بینالمللی كه مورد تأیید خود سازمان است پرداخت میشود، ولی آیا وزارت اقتصاد و دارایی هم همین نگاه را به صادركننده دارد. شما فرض كنید كه به یك كشور عربی میروید، عربهای امروز آدمهای لوكسی هستند، بهترین ماشین را سوار میشوند، آیا صادركننده ما میتواند با روزی ۱۰۰دلار هزینه برود و كالای خود را در میان این اعراب لوكس بفروشد و بگوید من كالای اصیل آوردهام. شما باید خوب بپوشید، باید خوب هزینه كنید. نمیتوانید در مسافرخانه آنجا بروید بگویید من زعفران ایرانی صادر میكنم. بعد این خرجها را میكنید و پرچم ایران را بالا میبرید و خودتان را سرباز جبهه اقتصادی كشور میدانید ولی وقتی برمیگردید وزارت اقتصاد و دارایی روزی ۱۰۰دلار هزینه شما را قبول میكند و میگوید بیشتر خرج نكن، البته جدیدا روزی ۲۰۰ دلار میدهند. در حالی كه وزارت اقتصاد و دارایی باید خودش را شریك ما بداند. اینجاهای كار ما میلنگد. یك وقتهایی من به دوستانمان در سازمان توسعه تجارت میگویم كه شما واقعا سرباز صادرات هستید چون شما یك تنه صادركننده را حمایت میكنید. متأسفانه نگاه همه ما صادراتی نیست، باید مجموعه برای صادركننده ارزش قائل باشد.
تعارف كه نداریم، ما در شرایطی خاص از نظر موضوع انتقال پول و موضوعات سیاسی هستیم، چقدر باید یك صادركننده عاشق كشورش باشد كه با این مشكلات كالا را بفروشد و پولش خورده شود. با این حال صادركننده عاشقانه كارش را انجام میدهد ولی وقتی برمیگردد میبیند یك جای دیگر ذبحش میكنند. وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند ما در سند چشمانداز در فلان سال باید در این جایگاه باشیم، آیا واقعا همه این را باور دارند یا نه؟ تولیدكننده در همه جا پوستش كنده میشود و ذبح میشود، در حالی كه در حال جنگ در بازارهای جهانی است. باید انگیزه ایجاد كرد. ما نسلی هستیم كه نصف همدورهایها و همكلاسیهای ما به هوای درس خواندن مهاجرت كردند. بعضیها هم كه هستند كار وارداتی میكنند؛ وارداتی كه كمر این مملكت را میشكند. ولی ما ایستادهایم و این چیزها ما را دلسرد نمیكند چون ما این كشور را مال خودمان میدانیم، این محصول مال ماست ولی كاش اینطور نبود و همه نگاهشان صادراتی بود. آنقدر خوشبختانه این جمع از دوستان برای محصول وطنی ارزش قائل هستند كه نامهای خواستیم بین خودمان رد و بدل كنیم كه چرا خریدهای داخلی شركتهایمان از برندهای خارجی است؟ چرا آبمیوه یا آب معدنی با برند خارجی میخریم؟ اینها حمایتهایی است كه خودمان باید از همدیگر داشته باشیم تا موجب همافزایی شود.
س: به لحاظ استانداردها، محصولات زعفران بستهبندی ایران با همان برندهای معروفی كه فرمودید از چه استانداردهایی برخوردار هستند كه بتواند اعتماد مشتری خارجی را جلب كند؟ در سیستم كیفی كشور تمام چیزها مثل مهر استاندارد مثل پروانه ساخت برای برآورده كردن حداقلهای استانداردهاست. قدرت رنگی زعفران خوب ۲۰۰ به بالاست و رطوبتش ۱۰ به پایین است. قبلا هیچ تمایزی بین محصولی كه حداقل كیفیت را برخوردار بود با محصولی كه همیشه در سطوح بالای كیفیت حركت میكرد وجود نداشت. در حالی كه مثلا بعضی از تولیدكنندهها همواره زعفرانشان از نظر قدرت رنگ، ۲۵۰ بوده است و در استانداردهای معمولی به آنها ظلم میشد. یك ابتكاری وزارت بهداشت داشت كه فوقالعاده به همه ما انگیزه داد، آن هم این بود كه برای محصولاتی كه از حداكثر استانداردها برخوردار هستند، عنوان "سیب سلامت" تعریف كردند. خوشبختانه فاصله و امتیاز خیلی خوبی بین تولیدكننده معمولی و تولیدكننده متعصب به موضوع كیفیت ایجاد شد. اولین واحدی كه برای زعفران پودری و رشتهای سیب سلامت دریافت كرد در ایران زعفران سحرخیز بود كه این موضوع به دو سال پیش بازمیگردد. خوشبختانه هر سال هم این نشان در حال تمدید است. نشان (Food and Drug Administration) یا FDA نیز كه نشان سازمان غذا و داروی آمریكاست، به واحدهایی اعطا میشود كه تمام استانداردهای لازم برای ورود كالایشان به آمریكا را دارا هستند. سحرخیز این نشان را سالهاست دارد، دو واحد دیگر هم این نشان را دارند. بقیه را واقعیت خیلی نمیشناسیم چون رقیب ما نیستند. رقیب كسی است كه باعث رشد شما شود یعنی عملكرد صحیحی داشته باشد كه شما را نیز به آن سمت بكشاند. ما خوشبختانه كالایمان را در سطح وسیعی در تهران و ایران توزیع میكنیم. سختترین جای دنیا برای فروش كالا، ژاپن است و بیرحمترین آدمهای روی كره زمین نسبت به كیفیت كالا ژاپنیها هستند. یكی از افتخارات ما صادرات مداوم زعفران به ژاپن است. ژاپنیها آدمهایی هستند كه باید به آنها ثابت شود كالایی برای سلامتی یا زیباییشان مفید است.
س: برای اثبات مفید بودن زعفران برای سلامتی و زیبایی كار تحقيقاتی انجام شده است؟ پروژههای مختلفی به كمك این سه شركت در مورد زعفران انجام شد و ثابت شد كه زعفران یكی از بهترین مواد ضدافسردگی و نشاطآور است شادیآفرین است. این پروژه با دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد و ثابت شد كه ماهانه مصرف پنج گرم برای هر فرد لازم است و این توصیه وزارت بهداشت به افراد است. هزینهكردن به مقدار پنج گرم زعفران برای سلامتی عدد ناچیزی است. البته ماایرانیها این مبلغ را با یك مقدار تفاوت خرج میكنیم ولی متأسفانه بالارفتن قیمت، خطر حذف زعفران را به ما گوشزد میكند كه باید برای آن كاری كرد. من همه صحبتم با دولت این است كه خوب از كشاورز حمایت كنید و او را خوشحال كنید، اما حق مصرفكننده چه میشود. مصرفكننده تا كجا توانایی دارد كه هزینه پرداخت كند، مگر ارزش زعفران در ذهن او چقدر است. نباید یكی را فدای دیگری كرد. از كشاورز به شیوههای مختلف میتوان حمایت كرد كه مهمترین آن بالا بردن راندمان است. ولی مصرفكننده هم حق دارد. چرا زعفران را خودمان استفاده نكنیم. اینكه زعفران از سبد كالاهای مصرفی خانوادههای ایرانی حذف شود، هم مصرفكننده را متضرر میكند، هم ما به عنوان تولیدكننده ضرر میكنیم و هم در بلندمدت به خود كشاورز ضرر میرساند. پنج سال دیگر اگر بازاری نبود شما حتی اگر زعفران كشاورز را كیلویی ۲۰میلیون تومان هم بخرید فایدهای ندارد. كشاورزان خیلی شریف هستند و بالاخره مزرعه و یك حدی از بازار را میبینند. كشاورز میشنود كه زعفران دارد صادر میشود ولی كسی كه در جایگاه متولی بازرگانی نشسته، باید همه را ببیند. سال ۸۴ یا ۸۵، كارخانههای چیپس و پفك كاملا قانع شده بودند كه به جای رنگ از زعفران استفاده كنند. بچهها وقتی پفك میخورند، دور دهانشان زردرنگ میشود، این زردی مربوط به یك رنگ خوراكی است كه در واقع یكی از رنگهایی است كه به زعفران زده میشود و زعفران را تقلبی میكند. زمانی كه زعفران ارزان بود، چون ماده مؤثره زعفران زیاد است و مقدار كمی از آن كار مقدار زیادی از آن رنگ را میكند، ما با فرمول به كارخانههای چیپس و پفك ثابت كرده بودیم كه استفاده از زعفران برایشان ارزانتر خواهد بود. به این شكل بود كه حتی لواشك زعفرانی هم به بازار آمد. ولی با بالا رفتن قیمتها، یكباره كنار كشیدند.
س: خرید كالاهای یكدیگر، به نظر شما چقدر میتواند به همدلی میان ملتهای مسلمان كمك كند؟ من نهایت احترامی كه به برادر مسلمان عربم میتوانم بگذارم این است كه كالای او را خریداری كرده و مصرف كنم. ما این را واقعا در بحرین دیدیم. در نمایشگاه بحرین با صحنههایی مواجه شدیم كه باورمان نمیشد. از بس رفتیم كشورهای اروپایی و برخوردهای سرد و نگاههای از بالا به پایین را دیدیم، در بحرین دهانمان باز مانده بود، فقط همدیگر را بغل نمیكردیم. برادران بحرینیمان میآمدند ایرانیها را احترام میكردند و میگفتند ما زائر علی بن موسی الرضا(ع) هستیم. خرید میكردند فقط به خاطر اینكه ما ایرانی بودیم و این كالا ایرانی است. میگفتند ما به ایران علاقه داریم. بدون شك، تبادل كالای استراتژیك هر كشوری علیالخصوص كشورهای مسلمان، همافزایی ایجاد میكند و فرهنگ را انتقال میدهد و روابط فرهنگی را مستحكمتر میكند. با این نگاه میتوان نمایشگاههای دائمی در این كشورها ایجاد كرد. چرا ما در بحرین و قطر و این قبیل كشورها نمایشگاه دائمی نداشته باشیم؟ كشورهای مسلمانی كه هم برادران اهل سنت در آن زندگی میكنند و هم شیعیان. از آنها هم دعوت كنیم به ایران بیایند، برای زیارت دعوتشان كنیم. اینها بهانهای میشود برای سرمایهگذاری. به آنها هم نمایشگاه دائمی در ایران اختصاص دهیم. این تبادل كالا و مراودات اقتصادی، انس و الفت را میان مسلمانان تقویت میكند و سردیها و موانع دوستی را از بین میبرد. وقتی یك ژاپنی، كالای ایرانی را مصرف میكند ایرانی را هر جای دنیا ببیند نگاهش به او متفاوت خواهد بود چون میگوید كه من مصرفكننده كالای مرغوب تو هستم. برای رسیدن به این هدف نیز نیاز داریم صادركننده را حمایت كنیم تا در بازارهایی مثل بحرین بتوانیم اسپانیا را عقب برانیم. اگر صادركننده ما در این كشورها حضور داشته باشد، میتوان به هم نزدیكتر شد.
س: تغییر در حكومتهای عربی و تحولات اخیر منطقه با عنوان بیداری اسلامی چه آثاری میتواند در حوزه اقتصادی و در تبادلات اقتصادی ما با كشورهای عربی داشته باشد؟ مسلما هر اتفاقی كه كشورهای عربی را به ما نزدیكتر كند و سدهای سیاسی را بشكند میتواند به نفع كالاهای استراتژیك ما تمام شود. همانقدر كه عكس آن تأثیر منفی داشته است. هر زمان كه كوچكترین تنشی بین ما و هر كشوری به وجود آمده، اول در روادید دادن به صادركننده ما را اذیت كردهاند و بازرگان و تاجر ما اذیت شده است. ببینید تا پیش از این، صادركنندگان زعفران ناب ایرانی، خیلی روی بازار مصر حسابی باز نمیكردند ولی امروز با رفتن دیكتاتور، فضای جدیدی باز شده است. تجارت بینالمللی یك زمینه مساعد سیاسی هم میخواهد. ما نمیتوانیم از نظر سیاسی ارتباط نداشته باشیم و بعد دنبال روابط اقتصادی باشیم. این یك چالش بزرگ است. هر اتفاقی كه باعث شود ما به كشورهای مختلف نزدیك شویم مسلما اثر مثبت خواهد داشت. هیئتی كه با آقای احمدینژاد راهی برزیل شد، یك اتفاق خیلی خوب را شاهد بود و قراردادهای خوبی بسته شد. یا در ونزوئلا همینطور. در هر اتفاق و تغییری كه ما را به هم نزدیك كند، اولین اتفاق بعد از این نزدیكی سیاسی، ورود كالاهای ما به آن كشورها خواهد بود.