در این مقاله به سه محور "توجه به وضعیت مسلمانان " ، "تأکید بر مشترکات" ،"بررسی علمی اختلافات" به همراه آسیب های آن پرداخته شده است.
آسيب شناسي راهکارهاي تقريب مذاهب و وحدت اسلامي
به قلم:بهنام دارابي،دانشجوي کارشناسي ارشد فقه مقارن و حقوق جزاي اسلام
پایگاه اطلاع رسانی معاونت پژوهشی دانشگاه ادیان و مذاهب , 21 مرداد 1391 ساعت 10:37
در این مقاله به سه محور "توجه به وضعیت مسلمانان " ، "تأکید بر مشترکات" ،"بررسی علمی اختلافات" به همراه آسیب های آن پرداخته شده است.
چکیده:
در این مقاله با توجه به آراء و اقدامات مصلحین جهان اسلام و پیشگامان تقریب مذاهب و وحدت اسلامی کوشش شده است راهکارهای موجود در مورد مسئله را گزارش کرده و به آسیب ها و آفات احتمالی هریک بپردازد. راهکارهای موجود حول سه نقطه وضعیت مسلمانان، مشترکات و اختلافات به وجود آمده اند.
آسیب شناسی راهکارهای تقریب مذاهب و وحدت اسلامی
مقدمه:
ضرورت وحدت و پرهیز از اختلاف برای اعتلای امّت ها، بر هیچ کس پوشیده نیست. سعادت و شقاوت ملت ها در گرو وحدت یا تفرقه آنان است و همواره در طول تاریخ آن ملتی سعادتمند بوده است که با هم برادر باشند و هرگاه به سوی جدایی حرکت کرده اند به همان اندازه از سعادت فاصله گرفته اند.
قرآن کریم به عنوان برنامه سعادت بشری از این مهم پرده برمی دارد و جای جای، چه گاهی در طول داستان امّت های گذشته، و چه گاهی به صورت امر و نهی، مسلمانان را از تفرقه باز می دارد و به سوی وحدت راه می نمایاند. الفت و برادری را نعمت و جدایی و تفرقه را عذاب می داند.(۱) و گاه اهمیّت آن را با توحید می سنجد. هارون در جواب موسی که از سکوتش در برابر گوساله پرستی بنی اسرائیل شکایت می کند پاسخ می دهد: (...ای فرزند مادرم ریش و سر مرا مگیر؛ من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی، و سفارش مرا به کار نبستی)(۲)
این همه تأکید اسلام و اهمیّت مسئله موجب شده است از صدر اسلام همواره ائمه اهل بیت (ع) و عالمان و خیر خواهان جهان اسلام به این امر بیندیشند و در صدد حلّ این مشکل برآیند و به روشنگری بپردازند.اما به طور ویژه و خاص اهمیّت این مسئله زمانی آشکار شد که مسلمین، عزّت، عظمت و تمدن بزرگ خود را از دست داده بودند و دست استعمار و استبداد گلوی آنان را می فشرد، پس از سال ها غفلت از میان آنان مصلحینی ظهور کردند که می دانستند این ذلّت از کجاست و در صدد بیداری اسلامی برآمدند.
از سید جمال الدین گرفته که او را پیشگام وحدت اسلامی در عصر جدید خوانده اند (۳) تا شاگردان شاگردش، شیخ محمد عبده در مصر که به کمک علامه شیخ محمد تقی قمی، دارالتقریب مصر را با این هدف تأسیس کردند و در صدد «تقریب مذاهب» برآمدند (۴) و این حرکتی است که رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) و یارانش لحظه ای از آن درنگ نکردند.
اما پیش از ورود به بحث لازم می دانم مهم ترین نکته در مورد مسئله را از قرآن و نهج البلاغه از زبان عالم جلیل القدر آیت الله جوادی آملی نقل کنم:
اصول پیوند به دست کسی است که این دلها را آفرید. خدای سبحان به نبیّ اکرم فرمود: (لَو أنفَقتَ مَا فِی الأرضِ جَمیعاً مَّا ألّفتَ بَینَ قلُوبِهِم وَ لَکَنَّ اللهَ ألّفَ بَینَهُم)(۵) ، تو اگر بخواهی همه ذخایر زمین را توزیع کنی تا مردم را متحد کنی، تازه اول اختلاف آنهاست. خداست که «الف بین قلوبهم». هرگز ماده، آن توان را ندارد که دلها را به هم مرتبط کند... امیرالمؤمنین علی (ع) به ابوموسی فرمود:...«فانما أنتم اخوان فی دین الله ما فرّق بینکم إلاّ خبث سرائر و سوء الضّمائر»؛(۶) برای این که بفهمید عامل اختلاف چیست، درون خود را بشکافید تا بیابید که بد طینتی عامل اختلاف است. مقام خواهی و سوء ضمیر عامل اختلاف است... اگر آدم خوبی باشید، یکی می شوید.(۷)
با یک نگاه دقیق در اقدامات مصلحین می توان دریافت که با تاکید بر سه نقطه وضعیت مسلمانان، مشترکات آنها و اختلافات، سه راهکار در مورد تقریب مذاهب و وحدت مطرح شده است. لازم به ذکر است این مقاله ناظر به تئوری های تقریب و وحدت نیست و فقط با مشاهده به گزارش عملکردهای موجود می پردازد و سعی داردبا معرفی و گزارشی از راهکارهای موجود به شناسایی هریک و آسیب های احتمالی آنها بپردازد.
راهکار اول، توجه به وضعیّت مسلمانان
در این روش با توجه به وضعیت مسلمانان و جهان اسلام، منابع آنها، جغرافیای استراتژیک، جمعیّت مسلمانان، داشته های آنها را گوشزد می کند و جایگاه کنونی را می نمایاند و اینکه مسلمین باید در کجا قرار می گرفتند و امروز کجایند و چه عواملی باعث آن شده است.
اما نقطه توجه در این روش که یکی از عوامل اصلی این وضعیت مسلمانان است، تهدید و خصم مشترک می باشد و بسیج نیروها در مقابل آن، مورد نظر است. این مسئله، مسئله ای عقلانی است که اگر با هم باشید پیروزید و اگر نه مغلوب.
قرآن کریم در سه آیه ۱۵۲ آل عمران و ۴۳ و ۴۶ انفال، فشل و نزاع را با هم آورده و در آیه ۴۶ سوره مبارکه انفال صراحتاً فشل را نتیجه نزاع می داند و از آن نهی میکند: ( و أطیعُوا اللهَ و رَسُوله و لاَ تنازَعُوا فَتفشلُوا و تذهَبَ ریحُکُم...؛ وفرمان خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع نکنید، که سست می شوید و قدرت شما از میان برود)(۸)
آیه می فرماید از پراکندگی و نزاع بپرهیزید زیرا کشمکش، نزاع و اختلاف در برابر دشمن نخستین اثرش سستی و ناتوانی و ضعف در مبارزه است و نتیجه این سستی و فتور از میان رفتن قدرت و قوت و هیبت شماست.(۹)
چنانچه گذشت بنابر نص قرآن کریم ناچار تنازع و اختلاف در امور، باعث فشل و سستی می شود و در نتیجه، قدرت و عظمت مسلمین از دست می رود و خداوند از این کار نهی می نماید.
امیرالمؤمنین علی (ع) نیز خطاب به کوفیان می فرماید:
( دژ محکم الهی را درهم شکستید، در حالی که خداوند بر این امّت بر«وحدت و برادری» منّت گذارده بود که در سایه آن زندگی کنند... بدانید که پس از هجرت دوباره چون اعراب بادیه نشین شده اید و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبدیل گشته اید،... گویا می خواهید اسلام را واژگون و پرده حرمتش را پاره کنید و پیمانی را که خدا برای حفظ حرمت مسلمین در زمین و عامل امنیت و آرامش مردم قرار داد بشکنید؟ همانا اگر شما به غیر اسلام پناه ببرید کافران با شما نبرد خواهند کرد. آنگاه نه جبرئیل و نه میکائیل، نه مهاجر و نه انصار وجود ندارند که شما را یاری دهند.) (۱۰)
ناگفته نماند که دشمنان اسلام نیز هیچ گاه از این مسئله، چه در صدر اسلام و چه هم اکنون غافل نبوده و همواره حتی تا امروز با توسل به همین سیاست به استعمار مسلمین پرداخته اند و به جرأت می توان یکی از رموز موفقیّت استعمارگران را در همین مسئله دانست و حتی ادعا کرد آنجا که شکست خورده اند از ناحیه وحدت مسلمین بوده است.
شاهد مثال این راهکار وحدت مسلمین را به طور شاخص می توان در مثال های زیر یافت:
جنبش اصلاحی سید جمال الدین اسدآبادی:سید جمال الدین اسدآبادی (۱۲۵۴-۱۳۱۴ هـ.ق) که به قول شهید مطهری اولین کسی بود که ندای اتحاد اسلام در برابر غرب را بلند کرد. از مصلحینی بود که سراسر زندگی خویش را به مبارزه با استبداد و استعمار غرب به خصوص انگلستان پرداخت. سید با مسافرت به سراسر جهان اسلام و غرب نه تنها به خوبی خطر اصلی مسلمانان را شناخت بلکه در برابر آن به مبارزه و روشنگری پرداخت و اتحاد مسلمین در برابر غرب را لازم می دانست.(۱۱)
استاد شهید مطهری در این مورد می نویسد: یکی از هدف های سید جمال، اتحاد اسلامی بود؛ یعنی می خواست با این تفرقه هایی که استبداد در طول چهارده قرن و استعمار در طول سه، چهار قرن اخیر به وجود آورده است، چه تفرقه های به صورت مذهبی و چه تفرقه های به صورت ملی و چه به صورت های دیگر مبارزه کند.
و نیز می نویسد: سید به مسلمانان هشدار می داد که روح صلیبی همچنان در غرب مسیحی بلاخص انگلستان، زنده و شعله ور است.(۱۲)
جنبش انقلابی امام موسی صدر در لبنان:امام موسی صدر نیز از این روش در لبنان بهره برد. ایشان با توجه به اشغال فلسطین و جنوب لبنان توسط اسرائیل، نه تنها مسلمانان که مسیحیان و یهودیان لبنان را نیز در برابر اسرائیل که تهدید مشترک آنها بود متحد نمود و موجب پیشرفت لبنان به خصوص شیعیان آن، گردید. ایشان بسیج نیروهای مشترک را یکی از عوامل وحدت می دانست و خود نیز در همین راستا اقدام می نمود.(۱۳)
انقلاب اسلامی ایران:انقلاب اسلامی ایران یکی دیگر از موارد استفاده از این روش است و در پیروزی آن شیعه و سنی دوشادوش هم علیه خصم مشترک که حکومتی خودکامه و دست نشانده استعمار بود ایستادند و در کنار هم به رهبری امام راحل به موفقیت دست یافتند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی اسلامی ایران همواره در تمام دوران مبارزه و پس از آن در سخنان خود درباره وحدت مسلمین، به لزوم هشیاری و وحدت در برابرخطر استعمار غرب و اسرائیل تأکید نموده، خواستار کوشش مسلمانان برای نجات فلسطین و خود شده اند که برای نمونه چند مورد ذکر می شود:
(مسلمین به حکم اسلام باید ید واحد باشند که بتوانند دست اجانب و مستعمرین را از دخالت در کشور خود قطع کنند).(۱۴)
(من همواره مصراً خواسته ام که مسلمانان سراسر جهان متحد شوند بر ضد دشمنانشان از جمله اسرائیل مبارزه کنند).(۱۵)
(اگر چنانچه (مسلمین) متحد شوند، هیچ یک از ابرقدرتها قدرت این که به آنها تجاوز کنند ندارد).(۱۶)
نقد و آسیب شناسی راهکار اول:
این روش با پایگاه عقلانی آن توانسته در بسیاری از موارد که جامعه با خطر هجوم دشمن مواجه شده است کارساز باشد و تأثیر به سزایی در جنبش های اصلاحی و انقلاب های این عصر داشته است که نمونه های آن گذشت.
اما چند آسیب مهم این راهکار و وحدت حاصل از آن را تهدید می کند. اولین آسیب عدم توجه و فراموشی این نکته است که اخوتی که صرف دشمن مشترک ایجاد کند اخوت فی الله نیست و نفس اتحاد به خاطر ترس از دشمن مشترک، هدفی والا نمی باشد.علامه شهید مطهری با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع) به این مطلب اشاره می کند:
امام صادق (ع) فرمود: إحذر أن تؤاخی مَن ارادک لطمعٍ أو خوفٍ... بترس از کسی که با تو برادری و دوستی می کند ولی به خاطر یک طمع یا خوف و ترسی که در بین هست. گاهی عامل خوف سبب دوستیها می شود و افراد را به خاطر یک دشمن مشترک با یکدیگر جمع می کند.(۱۷)
بله خطر و تهدید، هر انسانی را به دفاع از خود در برابر خصم وادار می کند و این وحدتی که بسیج نیروها برای یک آرمان والا، که دفاع از خود و پیشرفت جامعه است، ایجاد می کند ارزشمند و مانا است.
امام موسی صدر می نویسد: این راه (کوشش های مشترک) در شرایط استثنایی مانند شرایط ما در لبنان مناسبتر است و سریع تر به نتیجه خواهد رسید. این راه همان بسیج نیروهای مشترک در جهت تحقق هدف های گوناگون است، راهی است که خود به خود یک دستاورد وحدت جویانه به حساب می آید. کوشش مشترک برای تلاقی دو عامل و دو همرزم در یک میدان که در نتیجه آن، حسن اعتماد گسترش می یابد و دل ها به آرامش می رسد و یکی از مظاهر وحدت عقیده و عواطف، خود را نشان میدهد.(۱۸)
ولی وحدتی که صرف ترس ازدشمن مشترک، ایجاد کند نه تنها ناپایدار است بلکه چه بسا پس از جنگ، افرادی که زیر یک بیرق بوده اند به دشمن هم تبدیل شوند.
اما آنچه که باعث شد جنبش ها و قیام های مردمی قرون اخیر ادامه پیدا نکند و آسیب دیگر این راهکار می باشد این است که توسل به این روش زمانی اثر گذار است که خصم، آشکار باشد و ما می بینیم در دوره ای از تاریخ، ملت ها علیه استعمارگران قیام کردند و انقلاب ها شکل گرفت چرا که سیاست استعمار کهنه، چپاول و غارت آشکار ملت ها بود. اما استعمار امروز، هجومی نیست که خطر آن آشکار باشد و چه بسا خود را در پس لباس زیبای حقوق بشر و آزادی پنهان کند و امروز این تبلیغات است که به جای سلاح به کار می رود.
اگر روزگاری بار سنگین انگلستان بر دوش مردم سنگینی می کرد و سید جمال و امثال او می توانستند ملت ها را به قیام تشویق کنند اما امروزه شیوه استعمار نو و امریکایی این نیست. امروز رئیس جمهور امریکا جایزه صلح نوبل می گیرد، در دانشگاه الازهر که قلب جهان تسنن است خود را مسلمان زاده می خواند، از گذشته ها پوزش می طلبد و خواهان رابطه بیشتربا مسلمانان است.(۱۹) این گونه است که جز کسانی که اهل بصیرت باشند نمی توانند خطر این دشمن را درک کنند و وظیفه مصلحان امروز سنگین تر از گذشته است چرا که قبل از دعوت به وحدت و بسیج نیروها، باید به اثبات این دشمنی و خطر بپردازند. در همین راستا آیت الله عمید زنجانی در سومین کنفرانس وحدت، اولین نقش عملی انقلاب اسلامی در روند وحدت اسلامی را ملموستر کردن خطر دشمن و دومین بخش آن را معرفی دشمنان می داند.(۲۰)
راهکار دوم، تأکید بر مشترکات
این راهکار، به مشترکات فرق اسلامی توجه دارد و روی آن تاکید می کند. اصولاً توسل به مشترکات اولین قدم هر نوع رابطه اجتماعی است. قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (ص) در مورد برخورد با اهل کتاب می فرماید:
( قل یَا أهلَ الکتابِ تعالَوا إلَی کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم ألاّ نَعبُدَ إلاّ اللهَ و لاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئاً ولاَ یَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً أربَاباً مِّن دُونِ اللهِ...؛ بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را- غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد )(۲۱)
(... و قُولُوا ءَامَنّا بِالّذِی أُنزِلَ إِلَینَا وَ أُنزِلَ إلَیکُم وَ إلَهُنَا وَ إلَهُکُم وَاحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ...؛ بگویید ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آورده ایم، و معبود ما و شما یکی است و ما در برابر او تسلیم هستیم)(۲۲)
بنابراین توسل و توجه به نکات مشترک نه تنها عقلانی است، دستور خداوند و سیره معصومین نیز بوده است. چنانچه گذشت آیه ۶۴ سوره مبارکه آل عمران و آیه ۴۶ سوره مبارکه عنکبوت، در برابر اهل کتاب است. پس هنگامی که بین مسلمین و اهل کتاب مشترکاتی که قرآن می فرماید موجود است و اثر بخش، مشترکات فرق مسلمان به مراتب بیشتر و اثر گذارتر می باشد.
مصلحان مسلمان نیز نسبت به این امر بی توجه نبوده و همواره بر آن تاکید داشته اند.
از نظر علامه شهید مطهری تنها راه وحدت توسل به این مشترکات است، ایشان می نویسد :
فقط سه چیز است که می تواند مسلمین را به هم مربوط کند و ملاک وحدت آنهاست. قرآن، رسول اکرم و سیره و تاریخ آن حضرت، کعبه و حج. (۲۳)
و در جای دیگر می فرماید:
جهات اختلاف فرق و مذاهب آنقدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامی بشود و جهات اشتراک آنها آنقدر زیاد و نیرومند است که می تواند آنها را به هم بپیوندد.(۲۴)
اما مشترکات اسلامی و مسلمانان کدامند؟
استاد شهید مطهری مشترکات مسلمین را با عنوان ملاک ها و معیارهای وحدت اسلامی به شرح ذیل عنوان می کند:
الف) اعتقاد به خدا که البته مشترک است با سایر ادیان
ب) قرآن به عنوان کتاب آسمانی و عزیزترین کتابها
ج) سیره و سنت رسول اکرم و احادیث نبوی
د) حج، کعبه، مراسم حج که این فلسفه در آن منظور است
هـ) تاریخ مشترک و به هم آمیخته که فی المثل بخاری و ابو حنیفه و غزالی و جوهری ایرانی، مورد احترام مذهبی شمال افریقا هستند.
ز) به طور کلی یک فرهنگ هزار ساله مشترک و روحیه مشترک و تربیت مشترک.(۲۵)
آیت الله تسخیری دیبر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب، محورهای وحدت را به شرح زیر می دانند:
۱.قرآن کریم
۲.سنت شریف نبوی
۳.مرجعیت تفسیری ائمه اهل بیت (ع) درباره قرآن و سنت.(۲۶)
مشترکات مسلمانان را به دو قسمت می توان تقسیم کرد؛ اولاً ضروریات دین که ممیز مسلمان از غیر مسلمان است. اعتقاد به اصول دین (توحید، معاد و نبوت) اساسی ترین مشترکات مسلمانان است و فرد به محض اقرار به این سه اصل، مسلمان است و در فقه اسلام، حقوق و تکالیفی بر این عنوان بار می شود. عنوان مسلمان که به افراد اطلاق می شود خود دومین مشترکات است و جامعه مسلمین را از غیر، جدا می کند و دایره اسلام او را در برمی گیرد.
پس از اصول دین نوبت به سایر مشترکات می رسد: حج، قبله و مناسک مشترک، قرآن، اعمال مشترک مانند نماز، روزه، زکات و سایر احکام فقهی مورد اتفاق، محبت و مرجعیت علمی اهل بیت، هزار و چهارصد سال تاریخ، تمدن و فرهنگ مشترک و صدها وابستگی دیگر که مسلمانان را اعضای یک خانواده گردانده است و آشنایی و شناخت آنها موجب علقه و نزدیکی مسلمانان به یک دیگر می باشد.
نقد و بررسی راهکار دوم و آسیب های احتمالی :
اولین فایده این روش، یعنی تاکید بر مشترکات و مخصوصاً اصول دین، تعریف دین اسلام و عنوان مسلمان است که جلوی تکفیرها و خون مباح دانستن ها را می گیرد.
در این جا لازم است چند نمونه نظر علمای مذاهب اسلامی در مورد اسلام و کفر آورده شود:
شهید ثانی از فقهای شیعه در شرح لمعه شهید اول در تعریف کافر می نویسد: الکافرُ و ضابطه من أنکر الإلهیة أو الرّسالة أو بعض ما علم ثبوته من الدین ضرورةً.(۲۷)
ملا علی قاری در شرح فقه الاکبر از ابوحنیفه نقل کرده که گفته است: لا نکفّر أحداً من اهل القبلة.
و فخرالدین رازی در تلخیص المحصل می نویسد: الکفر عبارة عن إنکار ما علم بالضرورة مجیء الرسول به، فعلی هذا لا یکفّر أحد من اهل القبلة.(۲۸)
با توجه به همین یک نکته اساسی که تعریف اسلام و کفر باشد ومتأسفانه گاهی فدای هوای نفس ها و غرض ورزی ها می شود می توان جان بسیاری از مسلمین را حفظ کرد که گذشته از تاریخ، امروزه نیز فدای تکفیر ها می شوند. در آن صورت هر روزه شاهد بمب گذاری ها، عملیات انتحاری و کشتار مسلمین با نام اسلام و ندای الله اکبر نمی بودیم و چه هدفی مقدس تر از حفظ دماء مسلمین می توان یافت.
گذشته از این نکته که خود برای توجه به این راهکار کافی است سایر مشترکات نیز چه از نظر همکاری های اجتماعی و چه ایجاد الفت بین مسلمین بسیار حائز اهمیّت است.
با تمام فوایدی که این روش به دنبال داشته اما در عمل چند آسیب مهم آن را تهدید می کند. مهمترین آسیب آن، نادیده گرفتن و ناچیز شمردن اختلافات است. این نادیده گرفتن اولاً ما را از واقع گرایی دور می کند و باعث می شود این راهکار بین مردم جایگاهی نیابد و این شبهه را ایجاد کند که هدف تقریب از بین بردن مذهب آنان است چرا که خود به این اختلافات آگاهند و روز و شب با آن زندگی می کنند.
دومین آسیب، ترس از برخورد با موارد اختلاف است که بیشتر دامن دست اندر کاران تقریب را می گیرد. ممکن است از ترس به هم خوردن روابط، از پرسیدن سؤالاتی که در ذهنشان به وقوع می پیوندد و حتی از جواب سؤالات دیگران پرهیز کنند و می دانیم کوچکترین شبهه و نکته تاریک در ذهن اگر موجب ترس و فرار مسلمین نشود به فرموده امیرالمؤمنین (ع) باعث کینه و عداوت می شود(۲۹) و این خود آسیب سوم می باشد که تولید سوء ظن، کینه، دورویی و بی اعتمادی مسلمین نسبت به یکدیگر است و به گفته شهید مطهری: تهدیدی که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبی متوجه آنان است.(۳۰)
و این آسیب سوم، آسیب چهارمی در پی دارد که در اثر نیافتن جواب منطقی سؤالات، هر فرقه ای ریشه فرقه دیگر را بر آب می بیند و هرچند به زبان نیاورد آن فرقه را در دل گمراه می شمرد و خود را حق مطلق می داند.
راهکار سوم، بررسی علمی اختلافات
این راهکار بیان می کند، در مسئله تقریب مذاهب نباید منشأ تنش را نادیده گرفت بلکه برعکس باید مستقیماً با آن روبرو شد و معتقد است خود بررسی علمی این اختلافات می تواند عامل تقریب باشد چرا که اولاً منبع رجوع در موارد اختلاف مسلمانان یکی است و با یک زبان که زبان قرآن و رسول اکرم باشد سخن گفته می شود و ثانیاً منطق مستدلی در پس مذاهب اسلامی نهفته است که گفت و گوی علمی در موارد اختلاف را اثربخش می گرداند و ما شاهدیم که روزگاری بلاد اسلامی محل درس و مباحثات علمی علمای مذاهب بود و شاگردان هر مکتبی به خوبی با سایر مکاتب آشنا می شدند و از هم بسیار تأثیر می پذیرفتند.
این روش در صدد است تا شناختی واقعی، مبتنی بر بحث و بررسی های عقلانی و ادلّه علمی و منطقی به دست دهد تا مسلمانان در سایه آن، سوء ظن ها را از بین ببرند و تابع تفکر وعلم و برهان منطقی گردند، به هم نزدیک شده و از تفرقه بپرهیزند و قطعاً بنایی که بر پایه استوارعلم و تفکر برپا شود بنایی نیست که کسی را یارای صدمه زدن به آن باشد. قرآن کریم به انسان ها می فرماید یکدیگر را بشناسند(۳۱) و بر گفت و گوی علمی و حق جویی بسیار تأکید دارد:
(...فَبَشِّر عِبَادِ \\ الّذینَ یَستمِعُونَ القَولَ فَیَتبِعُونَ أحسَنَهُ ...؛ پس بندگان مرا بشارت ده \\ همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند )(۳۲)
صاحب تفسیر نمونه ذیل این آیه می نویسد:
این آیه که به صورت یک شعار اسلامی در آمده، آزاد اندیشی مسلمانان و انتخابگری آنها در مسائل گوناگون را به خوبی نشان می دهد. بسیاری از مذاهب، پیروان خود را از مطالعه و بررسی سخنان دیگران نهی می کنند؛ چرا که به دلیل ضعف منطق خویش، از این می ترسند که منطق دیگران برتری پیدا کند و پیروانشان را از دستشان بگیرد؛ اما به طوری که در آیه خواندیم، اسلام بندگان راستین خداوند را کسانی معرفی کرده که اهل تحقیق اند.(۳۳)
و نیز لازم است مسلمانان گرد هم آمده، هر یک نظر خود را شفاف و روشن همراه با ادلّه و برهان خود بیان کند، دیگران نیز بدون تعصب سخنان او را شنیده و با محک عقل و منطق بسنجند و در فضای علمی در مورد آن، تفکر و گفت و گو کنند و آنچه را که حق می یابند بیان نمایند.
استاد علامه جعفری با اشاره به آیه ۱۷۴ سوره مبارکه نساء می فرماید: برهان و نور همیشه رو به سوی الفت و وحدت دارد نه رو به تخالف.(۳۴)
و به گفته علامه شهید مطهری:
طرفداری از تز «اتحاد اسلامی» ایجاب نمی کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود. آنچه نباید صورت گیرد کارهایی است که احساسات و تعصبات و کینه های مخالف را بر می انگیزد، اما بحث علمی سروکارش با عقل و منطق است نه عواطف و احساسات.
... خوشبختانه در عصر ما محققان بسیاری در شیعه پیدا شده اند که از همین روش پسندیده پیروی می کنند. در رأس همه آنها علامه جلیل آیت الله سید شرف الدین عاملی و علامه کبیر آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و علامه بزرگوار آیت الله شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب شریف الغدیر را باید نام برد.(۳۵)
با توجه به سخن استاد مطهری می توان کتاب شریف الغدیر ومؤلف آن علامه امینی را نمونه اعلای این روش دانست.
علامه شیخ عبدالحسین امینی (۱۲۸۱-۱۳۴۹ هـ.ش) با تلاش فراوان به نگارش کتاب الغدیر دست زد و در آن به مسئله خلافت حضرت علی (ع) و نقل نص های راجع به غدیر خم و سایر متون که از طرق غیر شیعه و علمای اهل سنت رسیده پرداخت و به بسیاری از شبهات پیرامون تشیع پاسخ گفت.(۳۶)
در ظاهر امر به نظر می رسد که پرداختن به قدیمی ترین و مهم ترین اختلاف مسلمانان مانع وحدت مسلمین باشد و همین شبهات بود که باعث شد علاوه بر خود علامه امینی، شهید مطهری در مقاله ای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» به پاسخ این شبهه بپردازد و جایگاه این اثر را در وحدت مسلمین بیان کند:
...نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی از این نظر است که اولاً منطق مستدل شیعه را روشن می کند و ثابت می کند که گرایش در حدود صد میلیون مسلمان به تشیع - بر خلاف تبلیغات زهراگین عده ای- مولود جریان های سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است.
ثانیاً ثابت می کند پاره ای اتهامات به شیعه – که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است – از قبیل اینکه شیعه غیر مسلمان را بر مسلمان غیر شیعه ترجیح می دهد و از شکست مسلمانان غیر شیعه از غیر مسلمانان شادمان می گردد، و از قبیل اینکه شیعه به جای حج به زیارت ائمه می رود، یا در نماز چنین می کند و در ازدواج موقت چنان، به کلی بی اساس و دروغ است....(۳۷)
اختلافات:
در این جا لازم است پیش از ورود به بحث، به بررسی نفس اختلاف و اختلافات موجود میان مسلمانان پرداخت؛
گذشته از اختلافات طبیعی بشر مانند نژاد، زبان، رنگ و... اختلاف در اندیشه و عقیده، از نظر آموزه های اسلام به دو بخش تقسیم می شود؛ یکی رحمت و دیگری گمراهی و ستمگری. در قرآن کریم اختلافی که پس از آمدن بینه، برهان و علم به حق باشد مذموم و موجب عذاب الهی است:
( وَ لَا تَکُونُوا کَالذَینَ تَفَرَّقُوا وَ اختَلَفُوا مِن بَعدِ مَا جَاءَهمُ البیّناتُ وَ اولَئِکَ لَهُم عَذابٌ عَظیمٌ؛ و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ (آن هم) پس از آنکه نشانه های روشن (پروردگار) به آنان رسید. و آنها عذاب عظیمی دارند)(۳۸)
این نوع اختلاف مذموم است چرا که پس از روشن شدن حق، نپذیرفتن آن قطعاً از سر هوای نفس و سرکشی و تعصب می باشد. اما در مسیر روشن شدن حقیقت این اختلاف علمی نه تنها مذموم نیست، بلکه رحمت می باشد و موجب پویایی و عمق علوم مسلمانان می شود.
اختلافات اصلی مسلمانان به سه زمینه مربوط می شود؛ فقه، کلام و تاریخ.
فقه: فقه، علم به احکام شرعی فرعی از راه ادله تفصیلی آن است و گاهی به خود احکام شرعی فرعی نیز اطلاق می شود. (۳۹)
منظور از ادله تفصیلی، منابع فقه می باشد. منابع اصلی فقه، قرآن و سنت است که بین مسلمانان مشترک است و منابع دیگر، اجماع، عقل، قیاس، استحسان، مصالح مرسله و سد ذرایع می باشد کهدر مورد آنها اختلاف نظر وجود دارد.(۴۰)مذاهب فقهی که مستند به کتاب و سنت هستند و به رسمیت شناخته شده اند عبارتند از: مذهب حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی از اهل سنت و مذهب اثنی عشری و زیدی و بهره از شیعه و مذهب اباضی.(۴۱)
مذاهب اسلامی بر این اتفاق دارند که اجتهاد احکام فقهی جایز و لازم است و هر مجتهدی وظیفه دارد سعی کند حکم شارع و یا وظیفه عملی را از کتاب و سنت به دست بیاورد و بر این نیز اتفاق دارند که مجتهد در هر دو صورت رسیدن به حکم صحیح و نرسیدن به آن نزد خداوند پاداش دارد. باب اجتهاد در اسلام باز است و هیچ مذهبی به خاطر اجتهاد سرزنش نمی شود و این اختلاف نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده و دستور شارع می باشد و موجب پویایی فقه اسلامی می گردد.
بنابراین اختلاف اجتهادی و فقهی به ذاته آسیبی به اتحاد اسلامی و تقریب مذاهب نمی رساند و هیچ یک از مذاهب مثلاً به دلیل تکتف در نماز یا سجده بر مهر بر دیگری خرده نمی گیرد. البته ناگفته نماند که همین مسائل نیز شبهاتی به وجود آورده که ناشی از عدم شناخت صحیح است و به خود فقه مربوط نمی شود مانند اینکه شیعه بر بت سجده می کند و... که به راحتی قابل حل است و هر کسی قادر به پاسخ این شبهه می باشد و البته جواب این گونه مسائل نیز چیز غیر قابل قبول و مسئله مشکلی نیست.
با این که ذات فقه موجب تفرقه نمی شود اما عرصه خوبی برای وحدت مسلمین است و مخصوصاً با مرجعیت علمی ائمه اطهار(ع) قابلیت نزدیکی مذاهب را به خوبی دارا است. امام موسی صدر در نامه به مفتی وقت لبنان، شیخ حسن خالد، تحقق وحدت مسلمانان را از دو راه می بیند که اولین آن یکی کردن فقه است. ایشان می نویسد:
ایجاد وحدت در این جزئیات یا نزدیک کردن آنها به یکدیگر، چیزی است که پیشینیان صالح و دانشمندان نیک ما نیز رویای آن را در سر می پرورانده اند. چنانچه می بینیم، شیخ طوسی کتاب «خلاف» را در هزار سال پیش در زمینه «فقه تطبیقی» می نویسد. علامه حلی با نوشتن کتاب «التذکره» راه طوسی را دنبال می کند. فقه تطبیقی همان بذر مبارکی است که روش وحدت فقهی بدان بسته است و وحدت احکام شریعت به آن کامل می شود.
ایشان راه این وحدت را از طریق یکی کردن سنت می داند:
گردآوری همه احادیثی که از فرق مختلف اسلامی از نبی اکرم (ص) در همه زمینه های عقیدتی و احکام شریعت روایت کرده اند. بدین منظور که پس از قرآن کریم، مرجع دوم مسلمانان باشد، به عبارت دقیق تر کوششی است که در راه یکی کردن سنت پاک پیامبر صورت گرفته است...آنگاه نوبت به نوشتن دایرة المعارف فقهی می رسد.(۴۲)
شیخ محمود شلتوت را نیز می توان نمونه موفق این عرصه دانست، ایشان با تأسیس فقه مقارن در دانشگاه الازهر در این راستا گام برداشت و در نهایت فتوای مشهور خود مبتنی بر اجازه تقلید از فقه چهار مذهب اهل سنت و شیعه را صادر نمود.(۴۳)
کلام:علم کلام علمی است که درباره عقاید اساسی اسلام یعنی آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت بحث می کند، به این نحو که آنها را توضیح می دهد و درباره آنها استدلال می کند.(۴۴)مذاهب کلامی اصلی مسلمانان عبارتند از اهل حدیث، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه.(۴۵) که بسته به رویکردهای مختلف نسبت به عقل و نقل به وجود آمده اند.
از آنجا که کلام با عقاید اساسی اسلام سروکار دارد، اختلافات کلامی به مراتب نسبت به اختلافات فقهی که به فروع مربوط می شود حساس تر است و مستقیماً در مورد کفر و ایمان اظهار نظر می کند و به شهادت تاریخ بیشتر نزاع های خونین از این ناحیه درگرفته است؛ چنانچه جدال های کلامی در مورد خلق قرآن، دوران محنت در زمان مأمون عباسی را به وجود آورد.
اختلافات کلامی از آغاز اسلام همواره بین مسلمانان وجود داشته است. در برخورد با این مسائل کلامی، پس با قبول واقعیت این اختلافات قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که چنانچه توضیح آن گذشت اختلافات کلامی بین مذاهب هرچند جدّی باشند ولی با توجه به تعریف اسلام و کفر، هیچ کسی را از دایره اسلام خارج نمی کند و در مورد دایره اسلام اتفاق نظر وجود دارد.
اختلافات کلامی مسلمانان را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
۱. مسائلی که اصلاً قابل درک بشر نیست و خود خداوند از جدال و بحث و حتی تفکر در مورد آن منع کرده است به عنوان مثال خداوند در آیه ۸۵ سوره مبارکه اسراء به پیامبر می فرماید:(و از تو درباره روح سؤال می کنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است.)
از ائمه اهل بیت نیز روایات بسیاری نقل شده است که با روشن نمودن مسائل از ورود به بعضی اختلافات و بحث های کلامی مانع شده اند برای مثال در مسئله حدوث و قدم قرآن امام رضا (ع) در نامه به یکی از شیعیان فرمود: «ما جدال در قرآن را بدعت می دانیم و در این مورد سائل و مجیب هردو شریکند، و جز خدا خالقی نیست و آنچه ماسوای اوست مخلوق و آفریده است، و قرآن کریم الهی است؛ از پیش خود بر آن اسمی نگذار که از گمراهان خواهی بود.» (۴۶)
پس هنگامی که خداوند، پیامبر (ص) و ائمه طاهرین (ع) برخی از مسائل را خارج از درک بشر دانسته اند چه جای جدال و بحث در مورد آنهاست. بنابر این در بحث های کلامی، اینگونه مسائل باید از سایر مسائل کلامی جدا شده و خلط نشوند چرا که قطعاً نزاع در مورد چنین مسائلی بیهوده خواهد بود.
۲. اختلافات لفظی شبهه ساز: بسیاری از اختلافات کلامی ناشی از برداشت ناصحیح از سخن دیگران است که برای روشن شدن مطلب فرموده علامه جعفری در مورد عدالت را نقل می کنیم:
من پس از دو سه ماه تحقیق و مطالعه به این نتیجه رسیدم که گمان نمی رود مسلمانی بگوید«ان الله ظالم لعبده»، زیرا «لیس بظّلام للعبید»؛ هیچ تصور نمی شود مسلمانی بگوید: «لم تتّم کلمة ربّک صدقاً و عدلاً»، زیرا «تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً». این زمینه دلهای همه فرق اسلامی است. مطلبی که به ذهن آمد، این است که عده ای از اشاعره می خواهند بگویند که انسان نمی تواند امر به عدالت کند. یعنی انسان نمی تواند به خدا بگوید تو باید عادل باشی... نکته مهمی که در این جا باید به آن توجه نمود، این که «ما هو معنی العدالة ؟». اشاعره در پاسخ به این پرسش گفته اند نمی دانیم. برخی گمان کرده اند این «نمی دانیم» به معنای نفی عدالت از خداست. در صورتی که این گمان، باطل و نابجاست.(۴۷)
با توجه به این نمونه متوجه می شویم بسیاری از اختلافات و سوء ظن ها ناشی از عدم برداشت صحیح از گفته دیگران است که البته در فضای علمی گفت و گو و تحقیق روشن خواهد شد.
۳.علاوه بر دو مورد گذشته، یعنی مسائلی که جای بحث و جدال ندارد و اختلافاتی که ناشی از سوء برداشت است نوع سوم، مسائلی است که واقعاً مورد اختلاف است. در این گونه موارد نیز باید زمینه گفت و گو باز باشد و هر یک برهان خود را ارائه کنند اگر دیگران قانع شدند و پذیرفتند که چه بهتر و اگر نه حداقل فایده بحث، شناخت متقابل است که جلوی سوء ظن ها و سایر آسیب هایی که گذشت را می گیرد. مخصوصاً با گرایش به عقلانیت بشر امروز جای امیدواری است که چنانچه تا کنون در برخی مسائل کلامی سوء ظن ها برطرف شده و اتفاق نظر به دست آمده در سایر مباحث نیز چنین باشد.
تاریخ:حساس ترین و اصلی ترین نوع اختلافات را می توان اختلافات تاریخی دانست. این اختلاف در تاریخ است که غیر قابل حل می نماید و خود را در پس مسائل کلامی، فقهی، اجتماعی و فرهنگی نیز مخفی می کند و موجب کینه و عداوت مسلمانان شده است. از این دست می توان به جانشینی پیامبر(ص)، خلافت علی (ع) و فرزندانش، مسئله شهادت زهرای اطهر(س) و... اشاره کرد. این دست اختلافات تاریخی مهم ترین اختلاف مسلمانان است.
اما در مواجهه با این اختلافات چه باید کرد سؤالی است دشوار که به سالها تحقیق و تفحص نیاز دارد. قدر متیقن این است که نه قابل چشم پوشی و مسکوت گذاردن است و نه مسئله ای عقلانی است که با استدلال منطقی به جایی برسد. در این گونه اختلافات نه می توان مسکوت گذاشتن را تجویز کرد، و نه به خاطر حساسیت آن بحث و جدال تجویز نمود. بنابراین توصیه می شود مسلمانان در این موارد فقط با نظر هم آشنا باشند و سخن یکدیگر را بشنوند اما از جدال و نزاع بر سر آن بپرهیزند و یکدیگر را معذور دارند.
نقد و و بررسی راهکار سوم:
پس از روشن شدن موارد اختلاف دیگر شبهه ای باقی نمی ماند و کسی آنها را آنقدر بزرگ نمی بیند که خون مسلمانی را مباح بداند. شناخت حقیقی میسر می شود و امر خداوند تحقق یافته است. سوء تفاهمات، ترس ها و بی اعتمادی ها بر طرف می شود، دشمنان قادر به توطئه نخواهند بود و در نهایت الفت و اخوت اسلامی بار دیگر به میان مسلمانان باز می گردد اما واقعیت آن است که این شناخت میسر نمی شود مگر در محیط علم و تفکر، چرا که فقط این ذات علم است که توانایی تحمل نظر مخالف و این سعه صدر را دارا می باشد.
اصلی ترین آسیب احتمالی این روش تعصب و عدم رعایت اخلاق حسنه و ادب اختلاف است. که بهترین راه حل این آسیب، توجه و عمل به آموزه های قرآن کریم و سیره پیامبر اسلام (ص)، اهل بیت (ع) و علمای بزرگ اسلام می باشد و در مورد آن کتاب ها نوشته و قلم ها فرساییده شده است. قرآن کریم فراوان از تعصب نهی می کند و مسلمانان را به حق طلبی و رعایت ادب اختلاف دعوت می کند و بهترین روش ها را در بحث کردن از مسلمین می خواهد: ( ادعُ إلی سبیلِ رَبّکَ بالحکمةِ و المَوعظةِ الحسنةِ و جادِلهم بالّتی هِیَ احسنُ ...؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما؛ و با آنها با روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن ) (۴۸)
نتیجه گیری:
شناسایی و گزارش راهکارهای موجود در مورد تقریب مذاهب و وحدت، اولاً ظرفیت بالای مسلمانان در این راه را نشان می دهد که به برکت اسلام این توانایی ها فراهم شده اند و امکان آسیب شناسی و نیز شناسایی موقعیت استفاده از هر روش را فراهم می کند تا با دقت، هر یک را متناسب با زمان و مکان به کار بریم و توانایی آنها را بسنجیم و با نظردر اقدامات پیشگامان این عرصه، نقاط ضعف و قدرت آنها را بشناسیم.
برای تحقق آرمان وحدت، بر مسلمانان واجب است عواملی که موجب وحدت و همبستگی است را بشناسند و با دقت از آفات و آسیب ها جلوگیری کنند.
با بصیرت و درک مسائل جهان، دشمنان اصلی خود را شناخته، دست استعمارگران را کوتاه و توطئه های آنها را خنثی کنند. حول مشترکات عزیز اسلام جمع شوند و به ریسمان الهی چنگ زنند. اختلافات یکدیگر را شناخته با قبول آنها و احترام متقابل به بررسی اختلافات بپردازند و روحیه حق طلبی را در خود تقویت کنند و سخن حق را از هرکه بود بپذیرند.
به امید اینکه باری تعالی بار دیگر مانند صدر اسلام بر مسلمانان منت نهاده و به ایشان نعمت برادری، که خیر دنیا و آخرتشان در آن است عطا فرماید و نگارنده این ستور را خاک پای پیشگامان و دل سوزان این عرصه قرار دهد.
پی نوشت ها:
۱- مأخوذ از: آل عمران: ۱۰۳
۲- طه: ۹۴
۳- ر.ک: اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری، ص ۲۹
۴- ر.ک: پیشینه تقریب
۵- حشر: ۱۰
۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳
۷- منشور همبستگی، ص ۳۶
۸- انفال:۴۶
۹- نمونه، ج ۷، ص ۲۴۱
۱۰- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
۱۱- ر.ک: سید جمال الدین اسدآبادی و بیداری مشرق زمین
۱۲- بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر ص ۲۹
۱۳- ر.ک: امام موسی صدر سروش وحدت، صص ۹۸-۱۰۰
۱۴- وحدت از دیدگاه امام خمینی ، ص ۱۶۲، سخنرانی ۱۳۵۰ش
۱۵- همان، ص ۱۶۴، ۶/۲/۱۳۵۷ ش
۱۶- همان، ص ۲۱۲، ۶/۶/۵۸ ش
۱۷- اتحاد اسلامی در آثار شهید مطهری، ص ۸۲
۱۸- امام موسی صدر سروش وحدت، ص ۱۰۰
۱۹- خبرگزاری ایسنا، ۱۴/۳/۸۸، کد خبر: ۰۸۱۸۲-۸۸۰۳
۲۰- منشور همبستگی، ص ۱۹۳
۲۱- آل عمران: ۶۴
۲۲- عنکبوت: ۴۶
۲۳- اتحاد اسلامی در آثار شهید مطهری، ص ۶۴
۲۴- همان، ص ۱۴۶
۲۵- همان، ص ۱۳۳
۲۶- درباره وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، ص ۶۱
۲۷- تحریر الروضة فی شرح اللمعة، ص ۲۵
۲۸- به نقل از فرق و مذاهب کلامی، صص ۲۰-۲۱
۲۹- نهج البلاغه، حکمت ۱۷۲: الناسُ أعداءُ ما جهلوا
۳۰- اتحاد اسلامی در آثار شهید مطهری، ص ۱۴۶
۳۱- مأخوذ از: حجرات: ۱۳
۳۲- زمر: ۱۷و۱۸
۳۳- نمونه، ج ۱۹، ص ۴۱۲
۳۴- منشور همبستگی، ص ۴۷
۳۵- اتحاد اسلامی در آثار شهید مطهری، ص ۴۲
۳۶- ر.ک: حماسه غدیر
۳۷- یادنامه علامه امینی، صص ۲۴۰-۲۴۱
۳۸- آل عمران: ۱۰۵ و نیز ن.ک: بقره:۲۱۳ و آل عمران:۱۱۹ و یونس: ۹۳ و زخرف: ۶۵ و جاثیه: ۱۷
۳۹- مبادی فقه و اصول، ص ۱۵
۴۰- مباحثی از اصول فقه، ج ۲، منابع فقه
۴۱- درباره وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، ص ۲۱۸
۴۲- امام موسی صدر سروش وحدت، صص ۹۸-۱۰۰
۴۳- ر.ک: شیخ محمود شلتوت طلایه دار تقریب، ص ۱۲۴ به بعد
۴۴- کلیات علوم اسلامی، ج ۲، ص ۱۳
۴۵- ر.ک: کلیات علوم اسلامی، و نیز فرق و مذاهب کلامی
۴۶- فرق و مذاهب کلامی، ص ۲۱۸؛ به نقل از توحید صدوق، باب قرآن ما هو
۴۷- منشور همبستگی، ص ۴۶
۴۸- نحل: ۱۲۵
کتابنامه:
۱. قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی
۲. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی
۳. آذرشب، محمدعلی، پیشینه تقریب، ترجمه: رضا حمیدی، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۴
۴. اباذری، عبدالرحیم، امام موسی صدر سروش وحدت، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۶
۵. امینی، علیرضا؛ آیتی، سید محمدرضا، تحریر الروضة فی شرح اللمعة، قم: نشر طه، ۱۳۸۷
۶. بی آزارشیرازی، عبدالکریم، شیخ محمود شلتوت طلایه دارتقریب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۵
۷. تسخیری، آیت الله محمدعلی، درباره وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، ترجمه: محمد مقدس، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۳
۸. جاوید موسوی، سید حمید، اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۸۶
۹. حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی تا
۱۰. ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۳
۱۱. فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵
۱۲. محقق داماد، سید مصطفی، مباحثی از اصول فقه، ج ۲ منابع فقه، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۳۸۷
۱۳. محیط طباطبائی، محمد، سید جمال الدین اسدآبادی و بیداری مشرق زمین، به کوشش: سید هادی خسروشاهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۰
۱۴. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۸۶
۱۵. مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی، ج ۲ کلام- عرفان- حکمت عملی، تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۸۷
۱۶.مکارم شیرازی، آیت الله ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۶
۱۷. منشور همبستگی (گزیده سخنرانی های دومین، سومین و چهارمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی ۶۹-۱۳۶۷)، قم: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فقه، ۱۳۷۶
۱۸. وحدت از دیدگاه امام خمینی، تبیان آثار موضوعی، دفتر ۱۵، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۶
۱۹. یادنامه علامه امینی (مجموعه مقالات تحقیقی)، به اهتمام سید جعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، مؤسسه انتشارات رسالت، ۱۳۵۲
۲۰. www.isna.ir خبرگزاری دانشجویان ایران
کد مطلب: 104971