تاریخ انتشار۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۹:۱۳
کد مطلب : 158484

سه ضلع اقتصاد مقاومتی

سه ضلع مثلث اقتصاد مقاومتی، مکمل یکدیگر بوده و ضعف و نقصان یکی به کارآمدی اضلاع دیگر لطمه می‌زند.
سه ضلع اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی، تاکتیکی موقتی و زودگذر برای شرایط فعلی اقتصاد نیست، بلکه یک استراتژی بلندمدت و دائمی است که باعث می‌شود اقتصاد، برحسب ویژگی‌هایی همانند جهادی، فرصت‌ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو، برون‌گرا، مبتنی بر نوآوری و دانش‌بنیان بودن که مقام معظم رهبری برای آن تأکید کردند، مقاوم شود.

در این بین قصد داریم به سه ضلع مثلث اقتصاد مقاومتی اشاره نماییم. این سه ضلع هر یک مکمل یکدیگر بوده و ضعف و نقصان یکی به فایده‌مندی و کارآمدی اضلاع دیگر لطمه وارد می‌سازد. این سه ضلع، سه نهاد اثرگذار «مردم»، «رسانه‌ها» و «مسئولین کشوری» هستند که در تحقق هرچه بهتر و سریعتر اقتصاد مقاومتی نقش غیرقابل کتمانی را ایفا می‌نمایند. در ادامه به واکاوی بیشتر نقش این سه ضلع مهم اقتصاد مقاومتی خواهیم ‌پرداخت:

الف) نقش مردم در اقتصاد مقاومتی
۱. اصلاح الگوی خرید: رعایت سه نکات در این نوع اصلاح رفتاری ضروری بنظر می رسد. اول آنکه از آنجا که اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد درون زا و حامی سرمایه و کار ایرانی می باشد، مردم باید در خرید کالا و خدمات حدالامکان متمایل به خرید محصولات ایرانی باشند. مسلماً نهادینه شدن فرهنگ گرایش بیشتر به محصولات ایرانی افزون بر ارتقای سطح اشتغالزایی به قوام اقتصاد ملی می انجامد. دوم آنکه، کاهش سطح خرید کالاهای تجملی و غیرضروری و تمرکز بیشتر بر کالاهای اساسی که با تغییر سبک زندگی همراه خواهد بود نیز می تواند به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک شایانی نماید؛ و نکته سوم آنکه تحریم خرید کالاهای احتکار شده توسط محتکرین و کالاهایی که به صورت غیرمنطقی با افزایش قیمت مواجه شده اند می‌تواند به کوتاه شدن دست دلالان بازار بیانجامد. متاسفانه وجود فرهنگ «هجوم برای خرید بیشتر، همزمان با افزایش قیمت کالاها و خدمات» در رفتار اقتصادی مردم ما به تدریج به وجود آمده است که این امر نتیجه‌ای جز رشد مخرب بخش دلالی و واسطه‌گری غیرضرور در اقتصاد و افزایش بی‌دلیل قیمت‌ها به همراه ندارد.

۲. اصلاح الگوی مصرف: آمارهای وحشتناک اسراف منابع همچون اسراف در مصرف نان و مواد غذایی، مصرف مازاد بر ضرورت حاملهای انرژی همچون گاز و برق و بنزین، استفاده سرسام‌آور از مواد آرایشی و بهداشتی که عمدتاً با قاچاق به کشور وارد شده و زمینه ساز خروج ارز باارزش از کشور شده است و مصادیق فراوان انواع اسراف در فرهنگ مصرفی ما که چاره‌ای جزء ایجاد تحولی عمیق در رفتار مصرفی ما را باقی نمی‌گذارد. شاید آسیب‌شناسی عمیقتری لازم است تا بهتر دریابیم چرا فرهنگ مصرف‌گرایی در سالیان پس از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی آرام آرام بر فرهنگ کار و تولید و تلاش در کشور سایه گسترانده است!

۳. مطالبه‌گری عمومی: مطمئناً نقش مسئولین در تحقق زمینه های اقتصاد مقاومتی بسیار پررنگ و حیاتی می باشد. مطالبه گری و پیگیری عمومی زمینه ساز آن می شود که حرکت و جنبش در مسیر این جهاد مقدس در نزد مسئولین و دولتمردان کمرنگ نشود. انتخابات تنها یکی از کانالهای مطالبه‌گری مردمی است. اگر مردم از نامزدهای انتخاباتی خود برنامه هایی در راستای اقتصاد مقاومتی طلب نمایند و پیگیر ادای تعهدات آنان پس از پیروزی در رقابتهای انتخاباتی باشند، به طور قطع، این خواست عظیم مردمی به دولتمردان و مسئولین منتقل می‌شود.

فراموش نسازیم که بنا به فرمایش مقام معظم رهبری، اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردمی است و مردم نقش بسیار مهم و حائز اهمیتی در تحقق هرچه بهتر آن برعهده دارند. مردم تماشاچی فعالیت‌ها، اقدامات و سیاستگذاریهای مسئولین خود نیستند؛ بلکه آنان مستقیماً در زمینِ بازی حاضر بوده و حرکت و حمایت و مطالبه گری آنان است که تحقق این ضرورتِ غیرقابل اجتنابِ اقتصاد ملی را در این برهه بسیار حساس تاریخی رقم خواهند زد. مسلماً نقش مردم در اجراسازی این حماسه بزرگ اقتصادی محدود به سه عنصر مذکور در فوق نبوده و این موارد تنها از حیث اهمیت مورد اشاره قرار گرفته است.

ب) نقش رسانه ها در اقتصاد مقاومتی
بدون شک در جهان امروز، رسانه ها اثرگذاری بسیار زیادی در مقوله فرهنگ سازی و تغییر الگو و سبک زندگی جامعه دارند. کتاب‌ها و مجلات، روزنامه‌ها، سایت‌ها و وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی مجازی، تلویزیون، رادیو، سینما، تئاتر و... همگی از جمله رسانه‌هایی هستند که می‌توانند اقتصاد ملی را در پیشبرد حماسه اقتصادی یاری رسانند.

البته نباید برنامه سازی در خصوص ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی را محدود به چند میزگرد و نشست و همایش بدانیم. چراکه نشست‌های تخصصی، ناگزیر مخاطبین تخصصی دارند و این از شدت تاثیرگذاری و بعد آموزشی رسانه در سطح کلان جامعه می‌کاهد.

توجه به مقولات اصلاح الگوی خرید و ترغیب خریداران ایرانی به خرید کالاهای ایرانی، تبلیغ سبک زندگی ساده و دوری از تجمل‌گرایی و زندگی‌های پر زرق و برق با نشان دادن خودروهای خارجی و لوکس و خانه‌های بزرگ و مبله شده با انواع و اقسام کالاهای برندددار خارجی، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف در نان و غذا و مصرف انرژی، تبلیغ استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی و کاهش سطح استفاده از خودروهای شخصی، ترویج و ارج نهادن به فرهنگ کار و کوشش و تلاش و کسب روزی پاک و حلال و تقبیح فرهنگ تن پروری و بیکاری و دل بستن به طی شدن راه صد ساله کسب ثروت در یک شب، پرهیز از تبلیغات مروج فرهنگ بخت‌آزمایی و قرعه‌کشی به جای شعارهای مروج کارآفرینی و تلاش‌ورزی همه و همه از جمله وظایف رسانه‌ها در اموزش اصلاح الگوی خرید و مصرف مردم جامعه است. در این بین نقش صداوسیما از حیث قدرت اثرگذاری بر عموم جامعه بیشتر از سایر رسانه‌ها مدنظر می باشد.

افزون بر برنامه‌سازی مدبرانه رسانه ها در ترویج و آموزش سبک زندگی اسلامی و ایرانی و پرهیز از اسراف و هدردهی منابع طبیعی، یک وظیفه مهم دیگر نیز متوجه رسانه‌ها می‌باشد و آن هم مطالبه گری، انتقاد و پیگیری منصفانه و دلسوزانه از مسئولین کشوری می باشد.

وظیفه یک رسانۀ بیدار و در خدمت اقتصاد ملی آن است که با کنار گذاشتن محافظه‌کاری‌های غیرضرور، به نحو شجاعانه‌ای وارد عمل شده و مسئولین جامعه را به پاسخگویی وادار نماید. بی شک مطالبه‌گری رسانه‌ها و توجه آنان به روند تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور، موجب دلگرمی و انگیزه بیشتر مردم شده و آنان را در انجام وظایف خود بیش از پیش راغب و علاقمند می سازد.

ج) نقش مسئولین در اقتصاد مقاومتی
۱. قانونگذاری: عزم ملی کشور در تحقق اقتصاد مقاومتی موجب آن می‌گردد که وجود نقص‌هایی در بخش قوانین و مقررات بخش‌های مختلف کشور و یا فقدان و خلأ قانونی در برخی از بخش‌ها بیش از پیش به چشم آید. از این رو بر قوای قانونگذار کشور است تا در این راستا، با رصد دقیق کلیه قوانین و مقررات کشوری به رفع نواقص و خلاهای قانونی بپردازند.

۲. ایجاد ثبات اقتصادی: آنچه به طرز مشهودی در علم اقتصاد به اثبات رسیده آن است که، تورم بالا، اشتغال آفرینی پایین، بی ثباتی و نوسانات شدید در شاخص‌های پیشرو و کلیدی اقتصاد، نااطمینانی و بی‌اعتمادی نسبت به ثبات سیاستگذاری‌های کلان در نزد فعالان و مولدان اقتصاد کشور، ضعف در مناصب و روابط اقتصادی با بخش بین‌الملل، عدم مدیریت بهینه نقدینگی در جامعه، عدم استفاده کارا و مفید از ظرفیتهای بالقوه، تضعیف بخش خصوصی و بزرگ بودن بخش دولتی در اقتصاد، وابستگی شدید بخش تولیدی کشور به واردات نهادهای اساسی تولید، وابستگی شدید درآمدی کشور به فروش نفت و منابع خدادادی، ضعف و کارآمدی پایین نظام مالیاتی و پولی و بانکی کشور، اتخاذ سیاست‌های کوتاه‌مدت، موقتی و پوپولیستی بدون توجه به سند چشم انداز و اهداف بلندمدت اقتصادی و ریشه‌دار شدن فساد اداری و اقتصادی همه و همه از جمله عوامل و عناصر مخرب و زیانبار برای اقتصاد هر کشور در حال توسعه‌ای می‌باشد. بدیهی است اگر عزم مسئولین کشوری نیل به مقاوم‌سازی اقتصاد ملی است، چاره ای جز ایجاد ثبات اقتصادی، اصلاح زیرساختهای اقتصادی و پرهیز از اینگونه عوامل مضر در سازوکارها و سیاستگذاری‌های اقتصادی نمی‌باشد.

۳. عدالت‌مداری: یکی از محورهای اقتصاد مقاومتی در بیانات مقام معظم رهبری مبحث متعالی عدالت‌مداری است. اقتصاد ملی اگر هم با رشد و رونق اقتصادی همراه باشد، اما توزیع عادلانه منابع و درآمدها در سرتاسر کشور انجام نپذیرد و شکاف طبقاتی و تبعیض‌های اقتصادی توامان با رانت‌جویی‌ها و ویژه‌خواری‌ها در اقتصاد کشور ریشه بدواند، هیچ فایده و ارزشی نخواهد داشت. اقتصاد مقاومتی اقتصادی پیشرو توامان با عدالت و مهرورزی است. همه مردم کشور باید از منافع و محصولات رشد اقتصادی کشور به طرز عادلانه‌ای بهره‌مند باشند. از این رو بر مسئولین کشور است که ضمن تحقق مولفه های اقتصاد مقاومتی توجه و عنایت ویژه‌ای به مقوله عدالت اقتصادی داشته باشند.

۴. توجه به نقش مردم: اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مردمی است. مسئولین امر باید زمینه حضور فعال، موثر و کارای مردم در تمامی زمینه‌های اقتصادی را چه از حیث قوانین و مقررات و چه از حیث اجرایی فراهم سازند. اقتصاد مقاومتی اقتصادی متکی به مردم و بخش خصوصی است. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و سوق‌دهی اقتصاد ملی به کسب درآمد از مسیر مالیات‌های مردمی از پایه‌ای‌ترین ارکان اقتصاد مقاومتی بشمار می‌آید.

۵. فرهنگ سازی و آموزش: امروزه پیوند و اثرگذاری متقابل مباحث اقتصادی و مباحث فرهنگی بر هیچ کسی پوشیده نیست. این حقیقت که در شعار سال ۱۳۹۳ نیز به طور ملموسی متبلور است این نکته مهم را یادآور می‌سازد که مسیر رسیدن به اقتصاد مقاومتی از حوزه فرهنگ‌سازی می‌گذرد. توجه به کتب درسی مقاطع تحصیلی اعم از آموزش و پرورش و تحصیلات تکمیلی دانشگاهی، حمایت و هدایت رسانه‌های جمعی، آموزش تخصصی کارمندان دولتی و... همگی از جمله عوامل موثری می‌باشد که بر اصلاح الگوی خرید و مصرف و رفتار بهینه اقتصادی مردم در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی نقش بسزایی ایفا می‌نماید.

۶. ارائه گزارش به مردم و نهادهای نظارتی: جهت بیشتر همراه شدن مردم و رسانه‌ها در انجام وظایف محوله در مسیر تحقق هر چه بهتر اقتصاد مقاومتی لازم است که دولتمردان و مسئولین امر، به صورت دوره‌ای و مستمر به مردم و نهادهای نظارتی گزارش کار دهند و عملکرد خود را در معرض نقدها و نظرات کارشناسی قرار دهند.

امید است که مردم، رسانه‌ها و مسئولین اقتصادی کشور دست در دست هم، مسیر تحققِ اقتصاد مقاومتی در کشور که بنا به فرموده مقام معظم رهبری «جهادی مقدس» است را هر چه زودتر و بهتر بپیمایند و نویدگر فردایی روشن‌تر برای ایران عزیز اسلامی باشند.
وهاب قلیچ (کارشناس پژوهشی)
منبع: روزنامه شهروند
https://taghribnews.com/vdch66nzk23nmkd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی