تاریخ انتشار۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۲
کد مطلب : 169626

علامه عسکری و اندیشه منفتح/ تقویت تقریب و تضعیف تکفیر

به مناسبت هفتمین سالگرد ارتحال علامه سید مرتضی عسکری، در این یادداشت مروری شده است بر تالیفات و نگاشته های این عالم و پژوهشگر تاریخ اسلام و حدیث شناس .
علامه عسکری و اندیشه منفتح/ تقویت تقریب و تضعیف تکفیر
علامه عسکری واندیشه منفتح : لازمه وحدت اسلامی ،" انفتاح اندیشه ها" ست. یعنی از طریق اندیشه است که انفتاح به سوی وحدت اتفاق می افتد؛ اندیشه ای که کاملاً متأثر از وحدت اسلامی است.
علامه عسکری در این خصوص می فرماید: " راه رسیدن به وحدت کلمه مسلمانان منحصر به عمل در موارد زیر است:
نخست - بازگشت به کتاب و سنت پیامبر و عمل به آن در احکام اسلامی و رها کردن اجتهاد به مجتهدان صحابه و تابعین و مجتهدان بعد از آنها؛ به همانگونه که مسلمانان درنوشتن حدیث رسول خدا (ص) پس از رفع تحریم آن توسط عمر بن عبدالعزیز انجام دادند ودر تدوین حدیث پیامبر (ص) که پیش از آن بر آنها حرام شده بود بر یکدیگر سبقت گرفتند.
دوم- از آنجا که راویان حدیث و تدوین کنندگان مجموعه های حدیثی معصوم نبودند و ما در کتابهای حدیثی، احادیث متناقض روایت شده از رسول خدا (ص) را می بینیم برای ما شایسته نیست که انسانها راوی حدیث را همانند پیامبر(ص) از خطا و لغزش و فراموشی مصون بدانیم. چون تنها، کتاب خداست که باطل در آن راه نیابد وتنها قرآن کریم است که از ابتدا تا انتهایش صحیح بوده و از زیادت و نقصان مصون است. بنابراین بر ماست که بحث های عملی ناب را برای شناخت سند و متن حدیث به راه بیاندازیم. هر حدیثی که هست و در هر کتابی که بود. این تنها راه رسیدن مسلمانان به وحدت کلمه است.
در این اندیشه ورزی انفتاح لازم است؛ یعنی:
- از تعصب اجتناب شود،
- اعتدال فکری رعایت شود،
- از منابع و مصادر معتبر استفاده شود و منابع موجود بر اساس قرآن راستی آزمایی شود،
- به صرف شهرت اقوال و افراد اعتماد نشود،
- الفاظ و مصطلحات بازبینی و تبیین شود،
- مدارک و مستندات مشهور یا علمی نقد شود،
- حرمت افراد حفظ شود،
- با صراحت لهجه تحریف ها و خرافه ها محکوم شود،
- علمانیت و عقلانیت و نه احساسات مدار کار باشد،
- از نوآوری و ابتکار در خرق عادات تحقیقی نهراسد،
- برای مباحثه و مناظره منعطف باشد،
- از همبستگی وانسجام فکری وعلمی استقبال کند،
- در طرح ادعا و اثبات عقیده روش و منش کریمانه داشته باشد،
- شامل وفراگیر بیاندیشد،
- برای دانستن وفهماندن (تفهیم و تفاهم) همیشه دستهایش را بگشاید،
- بر علیه ظلم عینی وذهنی مجاهدت نماید؛
بنابراین "اندیشه منفتح" ، کلیّت کلید وحدت است وبر "منبرحرّ " یا آزاد اندیشی استوار می شود. بدین نحو که "اندیشه منفتح" بسوی گفتگوی بین المذاهب برای "تقریب"، گفتگوی بین الادیان برای "تفهیم" وحتی گفتگوی باغرب برای "تنویر" آماده و مهیّاست تا به محک کتاب و سنت اندیشه ها واقوال پیراسته ولباس باطل از قامت حق افکنده شود.
الف فکر منفتح در بیان مذاهب اسلامی:
اندیشه منفتح، اندیشه ای کریمانه است برای تقویت مذاهب اسلامی یا همان نقشه راه وحدت اسلامی. بدین معنی که حتی هنگامی که مباحثات و مطالعات و مناظرات علمی جریان دارد و جرح یا باطل عقایدی اثبات می شود، باید کرامت، حشمت و حرمت مذاهب محفوظ ومصون بماند ودعوت به حق دعوت با زور واکراه یا فریب ونیرنگ یا تبلیغات فریبنده نیست بلکه این اندیشه حق است که با غلبه بر باطل به سوی آنان که حق طلب اند گشاده شده است. اندیشه منفتح یعنی دعوت برای بازگشت به کتاب و سنت وپرهیز از نزاع؛ علامه عسکری با قول به بازیابی عظمت وکرامت وعزت مسلمانان می نویسد:
" ما مسلمانان منسجم، از درون و از راه مسایل اختلافی با خود به نزاع برخاستیم و دشمنان اسلام از برون واز راهی که ندانستیم، وحدتمان را به تفرقه وشوکتمان را به ضعف کشاندند تا از دفاع ناتوانمان کردند وبر ما چیرگی یافتند، در حالی که خداوند فرموده است:وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال ۴۶). پس شایسته آن است که امروز و هر روز به " کتاب و سنت" بازگردیم و وحدت کلمه خود را بر محور کتاب و سنت بازیابیم که خداوند متعال فرموده : فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ...
(نساء ۵۹) ما ... به کتاب وسنت مراجعه کرده و ابزار روشنگر را همان در مسایل مورد اختلاف از کتاب و سنت می گیریم تا به اذن خدای متعال وسیله وحدت کلمه وانسجام دوباره مان گردد . امید دارم دانشمندان واندیشمندان اسلامی نیز در این میدان با ما همراهی کنند.
ب) فکر منفتح در میان ادیان
اندیشه منفتح ، اندیشه استقبال از گفتگو با اهل کتاب است. گفتگویی کریمانه:آنسان که در سیره ائمه معصومین هنگام مناظره ومباحثه با اهل کتاب و حتی زنادقه آمده است....
ج) اندیشه منفتح در مواجه با غرب
اندیشه منفتح ، اندیشه انعطاف برای مباحثه ومناظره باغرب است. علامه عسکری در این خصوص می فرماید:
« اقدامات مستشرقان در قرون گذشته آنگاه که نیروهای استکباری آهنگ بلاد مسلمین کردند؛ با سلاحی بس خطرناک و ویرانگر به جنگ با اسلام پرداختند. مبشرّان دانشمند یهود و نصاری معروف به مستشرقین موظف شدند تا با دقت وتیزبینی نقاط ضعف مصادر اسلامی را بجویند و با آن به جنگ با اسلام برخیزند . آنان نیز کوشیدند وبرای مصادر اسلام فهرستهای منظم و متقن تهیه کردند ومنتشر نمودند واز لابلای آنها اخبار ساختگی وجعلی ونفوذی وزشت کننده چهره اسلام، مانند افسانه غرانیق را پیدا کردند و از آنچه یافتند کتابهایی با شیوه واسلوب مدرن در قالب دایرة المعارف ها تألیف نمودند. آنها قایل بودند دین جز با شمشیر دین کشته نمی شود. پس تفسیر قرآن نوشتند، شرح حدیث کردند، سیره نبوی وامامان پرداختند، وتلاش نمودند پیوند آنها را باوحی وغیب قطع کنند وگفتند اینها مطابق طبیعت بشری وزمان خود بودند، لذا امروز نیازمند دگرگونی در اسلامیم تا با شرایط این زمان ونیاز این مردم هماهنگ شود ونام آنرا اسلام پویا گذاشتند!»
از ثمرات توجه هدفمند غرب به این مصادر جعلی امروز کتاب آیات شیطانی یا توهین به پیامبر اکرم (ص) ساخته و پرداخته می شود. بنابراین در این مباحثات است که مصادر آثار واندیشه های غربی بی اعتبار و اغراض شان هویدا می گردد. برکت این گفتگوها بیشتر به سوی وحدت مسلمانان سرازیر خواهدشد زیرا می یابند که چگونه اختلافات آنها ناشی از اختلاف مصادر ومآخذ شریعت اسلام مستمسک سوء استفاده مغرضانه غرب شده وزمینه های هجوم همه جانبه استکبار را طی قرون به بلاد اسلامی فراهم کرده است.
هنگامی که به تاریخ اندیشه منفتح می نگریم به بزرگانی می رسیم که مجاهدانه برای وحدت اسلامی از طریق تمحیص عقاید و تهذیب منابع تلاش کردند . برخی از این بزرگان عبارتنداز:
۱. شیخ مفید متوفای ۴۱۳، که ردی ونقضی به شبهات کتاب العثمانیه جاحظ وکتاب " المسائل الصاغانیّه والسّرویه" بر شبهات مطروحه در عصر خویش نوشت.
۲. سید مرتضی عاملی متوفی ۴۳۶ .ق کتاب" الشافی فی الامامه" در رد کتاب المغنی قاضی القضات عبدالجبابر نوشت.
۳. علامه حلّی متوفای ۷۲۶ ، " کتاب الفین" را در رفع شبهات کتاب منهاج الکرامه را در تقویت مبانی اعتقادی شیعی نوشت که ابن تمیمه در مقابل آن کتاب منهاج السنه را نگاشت.
۴. قاضی نورالله شوشتری متوفی ۱۰۱۹ .ق کتاب" الصوارم المهرقة" را در رد کتاب الصواعق المحرقة ابن حجر مکی وکتاب" احقاق الحق" را در رد کتاب ابطال الباطل فضل بن روزبهان نوشت.
۵. میر حامد حسینی متوفای ۱۳۰۶ .ق کتاب " عبقات الانوار" را در رد التحفه الاثنی عشریه عبدالعزیز الدهلوی نوشت.
۶. سیدمحسن امین عاملی متوفای ۱۳۷۱. ق کتاب" نقص الوشیعه" در پاسخ به الوشیعه موسی جارالله و "کشف الارتیاب" فی اتباع مجمد بن عبد الوهاب را در رد افطار محمدبن عبدالوهاب نوشت.
۷. علامه امینی متوفای ۱۳۷۱. ق کتاب "الغدیر" را در رد شبهات مخالفینی مانند ابن تیمیة ، ابن خلدون، آلوسی و... نوشت .
۸. علامه سید عبدالحسین شرف الدین متوفای ۱۳۷۷ . ق کتاب" احادیث ابوهریره را در بی اعتبار ساختن احادیثی که از ابوهریره نقل شده بنحو عالمانه ونقادانه نگاشته در عین حال او اندیشمند حدیث گرا بود چنانکه در قاهره می گوید: « شیعه وسنی را روز نخست سیاست از هم جدا کرده واکنون نیز باید سیاست آندو را در کنار هم بنشاند ومتحدشان کند».
اما شاید کمتر کسی مانند علامه عسکری به عنوان اندیشمند منفتح بر منبر حرّ شجاعانه ، مجاهدانه و دلسوزانه برای برداشتن موانع تقریب مذاهب اسلامی به لحاظ علمی تلاش کرده باشد. موانعی که همواره شیعه در پشت آن متوقف شده وباید پاسخگوی مسایل وشبهات باشد که نسبت به اصل آن هم خود آگاهی نداشته که از کجا ساخته و پرداخته و هدایت می شود وهمیشه منفعل مانده بود. نه رغبتی از سوی مذاهب اسلامی برای گفتگو بود ونه میلی از سوی شیعه با آنهمه هجمه وشبهه افکنی.
علامه عسکری با کتاب "افسانه عبدالله بن سبأ "در حالیکه بسیاری از علمای شیعه به وجود او معترف بودند همه معادلات را برهم زد . علامه محمد جواد مغنیه در نامه ای به علامه عسکری می نویسد: « من به پیروی از علمای تشیع به وجود عبدالله بن سبأ معترف بودم . ولی رفتارش را سبک و ننگین دانسته وگفتارش را انکار می کردم. علامه عالیقدر آقای عسکری ، این بنا را از اساس خراب کردند. وبا تحقیق عمیق خود اثبات نمودند که عبدالله بن سبأ، افسانه ای بیش نیست».
علامه عسکری با این کتاب علمای اهل سنت را چه موافق و چه مخالف به واکنش های تأییدی وتکذیبی یا تکذیب شبیه تأیید واداشتند. ایشان بقول شیخ راضی آل یاسین مولف کتاب صلح احسن، خطاب به علامه می گوید: « تو لکه ننگی را از پیشانی شیعه پاک کردی». ننگی که طی قرون مستمسک عملیات روانی وتخریبی وهابیون علیه شعیه قرار گرفته بود ومرجع فکری وهابیون، ابن تیمیه مهتمرین دلایل خود را علیه تشیع بر آن شخصیت موهوم وافسانه ای استوار ساخته بود. همچنین این شخصیت از طریق همین مصادر به دایره المعارف ها و اسلام شناسی و شیعه شناسی غربی ها رفته وآنها آنچنان را آنچنان تر کرده بودند.
علامه عسکری با کتاب " یکصد وپنجاه صحابی ساختگی" موجی در جهان اهل سنت ایجاد کرد. ایشان خود درباره اهمیت این کتاب می گوید: « شاید شما این قضیه را درک نکنید. اثبات دروغین بودن افرادی که ارکان علمی وعملی قومی را بر عهده دارند، یعنی خط بطلان کشیدن به تمام اعمال و رفتارشان. این نظیر آنست که معاذ الله کسی بیاید وبگوید دو امام شما وجود خارجی ندارند. » یا در جایی دیگر می فرماید: « اساتید دانشکده اصول الدین دانشگاه الازهر می گفتند: شرف الدین کتاب "ابوهریره" را نوشت و او را خراب کرد وعسکری کتاب "یکصد وپنجاه صحابی ساختگی" را نشرکرد و آنها را خراب کرده است. پس برای ما چاره ای نیست جز اینکه ائمه شیعه را بپذیریم و صحابه را به عنوان ارکان دین رها کنیم».
علامه عسکری در کتاب: «القرآن الکریم وروایات المدرسین»، ضمن بحث درباره تاریخ قرآن از نگاه مذاهب اسلامی وکشف تعارضات به یکی دیگر از مظلومیت های شیعه که همواره متهم به تحریف قرآن می شد پایان داد و اثبات کرد که قرآن نزد شیعه هیچگاه با قرآن های دیگر اختلاف نداشته و ندارد.
ایشان در کتب خود مانند نقش ائمه در احیاء دین، الاسطوره السبئیه ، برگستره کتاب وسنت و... همواره رویکردی تقریبی ومنفتح نسبت به مذاهب اسلامی نشان داده اند.
این مدعایی محققانه است که اگر علامه عسکری این آثار بخصوص افسانه عبدالله بن سبأ، صحابه ساختگی را را بررسی وابلاغ نمی کرد راه تقریب بسته می ماند و این « فروبستگی » راه تفاهم را نیز می بست.
بی گمان قرنها صحابی واحادیث مجعول وساختگی به منزله سدّی در برابر تقریب عمل کرده است وباعث انتشار تعصّب وتکفیر واشاعه بدگمانی ها بوده است . تقریب مدیون کار علامه عسکری است و او را باید بحقّ از سلاله منادیان وحدت وپیشگامان جهاد علمی با تکفیر دانست.
او از اندیشمندان منفتح بلکه یکی از پیشگامان انفتاح به سوی وحدت اسلامی است . چنانکه ایشان می فرماید: « مسلمانان امروز شدیداً نیازمند بحث وبررسی فراگیر در اقوال فرق اسلامی وتمحیص وناب سازی آنها هستند».
https://taghribnews.com/vdchiwnz-23n--d.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی