اساساً آموزه هاي اسلام با تعصب سر سازگاري ندارد و هركس كه تعصب بورزد تا ديگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته هاي ايمان را از گردن خود باز كرده است .
اشاعه منطق گفتگوی بين مسلمانان با معيارهای قرآنی (بخش۲)
به قلم: محسن موحدی ، مدرس مراکز تربیت معلم استان اصفهان
5 خرداد 1390 ساعت 12:56
اساساً آموزه هاي اسلام با تعصب سر سازگاري ندارد و هركس كه تعصب بورزد تا ديگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته هاي ايمان را از گردن خود باز كرده است .
خبرگزاري تقريب(تنا):
فواید گفتگوی مسلمانان بر اساس معیارهای قرآنی :
۱- مقابله با دسیسه های دشمنان امت اسلامی:
اسلام دینی است که برتری را به تقوی می داند و نه ملاک های دیگر همچنان که همه مسلمانان را با یکدیگر برادر می خواند و هیچ گروه و مذهب و طایفه ای را استثنا نمی کند. مسلما گفتگوی میان مسلمانان بر اساس معیارهای قرآنی ذکر شده ، یکی از بهترین راه های مقابله با دسیسه های دشمنان در ایجاد تفرقه بین آنها می باشد. مقام معظم رهبری یکی از عوامل گرایش به فرقه گرائی و در نتیجه عدم تحقق انسجام اسلامی را دسیسه های دشمنان امت اسلامی در راه قومیت ، مذهب و طایفه گری می دانند و می فرمایند:
« البته دشمن هم بيكار نمىماند و از ابزارهاى قديمى تفرقهانگيز استفاده مىكند؛ از قوميت ها، مذهب و طايفهگرى استفاده مىكند و موضوعاتى را كه اسلام تأكيد كرده كه عمده نشوند، آنها را عمده مىكند. اسلام تأكيد كرده است كه قوميت ها، ملاك تشخص و هويت نيستند؛ «انّ اكرمكم عنداللَّه اتقاكم». اسلام تأكيد كرده است كه برادران مسلمان بايد با هم برادرانه رفتار كنند؛ نگفته است برادرانى كه سنىاند يا شيعهاند يا فلان مذهب ديگر را دارند، بلكه گفته است كه مسلمانان «انّما المؤمنون اخوة» هستند. هر كسى به اين كتاب و به اين قرآن و به اين دين و به اين قبله اعتقاد دارد، مؤمن است؛ اين ها با هم برادرند؛ اسلام اين را به ما گفته است. اما ما خنجرها را پشت سر مخفى مىكنيم براى زدن به سينهى برادران. در همهى بخش ها هم مقصرينى هستند. با اين ها بايد مقابله كرد. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۵۸)
مقام معظم رهبری مهم ترین دلیل ایجاد کشور اسرائیل وغصب ظالمانه فلسطین را همین مسئله قومیت و نژاد می دانند ومی فرمایند:
« امروز وحدت مسلمانان با ايجاد تفرقههاى مذهبى، فرقهاى، نژادى، ناسيوناليسم هاى گوناگون، قوميت هاى مختلف و شعارهاى انحرافى، مخدوش شده است. مسلمانان برفراز همه شعارهاى خود - چه شعار قوميّت، چه شعار مذاهب اختصاصى خودشان، چه شعارهاى مربوط به سياست هاى خودشان - بايد شعار وحدت و يكپارچگى امّت اسلامى را قرار دهند. امروز براى آنها يكى از كارآمدترين شعارها اين است. مىدانيم كه استعمار و استكبار و دست قدرت هاى بيگانه هميشه سعى كرده است با انواع و اقسام حيَل، اين وحدت را درهم بشكند؛ كه يكى از خبيثترين حيلهها، حيله غصب سرزمين فلسطين و كاشتن شجره خبيثه صهيونيسم در سرزمين اسلامى فلسطين بوده است. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۶۱)
شاید قدیمی ترین ومهم ترین حربه تفرقه افکنان در طول تاریخ اسلام، ایجاد جنگ بین مذاهب اسلامی ونفرت آنها از یکدیگر باشد. این کار تا آنجا اهمیت یافته است که بودجه های کلان برای انتشار مطالب تفرقه انگیز برعلیه هر دو دسته اختصاص می دهند واز هیچ کوششی دراین راه فروگذار نمی کنند. مقام معظم رهبری نسبت به این قسمت مهم از دسیسه های دشمنان امت اسلامی، نیز هشدارهای جدی و محکمی بیان فرموده اند:
« اميرالمؤمنين را مايهى اختلاف بين شيعه و سنى و فرقه هاى اسلامى قرار ندهيد. اميرالمؤمنين نقطهى وحدت است، نه نقطهى افتراق. برادران و خواهران ما در سرتاسر كشور به اين حرف اطمينان كنند. اطلاعات ماها از حوادث خيلى زياد است. من به عيان مىبينم دست هاى بسيار فعالى دركارند براى ايجاد اختلافات مذهبى؛ جنگ شيعه و سنى؛ نفرت مذاهب اسلامى از يكديگر. كتاب نوشته مىشود عليه شيعه، كتاب نوشته مىشود عليه سنى. وقتى دنبال مىكنيم، مىبينيم پول هر دوى اين كتاب ها از يكجا آمده است. هر مذهبى عقايد و استدلال خود را دارد. در پشت ميز استدلال و مباحثه، هركس توانست غالب بشود، غالب بشود؛ اما فضاى جامعه را نبايد فضاى جنگ و منافرت قرار داد. » (خامنهای ، ۱۳۸۱، ص۶۴)
ایجاد فرقه گرایی دربین مسلمین و بویژه جنگ شیعه و سنی تا آنجا برای دشمنان اهمیت دارد که ممکن است حتی در مراسم های عبادی بزرگ کسانی را برای این کار اجیر نمایند و مسائل تفرقه انگیز را بزرگ جلوه نمایند. مقام معظم رهبری این ترفند دشمنان را چنین توصیف می فرمایند:
« امروز يكى از اهداف اساسى استكبار و امريكا در دنياى اسلام عبارت است از ايجاد اختلاف؛ بهترين وسيله هم ايجاد اختلاف بين شيعه و سنى است. در حج، فرصت خوبى براى آنهاست تا شيعه را از سنى، و سنى را از شيعه عصبانى كنند؛ آن را وادار كنند به مقدساتِ اين اهانت كند، اين را وادار كنند به مقدسات و محبوباتِ او اهانت كند. بايد هوشيار بود؛ مخصوص حج هم نيست؛ در همهى دوران سال و در همهى ميدان ها بايد هوشيار بود. جنگ شيعه و سنى، محبوب واقعى امريكاست. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۶۸)
در زمینه ضربه زدن به وحدت وانسجام اسلامی در مراسم عبادی حج و تقویت گرایش به فرقه گرایی بین مسلمین در اثر دسیسه های دشمنان امت اسلامی ، مقام معظم رهبری مسئله را به صورت مبسوط تر چنین بیان می فرمایند:
« اين حج، مظهر اين قرآن است. ايمان خالصانه مؤمنين طول تاريخ اسلام، از اين قرآن ناشى شدهاست؛ اين را بايد قدر دانست. مثل همه ذخاير ديگر ما، اين ذخيره هم مورد تهاجم است. اينهايى كه مىبينيد در مراسم حج دنبال اختلافافكنى، فتنهانگيزى و ترويج افكار موهوم و متحجّر خود هستند، همان سرانگشت هاى دانسته يا نادانستهاى هستند كه اين ذخيره را نابود مىكنند. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۶۹)
دسیسه های مغرضانه دشمنان در ایجاد فرقه گرایی در امت اسلامی چنان حساب شده است که گاهی اوقات از افراد ناآگاه برای این امر استفاده می کنند. مقام معظم رهبری این ترفند را چنین بیان می کنند:
« گاهى دشمن براى ايجاد اختلاف - هم در بين شيعه، هم در بين سنّى - از آدم هايى كه غرض و مرضى ندارند، استفاده مىكند. در جامعه شيعه حركتى انجام مىگيرد كه براى برادر مسلمانِ غير شيعه تحريك كننده و حسّاسيت برانگيز است. عين همين عمل، در بين جامعه سنّى انجام مىگيرد، نسبت به كارى كه براى شيعه حسّاسيت برانگيز و نفرت برانگيز است. چه كسى اين كارها را مىكند؟! امروز دشمن واحدى در مقابل ماست؛ علاوه بر اينكه كتابِ واحد، سنّتِ واحد، پيغمبر واحد، قبله واحد، كعبه واحد، حجِّ واحد، عباداتِ واحد، اصولِ اعتقادى واحد در جامعه اسلامى است. البته اختلافاتى هم وجود دارد. اختلافات علمى ممكن است بين هر دو نفر عالِم باشد. علاوه بر اينها، دشمن واحد در مقابل دنياى اسلام است. مسأله اتّحاد بين مسلمين يك امر جدّى است. هر روزى كه اين قضيه دير شود، دنياى اسلام يك روز خسارت كرده و اين روزها، روزهايى است كه بعضى آن چنان حسّاس است كه در يك عمر اثر مىگذارد. نبايد بگذاريد دير شود. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۷۲)
استکبار جهانی در درون کشورهای مسلمان ، افرادی دارد که حاضرند برای رسیدن به اهداف خود هرکاری انجام دهند ویکی از مهم ترین این کارها تفرقه انداختن بین مسلمین در اثر گرایش به فرقه گرایی، می باشد. مقام معظم رهبری این دسیسه ها را چنین بررسی می فرمایند:
« متأسّفانه در دنياى اسلام كسانى هستند كه براى تقرّب به امريكا و مراكز قدرت هاى استكبارى حاضرند تن به هر عمل خلافى بدهند و بين شيعه و سنّى اختلاف بيندازند. من امروز دست هايى را كه در برخى از كشورهاى همسايه ما عمداً و حسابشده در پى ايجاد اختلاف بين شيعه و سنّى هستند و قوميت ها و مذاهب را از هم جدا مىكنند و جريان هاى سياسى را به جان هم مىاندازند، تا بتوانند از آب گلآلود ماهى بگيرند و منافع نامشروع خود را در كشورهاى اسلامى تأمين كنند، مىبينم. بايد هوشيار باشيم. ملت ها، دولت ها، همه مسلمانان، جريان هاى سياسى، روشنفكران و برجستگان بايد هوشيار باشند و نگذارند دشمن به بهانههاى مختلف در ايجاد اختلاف موفّق شود. » (خامنه ای ، ۱۳۷۸، ص ۱۱۹)
یکی از مهم ترین دسیسه های دشمنان امت اسلامی در ایجاد فرقه گرایی و در نتیجه ایجاد خدشه به انسجام اسلامی ، ایجاد دعواها و مجادلات رسانه ای و مطبوعاتی در کشورهای مسلمان بر علیه فرق و مذاهب دیگر می باشد. مقام معظم رهبری این عامل مهم را به شکل زیر بیان می فرمایند:
« اگر امروز مطبوعات يك كشور شروع به حمله به يك مذهب از مذاهب اسلامي كنند، و مطبوعات كشور ديگر نيز متقابلا به مذهب آنها حمله نمايند ـ يعني همين دعواهاي سياسي را در قلمرو فكر مذهبي و ديني وارد كردن، و با پشتوانه فكر و تعصب ديني، گروه ها را به جان هم انداختن اين بزرگترين مانع است براي اينكه مسلمين، به فكر سيادت اسلام جامه عمل بپوشانند و بتوانند آنرا تحقق ببخشند. » (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۷۴)
توطئه قدیمی و خطرناک ایجاد اختلاف میان مذاهب اسلامی و سابقه و تبحر طولانی انگلیس در این خصوص از دیدگاه مقام معظم رهبری قابل ملاحظه است:
« اتحاد مسلمانان و امت واحد اسلامی، برای مستکبران طمع ورز، بسیار نگران کننده است بنابراین امروز علاوه بر انگلیس، دستگاه های اطلاعاتی امریکا و صهیونیست ها نیز همه تلاش خود را برای جلوگیری از وحدت مسلمانان به کار گرفته اند.» (خامنه ای ،۱۳۷۸، ص ۱۲۱)
مقام معظم رهبری با درایت منحصر به فرد خود ، نقش مفسدان جوامع اسلامی و افرادی که در دام آنها می افتند را گوشزد می فرمایند:
« امروز دنیای اسلام مجروح است و مفسدانی که با همه مسلمانان و با اصل امت اسلامی دشمن هستند با تشدید اختلافات قومی و فرقه ای نظیر شیعه و سنی و عرب و عجم ، درصددند بخش های مختلف جهان اسلام را مقابل یکدیگر قرار دهند و متأسفانه برخی در این دام خطرناک می افتند.» (خامنه ای ، ۱۳۸۱، ص۷۸).
۲- کاهش تعصب قومي و تقليد کورکورانه:
تعصبات شخصي، مذهبي و گروهي از جمله عوامل مهم گرایش به فرقه گرایی است. انسان متعصب به صرف وابستگي مذهبي، ملي و گروهي و بدون دليل و برهان و به صورت افراط گونه به حمايت يا نكوهش حزب، فكر و يا مذهب ديگري مي پردازد و جز جناح و عقيده خويش همه آراء و ديدگاه ها را باطل مي شمارد. شخص متعصب بيشتر به كسي مي ماند كه به تنهايي در خانه اي از جنس آيينه زندگي مي كند و به هر سمت كه رو كند، جز خويشتن كسي را نمي بيند. قرآن در وصف مشركان مي فرمايد: « و چون به آنان گفته شود از آن چه خدا نازل كرده است پيروي كنيد مي گويند: بلكه از چيزي كه پدران خود را بر آن يافتيم پيروي مي كنيم. آيا هر چند پدرانشان چيزي را درك نمي كردند و به راه صواب نمي رفتند ]باز هم در خور پيروي هستند.»
اساساً آموزه هاي اسلام با تعصب سر سازگاري ندارد و هركس كه تعصب بورزد تا ديگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته هاي ايمان را از گردن خود باز كرده است . با اين حال چگونه مي توان پذيرفت كسي كه ادعاي اسلام و ايمان مي كند و با تعصب كوركورانه نسبت به مليت و مذهب و عقيده خويش، بذر اختلاف را بين جوامع اسلامي مي كارد؟ مقام معظم رهبری با درایت خاص خود این مساله را مطرح نموده و راه حل آن را نیز در این فراز از بیانات خود مطرح کرده اند:
« چه فايدهيى دارد كه در داخل جامعهى اسلامى، مسلمانان از مذاهب مختلف، روبهروى هم بايستند و به همديگر ضربه بزنند؛ از آن طرف هم دشمن بيايد، هر دوى اينها را محاصره كند، سرشان را به هم بكوبد و خودش بنشيند، تماشا و استفاده بكند؟ اين، خوب است؟ اگر ما مىگوييم كه شيعه و سنى در كنار هم قرار بگيرند، يعنى شيعه، شيعه بماند؛ سنى هم سنى بماند. ما چه موقع به عالم تسنن گفتهايم كه منظورمان از وحدت اين است كه شما شيعه بشويد؟! ما چنين چيزى نگفتهايم. هر كس خواست شيعه بشود، از طريق علمى و از راه مباحثات عالمانه شيعه بشود. آنها هم آزادند كه بروند كار خودشان را بكنند. ما نمىگوييم شما مذهبت را عوض كن؛ ما مىگوييم شيعه و سنى بايد هميشه سر عقل باشند؛ هم چنان كه بحمداللَّه در دوران انقلاب اسلامى، در كشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات اين ها سوءاستفاده كند. » (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۲، ص۱۴۰).
۳- مبارزه با جهل ، خرافات و بدعت ها:
تحجرگرايي مانع از تفکرگرايي و خردورزي است و آثار زيان باري را در پي دارد که هريک از اين آثار به نحوي، زمينه و بستر گرایش به فرقه گرایی را فراهم مي سازند . تحجر نقطه مقابل تفقه ديني است، چون منشاء آن جمودي است که عقل را منکوب و انديشه را منجمد می کند، آدمي را از انديشيدن و تفکر ديني باز می دارد و شناخت ديني را سطحي مي سازد. منشاء ترويج فرقه گرایی در این قسمت ، خرافه گرايي است ، چرا که شناخت سطحي از دين، اخباری گري را پديد مي آورد و به آساني فرقه گرایی، تحقق مي يابد و عوامي که شناخت شان از دين سطحي است، جذب آن مي شوند. هم چنین در ظواهر دين ماندن و از عمق نگري در حقايق ديني بازماندن، منشاء برداشت هاي متفاوت و گاه متضاد از دين است و هرکدام از اين ها مي تواند منشاء فرقه گرایی باشد.
از دیدگاه مقام معظم رهبری ضرر افراد جاهل در بسیاری از اوقات از ضرر افراد مغرض بیشتر است و ایشان در یک نتیجه گیری هوشمندانه در زمینه فرقه گرایی و خدشه دار کردن اتحاد وانسجام اسلامی ، مغرض وجاهل را در نتیجه ی عمل یکسان می دانند:
« وقتى مىگوييم بين برادران شيعه و سنى و مذاهب مختلف اسلامى، براى هدف هاى اسلامى اتحاد باشد، پس به طريق اولى، قشرهاى مختلف مردم فداكار و مبارز ايران، اهل هر شهر و استانى، متكلمان با هر زبان و لهجهيى هستند، موظفند وحدت را حفظ كنند . مبادا دست هاى تفرقهافكن و مغرض و يا نادان كه گاهى ضرر آدم هاى نادان از آدم هاى مغرض كمتر نيست ، با حرف و شعار و نطقى، ايجاد اختلاف كنند. مغرض و جاهل، در نتيجهى عمل يكسانند. همه مخصوصاً كسانى كه زبان و حنجرهشان براى گفتن و حرف زدن باز است ، مراقب باشند با هيچ حركت و اشارهيى، موجب اختلاف بين مردم نشوند. همه بايد وحدت را بر محور اصول انقلاب و جريان صحيح نظام اسلامى و ولايت فقيه حفظ كنند. » (خامنه ای ،۱۳۸۰، ص ۸۰)
۴- رفع برداشت هاي سوء از انديشه هاي ساير مذاهب:
یکی دیگر از عوامل مهم گرایش به فرقه گرایی در بین مسلمانان از دیدگاه مقام معظم رهبری ، کج فهمی و بی اطلاعی مسلمانان از عقاید یکدیگر است:
« چيزهايي مانع از اتحاد مي شود. عمده آنها بعضاً كج فهمي ها و بي اطلاعي هاست؛ از حال هم خبر نداريم؛ درباره هم توهمات مي كنيم؛ درباره عقايد هم، درباره تفكرات يكديگر دچار اشتباه مي شويم؛ شيعه درباره سني، سني درباره شيعه؛ فلان ملت مسلمان درباره آن ملت ديگر، درباره همسايه اش؛ سوء تفاهم ها، كه دشمنان هم بشدت بر اين سوءتفاهم ها دامن مي زنند. افرادي هم متأسفانه بر اثر همين سوء فهم، سوء تحليل، نديدن نقشه كلي دشمن، بازيچه اين بازي دشمن قرار مي گيرند... »(خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۲۱)
مقام معظم رهبری تنها راه حل رفع این سوء تفاهم ها را که مسلما راه حل گرایش به فرقه گرائی نیز محسوب می شود ، تنظیم منشور وحدت اسلامی می دانند:
« علاج اصلي، داروي اصلي براي امروز دنياي اسلام، داروي «اتحاد» است؛ بايد با هم متحد بشوند. علما و روشنفكران اسلام بنشينند و منشور وحدت اسلامي را تنظيم كنند؛ منشوري تهيه كنند تا فلان آدم كج فهم متعصب وابسته به اين، يا فلان، يا آن فرقه اسلامي، نتواند آزادانه جماعت كثيري از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام كند؛ تكفير كند. تهيه منشور جزو كارهايي است كه تاريخ، امروز از روشنفكران اسلامي و علماي اسلامي مطالبه مي كند . مي بينيد تلاش آنها را براي نابود كردن هويت اسلامي و ايجاد اختلاف بين امت اسلامي ! بنشينيد علاج كنيد؛ اصول را بر فروع ترجيح بدهيد.
مشتركات بزرگي وجود دارد؛ گرد اين محور - محور مشتركات - همه مجتمع شوند. مواظب توطئه دشمن باشند؛ مواظب بازي دشمن باشند. خواص، بين خودشان بحث هاي مذهبي را بكنند، اما به مردم نكشانند؛ دل ها را نسبت به يكديگر چركين نكنند؛ دشمني ها را زياد نكنند؛ چه بين فرقه هاي اسلامي، چه بين ملت هاي اسلامي، چه بين گروه هاي اسلامي در يك ملت.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۳۰)
۵- جلوگیری از رو در روئی مذاهب با یکدیگر:
یکی دیگر از عوامل فرقه گرائی که اساسا به اقدامات دشمنان امت اسلامی مربوط می شود و متاسفانه مسلمانان نیز در دام این توطئه ها افتادند ، قرار دادن فرق و مذاهب اسلامی دربرابر یکدیگر است که از نظر مقام معظم رهبری عواقب وخیمی برای جهان اسلام دارد:
« ما از تكه تكه شدن سودى نمي بريم. ما از دشمنى با يكديگر سودى نمي بريم. ما از تشديد اختلافات قومى، فرقهاى، شيعه و سنى، عرب و عجم سودى نمي بريم. امت اسلامى يك مجموعهى عظيم است با امكانات بسيار، با سرمايههاى بسيار؛ اما دنياى غرب ما را تكهپاره كرده است، ما را در مقابل هم قرار داده است. قوميت هاى ما را سلاحى براى برخورد با برادران مسلمان قرار داده است و ما هم نادانسته و جاهلانه، اين توطئه و اين ترفند را پذيرفتيم و در اين دام قرار گرفتيم. بايد به خود بيائيم.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۳، ص۳۳).
۶- کاهش تاثیر دولت های وابسته به شرق و غرب :
مقام معظم رهبری با برشمردن ضرورت تلاش مسلمین برای عزت واستقلال و پیشرفت علمی ومعنوی خود، وجود دولت های متکی به بیگانگان را مضر دانسته و اتکای آنها به امت اسلامی را به نفع خود دولت ها نیز ارزیابی می فرمایند:
« آنچه براي استكبار مهم است، اسلام است. مي خواهند اسلام را بزنند؛ اين را همه بايد بفهميم. براي آنها شيعه و سني فرق نمي كند. هر ملتي، هر جمعيتي، هر شخصيتي كه تمسكش به اسلام بيشتر باشد، آنها از او احساس خطر مي كنند... امروز دنياي اسلامي بايد براي عزت خود تلاش كند؛ براي استقلال خود تلاش كند؛ براي پيشرفت علمي و قدرت معنوي خود، يعني تمسك به دين و توكل به خدا و يقين به كمك خدا تلاش كند. «و عداتك لعبادك منجزه». اين وعده الهي است؛ وعده منجز الهي است كه «و لينصرن ا... من ينصره». با اعتماد به اين وعده، وارد ميدان تحرك و عمل بشوند. اين عمل، فقط تفنگ دست گرفتن نيست؛ اين عمل، عمل فكري است، عمل عقلاني است، عمل علمي است، عمل اجتماعي است، عمل سياسي است؛ همه براي خدا و همه در راه اتحاد دنياي اسلام. از اين، هم ملت ها منتفع مي شوند، هم دولت هاي اسلامي. دولت هاي اسلامي اگر متصل به درياي بي كران امت اسلامي باشند، قوي تر خواهند شد، تا متكي باشند به سفير آمريكا و فلان سياستمدار آمريكايي. اين، براي آنها قدرت نمي آورد. اما اگر دولت هاي اسلامي به دنياي اسلام، به امت اسلامي و به اين درياي عظيم و خروشان متصل شوند؛ به هم نزديك شوند، چرا استكبار بتواند يك دولت اسلامي را هدف قرار بدهد و او را از ديگران جدا كند؛ به حساب او برسد، بعد برود سراغ يك دولت ديگر؟ همه بايد به اين مسأله توجه كنند. دولت هاي اسلامي، متحد و منسجم باشند و بدانند كه مي توانند.» (خامنه ای، ۱۳۸۷، ج۶، ص۱۵۵)
ایشان در فرازی دیگر از بیانات خود با هشدار به مسلمانان نسبت به وضعیت عقب ماندگی اقتصادی و علمی و سیاسی ، یکی از عوامل دور شدن از اسلام را وجود دولت های دست نشانده می دانند:
« اى مسلمانان عالم! در هر جاى دنيا كه هستيد، اگر با هم دشمنى نكنيد، عليه هم مبارزه و جنگ نكنيد و دشمنان و دوستانتان را بشناسيد، وضع زندگى شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد. امروز، دچار تشتت و ضعف و عقبماندگى هستيد. كشورهاى اسلامى غالباً يا عموماً ، فقير و وابسته و اسيرند. دشمنان اسلام مىخواهند اسلام را از ميان كشورهاى اسلامى بِزور بيرون برانند. قلب آحاد مردم مسلمان، با اسلام و خداست ، آنها به اسلام علاقهمندند. قدرت هاى بزرگ جهانى سعى مىكنند بهوسيلهى دولت هاى دستنشانده، مردم را از اسلام دور نمايند. اگر شما با هم باشيد و با هم دعوا نكنيد و نيروى خود را كه عنصر عظيمى است و براى بهتر كردن دين و دنياتان، مىشود از آن استفاده كنيد، عليه يكديگر مصرف نكنيد، اهداف پليد دشمن محقق نخواهد شد.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۴، ص۷۷).
۷- آگاهی از سياست هاي استکبار و پرهیز از اختلافات جزيي:
مقام معظم رهبری سیاست های استکبار جهانی در قبال امت اسلامی را تا حد زیادی ناشی از موقعیت جغرافیایی و سیاسی کشورهای مسلمان می دانند و مقابله و تعرض وترسیدن از همدیگر را که ریشه در فرقه گرائی دارد، نتیجه این سیاست ها برای امت اسلامی قلمداد می کنند:
« امت اسلامى تنها به اين جرم كه چون در يك نقطهى ثروتمند دنيا قرار گرفته است، چون گردش چرخ تمدن كنونى دنيا متوقف برامكاناتى است كه در اين نقطه از دنيا بوفور موجود است، مورد طمع و دستاندازى قدرت ها قرار گرفته كه در اين راه هرگونه جنايتى را براى خودشان مجاز مىشمارند؛ اين وضع امت اسلامى است! آيا امت اسلامى در مقابل اين دستاندازى قدرتمندانه نمىتواند از خود دفاع كند؟ جواب اين است كه چرا، ما مىتوانيم دفاع كنيم؛ ما ابزارهاى زيادى را براى دفاع از حق و موجوديت خود در اختيار داريم. ما جمعيت بزرگى هستيم؛ ما ثروت عظيمى داريم؛ ما انسان هاى برجسته و سرمايهى معنوىيى داريم كه به مردم ما قدرت ايستادگى در مقابل زورگويان را مىدهد؛ ما فرهنگ و تمدن باسابقهيى داريم كه در دنيا كمنظير است؛ ما خيلى امكانات داريم، بنابراين بالقوه مىتوانيم دفاع كنيم. اما چرا دفاع نمىكنيم؟! چرا عملاً در ميدان، كارى از ما برنمىآيد؟ چون با هم متحد و يكى نيستيم؛ چون به بهانههاى گوناگون ما را از هم جدا كردهاند. لشگر منظمِ عظيم و مجهزى به نام امت اسلامى را به گروههايى كه همّ و غمّشان مقابله و مبارزهى با هم و ترسيدن از هم و تعرض به هم و پنجهزدن به صورت يكديگر است، تقسيم كردهاند. در اين شرايط، معلوم است كه اين لشگر كارآيى نخواهد داشت. امروز وقت آن رسيده است كه دنياى اسلام بازنگرى كند؛ بر روى مسألهى وحدت به جد فكر كند.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۲، صص ۱۷۷-۱۷۳).
۸- مقابله با بزرگ نمايي اختلافات در ميان گروه هاي اسلامي:
مقام معظم رهبری با تاکید بر موارد اتفاق بین مذاهب اسلامی و یادآوری تاسیس موسسه تقریب مذاهب اسلامی ، بزرگ نمائی اختلافات را عاقلانه نمی دانند و اتحاد و عدم تفرقه بین مسلمین را مایه عزت وسربلندی آنها می دانند:
« يك ميليارد انسان در دنيا هستند كه دربارهى خدا و پيامبر و نماز و حج و كعبه و قرآن و بسيارى از احكام دينى، با هم يك عقيده دارند؛ يك چند مورد اختلاف هم دارند. اينها بيايند همان چند اختلاف را بگيرند، با هم بجنگند، تا آن كسى كه با اصل خدا و پيامبر و دين و همه چيز مخالف است، كار خودش را انجام بدهد. آيا اين عاقلانه است؟! ... ما گفتيم يك عده از علما و متفكران دور هم بنشينند و در سطح علمى و فرهنگى، براى تقريب و نزديك كردن، مؤسّسةالتّقريب بينالمذاهب الاسلاميّة را به وجود آورند. چهار مذهب فقهى در اهل سنت هست، مذهب اماميه هست، مذهب زيديه هست، مذاهب ديگر اسلامى هستند. اينها بنشينند ببينند، در مسايل علمى و دينى، چهقدر مىتوانند با يكديگر همكارى و كار كنند. ...اگر مسلمين دست در دست هم بگذارند و با هم صميمى باشند، ولو عقايدشان مخالف با يكديگر باشد، اما آلت دست دشمن نشوند، دنياى اسلام سربلند خواهد شد. آن وقت، مگر امريكا و غيرامريكا جرأت مىكنند كه به دنياى اسلام بيايند و يكجا را پايگاه قرار بدهند و منافع كشورهاى اسلامى و ملت هاى مسلمان را تهديد كنند؟»(خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۵، ص۶۶).
۹- جلوگیری از افراط گرایی:
از دیدگاه مقام معظم رهبری ، افراط گرایی و اهانت به عقاید ومقدسات مذاهب دیگر به فرقه گرایی می انجامد و به هیچ وجه قابل دفاع نیست. ایشان به جای این مواضع غیر اصولی وغیر عقلانی ، کمک به ایجاد محبت را پیشنهاد می کنند و وضعیت امروز مسلمانان را برای تفرقه و تشتت مناسب نمی دانند:
« ما به همه مىگوييم كه احترام يكديگر را حفظ بكنند و به عقايد و مقدسات هم اهانت نكنند. اگر كسى به بهانهى عقيدهيى بخواهد به مقدسات ديگران اهانت بكند، از نظر ما به هيچ وجه قابل دفاع نيست. محبت، طرفينى است. بايستى همه كمك كنند تا محبت به وجود آيد و دشمن نتواند سوء استفاده بكند؛ دشمنى كه نه با شيعه رابطهى خوبى دارد و نه با سنى، بلكه با اصل اسلام مخالف است و نسبت به آن كينه مىورزد. همان اسلامى كه سنى يا شيعه دارد، مبغوض امريكا و مرتجعان است. اختلافات داخلى را براى آن زمانى بگذاريم كه از طرف هيچ دشمنی تهديد نشويم. امروز، وقتِ اين حرف ها نيست.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۳، ص۱۲۰).
۱۰- عدم نفی مذاهب اسلامی توسط یکدیگر:
مقام معظم رهبری با تعریف صریح وحدت اسلامی ، نفی مذاهب توسط یکدیگر را عاملی برای فرقه گرایی و اثبات مذاهب را عامل وحدت و انسجام می دانند:
« اين قضيه اتّحاد مسلمين را همه فِرَق اسلامى چه شيعه و چه سنّى، چه مذاهب مختلف اهل سنّت و چه مذاهب شيعه بايد جدّى بگيرند. مقصود اين نيست كه مذاهب، در يك مذهب حل شوند. بعضى كسان براى اين كه اتّحاد مسلمين را تحصيل نمايند، مذاهب را نفى مىكنند. نفى مذاهب، مشكلى را حل نمىكند؛ اثبات مذاهب، مشكلات را حل مىكند. همين مذاهبى كه هستند، هر كدام در منطقه كار خودشان، امور معمولى خودشان را انجام دهند؛ اما روابطشان را با يكديگر حسنه كنند.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۴، ص۱۵۵).
۱۱- کاهش خشونت هاي فرقه اي در سرزمين هاي اسلامي:
مقام معظم رهبری به درستی افزایش فعالیت های فرقه گرائی را که به تعبیر ایشان برادرکشی بین مسلمانان یکی از آنهاست ، مد نظر قرار داده معتقدند این فعالیت ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گسترده تر شده است:
« اگرچه استعمار از ديرباز، ايجاد تفرقه را جزو هدف هاي خود قرار داده بود؛ اما بعد از پيروزي انقلاب و بعد از آن كه اين كانون وحدت اسلامي به وجود آمد، تلاش آمريكا و دستياران آن، براي ايجاد تفرقه بين مسلمانان شديدتر شد و برادركشي را بين مسلمانان به وجود آوردند. امروز در سرتاسر آفاق اسلامي، قلم هاي مزدوري كه با دلارهاي نفتي و پول كيسه مرتجعان هم پيمان آمريكا تغذيه مي شود، هدف و وظيفه شان اين است كه بين مسلمين اختلاف بيندازند. مي دانستند كه چون انقلاب اسلامي جاذبه دارد و كانون اين انقلاب، مسلمين را در همه نقاط عالم به خود جلب خواهد كرد، اين خطر براي آمريكا و استكبار وجود دارد كه سرمايه گذاري هاي آنها براي ايجاد تفرقه بين مسلمين هدر برود، لذا تلاششان را زيادتر كردند. امروز در دنيا، براي ساختن مسجد ضرار، پول خرج مي شود. براي ساختن دستگاه ها و ايجاد پايگاه هايي به مقصود و منظور ضربه زدن به وحدت اسلامي و ايجاد درگيري و اختلاف بين فرق اسلامي، پول خرج مي شود.
اشخاصي مثل شيطان هستند كه همان گونه كه او به پروردگار عالم عرض كرد: «لاغوينهم اجمعين» اين ها هم وجود خود را براي ايجاد اختلاف، وقف كرده اند. متأسفانه در همه و يا اغلب كشورهاي اسلامي، كساني با تكيه به سياست هاي آمريكا، همين كار را مي كنند.» (خامنه ای ، ۱۳۷۸، صص ۷۰-۶۷).
۱۲- مقابله با هواپرستي و عدم اخلاص:
در بسياري موارد اختلافات افراد و گروه ها و مذاهب اسلامی، ظاهري علمي و فكري دارد اما در واقع امر جز هوي پرستي، خودپسندي و خودخواهي منشأ ديگري ندارد. اگر پذيرش و واگذاري مسئوليت ها، حمايت ها و راندن ها، پست ها و مقام ها همه در خدمت رضايت الهي باشد، نه خوشايندي خويشاوندان، هم مسلكي ها و هم حزبي ها و فقط در راستاي حل مشكلات جامعه اسلامي و امت واحده اسلام باشد، اتحاد حاصل مي شود. از همين روست كه شيطان اختلاف افكن و تفرقه جو بر مخلصان راه تسلطي ندارد؛ چرا كه خود اعتراف كرد كه «لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين» و به همين سبب است كه پيامبر اعظم (ص) اخلاص عمل براي خداوند، در كنار خيرخواهي براي پيشوايان اسلام و ملازمت با جماعت مسلمين و جدا نشدن از آن را سه عنصري دانستند كه قلب هيچ مسلماني نبايد بر آنها خيانت كند. تقدم اخلاص عمل براي خدا بر دو عنصر ديگر در حديث پيامبر اكرم(ص) نشانگر نقش محوري اخلاص در اتحاد و رفع اختلاف است.
مقام معظم رهبری نیز یکی از شرایط ایجاد اتحاد و انسجام اسلامی را همکاری مردم مومن و مخلص و شخصیت های علمی از سرتاسر جهان اسلام معرفی می کنند که در نتیجه به آفت فرقه گرایی نیز پایان خواهد داد:
« اتحاد مسلمين به دو معناى ديگر است كه هر دوى آن بايد تأمين بشود: اول اين كه فِرَق گوناگون اسلامى (فِرَق سنى و فِرَق شيعه) كه هر كدام فِرَق مختلف كلامى و فقهى دارند ، حقيقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همكارى و همفكرى كنند. دوم اين كه فِرَق گوناگون مسلمين سعى كنند خودشان را به يكديگر نزديك كنند و تفاهم ايجاد نمايند و مذاهب فقهى را باهم مقايسه و منطبق كنند. بسيارى از فتاواى فقها و علما هست كه اگر مورد بحث فقهىِ عالمانه قرار بگيرد، ممكن است با مختصر تغييرى، فتاواى دو مذهب به هم نزديك شود. لذا ما جداً علاقهمند هستيم كه «دارالتّقريب بينالمذاهب الاسلاميّه» را ايجاد كنيم. ما مايليم اين كار انجام بگيرد. احساس مىكنيم كه اين كار بايد انجام بگيريد و مردم مخلص و مؤمن و شخصيت هاى عالمى از همهى دنياى اسلام همكارى كنند. ما آماده هستيم و مايليم كه ميزبان اين مجموعه باشيم و زحمات و خدمت هاى اين كار را برعهده بگيريم. علماى اسلامى بايد كوشش كنند. فقها و متكلمين و فلاسفهى اسلامى بنشينند آراء را با يكديگر تطبيق كنند و آنها را در مجموعه هايى جمع نمايند تا نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعهى واحد و با نگاه مساعد به يكديگر، در اختيار همهى مسلمين قرار بگيرد. اين، از جمله كارهاى بسيار لازم و ضرورى است و اميدواريم كه همتِ صاحب همتان، اين كار را به انجام برساند. » (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۲، صص ۱۶۹-۱۶۶).
۱۳- مقابله با تكبر و خودپسندي:
تكبر آفتي اخلاقي است كه در گرایش به فرقه گرایی تأثير بسزايي دارد. خوي استكباري تنها متعلق به بيگانگان نيست بلكه بسياري از مسلمان نماها نيز داراي چنين روحيه اي هستند كه در صورت رسيدن به قدرت، ضررهايي بيش از مستكبران خارجي بر مسلمين وارد مي كنند. قرآن كريم روايت گر افراد و اقوامي است كه با روحيه استكباري خويش، خود و قوم خويش را گمراه كرده و زمينه اختلاف و چنددستگي را در مخاطبان دعوت پيامبران رقم زدند. افراد جامعه اي كه چنين خويي دارند، بهره اي از وحدت و انسجام نخواهند برد و جامعه به انحطاط كشيده مي شود .
مقام معظم رهبری حتی شکوه وحدت امت اسلامی را غیر از عظمت در راه ارزش های اسلامی وتوحید جایز نمی شمارند و مسئله تفاخر و تحقیر ملت های دیگر را رد می کنند:
« اينهايى كه مىبينيد در مراسم حج دنبال اختلافافكنى، فتنهانگيزى و ترويج افكار موهوم و خرافى و متحجّر خود هستند، همان سرانگشت هاى دانسته يا نادانستهاى هستند كه اين ذخيره را نابود مىكنند و از بين مىبرند. كسانى كه نمىگذارند شوكت و شكوه و عزّت و عظمت اين وحدت به چشم امّت بزرگ اسلامى منعكس شود ، جزو كسانى هستند كه اين ذخيره را نابود مىكنند. كسانى كه نمىگذارند وحدت و شكوه عظيم امّت اسلامى، آن هم در راه خدا نه عظمت به عنوان تفاخر، نه عظمت به عنوان استعمار و تحقير ديگر ملت ها، نه عظمت به عنوان جنگافروزى عليه ضعفاى عالم؛ بلكه عظمت در جهت ارزش هاى الهى و در راه توحيد به دنياى اسلام منعكس شود، به بشريت ظلم مىكنند. امروز دنياى اسلام براثر ناديده گرفتن اين ذخيره عظيم الهى ضربه مىخورد.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۵، ص۱۱۰).
۱۴- رفع حسادت و كينه ورزي:
در روابط ميان مسلمانان طبيعتاً اختلافات و كدورت هايي پيش مي آيد كه با بزرگ منشي، مسالمت جويي و عفو و گذشت قابل رفع است و برعكس كينه ورزي موجب افزايش شكاف و تعميق اختلافات و كدورت هاست. تاريخ جهان پر است از انتقام جويي هاي بي رحمانه سلاطين و امرا و قبايل و اقوام و ملت ها كه ريشه در حسادت ها، بدگماني و كينه توزي هاي فردي دارد و علاوه بر غارت ها، هتك ناموس ها و تجاوزها وحدت جامعه انساني را خدشه دار ساخته است؛ چه آن كه تاريخ اسلام نيز در خود چنين كينه توزي هايي را ميان فرق مختلف بسيار ثبت كرده است. اما تعاليم پيامبران و قرآن براساس ايجاد صلح و آشتي ميان برادران ديني و پاسخ دادن بدي ها با خوبي و پيشه ساختن عفو و گذشت و مدارا بنا شده است. در چنين فضايي الفت و برادري ميان مسلمانان ريشه دار مي شود و در هجمه ها، توطئه ها و مشكلات يار و ياور ديگر هستند.
مقام معظم رهبری با اشاره به صرف مبالغ هنگفت برای تبلیغ علیه شیعه که به دلیل کینه توزی و دشمنی با انقلاب اسلامی ایران صورت می گیرد، معتقدند نباید به این خیانت دشمنان کمک نمود و پیشنهاد مباحثات علمی بدور از کینه و عداوت بین مذاهب اسلامی را مطرح می فرمایند:
« هركس - چه در محيط سنّى و چه در محيط شيعه - به همدلى و ارتباطات حسنه و دوستانه بين شيعه و سنّى كمك كند، او به نفع اسلام و هدف هاى امت اسلامى كار كرده است. هر كس هم سعى در جدايى كند، درست نقطه مقابل آن حركت كرده است. بنده اطّلاعِ نزديك دارم كه امروز در بعضى از كشورهاى اسلامى كه نمىخواهم از آنها اسم بياورم از صندوق هايى كه مرتبط با اهداف و اميال بيگانگان است، پول هايى را صرف مىكنند؛ مخصوص اين كه عليه شيعه، عليه عقايد شيعه و عليه تاريخ شيعه كتاب بنويسند و در دنياى اسلام پخش كنند! آيا آنها به تسنّن علاقهمندند؟ نه؛ آنها مىخواهند نه شيعه باشد، نه سنّى. نه با شيعه دوستند، نه با سنى؛ منتها چون امروز در ايران حكومت اسلامى و پرچم اسلام را يك مجموعه شيعى در دست گرفته است و همه پايبندى ملت ايران را به تشيّع مىدانند، لذا اين ها هرچه دشمنى با انقلاب هم دارند، بر سر شيعه خالى مىكنند. با شيعه مبارزه مىكنند، براى اين كه نگذارند حاكميت سياسى اسلام و اين پرچم افتخار و عزّت به جاهاى ديگر سرايت كند و مورد جذب جوانانِ كشورهاى ديگر شود. هيچكس نبايد به اين خيانتِ دشمنان كمك كند .
البته ما با اين بيانمان، نه مىخواهيم بگوييم كه شيعه، سنّى شود؛ يا سنّى، شيعه شود و نه مىخواهيم بگوييم كه شيعه و سنّى به قدر توان و مقدورات خودشان، براى تحكيم عقايد خودشان كار علمى نكنند. اتّفاقاً كار علمى، بسيار خوب است و هيچ اشكالى ندارد. كتاب هاى علمى بنويسند؛ در محيط هاى علمى، نه در محيط هاى غيرعلمى، آن هم با لحن هاى بد و غلط. بنابراين، اگركسى مىتواند منطق خود را ثابت كند، ما جلوِ كار او را نبايد بگيريم. اما اگر كسى مىخواهد با حرف، با عمل و با شيوههاى گوناگون، اختلاف ايجاد كند، اين را ما فكر مىكنيم كه در خدمت دشمن است. هم سنّي ها بايد مراقب باشند و هم شيعهها.» (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۲، صص ۱۸۰-۱۷۵).
۱۵- مقابله با دنياپرستي و جاه طلبي:
اتحاد در بسياري از موارد نيازمند روحيه ايثار و فداكاري، عفو و بخشش و تواضع و فروتني است. دنياطلبان و عاشقان شهرت و مقام كه هيچ عملي را جز در راستاي مال و مقام انجام نمي دهند و در لحظات بحراني و مشكلات اجتماعي به جاي ميدان دادن به افراد لايق و گذشتن از حقوق خويش بر حفظ قدرت و موقعيت حزب و جناح خويش تأكيد مي كنند، بزرگترين سنگ اندازي را در جهت اتحاد مسلمانان ايجاد مي كند. مقام معظم رهبری توصیف جالبی از چنین لفراد دارند:
« آنها به جاي اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شيطان كه همان دنياپرستي است، چنگ مي زنند و ايجاد تفرقه مي كنند. آنان به راحتي به خاطر متاعي اندك پست مي شوند و عزت و شوكت خود و ميهن خود را مي فروشند و استعمارگران نيز باتوجه به چنين روحياتي به تطميع مادي و معنوي آنان مي پردازند. » (خامنه ای ، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۹).
راهکارهای اشاعه منطق گفتگو بین مسلمانان با معیارهای قرآنی:
- پذیرش دو طرف یا چند طرف: یکى از پیشفرض هاى آغازین گفتگو، پذیرش دو طرف یا چند طرف است که با استفاده از علائم، از جمله کلام به شکل هاى مختلف با یکدیگر تبادل معنا مىنمایند. این امر مورد پذیرش قرآن کریم است. البته پذیرش طرف مقابل به معناى حقانیت او نیست، بلکه منظور این است که گفتگو وقتى تحقق پیدا مىکند که هر یک از طرفین، سخن طرف دیگر را بشنود و با یکدیگر به تبادل آرا و عقاید بپردازند.
- آگاهى و علم: طرفین گفتگو باید با آگاهى و علم به مذاکره بپردازند. کرامت و ارزش آدمى به علم و دانش است و به واسطه تعلیم اسماى الهى و دریافت تعالیم حق، مسجود ملائکه شد و فرشتگان را به کرنش و تعظیم واداشت. خداوند از انسان مىخواهد نسبت به آنچه علم ندارد، پیروى نکند.
- لزوم پذیرش اختلاف اقوام، ملل و زبان ها: اختلاف انسانها از نظر زبان، ملیت و غیره نباید مانع گفتگو شود. قرآن کریم به صراحت قبایل و گروه ها را پذیرفته است و اختلاف بین رنگ ها و زبان ها را از آیات الهى مىشمارد. گوناگونى انسان ها از نظر رنگ، نژاد ، ملیت و زبان، تفاوتى در انسانیت انسان پدید نمىآورد. بسیارى از اختلاف ها و جنگ ها ناشى از این امر است که گروهى خود را از نظر نژاد و ملیت، برتر از دیگران مىدانند. همین امر باعث بروز جنگ جهانى دوم، از سوى نازی هاى آلمان شد. آنان خواهان برترى و تسلط بر سایر نژاد ها و ملل بودند. طبیعى است در چنین حالتى، جایى براى گفتگو و شناخت حقایق باقى نمىماند؛ در حالى که قرآن کریم گوناگونى انسان ها از نظر نژاد، ملیت و... را وسیلهاى براى شناخت یکدیگر مىداند.
- امکان حصول تفاهم و وحدت: هر چند انسان ها گوناگون آفریده شدهاند، با این حال، زمینه هاى فراوانى براى ایجاد تفاهم و همکارى بر اساس اصول مشترک وجود دارد. یکى از راهکار هاى گفتگو این است که بتوان به وسیله گفتگو به اصول مشترک دست یافت و بر اساس آن با یکدیگر تعاون و همکارى داشت. قرآن کریم به مسلمانان مىآموزد که اگر کسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدستان با شما همکارى کنند، از پا ننشینید و بکوشید دستکم در قسمتى که با شما اشتراک هدف دارند، همکارى آنان را جلبکنید و آن را پایه براى پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید.
- آزادى فکر و اندیشه و انتخاب راه: یکى از راهکارهای گفتگو، قبول آزادى فکر و اندیشه است. هیچ یک از طرفین گفتگو نمىتواند عقاید و افکار خویش را به دیگرى تحمیل کند. در قسمتى از آیات قرآن کریم، این اصل تعقیب شده است که اساسا طبیعت اعتقادات قلبى و مسائل وجدانى به گونهاى است که اکراه و اجبار بر نمىدارد. اگر فردى به حکم اجبار و فشار، معتقدات و دستورات یک مذهب را در ظاهر بپذیرد، هرگز دلیل آن نیست که او در قلب و وجدان خویش آن را پذیرا گشته است.
- خوش بینى نسبت به دیگران: یکى دیگر از راهکارهاى گفتگو، خوش بین بودن و احترام به طرف گفت و گوست. همه انسان ها از فطرت الهى بهره مندند. اگر فشارها و هوس ها برداشته شود، پاکى و اصالت آنان ظاهر مىگردد. از این رو، قرآن کریم، تمسخر دیگران را ممنوع ساخته و از مسلمانان مىخواهد که اقوام دیگر را مسخره نکنند.
- جدى گرفتن پیام گفتگو: قرآن کریم از رفتار و عملکرد عدهاى از مخالفان و معاندان حکایت مىکند که هر گاه پیام جدى وحى را از زبان پیامبر خدا مىشنیدند، او را تکذیب کرده و به او نسبت سحر و جادو، شاعر و دیوانه مىدادند و در مواردى سخنان وحى را اسطوره پیشینیان معرفى مىکردند. این امر، نشان دهنده رفتار ناپسند آنان در گفت و گو با پیامبر خداست و به دلیل ضعف و پیش داورى خویش و بدون توجه به پیام گفتگو، از شنیدن پیام وحى خوددارى مىکردند.
- احترام به افکار، فرهنگ و مقدسات یکدیگر: قرآن کریم ضمن تکریم و احترام به پیامبران و کتب آسمانى سابق، آنها را تصدیق مىکند. قرآن کریم از مسلمانان مىخواهد که کافران را دشنام و ناسزا ندهند؛ چه این که آنان نیز در مقابل و از روى دشمنى به خدا ناسزا مىگویند و نیز از مؤمنین مىخواهد با کسانى که دین شما را به ریشخند و بازى گرفتهاند، دوست نشوند.
در همین راستا برای اشاعه منطق گفتگوی بین مسلمانان ، پیشنهاد می گردد:
- فلسطين يك اصل مشترك بين تمامي كشورهاي اسلامي است و مي تواند يكي از محورهاي گفتگوی بین مسلمانان قرار گيرد.
- تلاش در جهت وحدت رسانه اي و تبليغاتي جهان اسلام
- بهره گيري شايسته از مراسم عبادي- سياسي حج
- بهره گيري شايسته از مجامع و سازمان هاي اسلامي در راستاي انسجام اسلامي همچون سازمان كنفرانس اسلامي و...
- توجه و تأكيد بر مشتركات مذهبي و احترام به انديشه هاي هر يك از مذاهب.
- ايجاد فضاي گفتگو ميان علماي فرق مختلف اسلامي با هدف تحقق انسجام اسلامي.
- توجه به مضرات خودخواهی و دنیا طلبی فرقه ها و مذاهب اسلامی برای وحدت امت اسلامی.
- رویکرد دقیق به نقش نظم باطل جهانی در ایجاد فرقه گرایی بین مسلمانان.
- بررسی تاثیر موقعیت جغرافیائی جهان اسلام بر تشدید فرقه گرائی.
- مبارزه با خوی قومیت، مذهب و طایفه گری در بین مسلمانان و گرایش به نقاط مشترک.
- توجه به عواقب وخیم جنگ شیعه و سنی برای جهان اسلام.
- هوشیاری در برابر توطئه عمال تفرقه انگیز دشمنان دردنیای اسلام
- تصحیح استدلال غلط کشورهای مسلمان درباره منافع مذهبی و فرقه ای خود
- عبرت ملت های مسلمان از ایران در برقراری وحدت ملی بین اقوام ومذاهب مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی.
- تاکید بر اسلام و منافع مسلمانان در مقابل ناسیونالیزم افراطی در کشورهای مسلمان
- هوشیاری در برابر ایجاد سوء ظن بین دولت ها و ملت های اسلامی
- تکریم و الگوگیری از شخصیت پیامبر اعظم(ص) به عنوان محور انسجام اسلامی از سوی همه مذاهب اسلامی.
- عدم ضعف و سستی روسای کشورهای اسلامی در برابر توطئه های تفرقه برانگیز.
- تعامل رسانه ای و مطبوعاتی کشورهای مسلمان برای روشنگری و مقابله با فرقه گرائی بین پیروان مذاهب اسلامی.
منابع و ماخذ:
۱- برومند, سیدمهدی، شیوه های تعلیم و تربیت در قرآن و سنت, رشت: کتاب مبین ، ۱۳۸۰
۲- بولتون, رابرت، روان شناسی روابط انسانی, ترجمة حمیدرضا سهرابی, تهران: رشد،۱۳۸۱
۳- خامنه ای ، سید علی(آیت الله) ، امريكا از ديدگاه رهبرى، مركز تحقيقات اسلامى سپاه پاسداران، قم: نشر ياقوت، ۱۳۷۸
۴- خامنه ای ، سید علی(آیت الله) ، حديث ولايت (مجموعه رهنمود هاى مقام معظم رهبرى)، تهران: سازمان تبليغات اسلامى، مجموعه شش جلدی ، ۱۳۸۷
۵- خامنه ای ، سید علی(آیت الله) ، دشمن شناسى از ديدگاه مقام معظم رهبرى ، سازمان عقيدتى سياسى ـ دفتر سياسى، تهران، دفاع، ۱۳۸۱
۶- خامنه ای ، سید علی(آیت الله) ، ويژگى هاى انقلاب اسلامى و راه هاى تداوم آن در آيينه نگاه رهبر معظم انقلاب، تهران: قدر ولايت، ۱۳۸۰
۷- فضل الله, محمدحسین، گفتگو و تفاهم در قرآن کریم, ترجمة سیدحسین میرداماد, تهران, مرکز بینالمللی گفتگوی تمدن ها, ۱۳۸۰
۸- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران, تفسیر نمونه, تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه ،۱۳۶۳
۹- وود, جولیانی، ارتباطات میانفردی روانشناسی تعامل اجتماعی, ترجمة مهرداد فیروزبخت, تهران: مهتاب, ۱۳۷۹
۱۰- هارجی, اون و کریستین ساندرز و دیوید دیکسون, مهارت های اجتماعی در ارتباطات میانفردی, ترجمة خشاریار بیگی و مهرداد فیروزبخت, تهران : رشد, ۱۳۷۷
کد مطلب: 51198