تاریخ انتشار۱۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۱
کد مطلب : 187033

«همدلی و همزبانی ملت و دولت؛ راهبردی کلیدی در تقویت اتحاد امت اسلامی»

«همدلی و همزبانی ملت و دولت؛ راهبردی کلیدی در تقویت اتحاد امت اسلامی»
نامگذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری به نام همدلی و همزبانی ملت و دولت و آثار بی بدیل تحقق این مهم در رشد و پیشرفت روز افزون نظام اسلامی، ما را برآن داشت تا با واکاوی  تأثیرات همدلی و انطباق  مطالبات سیاسی ملت بزرگ ایران و سیاست خارجی دولت یازدهم  در عرصه های بین المللی ،  لزوم حرکت دولت های اسلامی برای  تحقق مطالبات امت اسلامی را مورد تأکید قرار دهیم، به ویژه در فضای سیاسی معاصر که با مقولۀ بیداری اسلامی ملت ها مواجه هستیم و سرکوب ملت های آزاده از سوی برخی دولت های مرتجع عربی به ویژه تهاجم رژیم سعودی به ملت انقلابی یمن  را شاهد هستیم، از این رو گفت و گویی را با حجه الاسلام والمسلمین دکتر محمد حسین مختاری، استاد حوزه و دانشگاه و ریاست محترم پژوهشگاه مطالعات تقریبی ترتیب داده ایم که به مخاطبان محترم ارائه می گردد:
 
به نظر حضرتعالی نامگذاری سال 94به نام همدلی و همزبانی ملت و دولت؛ در بعد داخلی و بین المللی چه آثار و برکاتی را به همراه خواهد داشت؟
 
در ابتدای عرائضم باید اذعان کنم با حلول سال جدید ، بیانات مهم مقام معظم رهبری در پیام نوروزی، مهمترین نیازهای  جامعه برای حصول پیشرفت  در همۀ زمینه های اقتصادی،سیاسی،فرهنگی...مورد تأکید قرار گرفت ، و رهبر معظم انقلاب امسال نیز به مانند سال­های گذشته با طرح شعار جدید، ایدۀ « دولت و ملت،همدلی و هم زبانی» را به عنوان شعار سال 94 مورد اشاره خود قرار دادند، که در وهلۀ نخست بیانگر لزوم اعتماد و همکاری دو جانبه میان مردم و مسئولان نظام اسلامی است، که تحقق این مهم می تواند دور نمایی کامل از مقولۀ مردم سالاری دینی و ارتباط مستحکم میان دولت و ملت را به منصۀ ظهور رساند.
بدیهی است اهتمام مقام معظم رهبری به راهبرد همدلی و همزبانی میان ملت و دولت، باید به عنوان رویکرد کلیدی مسئولان نظام اسلامی در مواجهه با چالش ها و بحران های داخلی و بین المللی مورد توجه قرار گیرد، زیرا اهتمام به این مقوله علاوه بر آثار و برکات بی نظیر برای رشد و پیشرفت داخلی نظام اسلامی، در عرصه های بین المللی و منظقه ای نیز برکات فراوانی را به همراه خواهد داشت، که به فرمودۀ مقام معظم رهبری حصول این مهم، «مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ به عنوان مهم‌ترین معروفها[1]» را منجر خواهد شد.
 
 
شما ریشه های نرم افزاری و عقبۀ فکری این عنوان را  در انقلاب اسلامی و آموزه های دینی چگونه ارزیابی می فرمایید؟

بی شک آنچه که باید مورد توجه همگان قرار گیرد این است که گفتمان انقلاب اسلامی برآمده ازدکترین مردم محوری و ملت گرایی است که اوج این شاخصه را می توان در نقش آفرینی تمام عیار ملت در پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) جستجو نمود، هم چنین مشارکت بی نظیر مردم در وقایع مهم نظام اسلامی هم چون جنگ تحمیلی و نیز مشارکت حدأکثری سیاسی در صیانت از موجودیت نظام اسلامی و تحمل تحریم ها و مقاومت جانانه در برابر سیاست های خصمان که به عنوان مهمترین معروف ها است از جمله مسائلی است که اعتراف همۀ کشورهای اسلامی و دیگر جوامع بشری را به همراه داشته است.
حصول این ویژگی ارزشمند که حاکی از پیوند ناگسستنی میان ملت و دولت در طول حیات پربرکت نظام اسلامی است منبعث از آموزه های قرآن و سنت است، که نمونۀ کامل رعایت حقوق ملت و دولت را می توان در سیرۀ علوی مشاهده نمود ، آنچنان که  امیرمومنان حضرت علی (ع) فرمود: «وقتی رعیت(ملت) حق والی (دولت) را بپردازد و والی حق مردم را پاس دارد. حق قدرتمند خواهد شد ، راه دین استوار خواهد گردید ،نشانه های عدالت برافراشته خواهد شد و کارها به سامان و گامهاروبراه خواهد بود و بدین گونه است که زمانه خوب می شود و امید تداوم دولت می رود و آزمندی دشمنان به یاس تبدیل می گردد[2]» .
لذا عقبۀ فکری این شعار دارای مصادیق فراوان و متعددی است که لزوم واکاوی این مسأله از سوی نخبگان فرهنگی جامعه را، برای استخراج مفاهیم بی نظیر آن از متن معارف اسلامی دو چندان می کند.
 
در سال های اخیر و پس از آغاز بیداری اسلامی ، مفاهیمی از قبیل لزوم ملت گرایی در دولت ها و احترام به آرمان ها ی امت اسلامی در محافل و مجامع مختلف مطرح شده است،  جنابعالی دور نمای تحقق این مسأله را در برخی کشورهای اسلامی به ویژه رژیم های عربی چگونه ارزیابی می کنید؟  
 
باید به این واقعیت تلخ اعتراف نمود که بسیاری از دولت های مدعی دموکراسی و حتی برخی دولت های به اصطلاح اسلام گرا در منطقه با نفی اراده مردمی و سرکوب مشارکت سیاسی مردم در تعیین حق سرنوشت خود، در عمل به ابزاری برای زیاده خواهی های آمریکا ودیگر قدرت های استکباری تبدیل شده اند، که حملۀ اخیر عربستان، قطر، امارات، و ......به یمن در نوع خود نشان دهندۀ دهن کجی به ملت های مسلمان و بی اعتنایی به خواست و ارادۀ مردم در این کشورها و عدم مبارزه با دشمن واقعی یعنی اسرائیل است، و نشان می دهد که این دولت های به ظاهر اسلامی در مسیر مقابلۀ با ملت های آزادی خواه و در سیکل نادرست شیعه هراسی و ایران هراسی گام برداشتند ،که این نوع سیاست های خصمانه علیه انقلاب اسلامی و جریان مقاومت، تنها در راستای تقویت سیطرۀ آمریکا بر خاورمیانه و موجبات تداوم حیات ننگین رژیم اشغالگر قدس را فراهم خواهد نمود.
گرچه دولت های حامی تروریست های تکفیری که با پشتوانه های آمریکایی بر اریکۀ قدرت تکیه زدند، در واقع آنها با پشت نمودن به مطالبات ملت خود به جای تفاهم با ملت خود، با آمریکا به تفاهم رسیده اند تا زمینۀ ژاندارم شدن و بعضاً امپراطوری سابق خود را احیاء نمایند، در حالی که واقعیات جوامع اسلامی غیر از این سراب جریانات حامی آمریکا را در خاورمیانه حکایت می کند، و این خواب پریشان رژیم های مرتجع عربی  دیگر نظام های استبدادی مورد حمایت آمریکا، جز تعبیر تحقق ملی گرایی واقعی در یمن، بحرین،  و پیروزی ملت و دولت سوریه و عراق  و دیگر کشورهای آزادی خواه  در منطقه بر  جریان برانداز غربی عربی عبری ،  تعبیر دیگری نخواهد داشت.
 لذا رویکرد کلیدی مقام معظم رهبری در ترسیم راهبرد همدلی و هم زبانی میان ملت و دولت را باید به عنوان الگوی ارزشمند برای دیگر کشورهای اسلامی نیز برشمرد، ملت هایی که سالیان طولانی است  با دولت های  استبدادی مواجه اند ، برخی دولت های به ظاهر اسلامی که برخلاف میل و خواستۀ ملت های مسلمان تنها در راستای افزایش تروریسم و کشتار مردم در سوریه و عراق، بحرین و یمن... خوش خدمتی به اربابان آمریکایی خود  را به اوج رساندند.
 
به نظر شما عدم تناسب میان مطالبات و خواسته های  امت اسلامی و دولت های به ظاهر اسلام گرا ، منطقه را دچار چه پیامدها و بحران هایی خواهد نمود؟
 
در وهلۀ نخست باید گفت برخلاف سیاست های کلی نظام اسلامی در عرصه های بین المللی که به بیان مقام معظم رهبری در  «مسئله‌ی اتّحاد اسلامی، مسئله‌ی کمک به ملّتهای مستضعف، گسترش نفوذ معنوی اسلام در منطقه[3]» که مورد توجه دولتمردان نظام اسلامی است، لیکن برخی دولت های به ظاهر اسلام گرا با عدم انطباق سیاست های خود با آرمان ها و مطالبات امت اسلامی ، چالش های فراوانی را در جهان اسلام موجب شده اند، به نحوی­که برخی دولت های مدعی اسلام گرایی به حیات خلوت آمریکا تبدیل شده اند، وگروه های تروریستی تکفیری به صورت کاملاً تشکیلاتی و سازمان دهی شده،  خاک کشورهای اسلامی را برای تجاوز به مردم مظلوم عراق ، سوریه ، یمن و بحرین...به تسخیر خود در آورده اند، که این امر در سایۀ عدم پیوند و تناسب میان مطالبات ملت های مسلمان و سیاست های برخی دولت های به ظاهر اسلامی حاصل شده است. لذا پرسش اساسی این است که آیا اعتقادات و آرمان های ملت های مسلمان در آن کشورها و جهان اسلام این گونه اقدامات خصمانه را بر می تابد؟
در پاسخ می توان اینچنین گفت که اسلام گرایی ظاهری برخی دولت های منطقه به هیچ عنوان مرتبط با هویت واقعی ملت های مسلمان این کشورها نیست،  لذا عدم تناسب میان ارادۀ ملت های مسلمان و برخی دولت های به اصطلاح اسلامی را باید به عنوان حلقّۀ مفقودۀ واپس گرایی در جهان اسلام بر شمرد که با چراغ سبز این دولت ها به اسرائیل، حمایت فراگیر ازتروریست های تکفیری، دامن زدن به فرقه گرایی و گسترش اختلاف افکنی از طریق راهبرد  ایران هراسی و شیعه هراسی همراه شده است .
این چالش اساسی در میان برخی از دولت های مدعی اسلام گرایی در حالی است که هویت ملت های مسلمان، بر مدار استکبار ستیز ی و ضدیت کامل با رژیم صهیونیستی استوار گردیده است که بیداری اسلامی را می توان به عنوان تجلی هویت واقعی ملت های مسلمان دانست، در حالی که ماهیت برخی دولت های به ظاهر اسلامی در خوش رقصی برای آمریکا واسرائیل منحصر شده است که تهاجم همه جانبه علیه انقلاب اسلامی و جبهۀ مقاومت ضد اسرائیلی مویّد این مدعاست.
 
به نظرحضرتعالی رسالت و مسئولیت متولیان فرهنگی نظام اسلامی و دستگاه دیپلماسی کشور  در عرصه های بین المللی در صدور مفاهیمی از قبیل  شعار همدلی میان ملتها و دولت ها، به دیگر جوامع اسلامی بر چه محورهایی استوار است؟
 
بدیهی است رسالت نظام اسلامی  و نقش همدلی و هم زبانی دولت و ملت ایران در مقولۀ نظام سازی و تیین تئوریک برای مقابلۀ  ملت ها با استکبار و ایادی آنها درخاورمیانه غیر قابل انکار است، زیرا کارآمدی روز افزون پیوند ملت و دولت درنظام اسلامی توطئه های قدرت های استکباری را در تضعیف انقلاب اسلامی خنثی خواهد نمود ، هم چنین وجود این ویژگی بارز درنظام اسلامی نشان دهندۀ این نکتۀ اساسی است که باید مرزهای کشورهای اسلامی را در مقوله های عقیدتی و فکری و ارتباطات میان فرهنگی و میان دینی  برداشت، هم چنان که در عمل نیز مبانی اعتقادی ملت های مسلمان  با یکدیگر کاملا منطبق است ، لیکن مقولۀ همدلی و هم زبانی روزافزون ملت ودولت در کشور این مسأله را در عرصه های بین المللی تسهیل خواهد نمود .
لذا انقلاب اسلامی ایران به عنوان تراز جامع پیوند میان ملت و دولت در جهان اسلام و دیگر جوامع بشری، می تواند نقش خود را در تقویت وحدت ملت های مسلمان به منصۀ ظهور رساند و ماهیت واقعی دولت های به ظاهر اسلام گرا(استبدادی و دیکتاتوری) را افشا نمایند، که ملی گرایی واقعی در یمن و بحرین را می توان نمونه ای از صدور انقلاب اسلامی در ضدیت و خروش مردم علیه رژیم های دیکتاتوری وابسته به امریکا ودولت هتی مرتجع عربی دانست.
 
ضمن تشکر از شما ، در پایان اگر نکته خاصی وجود دارد که آن را بیان نکرده اید بفرمائید .
 
در خاتمه باید این نکتۀ کلیدی را یادآور گردم که  نظام اسلامی نماد کامل مردم سالاری دینی و دارای پیوند عمیق میان ملت و دولت است که در نوع خود همۀ اقوام و آحاد مختلف مردم را در زیر چتر همدلی و هم زبانی ملت و دولت گرد هم آورده است،  و امنیت و آرامش بی نظیر را در کشور حاکم کرده است، که نقش کلیدی مقام معظم رهبری در اتخاذ رویکرد مردم گرایی و محوریت مطالبات ملت در تحقق این مسأله غیر قابل انکار است. لذا ضرورت پاسداشت از این نعمت الهی که برآمده از مجاهدت های معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و خون های پاک شهدا است ،تکلیف و مسئولیت همۀ خدمتگزاران به این نظام را در صیانت از بزرگترین معروف یعنی حفظ نظام اسلامی صد چندان می کند. امید است همۀ دولتمردان اجرایی کشور با تبعیت از منویات مقام معظم رهبری ، اقتدار و عزت نظام اسلامی را در عرصه های بین المللی ارتقاء بخشند.
 
 
 
 
 
[1] بیانات در حرم مطهر رضوی1/1/94
[2] نهج البلاغه ، نامه 216 .
[3] بیانات در حرم مطهر رضوی1/1/94
 
 
https://taghribnews.com/vdcjtaevtuqeoyz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی