تاریخ انتشار۵ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۰۸
کد مطلب : 183648

سومین نشست تحلیلی با موضوع « بررسی تازه ترین تحولات یمن»(بخش دوم)

در نشست تحلیلی خبرگزاری تقریب مطرح شد: ادای فرایض دینی درمساجد اغلب شهرهای یمن از جمله «صنعا» پایتخت این کشور را باید نماد وحدت و تقریب مذاهب اسلامی دانست؛ در واقع درسایه این وحدت خردمندانه بود که مردم یمن توانستند درمسیر دشوار انقلاب، بسیاری ازموانع دست ساخته غرب و ارتجاع منطقه را، ازسر راه خود بردارند.
سومین نشست تحلیلی با موضوع « بررسی تازه ترین تحولات یمن»(بخش دوم)
حرکت ها و خیزش های مردمی در یمن چه ماهیتی دارد؟ "جنبش انصارا..." با چه ویژگی هایی در راس تصمیم گیری های این کشور قرار گرفته است؟ موفقیت های کنونی مردم یمن حاصل چه عواملی وزمینه هایی است؟ موانع موجود برسر راه مردم یمن برای برپایی نظامی مردم سالار و اسلامی، کدامند؟ این سوالات بخشی از مجموعه سوالاتی هستند که دوتن ازکاشناسان، آقایان: حسین رویوران کارشناس مسائل غرب آسیا و رضا میرابیان کارشناس مسائل خلیج فارس در تازه ترین نشست تحلیلی خبرگزاری تقریب به آن پاسخ دادند. آنچه در ذیل می خوانید بخش دوم پرسش و پاسخی است که همزمان با کوشش مردم یمن برای برپایی ساختار جدید سیاسی وبه موازات تحرکات بازدارنده ارتجاع منطقه، در این نشست تحلیلی مطرح شده است:
******
مجری: آقای میرابیان، به این ترتیب، جنابعالی دیدگاه تحلیلگرانی که حرکت های مردمی در یمن را «انقلاب» می نامند، قبول ندارید ومعتقدید که وضعیتی که در چندسال اخیر در این کشور پیش آمده، رفرم بوده یا به اصطلاح شما یک حرکت تصحیحی بوده است؟

میرابیان: برخلاف آنچه که در رسانه ها تصور می شود، همین حالا هم، صنعا شهر امنی هست. در حال حاضر نماینده سازمان ملل آقای «جمال بن عمر» به «صنعا» رفت و آمد دارد، مذاکرات هم در حال انجام هست بین گروه های سیاسی؛ گرچه برخی از گروه های سیاسی حاضر به تمکین نیستند به خاطر رعایت منافع و مصالح بیرونی شان.
در چند روز گذشته که در حال مذاکره بودند و به آخرین توافق هم که رسیدند، شاهد هستیم که یکی دو تا از احزاب از جمله «حزب اصلاح» و «حزب سوسیالیست» که و ابستگی به خارج هم داشتند، در آخرین لحظه مذاکرات را به هم می زنند. وقتی مذاکرات را به هم می زنند، «جنبش انصارا..» ناچار می شود: برخی مواد قانون اساسی را به تعلیق در بیاورد. مجلس ملی را مسکوت بگذارد، درواقع منحل نکردند مجلس را، گفتند به کرسی های مجلس، تعدادی را اضافه می کنیم، برخی از مواد قوانین اساسی را هم تعلیق می کنیم تا از دل این شورا، یک شورای ۷ نفره ریاست جمهوری بیاید بیرون؛ و حتی حاضر شدند این شورا به ریاست «عبدربه منصور هادی» باشد یعنی ممانعتی هم ندارند که به ریاست ایشان باشد که ایشان زیر بار نرفته بود. گفتند «علی ناصر محمد» رئیس جمهور سابق یمن جنوبی باشد، که آن هم فشارهای خارجی باعث شد که این طرح عملی نشود. در واقع خارجی ها می خواستندکاری بکنند که «جنبش انصارا..» را رودرروی مردم قرار دهند. بگویند عامل ناامنی، عامل بن بست سیاسی، عامل بحران فعلی، عامل رودررویی با سازمان ملل، شورای امنیت و کشورهای همسایه، «جنبش انصارا...» هستند و کل مسئولیت بار سیاسی یمن را به دوش «جنبش انصارا..» بگذارند. طبیعتأ «جنبش انصارا..» هم زیر بار این مسئولیت نمی تواند برود و مسئولیت اشتباهات دیگران را نمی تواند قبول کند. بنابراین وضعیت الان به این گونه است. بنابراین برخلاف ظواهر قضیه که گفته می شود یمن به بن بست رسیده، اعتقاد من این نیست. وضعیت به بن بست نرسیده، مذاکرات ادامه دارد. رهبران«جنبش انصارا..» آدم های پخته ای هستند. آدم های آزمون دیده ای هستند. تجربه سوابق دیرینه ای دارند. بقیه گروه های سیاسی هم مایل نیستند، یمن وارد تشنج های گسترده ای شود. جنگ داخلی در یمن صورت نخواهدگرفت. درگیری های دیگری هم صورت نمیگیره؛ چون بافت قبیله ای یمن به گونه ای است که این اتفاق، نخواهد افتاد و این مذاکرات هم ادامه داره، ضمن این که تنش هایی هم در عدن و جاهای دیگر به وجود آمده یا درگیری هایی در استان «شبوه» در جنوب، به دست القاعده به وجود آمده که در بحث های بعدی به آن می پردازم.

مجری: جناب آقای رویوران، آیا میشود گفت که: بقایای «علی عبد ا...صالح» به کلی فروریخته و درحال حاضر مردم واحزاب یمنی، درصد برپایی یک ساختار جدید سیاسی هستند یا خیر ؟
رویوران: ما در علوم سیاسی واژه یا اصطلاحی داریم تحت عنوان «دولت ناکارآمد». من تصورم اینست که اولا در یمن دولتی برپا بود که بر اساس ویژگی های شخصی «علی عبدا..صالح» طراحی شده بود؛ دولتی شخصی که مبتنی بود بریک زد و بند قبیله ای، یک ائتلاف نظامی و سیاسی، در این سه سطح، این دولت شکل گرفته بود. معمولا در این دولت های شخصی، زمانی که فردی که بر اساس اون، دولت تعریف شده کنار بره، این دولت ساختارش از هم می پاشه، برای اینکه متناسب با اونه. این همان وضعیتی است که داخل لیبی بوده است .دولت متناسب با قذافی بوده است .در یمن بوده . صدام در عراق بوده. و «علی عبدا..صالح» بر اساس یک ائتلاف محکم قبیله ای، نظامی ، سیاسی، این حکومت را تشکیل داد بود. زمانی که «علی عبدا..صالح» کنار رفت و «منصور هادی» اومد، دولت وارد مرحله ناکارآمدی شد. یعنی دولت به هر حال دولت خدمات است که باید مجموعه ای از خدمات را ارائه بدهد؛ حالا هر چه هست، آب برق و مسائلی از این قبیل. دولت در ارائه این ها ناکارآمد شد. در یک دوره، حتی برخی از استان ها شروع کرد به سقوط کردن و استانی همانند «ابین» به طور کامل («بن لادن» از این استان است ) در اختیار القاعده قرار گرفت. استان«شبوه » همین طور. بخش هایی از استان «مأرب» همین طور و در استان«حضر موت» هم اینها (القاعده وگروه های تکفیری) حضور پیدا کردند. دراین حال جامعه، دچار یک نگرانی جدی شد. زیرا ناکارآمدی دولت از یک طرف، و سقوط شهر ها به دست القاعده از سوی دیگر، نگرانی مضاعفی برای مردم بوجود آورد که موجب شد تا نیروهای جدید سیاسی برای حفظ کشور وارد صحنه سیاسی کشور و جامعه بشوند، که به نظر من، موج دوم حرکت ها و خیزش ها در یمن، مرتبط با این تحولات هست. که این خود یک بحث است .
در نظام قبلی، حتی بعضی از چاه های نفت به افراد داده شده بود به طور مثال یکی از این افراد «الاحمر» است که یکی از معروفترین فرماندهان نظامی است یا این که گارد را به پسرش «احمد» داده بود و برخی از پست های نظامی را به اشخاص فامیل.
خب طبیعتا زمانی که، راس نظام کنار می رود، برخی از این شخصیت ها که نماد حساب می شوند هم، کنار می روند، که رفتند. ناکار آمدی به جایی رسید که ما مثلا در وسط «صنعا» حمله ی القاعده به وزارت دفاع و درگیری به مدت ۱۲ ساعته را شاهد بودیم. ۱۲ ساعت اینها در وسط شهر درگیر بودند با وزارت دفاع و نیرو های موجود در اون. این نشان می دهد که ناکار آمدی در نظام سیاسی، شدت بیشتری پیداکرده بود، بعد از جابه جایی قدرت از «علی عبدا..صالح» به «منصور هادی». اما آیا نیروهای «علی عبدا..صالح» در نتیجه این جابه جایی حذف شدند؟ خیر. همچنان «حزب کنگره» یکی از احزاب فعال سیاسی در صحنه سیاسی یمن است و یکی از اتهام هایی که به «جنبش انصارا..» دیگران مطرح می کنند، همکاری این دو با هم هست که «جنبش انصارا..» همواره این را نفی می کند.این اتهام را نفی می کند که هیچ گونه همکاری بین این دو وجود ندارد. بین این دو، بله در یک جاهایی دیدگاه های مشترک پیدا شده؛ اما همکاری وجود ندارد. لذا «علی عبدا..صالح» همچنان به عنوان یک نیروی سیاسی باقی مانده است. اساسا توافق جابه جایی قدرت بر این اصل اتفاق افتاد که از یک نوع مصونیت سیاسی، در مورد عملکرد گذشته برخوردار باشه که این مصونیت سیاسی سرمایه ای است برای آینده؛ که بتواند فعالیت سیاسی خودش را شروع بکند، بدون اینکه پاسخ گوی گذشته باشد. لذا من تصور می کنم «حزب کنگره» که حزب «علی عبدا..صالح» بوده، همچنان یکی از قوی ترین تشکل های سیاسی است که همچنان باقی مانده، با کنار رفتن ایشون، از هم نپاشیده است، اما ساختار دولتی ایشان چرا. وارد مرحله ی ناکار آمدی شده است.

مجری: جناب آقای میرابیان، جنابعالی راجع به فروریختن ساختارسیاسی سابق چه نظری دارید؟ آیا کاملا فروریخته، یا شما هم با چیزی که آقای رویوران گفتند، موافقید؟

میرابیان: نه ببینید اصلا «جنبش انصارا..» نیامده است که ساختارهای قبلی را به هم بریزد، بالاخره آنها با همین مجلس کار کردند. با همین گروه های سیاسی دارند کار می کنند. آنها نیامده اند که ساختار شکنی کنند. آنها در واقع دنبال تصحیح جریان بودند. یعنی آمدن با همین گروه ها و همین احزابی که در صحنه اند کارکنند. حتی آنها اول که آمدند، گفتند ما نمی خواهیم اعضای کابینه باشیم. ما عضویت کابینه را قبول نمی کنیم. وزیر نمی خواهیم باشیم، ما نخست وزیر نمی خواهیم باشیم. این را بارها اعلام کردند. فقط بحث این بود که این
نقل و انتقالی که از «علی عبدا..صالح» به «عبدربه منصور هادی» شد، این روند تصحیح پیدا کند. ساختارها بهبود پیدا کنند. چرخه کشور بهتر بشود در واقع. اما خب طبیعتا خیلی از جریان ها مانع تراشی می کردند و مانع این روند بودند.خب «جنبش انصارا..» طبیعتا، وزنش با دیگران تفاوت داشت. یعنی نمی شد «جنبش انصارا..» را با دیگران هم سنگ قلم داد کرد. طبیعتا هم سنگ نبود. برتری داشت و بالاخره عمده خواسته هایش هم در واقع می شد گفت که ماهیتش یک ماهیت استقلال طلبی بود. ببینید مشکلی که یمن در دهه های گذشته دچارش شده : در واقع یمن هیچوقت استقلال سیاسی و امنیتی نداشته. من این رو عرض کردم از اول و این چیزی است که همیشه مردم یمن را و سیاسیون یمن را رنج می داده. لذا «جنبش انصارا..» آن چیزی را که مطرح کرد و دست گذاشت روی آن، در واقع باز گشت استقلال سیاسی و امنیتی هست و همین هست که شما شاهد می شوید که کشورهای پیرامون یمن و برخی از کشورهای غربی یا خود شورای امنیت، فشار را الآن چه کار کردند؟ در واقع تشدید کردند. در واقع ساختارهای قبلی، خود «جنبش انصارا..» اعتقادی به بهم ریختن آن نبوده است. بالاخره مجلس سرجایش بود، ریاست جمهوری سرجایش بود، نخست وزیر سر جاش بود و حتی در تغییراتی هم که در چند ماه اخیر صورت گرفت ، خود «جنبش انصارا..» نقش داشته در این همکاری ها و تاکنون هم همین گفتمان با همین احزاب ادامه داشته و ادامه خواهد داشت. مگر اینکه بعضی احزاب نخواستند بپذیرند یا به اصطلاح طفره رفتند یا در واقع خود داری کردند از ادامه مذاکرات. چون معتقدند بالاخره ساختار شکنی در واقع بهانه بوده که خلأ قدرت ایجاد بشه و آن ها نمی خواهند دنبال خلأ قدرت باشند. چون شما بالاخره می دانید که قوی ترین نهاد القاعده توی یمن هست. اصلا القاعده شبه جزیره العرب، مرکز آن یمن هست، الآن همین وضعیتی که پیش آمده و باعث شده که القاعده اقدام به حمله به پادگان نظامی در استان «شبوه» بکنه. استان «شبوه» یکی از استان های جنوبی هست در واقع و بسیاری از مراکز امنیتی را چکار کردند؟ تصرف کردند. البته این جور نیست که تا این وضعیت ادامه داشته باشه. بالاخره نیروهای«جنبش انصارا..» پاسخ خواهند داد و اینها را از پادگان ها اخراج خواهند کرد. اما آن چیزی که توجه داشت «جنبش انصارا..» این است که ساختار سیاسی دچار خلآ قدرت نشود، حاکمیت دچار خلأ قدرت نشود، نظم عمومی به هم نریزد، مایحتاج مردم و زندگی عمومی مردم به هم ریخته نشود. چون بالاخره به دنبال کسب مشروعیت و دنبال بالاخره خواسته مردم هست و این طور نیست که رو در روی خواسته ی مردم، بخواهد بایستد.حداقل رفتاری هم که تا حالا داشتند به این صورت بوده و همکاری مردم و همراهی بسیاری از مناطق و خود قبایل هم که این را نشان می دهد که: گفتمانشان یک گفتمان مردمی و مشروعیت داشته از این جهت. بنابراین ممکن است این دوره ی انتقالی که در واقع یک حالت فراز و نشیب هم هست الآن. این دوران انتقالی، دوران ممکن یک مقدار طولانی بشود و ادامه دار باشد. اما همین جور که خدمتتون عرض کردم الزاما این نیست که این کار به جنگ داخلی بیانجامد و وضعیت یمن را بهم بریزد.

فراتی: حضرت عالی فرمودید که «جنبش انصارا..» به دنبال حرکت تصحیحیه هست، نه واژگونی و تغییر نهاد های سیاسی اینها.در حالی که اینها خودشان، اسم خودشان را انقلاب گذاشتند، انقلاب مردمی. انقلاب مردمی هم به معنایی که کلأ نهاد ها را عوض بکنند و اون معادلات سیاسی داخلی و به خصوص خارجی، نفوذهاییکه آنجا هست را به هم بریزند، این چه جوری است؟ فرض بفرمایید اگر بخواهند تصحیح بکنند و اینکه شما فرمودید که دنبال استقلال سیاسی هستند، اینها نباید دست به انقلاب بزنند؟یعنی نباید آن ها نهاد ها را عوض بکنند؟ بالاخره عربستان، مصر، و اینها حرفی برای گفتن دارند.چگونه می توانند برگردند به زمان ائمه مثلا؟

میرآبیان: یه موقع لفظه، و یه موقع در عمل می خواهند کارکنند. بالاخره «جنبش انصارا..» نمیاد که رو در روی ساختار قانونی کشور وایسه. بالاخره این کشور مجلس، قانون اساسی داره، پارلمان داره، ریاست جمهور داره و نمیاد ساختار شکنی کنه و اگر قرار باشه این کار رو انجام بده به قول اونها میگن «کودتا» کرده. بنابر این نمیاد مشروعیت خودش رو نزد مردم از بین ببره، اینکه میگم «تصحیح» به این علت است و من نمیدونم واقعا این لفظ « انقلاب» کجا به کار برده اند که مثلا : «ما خواستار انقلاب هستیم»؟ چون واژه «انقلاب» در زبان عربی به معنی کودتا هستش .

فراتی: «ثوره» هست. «جنبش انصارا..» واژه «ثوره» را که در فارسی به معنای انقلاب است بکار می برند.
میرآبیان: اگه به معنای "ثوره" است، ثوره به معنی انجام اصلاحات هستش نه دگرگونی و به هم ریختن ساختار فعلی. در اینکه نمود عملکرد «جنبش انصارا..» در یک سال گذشته نشون می ده. نشون داده که درواقع با ساختار موجود سعی کرده از روش تصحیح استفاده کنه. و هیچوقت نگفته که ما قانون اساسی را قبول نداریم. مجلس یا دولت را قبول نداریم و شیوه عاقلانه هم همین است .
در یک کشور حساسی چون یمن که بخش فعال القاعده در اونجا حضور فعال داره و کشورهای اطراف حساس هستند «جنبش انصارا..» باید خیلی منطقی و عاقلانه رفتار کنه، با روش هایی که بتواند پاسخگو باشد.اگر دقت داشته باشید حتی با احزابی که کارشکنی کردند و ادامه ندادند مذاکرات را، با آنان نیز رفتار مدارا دارند.
بنابر این من معتقدم که، این شیوه طبیعتا ادامه دار خواهد بود و این سوال مطرح خواهد بود که: چرا این اتفاقات افتاد؟ که آقایون گفتند که: قانون اساسی باید بندهاش تغییر کنه و این به معنی: تعلیق برخی از بند های قانون اساسی، اضافه کردن اعضا به مجلس نمایندگان و تشکیل شورای ریاست جمهوری به جای رئیس جمهور است. این وضعیتش فرق میکنه. قضیه به اونجا کشیده شده که درواقع «جنبش انصارا..» در ادامه مذاکرات، احساس کرد یک کارشکنی داخلی با هماهنگی ودستور خارجی دارد در داخل یمن اتفاق میفته و داره همه دستاورد ها را از بین می بره و کار داره به جایی میرسه که «حوثی ها» رو در روی مردم قرار بگیرند .یعنی درواقع «جنبش انصارا..» را داشتن تحت فشار قرار میدادند با این شیوه ی که داشتن عمل میکردند. «جنبش انصارا..» مقصر ناامنی، مقصرنابسامانی معرفی شود در واقع «جنبش انصارا..» در پاسخ به این رفتار اومد این رفتار را کرد . رفتار همون رفتاریه که در گذشته بوده و این واکنشی که «جنبش انصارا..» اخیرا انجام داد، برای خروج از بن بست و خروج از بحران بود. وپیشنهاد داد که برای حل این مشکل، بخشی از مواد قانون اساسی تعلیق بشود و ریاست جمهوری به صورت شورای ریاست جمهوری دربیاید.
حالا اعضای شورای ریاست جمهوری چه کسانی هستند ؟ آقای «عبدربه منصورهادی» در رأسش باشه، اونها رد نکردند، اما اعضای شورای از همین خود اعضایی که در حال گفت و گو هستند، باشند. یک دوره انتقالی تعریف شده براش در نظر بگیرن و در این ۲سال قانون اساسی جدید تنظیم بشه ، انتخابات صورت بگیره و بعدش انتخابات پارلمانی جدید صورت بگیره.که این گونه بود که خود «منصور هادی» ناچار شد که شخصا استعفا داد.
بعد از این حرکت بود که «جنبش انصارا..» اومد، بحث شورای ریاست جمهوری را به ریاست «ناصر علی محمد» پیشنهاد کردند و یا هر گزینه دیگری که ممکنه مطرح بشود..که البته با فشار های خارجی و دخالت های دیگران، اجازه اجرای همچین کاری ندادند و دخالت کردند.

مجری: شما دیدید، شبی که این ها مجلس را منحل کردند و شما میگوید مجلس را تعطیل کردند (واین یعنی اینکه ما مجلس رو قبول نداریم و این نوعی پاگذاشتن روی قانون است) در آن شب، در «صنعا» ودیگر شهرهای یمن، مراسم نورافشانی برگزار کردند، به نشانه شادی و پیروزی. اگر قرار بود مجلس و دیگر نهاد های قانونی مثل ریاست جمهوری، حفظ شود، آن شب را نباید به شادی وسرور سپری می کردند. در رسانه های «جنبش انصارا..» هم از این حرکت به عنوان انقلاب یاد شده. واضح است زمانی که برخلاف قانون اساسی قبلی، کرسی های جدیدی را به تعداد کرسی های قبلی اضافه می کنند؛ این به معنای آنست که، نهاد مقننه قبلی را قبول ندارند وبرای آن مشروعیتی قائل نیستند واین به معنی انقلاب است، ولی انقلاب احتیاط آمیز یا انقلاب محتاطانه؛ زیرا دراین انقلاب، اینطور نبود که پرچم را به دست بگیرند ودر پی حرکتی قهرآمیز، آن را بر بالای کاخ ریاست جمهوری نصب کنند. ولیکن درواقع آنچه در یمن صورت گرفته، ماهیتا همین است؛ یعنی اگرچه با تدریج جلو رفتند، ولی موفق به انحلال نهادهای اساسی چون نهاد ریاست جمهوری، نهاد نخست وزیری و مجلس شدند واین به معنای فروپاشی نظام سیاسی سابق یمن است. این به معنای انقلاب است؛ منتها، انقلاب احتیاط آمیز یعنی: کمتر بهانه به دست دشمن دادن.

میرآبیان: ما فروپاشی را در یمن ندیدیم و نظام سر جاش هست.
https://taghribnews.com/vdchkxnz623n6-d.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی