«تفسیر القرآن الکریم» تألیف شیخ محمود شلتوت از جمله تفاسیری اسـت که حلقه اتصال بین تفاسیر سنتی و تفاسیر جدید به شمار میآید. مؤلف در عـین حال که همچون مـتقدمان بـه بحثهای سنتی تفسیری پرداخته، نیازهای جدید و مقتضیات زمان و مکان را نیز مورد توجه قرار داده است. این تفسیر قرن چهاردهم هجری که از نثر ادبی قوی برخوردار است به جای توضیح یکایک آیات هـرسوره به مقاصد اصلی آنها میپردازد و فراهم کردن زمینههای تقریب و وحدت اسلامی از اهداف عمده آن محسوب میشود. پرهیز از خلط فرضیهها و نظریههای علمی با تفسیر، و نقد چنین گرایشی از ویژگیهای دیگری است که در«تفسیر القـرآن الکـریم» جلب توجه میکند. مقاله حاضر به معرفی این تفسیر معاصر و روش تفسیری آن میپردازد.
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن مقاله به شرح زیر است:
مقدمه
«تفسیر القرآن الکریم» تألیف شیخ محمود شلتوت، مجموعه مقالاتی است که نخست، در رساله الاسلام مجله «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه» در قاهره طی چـهارده سـال منتشر گردید. شیخ شلتوت خود این تفسیر را بهترین آثار و بزرگترین پاداشی میداند که از طرف پروردگار آرزو داشته است(بیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 15؛احمدی، 3831، ص 66).
شیخ شلتوت موفق شد اندکی بیش از ده جزء از قرآن کـریم را تـفسیر کـند که از سوره فاتحه تا آخـر سـوره بـرائت را در بر میگیرد. وی در مقدمه تفسیرش اظهار امیدواری کرده است که این تفسیر طرح نمونهای موفق باشد که مسلمانان با استفاده از آن به سـوی کـتاب خـدا روی آورند(شلتوت، 9731 ش، ص 41).
از روش تفسیری شیخ شلتوت در منابع مشهور روشـهای تـفسیری مانند «التفسیر و المفسرون» تألیف محمد حسین ذهبی و «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» تألیف محمد هادی معرفت بحثی به مـیان نـیامده اسـت. معرفی اجمالی شخصیت علمی شیخ شلتوت، قرآن و تفسیر از دیدگاه وی و روش تـفسیری شیخ در تفسیر القرآن الکریم از بخشهای اصلی مقاله است که در ذیل میآید.
1. شخصیت علمی شیخ شلتوت
شیخ محمود شـلتوت(0131-3831 ق3981/-3691 م)در بـحیره مـصر متولد شد. وی در دانشگاه الازهر تحصیل کرد و در سال 8191 م از آنجا فارغ التـحصیل گـردید. شیخ شلتوت در مراکز دانشگاهی مختلف مصر تدریس کرد و درصدد اصلاح برنامههای دانشگاه الازهر برآمد، ولی مورد مـخالفت بـرخی از عـلمای الازهر واقع شد و مدتی به کار وکالت پرداخت(1391-5391 م). سپس به الازهر بـازگشت و ریـاست دانـشکده شریعت را به عهده گرفت(1491 م). وی از سال 8591 تا پایان عمر(3691 م)ریاست دانشگاه الازهر را بر عهده داشـت(زرکـلی، 0991 م، ج 7، ص 371).
وی هـمچنین عضو کمیته فتوای الازهر بود که در زمینههای مختلف فقهی بر اساس نیازهای جامعه فـتوا مـیداد(احمدی، 3831 ش، ص 23). مجموعا 62 اثر علمی از وی باقی مانده است. این آثار اعم از کتابها و مقالات فـقهی، قـرآنی و تـقریبی است. آثار مهمی از جمله «فقه السنه» ، «حکم الشریعة فی استبدال النقد بالهدی» ، «حکم الشـریعة الاسـلامیة فی تنظیم النسل» ، «فقه القرآن و السنه» از آثار فقهی او محسوب میشود (احمدی، 3831، ص 23).
شیخ شـلتوت از روشـنفکران مـصلح مصر و قائل به باز بودن باب اجتهاد بود (زرکلی، 0991 م، ج 7، ص 371). شخصیت قرآنی شیخ شلتوت را از لابهلای آثـار بـه جای مانده از او میتوان شناخت. از میان کتابهای شیخ شلتوت، شش اثر به شـرح زیـر از آثـار قرآنی او محسوب میشود: «تفسیر القرآن الکریم»، «من هدی القرآن»، «إلی القرآن الکریم» ، «منهج القرآن فـی بـناء المـجمتع» ، «القرآن و القال» ، «القرآن و المرأه» (احمدی، 3831 ش، صص 701-211). شیخ همچنین مقدمه علمی و جالب تـوجهی بـر «مجم البیان لعلوم القرآن» نوشته که نخستین بار دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه آن را در سال 8731 ق در قاهره چـاپ کـرد(طبرسی، 7141 ق، ج 1). بدون شک مهمترین اثر قرآنی شیخ شلتوت «تفسیر القرآن الکریم» اسـت کـه شیخ آن را به بهترین اثر خود به شـمار آورده اسـت(بـیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 15).
شخصیت تقریبگرای شیخ شلتوت را نیز نـباید فـراموش کرد؛ شیخ یکی از مؤسسان جماعت تقریب مذاهب اسلامی در کشور مصر بود که در شـهر قـاهره در سال 0631 ق با هدف تقریب بـین مـذاهب اسلامی تـأسیس گـردید(احـمدی، 3831 ش، ص 95). مؤسسان دار التقریب از جمله شیخ شلتوت مـعتقد بـودند سبب اصلی اختلاف بین مذاهب اسلامی فقه است و در عین حال، همین فـقه مـیتواند از عوامل مهم و نقشآفرین در تقریب باشد(واعـظزاده، 9731 ش، ص 69). شیخ مهمترین هدف خـود را هـنگام تصدی ریاست دانشگاه الازهر، پیـکار بـا تعصبات، و تحقیق و بررسی علوم دینی در فضایی آکنده از صفا و برادری اعلام کرد(احمدی، 3831 ش، ص 92).
وی در هـفدهم ربـیع الاول 8731 ق همزمان با سالروز میلاد حـضرت پیـامبر اکـرم(ص)و میلاد امام صـادق(ع)-رئیـس مذهب جعفری-با صـدور فـتوای تاریخیاش مبنی بر جواز پیروی از فقه شیعه مؤثرترین گام را در راه وحدت اسلامی به خصوص وحـدت شـیعه و سنی برداشت(بیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 543). بدیهی اسـت حـکمت و درایت آیـت اللّه بـروجردی و تـلاشهای آگاهانه ایشان نقش مـهمی در صدور این فتوا داشته است(واعظ زاده، 9731 ش، ص 79).
دیگر اقدام مهم شیخ شلتوت در راستای هدف تقریب مـذاهب، تـأسیس کرسی فقه مقارن در دانشگاه الازهر بـود. وی در ایـن زمـینه مـیگوید: دانـشگاه الازهر بر اسـاس تـقریب بین مذاهب اسلامی مقرر داشت که فقه شیعه و سنی هردو بر اساس دلیل و برهان بدون هـیچ گـونه تـعصبی تدریس شود(بیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 883). او معتقد بود کـه مـسلمانان بـاید کـتب یـکدیگر را بـخوانند و از علم و دانش یکدیگر استفاده کنند؛چون علم منحصر به مکان خاصی نیست و خداوند مواهب خود را به فرقه خاصی محدود نکرده یا از فرقه خاصی دریغ نکرده است(طـبرسی، 7141 ق، ج 1، مقدمه شلتوت بر مجمع البیان، ص 13).
2. قرآن و تفسیر از دیدگاه شیخ شلتوت
از دیدگاه شیخ شلتوت، قرآن منبع هدایت الهی است که آثار مبارکی در حیات انسان به صورت عام و حیات مسلمانان به طـور خـاص داشته است. علم، عقل، دین، هنر، قانون و قانونگذاری، فلسفه و اخلاق، سیاست و حکمت، اقتصاد و به طور کلی همه مظاهر فعالیتهای فکری و عملی انسان در حیات مادی و معنوی او از این کتاب بهرهمند شـده و الهـام گرفته است(شلتوت، 9731 ش، مقدمه، ص 5).
وی قرآن را رحمت و عنایت خاص خداوند به همه موجودات میداند و مینویسد: خداوند در قرآن به گونهای سخن گفته است که کـمال عـنایت او و اهتمام شدید وی را نسبت به مـخلوقات نـشان میدهد. خطابهای قرآنی بهترین قرینه بر این مدعاست. خداوند در کتابش با عناوین مختلفی اشخاص، طوایف و شعوب، عموم مردم و گاهی اشیاء را مورد خطاب قرار داده اسـت. خـطاب وی به عقلاء-اعم از افـراد یـا جماعتهای آنان-یک خطاب تکلیفی است که متضمن امر و نهی است، اما خطاب وی به اشیاء یک خطاب تکوینی است که نشاندهنده خضوع و تسلیم آنها در مقابل سنت خداوند است(شلتوت، 9731 ش، صـص 311-411).
تـفسیر قرآن از نظر شیخ شلتوت علمی است که متکفل بیان معانی قرآن و کشف مقاصد آن است(شلتوت، 9731 ش، مقدمه، ص 6). تأویل از دیدگاه او عبارت است از منصرف کردن الفاظ آیه از معنای وضعی و حقیقی آن به معنایی دیـگر کـه تأویلکننده، آن را مـدلول کلام میداند. تأویل در صورتی معتبر است که به هیهچ اصل یا عقیده موجود در دین صدمه نزند و در عـین حال، عبارتهای قرآنی و الفاظ عربی آن، قابلیت تطبیق بر معنای مذکور را داشـته بـاشد(شـلتوت، 9731 ش، ص 64).
3. روش تفسیری شیخ شلتوت
ساختار کلی تسیر هرسوره در «تفسیر القرآن الکریم» بدین شرح است: نخست مفسر علت نـامگذاری هـرسوره را بیان میکند و سپس، به ذکر مقاصد و اهداف کلی آن میپردازد. نوع نداها و خـطابهای مـوجود در هـرسوره و اهمیت آنها، نکته دیگری است که مفسر مورد توجه قرار میدهد. موضوعات اعتقادی، فقهی و اجـتماعی که از لابهلای آیات استنباط میشود و ارتباط آنها با مقاصد کلی سوره روشن نـیست نیز به نسبت اهـمیت آنـها گاهی به اختصار و گاهی به تفصیل بررسی میگردد.
شیخ تفسیر هرسوره را با بیان مقاصد اصلی آن آغاز میکند. وی به جای آنکه تکتک آیات را بررسی کند، نگاه کلی به هرسوره دارد و به ذکر نـکات و پیامهای مهم و برجسته آن میپردازد(برای نمونه رک. (شلتوت، 9731 ش، صص 05، 19، 163). وی در تفسیر سوره فاتحه مینویسد: «این سوره کمال و سعادت انسان را در گرو دو «قوه نظر و علم» و «قوه اکتساب و عمل» میداند. با قوه نخستین، حـق را درک مـیکند و به آن ایمان میآورد و با قوه دوم راه خیر و هدایت و رستگاری را میپیماید(شلتوت، 9731 ش، ص 73).
وی در باب سوره بقره که از دیدگاه او یکی از جامعترین سورههای قرآن است، مینویسد: این سوره دو مقصد اساسی را به مقتضای اوضاع مسلمانان در ابـتدای هـجرت آنان به مدینه دنبال میکند: یک. دعوت بنی اسرائیل به هدایت که از آیه 04
(یا بنی إسرائیل اذکروا نعمتی. . . )
شروع شده و با آیه 771
(لیس البرّ أن تولّوا وجوهکم. . . )
پایان می یابد.
دو. تـشریع و قانونگذاری متناسب با پیدایش امت یا جامعه اسلامی در مقابل یهود و مشرکان(شلتوت، 9731 ش، صص 15-25).
در تفسیر سوره آل عمران نیز شیخ شلتوت اشاره میکند که این سوره به دو امر مهم توجه کـرده اسـت کـه در شقاوت و سعادت امتها مؤثر اسـت: یـک. نـشان دادن و تقریر حق در مسئله مهم الوهیت و انزال کتب؛ دو. بیان علت خودداری مردم در هر زمان و مکانی از توجه به معرفت حق و عمل به آن(شـلتوت، 9731 ش، ص 29). بـدین تـرتیب، روش مفسر، ملاحظه هرسوره به صورت یک واحد بـه هـمپیوسته است که مقاصد و اهداف، عبرتها و اصول انسانی را توضیح میدهد(بیآزار شیرازی، 9731 ش، ص 09). البته افراط در این نگرش ممکن است به بـرداشتهای نـادرست نـیز منجر شود. در تفسیر آیات کریم 61-91 سوره قیامت،
«لا تحرّک به لسـانک. . . »
شیخ شلتوت آنها را مربوط به نامه عمل و قرائت نامه اعمال دانسته است(شلتوت، 5041 ق، ص 181). به نظر میرسد منشأ ایـن امـر ارتـباط دادن آیات مذکور با آیات قبل و بعد در موضوع قیامت، و تحمیل سیاق واحـد بـر مجموعه آیات سوره قیامت است. این در حالی است که گاهی یک سوره مشتمل بر دو یا چـند مـوضوع مـستقل از یکدیگر است و اگر یک یا چند جمله معترضه بین جملههای دیگر قـرار گـیرد، نـمیتوان به لحاظ سیاق، در معنای ظاهر جملههای معترضه تصرف کرد و آنها را با تکلف بر مـعنایی مـتناسب بـا جملههای قبل و بعد تحمیل کرد(بابایی و. . . ، 9731 ش، ص 631).
افزون بر این، مفسر برخی اوقات تناسب سـورهها بـا یکدیگر را نیز بررسی کرده است و هدف اصلی چند سوره متوالی یا غیر مـتوالی را بـیان مـیکند؛برای نمونه، مفسر در مورد تناسب سورههای فاتحه، انعام، کهف، سبأ و فاطر میگوید: این پنـج سـوره با حمد و ستایش خداوند بر نعمت تربیت آغاز میشود. از آنجایی که سوره فـاتحه «امـ الکـتاب» است، همه شاخههای تربیت را شامل شده با آیه
«الحمد للّه رب العالمین»
حمد را به ربوبیت مطلق خـداوند پیـوند میدهد. ربوبیت مطلق مشتمل بر تربیت تکوینی اعم از جسمی و عقلی و نیز تـربیت تـشریعی از طـریق وحی و رسالت است. سوره انعام نیز حمد را مختص خداوند میداند و در خلال سوره به نوعی از انـواع تـربیت عـمومی، یعنی خلق و ایجاد موجودات می پردازد. سوره کهف خداوند را شایسته حمد میداند بـه سـبب تربیتی که از نوع تربیت وحیانی است. سوره سبأ نیز حمد را برای خداوند اثبات میکند و به نـوعی از انـواع تربیت مطلق که به فرمانروایی و رفتار حکیمانه و تدبیر الهی مربوط میشود، اشـاره مـیکند. سوره فاطر خداوند را به خاطر دو نوع تـربیت-جـسمی و آسـمانی-سزاوار حمد میداند، اما نسبت به سـوره حـمد با تفصیل بیشتری بحث میکند (رک. صص 363-863).
هرچند مفسر در هرسوره به مجموعهای از مقاصد اصـلی اشـاره میکند، از موضوعات فرعی و پراکنده سـوره و در عـین حال، بـحثانگیز نـیز غـافل نمیشود؛ برای نمونه، در سوره بقره مـوضوعات روشـهای مختلف در فهم قصص قرآنی، حروف مقطعه، متشابه در قرآن، گروههای مختلف مردم در مـقام تـأثر از هدایت قرآنی را بررسی میکند(رک. صص 14، 35، 85، 56).
در سـوره آل عمران نیز به مـوضوعات فـرعی اعتقاد غلوآمیز مسیحیان در مورد عـیسی(ع)، دعـوت اهل کتاب و ضلالت و اضلال آنها، محکم و متشابه، و خطابهای قرآنی این سوره که مـفسر تـعداد آنها را شش خطاب میداند، اشـاره شـده اسـت(رک. صص 49، 69، 701، 311).
مفسر گـاهی نـیز آیه یا مفهومی قـرآنی را دارایـ اهمیت خاص میداند و با اینکه جزء مقاصد اصلی سوره نیست، آن را به طور مستوفی بـررسی مـینماید؛ برای نمونه، در تفسیر آیه برّ
«لیـس البـر أن تولوا وجـوهکم»
(بـقره: 771» ، شـیخ شلتوت با عناوین مـتعدد زیر از آن بحث میکند: جایگاه آیه برّ نسبت به آیات قبل و بعد از آن، کلمه «برّ» و مدلول آن در قـرآن، وابـسته نبودن برّ به ظواهر و اشکال، بـرّ در عـقیده، بـرّ در عـمل و بـرّ در اخلاق(رک. صص 77-88). بـه هـمین صورت، در بحث از آیه
«یا ایّها الّذین آمنوا إن تطیعوا فریقا. . . »
(آل عمران: 001» و آیات دیگر سوره آل عمران کـه مـشتمل بـر خطابهای الهی است، مفسر در باب خطابهای خـداوند در قـرآن بـه تـفصیل بـحث مـیکند(رک. صص 011-031).
این تفسیر بر خلاف تفسیر شیخ محمد عبده که گرایش علمی عقلی دارد، گرایش سنتی نقلی دارد(خرمشاهی، 7731 ش، ج 2، ص 1331). بسنده کردن مفسر به آنچه در قرآن کریم وارد شده و محافظت بـر دلالت لغوی الفاظ، عدم اعتماد به روایات قصص که نوعا سند صحیحی ندارد، تأویل نکردن الفاظ از معانی حقیقی به معانی دیگر-مگر با قرینه صارفه-از اصول تفسیری شیخ شلتوت است(شـلتوت، 9731 ش، ص 05). شـیخ در تفسیرش نظریه یا اصطلاحی را که از منبعی جز قرآن گرفته شده، وارد قرآن نمیکند. در نتیجه، کلمات قرآن خود یکدیگر را تفسیر میکنند و قرآن را آزاد میگذارد تا بر آنچه میخواهد دلالت کند، نه ایـنکه آنـچه را ما میخواهیم بر آن تحمیل کنیم (بیآزار شیرازی، 9731 ش، ص 9).
صاحب «تفسیر القرآن الکریم» معتقد است در قرآن، غیر از حروف مقطعه، خداوند علم هیچ چیز دیگر را بـه خـود اختصاص نداده است. وی دو احتمال را در مـورد آیـات متشابه مطرح میکند:
یک. آیاتی که در احکام و اعتقادات احتمال معانی مختلفی دارد. گاهی این اختلاف در معنای یک کلمه مفرد مانند «قرء» و گاهی نیز در معنای تـرکیبی مـانند
«للّذین یؤلون من نـسائهم تـربّص أربعة أشهر فإن فاءوا فانّ اللّه غفور رحیم*و إن عزموا الطّلاق فإنّ اللّه سمیع علیم»
(بقره: 622-722)، رخ میدهد که با وجود دو احتمال در معنای آنها، احکام مبتنی بر این آیات نیز مردد بین دو حـکم مـیشود(رک. شلتوت، 9731، ص 95).
دو. آیاتی که در آنها باید لفظ را از ظاهرشان منصرف کرد و معنایی را برای آنها در نظر گرفت که متناسب با صفات جلال خداوند و منزه بودن وی از نقص و عیب باشد؛مانند استواء به مـعنای اسـتیلاء، ید بـه معنای قدرت و یمین به معنای نیرو و قوت (شلتوت، 9731 ش، ص 95). به هرحال، برای فهم روشن آیات متشابه، نباید بـه منبع دیگری جز قرآن توسل جست بلکه باید آنها را به آیـات مـحکم ارجـاع داد. (شلتوت، 9731 ش، ص 901). شیخ میگوید: برداشتهای مختلف مسلمانان در موضوع محکم و متشابه از مسائلی است که دشمنی و کینه را در میان آنها بـرانگیخته اسـت، در حالی که انسان محقق میتواند مواضع محکم و متشابه را به آسانی کشف کند و مـتشابهات را بـه آیـات محکم ارجاع دهد. آگاهی از حقیقت محکم و متشابه در آیات قرآن اساس انصاف و اعتدال در بین مسلمانان و سـوق دادن آنها به سوی حق است(شلتوت، 9731 ش، ص 901).
شیوه برخورد مفسر با حروف مقطعه آنـ است که این حـروف را اسـراری میداند که برای بشر قابل درک نیست و خداوند علم آنها را به خود اختصاص داده است (شلتوت، 9731 ش، صص 55-75). البته اسلوب آغاز کردن سخن با حروف مقطعه که در نزد عرب متعارف نبود، برای جلب تـوجه مشرکان به آیات قرآن نیز مؤثر بوده است؛ زیرا در بین خود عهد کرده بودند که به قرآن گوش فراندهند و سخنان لغو و بیهوده هنگام تلاوت آیات قرآن به زبان آورند. آنچه مـؤید ایـن معناست، آن است که غالبا پس از این حروف، از کتاب نازلشده بر پیامبر، انزال یا تنزیل آن سخن به میان آمده است (شلتوت، 9731 ش، صص 16-26).
3-1. جایگاه روایات در تفسیر شلتوت
در روش تفسیری شیخ شلتوت روایـات پیـامبر اکرم(ص)جایگاه خاص خود را دارد. در عین حال، شیخ شلتوت شدیدا با اسرائیلیات مبارزه میکند و این نوع روایات را مانع جدی بر سر راه تفسیر میشمارد. شیخ-یکی از اعضای انجمن علمای طراز اول مـصر- بـه انجمن پیشنهاد داد تا کتابی علمی در پاسخ به اسرائیلیاتی که در کتب تفسیری راه یافته و مردم آنها را معانی و تفسیر قرآن کریم میپندارند، تدوین شود. وی اسرائیلیات را گزارشهایی میدانست که نه بر صـحیح بـودن آنـها حدیثی وجود دارد و نه عقل آنـها را مـیپذیرد(احـمدی، 3831 ش، ص 33). وی معتقد است یکی از محملهای کاربرد اسرائیلیات در تفسیر، تمسک به آنها در مقام تأیید عقاید فرقهای و اختلافات مذهبی است و اهل کتاب این روایـات را بـه بـهانه بیان و تفصیل مجملهای قرآنی رواج دادهاند(شلتوت، 9731 ش، ص 9).
نـتیجه چـنین تفسیری از قرآن، تفسیر با استفاده از روایات نادر و غریب و اسرائیلیات است که راویان اهل کتاب نقل کردهاند. آرای تحمیلشده بر قـرآن بـه دسـت برخی از فقهاء، متکلمان و غالیان متصوفه از این دسته است. متأسفانه پیـدایش این آراء همزمان با عهد تدوین حدیث بود. بسیاری از این آراء در متن کتب روایی و تفسیری جای گرفت و حتی به سـبب قـدمت، قـداست خاصی نیز پیدا کرد و مورد قبول امت واقع شد(شلتوت، 9731 ش، ص 01).
3-2. مـقتضیات زمـان و مکان در تفسیر شیخ شلتوت
از ویژگیهای مهم در روش تفسیری شیخ شلتوت، توجه به مقتضیات زمان و مکان یا نـیازهای روز اسـت. شـیخ میگفت: بر ما واجب است اجتهاد کنیم و ایمان داشته باشیم که نـیاز امـروز در فـقه و عقاید دینی، غیر از نیاز دیروز است(بیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 01). وی معتقد بود اسلام در مقام تشریع و قـانونگذاری اجـازه نـداده است، مسلمانان در همه چیز خود قانونگذاری کنند و در عین حال، آنها را به قوانین منصوص شـرع مـحدود نکرده است بلکه در مواردی مانند عبادات، مواریث و اصول معاملات قوانین منصوص دارد؛چون عـقل بـه تـنهایی نمیتواند آنها را درک کند و زمان و مکان و مصلحت در آن تأثیری ندارد. از سوی دیگر، در آنچه عقل، خیر و صـلاح آن را درکـ میکند و مصالح زمان و مکان و اشخاص در آن دخالت دارد، قانونگذاری را به عقل تفویض کرده اسـت و از هـمین جـا بود که اجتهاد در بین مسلمانان ظاهر شد(شلتوت، 9731 ش، ص 33).
شیخ میگفت: آراء و عقاید گذشتگان و تفسیر آنها از بـرخی آیـات قرآن، بعضی از مسلمانان را چنان مبهوت کرده که معتقد شدند افراد باایمان نـباید چـیزی از آنـها را انکار کنند. آنها پنداشتند این مطالب که علمای پیشین در کتابهای خود درج کرده و به وسـیله آن کـتاب خـدا را شرح داده و امت نیز آن را پذیرفته است، از مسلّمات دین به شمار میآیند. بدین تـرتیب، افـکار خود را تسلیم دیدگاههای دیگران کردند و با محروم کردن خود از لذت تفکر و اندیشه، به خود و دین خود خـیانت ورزیـدند. بسیاری از مسلمانان عقیده پیدا کردند که حلال آن است که فلانی در فلان کـتابش حـلال، و حرام آن است که فلان شخص در کتابش حـرام دانـسته اسـت(شلتوت، 9731 ش، ص 01).
3-3. گرایش تقریبی در تفسیر شلتوت
ویژگی دیـگر روش تـفسیری شلتوت، گرایش تقریبی آن است. شیخ معتقد است توجه و تدبر در خطابهای قرآنی نظیر
«یـا ایـها الذین آمنوا»
در بازگرداندن وحدت اسـلامی بـه امت مـسلمان بـسیار مـهم است؛زیرا پیوندهای وحدت امت از هـم گـسسته و عوامل داخلی و خارجی فساد و تفرقه در بین آنها ریشه دوانیده است.
پس باید بـه خـطابهای الهی گوش فرادهیم، در آنها تدبیر کـنیم و آیات وحی بعد از خـطابها را درک کـنیم(شلتوت، 9731 ش، ص 321). وی شخصیتی است که بـدون تـعصب، به آثار و تفاسیر مذاهب دیگر نگریسته و حتی با احترام از آنها یاد میکند. وی در مـقدمهاش بـر «تفسیر مجمع البیان لعلوم القـرآن» مـینویسد: صـاحب «مجمع البیان» تـوانسته اسـت تا حد زیادی احـساسات مـذهبی را از فضای فکری و علمی دور نگاه دارد. در برخی موارد، روایات متناسب با مذهب خود را میآورد، اما روایـات دیـگر را ترجیح میدهد(مقدمه شلتوت بر مـجمع البـیان، 7141 ق، ج 1، صص 22-32).
وی مـینویسد: «مـجمع البـیان» با توجه به امـتیازات آن، اولین کتاب جامع تفسیری است و همچنان، کاملترین اثر تفسیری در بین مسلمانان محسوب میشود(مقدمه شـلتوت بـر مجمع البیان، 7141 ق، ج 1، ص 12). قبل از شیخ شلتوت، شـیخ مـحمد عـبده گـفته بـود: «میخواهم قرآن اصـل بـاشد و مذهب و آرای دینی بر آن حمل شود؛نه اینکه مذاهب اصل باشد و قرآن بر آنها تطبیق گردد کـه ایـن، خـود منجر به تأویل و تحریف خواهد شد(عـبده، 6431 ق، ج 1، ص 45). شـیخ شـلتوت نـیز بـا تـعبیر دیگری همین پیام را میدهد. وی مینویسد: «قرآن را نباید بر احکام مذاهب تطبیق کرد بلکه مذاهب باید تسلیم حکم قرآن باشد(مقدمه شلتوت بر مجمع البیان، 7141 ق، ج 1، ص 12).
او معتقد است تـفاسیر قرآن نباید در تأییدات اعتقادات خاص فرقههای مختلف مسلمان یا تشدید اختلافات مذهبی استفاده شود(شلتوت، 9731 ش، ص 9). محمد البهی تفسیر شیخ شلتوت را تفسیری برای همه مسلمانان و نه برای مذهبی معین از مذاهب فـقهی و نـه برای رنگی از رنگهای عقیده کلامی و نه برای توجیه خاصی از توجیهات اهل ظاهر یا باطن میداند(بیآزار شیرازی، 7731 ش، ص 9). از آنجایی که شیخ شلتوت از روشنفکران مصلح و قائل به باز بودن باب اجـتهاد بـود، درصدد اصلاحاتی در الازهر برآمد و برخی از شیوخ الازهر به مخالفت با او برخاستند(زرکلی، 0991 م، ج 7، ص 371).
3-4. جایگاه تفسیر علمی در روش تفسیری شلتوت
پرهیز از تحمیل فرضیهها و نظریات علمی، ویـژگی دیـگر روش تفسیری شیخ شلتوت است. وی مـینویسد: «گـروهی از تحصیلکردهها و دانشمندان بخشی از نظریههای علمی، فلسفی، بهداشتی و غیره را اخذ کرده، آیات قرآن را بر مقتضای آنها تفسیر کردهاند. آنها آیاتی مانند
«. . . ما فرّطنا فی الکـتاب مـن شیء. . . »
(الانعام، 83/6) را نیز شـاهد و مـؤید دیدگاه خود دانستهاند. در نتیجه، هرگاه به آیاتی رسیدهاند که از ابر، باران، رعد و برق، گیاهان و حیوانات سخن میگوید، گفتهاند خطاب قرآن در اینجا به دانشمندان علوم طبیعی است(شلتوت، 9731 ش، ص 11).
قرآن برای یـاد دادن عـلوم طبیعی و ریاضی نازل نشده است، اما مسلمانان علوم مختلف را به خدمت قرآن درآوردند(شلتوت، 9731 ش، صص 6-7). در واقع، اشاره قرآن به اسرار آفرینش و پدیدههای طبیعی در برخی آیات به منظور تحریک انسان بـه تـأمل و دقت در آنـهاست تا بر ایمان او افزوده شود. قرآن کتاب شرح پدیدههای طبیعی نیست بلکه کتاب هدایت و اصلاح و تشریع اسـت. مفسر برای تأیید این ادعا به آیه
«و یسألونک عن الرّوح قـل الرّوح مـن أمـر ربّی و ما أوتیتم من العلم إلا قلیلا»
(اسراء: 58) استناد میکند و مینویسد: پاسخ خداوند در این آیه به روشنی دلالت مـیکند کـه قرآن کتابی برای شرح حقایق طبیعی و علمی نیست(شلتوت، 9731 ش، ص 41). شیخ در توجیه اجتناب از وارد کـردن فـرضیهها و نـظریههای علمی در تفسیر مینویسد: «خداوند قرآن را نازل نکرده است تا با مردم در مورد نظریههای علمی و دقـایق فنون صحبت کند. چنین تفسیری مفسران را به تأویل تکلفآمیز قرآن مجبور میکند کـه ذوق سلیم آن را جایز نـمیشمارد. اگـر چنین شود، قرآن در معرض نظریههای علمی قرار میگیرد که پیوسته در تغییر و تحول است و ثبات و قراری ندارد. در نتیجه، آیات قرآن هم بازیچه عواقب این نظریهها خواهد شد(شلتوت، 9731 ش، ص 31).
4. تأثیرپذیری شیخ شلتوت از عـلما و مفسران دیگر
شیخ شلتوت هم در گرایش تقریبی و هم در روش تفسیری خود از علما و مفسران دیگری متأثر بوده است. شیخ عبد المجید سلیم به همراه گروهی از معاصران و شاگردانش که در رأس آنها شیخ محمود شـلتوت قـرار داشت، رسالت تقریب را در بین مسلمانان بر عهده گرفتند(واعظ زاده، 1241 ق، ص 68). علاوه بر شیخ عبد المجید سلیم، استاد شیخ الجیزاوی و شیخ محمد مصطفی مراغی-شاگرد شیخ محمد عبده-بیشترین تأثیر عقیدتی و فـکری را بـر شلتوت داشتهاند(احمدی، 3831 ش، ص 32). یک حرکت تفسیری پویا با صبغه ادبی-اجتماعی از زمان شیخ محمد عبده(د. 3231 ق)با «تفسیر المنار» در مصر شروع شد. او باب اجتهاد در تفسیر اهل سنت را پس از قرنها تقلید و دنـبالهروی از سـلف گشود و برای عقل در نقد و ارزیابی تفاسیر پیشینیان جایگاه خاصی قائل شد. این نهضت تفسیری توسط شاگردان او نظیر سید محمد رشید رضا(د. 1731 ق)-مؤلف تفسیر مراغی-ادامه یافت(معرفت، 7731 ش، ج 2، صص 354-454).
شـیخ مـحمود شـلتوت نیز در استمرار و تکمیل این جـریان و الهـام از شـیخ محمد عبده به تفسیر قرآن مبادرت کرد. شیخ، اعجاب خود را نسبت به برخی آرای تفسیری شیخ محمد عبده از جمله در تفسیر معنای بـسمله، ارتـباط واژگـان آن و مراد از شروع سورههای قرآن با بسمله، صریحا اعـلام مـیدارد و خود نیز آن آراء را میپذیرد(برای نمونه، رک. شلتوت، 9731 ش، صص 91، 14). در عین حال، در مواردی نیز آرای شیخ محمد عبده و شاگردش رشید رضا را نقد مـیکند؛بـرای نـمونه، در مورد گاو بنی اسرائیل مینویسد: «شیخ محمد عبده و شیخ رشـید رضا آیات مربوط به گاو بنی اسرائیل را بیانکننده یک حکم تشریعی دانستهاند و بیان یک حادثه تاریخی را از آن مستبعد شـمردهاند. ایـن تـفسیر در واقع، تأویل شیخ محمد عبده و رشید رضاست و لغت عرب و سیاق آیـات مـؤید آن نیست» (شلتوت، 9731 ش، صص 44-54).
از علما و مفسران دیگری که به نوعی بر آرای تفسیری شیخ شلتوت اثر گذاشتهاند، مـیتوان از امـام مـحمد غزالی(برای نمونه، در باب علم خداوند به جزئیات و تفاصیل اشیاء رک. شلتوت، 9731 ش، ص 74)، امـام فـخر رازی(بـرای نمونه، در باب ویژگیهای سوره انعام رک. ص 293؛و در باب معنای «اورثتموها» در اعراف: 34، رک. ص 584)، بیضاوی(برای نمونه، در بحث از روش تـأویلکنندگان قـصص قـرآن رک. ص 54)، ابن تیمیه(برای نمونه، در بحث از روش قائلان به تخییل در مورد قصص قرآنی رک. ص 64)و قرطبی(برای نـمونه، در مـقاصد سوره انعام رک. ص 293)نام برد.
نتیجهگیری
یک. «تفسیر القرآن الکریم» به جای روش سنتی مـفسران در تـفسیر یـکایک آیات، مقاصد اصلی سورهها را با در نظر گرفتن نیازهای جدید و مقتضیات زمان و مکان مورد تـوجه قـرار میدهد.
دو. گرایش تقریبی در تفسیر القرآن الکریم بسیار قوی است.
سه. به رغم پیـشرفت دانـشمندان در بـسیاری از عرصههای علمی در زمان شیخ شلتوت، وی تفسیر خود را با نظریهها و فرضیههای علمی خلط نکرده و جایگاه قـرآن و تـفسیر آن را بسی فراتر از علوم طبیعی میداند.
چهار. شیخ شلتوت اسرائیلیات را مانع جدی بـر سـر راه تـفسیر صحیح قرآن میداند.
پنج. شیخ شلتوت با تناسبسنجی بین برخی سورههای متوالی قرآن، این روش را راهـی مـناسب بـرای فهم غایت کلام الهی میداند.
منبع: مطالعات قرآن و حدیث » بهار و تابستان 1387 - شماره 2
انتهای پیام/