نامه آیت... خامنه ای که مخاطبان را به پرسشگری فرا می خواند، فهم از فرهنگ اسلامی را تقویت می کند و تبلیغات اکثرا غربی را که اذهان را مسموم کرده است، خنثی می سازد؛ این نامه، پژوهشگری را توصیه و رویکردی علمی را نسبت به قران مقدس، ترویج می کند.

به گزارش خبرنگار تقریب(تنا) از لندن ،انتشار نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی در میان گروه ها ی مختلف اجتماعی بازتاب های متفاوت داشته و بویژه در میان اقشار فرهیخته وفعالان سیاسی در غرب با استقبال مواجه شده است .
دکتر جیمز ترینگ از جمله فعالان سیاسی وهوادار صلح در انگلیس درگفتگو با خبرنگار تقریب در لندن درباره اینکه "آیا نامه آیت الله خامنه ای به جوانان غربی را می توان نشانه ای از رویکردهای اساسی جمهوری اسلامی ایران به گفتگو وتفاهم بین ادیان وفرهنگ های بشری تلقی کرد ؟" گفت:  من نامه رهبر عالی ایران را نشانه ای از اراده جمهوری اسلامی ایران در زمینه شفاف سازی و توجه به ادیان و فرهنگ های دیگر و نیز ترویج گفتگو و تفاهم میان ادیان می دانم.
کنفرانس های  تهران درباره صلح، دموکراسی، تروریسم و تاریخ جنگ جهانی دوم و دیگر فعالیت های ایران، موید همین موضوع است که ایران، برخلاف نظام بریتانیا که چنین نشست هایی را میزبانی نمی کند- وحتی شرکت کنندگان در آن ها را مورد حملات تبلیغاتی قرار می دهد-  مایل به شنیدن، تحلیل و گفتگو در این باره است. لرد احمد، سمیناری درباره " صلح با ایران" طراحی کرد که مورد هجوم تبلیغاتی نشریه جوئیش کرونیکل (Jewish Chronicle ) قرارگرفت به گونه ای که مسوولان آن نشریه، به مقامات ارتش در کاخ وست مینستر زنگ زدند و جار وجنجال برپا کردند که در صورت برگزاری آن سمینار، خشونت صورت خواهد گرفت، در حالی که افراد دعوت شده برای حضور در آن، اغلب عضو مجلس عوام یا اعیان، خبرنگاران، استادان دانشگاه و فعالان صلح طلب بریتانیایی بودند. 
نامه آیت... خامنه ای که مخاطبان را به پرسشگری فرا می خواند، فهم از فرهنگ اسلامی را تقویت می کند و تبلیغات اکثرا غربی را که اذهان را مسموم کرده است، خنثی می سازد؛ این نامه، پژوهشگری را توصیه و رویکردی علمی را نسبت به قران مقدس، ترویج می کند.
این نامه از مردم می خواهد تا فکر کنند و درباره سهم اسلام در پیشرفت جهانی، به تبادل نظر بپردازند. در حالی که گروه توطئه گر، در پی جنگ افروزی، ویرانی، تباهی، فساد و امور غیر اخلاقی است، روح صلح طلب، اخلاق گرایانه و اثر معنوی حاکم بر این نامه باید قدر دانسته شود. نامه، همگان را به تفکر و اندیشه فرا می خواند؛ اموری که گویی جامعه اسلامی در بریتانیا، آن را آشکارا کنار گذاشته اند و به فشارها، عمدتا از ناحیه گروه های پر نفوذ یهودی، تن داده اند.
از این فعال صلح طلب انگلیسی پرسیده شد :فهم درست از حقیقت اسلام تا چه حد می تواند از رشد افراط گرایی بین جوانان مسلمان جلوگیری کند ؟
وی در پاسخ گفت: من که قران و علوم قرانی را 25 سال پیش مطالعه کرده ام، متقاعد شده ام که اسلام "واقعی"، به رفتار درست، حتی در برابر دشمنان، باز می گردد. بنابراین، اسلام به برگرداندن افراط به حد وسط و ترویج جامعه ای توام با برابری، قانون مداری، ایثار و اخلاق مدار منجر می شود.
من این ویژگی ها را در همه مسلمانانی که می شناسم، دیده ام. شوربختانه در غرب، چنین رفتارهای نیکویی، دیگر دیده نمی شوند و خودخواهی، افزودن بر کوه های غیر عادی ثروت، حمله به ملت های بیگناه برای دستیابی به نفت، نابودی فرهنگ های کهن، تغییر قوانین مورد قبول، قانونی کردن امور غیر اخلاقی همچون همجنس گرایی، ازدواج همجنس بازان، تشویق نزول خواری، خریدن آرای مردم، حمایت از مجرمان، نازل کردن آموزش، تولید دشمن و حتی نمایش حملات دروغین از جانب دشمنان خودساخته، پایمال کردن غرور ملی و سرکوب هر گونه تلاش به منظور بحث درباره این قبیل موضوعات، حاکم شده است.این مثال ها نشان می دهد که انسان "عادی" در غرب، به حاشیه رانده و به سمت "افراط" و "بنیادگرایی" رانده شده است. در چنین فضایی، غیر ممکن است که تعدادی از مسلمانان، و پیروان دیگر ادیان، به افراط کشیده نشوند.
دکتر جیمز ترینگ همچنین درباره تاثیر این نامه بر جوانان غربی و پیشگیری از رشد اسلام هراسی در غرب گفت:  جوان غربی در ارزیابی محسنات اسلامی می توانند نقشی برعهده گیرند. این موضوع که با این همه پیش داوری و غوغاسالاری خیلی ها نمی توانند اسلام را با دقت مطالعه کنند، غم انگیز است. البته واژگان مهم و مثبتی وجود دارند مثلا وفاداری، آزادی، برابری، احترام، صلح و شماری از اصول اسلامی .
 بنابراین در صورت برانگیخته شدن حس حقیقت طلبی، جوانان که اغلب به تحکم نسل قبلی، واکنش نشان می دهند، پیشتازی آموزه های اخلاقی و اجتماعی اسلام را قدر خواهند دانست و در برابر تبلیغات ضد اجتماعی و ضد اخلاقی خواهند ایستاد.
جوانان باید با نوشتن به رسانه ها، این تبلیغات را خنثی کنند در غیر این صورت، جامعه این تبلیغات اسرائیلی را تحمل و باور خواهد کرد.

وی در پاسخ به این سؤال خبرنگار تقریب که آِیاعلت اصلی رشد اسلام هراسی در غرب نبود فهم درست از اسلام است یا عوامل دیگری مانند سیاست هم در این قضیه دخیل است؟گفت:
   ناآگاهی، زمینه ساز اسلام هراسی رسانه ها و سیاستمداران است. اگرچه درباره مهاجران غیر مسلمان از آفریقا، آسیا و یا اروپا، نگرانی ابراز نمی شود، مهاجرت مسلمانان به غرب، موضوعی برای نگرانی وانمود می شود اما مهم ترین موضوع برای نگرانی در بریتانیا و احتمالا در کل غرب، مالکیت صهیونیست ها بر رسانه ها و اثرگذاری آنان بر دولت های غربی است. مالکان رسانه های پر نفوذ، به عنوان نماینده صهیونیسم،از جانب اسرائیل، دست به کار شده اند. آنان اسلام را مسوول حملات ترویستی 11 سپتامبر در آمریکا و 7 ژوئیه در بریتانیا معرفی می کنند در حالی که اکنون گفته می شود هر دو این حوادث، به دست دوستان اسرائیل طراحی و اجرا شده اند.
من در جزوه ای با نام 11 سپتامبر: ارتباط ها با اسرائیل (9-11 – the Israeli Links') نوشته ام که آن حادثه، مشابه پرل هاربر بود تا همان گونه که خاخام داو زاخیم (DovZacheim) نویسنده بازسازی دفاعی آمریکا (Rebuilding America's Defences) نوشته است، حمایت افکار عمومی از اشغال شش کشور اسلامی، به عنوان دشمنان بالقوه آمریکا، جلب شود که خود همین ادعا نیز دروغی آشکار است.
بمب گذاری های 7 ژوئیه 2005 در لندن نیز همان گونه که دکتر نیکولاس کلرستورم (Nicholas Kollerstrom) در مطلبی با عنوان ترور در مترو (Terror on the Tube) نوشت، در همان روزی صورت گرفت که عملیات قیصر (Operation Caesar)، به منظور آزمایش میزان آمادگی سازمان های امنیتی به موارد مشابه، اجرا می شد. 
این روند بی اعتبار ساختن تدریجی مسلمانان، در دیگر زمینه ها نیز در حال اجراست: با دادن نام اسب تروا به مدارس اسلامی، تلاش می شود تا آموزش اسلامی، مروج افراطی گری معرفی شود.
این تئوری توطئه اگرچه افشا شده است، هنوز در رسانه ها پی گرفته می شود تا دانش آموزان و والدین آنان را از تعلمیات اسلامی بترساند. در آموزش عالی نیز اگرچه از فلسطین سخن گفته می شود، تلاش فراوانی صورت می گیرد تا انتقادی از اسرائیل منتشر نشود. در زمینه ذبح اسلامی نیز اگرچه روش های یهودیان نیز مشابه است، مسلمانان متهمند که حقوق حیوانات را رعایت نمی کنند اما کسی از یهودیان، انتقاد نمی کند. روحانیون مسلمان، به ترویج نفرت متهم می شوند در حالی که هیچ دادگاهی علنی برای بررسی این اتهام، تشکیل نمی شود
دکتر ترینگ درباره روح نامه رهبر معظم انقلاب که مبتنی بر پرستش خداوند و زیست اخلاقی ونیز گفتگوی بین ادیان و فرهنگها به منظور رسیدن به تفاهم واز بین بردن خشونت ها وجنگها می باشد ،یادآور شد:      حقیقت این است که چنین اتفاقی در ایران، لبنان و مالزی صورت می گیرد اما نه در لندن، نیویورک یا تل آویو. در حالی که این قبیل موضوعات در کشورهای پیشین آشکارا و در رسانه های اصلی همچون پرس تی وی (PRESStv) مورد بحث قرار می گیرد، در شهرهای غربی، به علت نبود اعتماد به نفس، خبری از آن ها نیست. مناظره های دقیق می تواند فضا را از پیشداوری روشن سازد، در نتیجه، خشونت و جنگ را کاهش دهد و سیاستمداران جنگ افروز را از بروز رفتاری حیوانی بازدارد.
همچنین با مقایسه آموزه های ادیان، روشنگری حاصل، مشترکات آشکار و کم بودن اختلافات، بیش تر عیان و بر آگاهی های جوامع افزوده می شود . در نتیجه، سوء تفاهم ها برطرف می شود و شر شیطان به خودش باز می گردد.
  وی در پاسخ به آخرین سؤال خبرنگار تقریب در این باره که ، با توجه به تمایل نداشتن رسانه ها وسیاستمداران در غرب به طرح اینگونه مباحث ، اندیشمندان و فرهیختگان و روحانیون در غرب تا چه حد میتوانند در رساندن این پیام ونامه به نسل جوان جامعه وطرح ضرورت مطالعه وگفتگو دراین باره مؤثر باشند گفت: اگر آن ها چنین کاری صورت می دادند، مفید بود اما چنین رفتاری، بسیار اندک دیده می شود زیرا هر فردی که از اسلام حمایت کند، متهم به همدستی با تروریسم می شود که نتیجه اسلام هراسی عمومی است. در حالی که صهیونیسم، با حملاتی مشابه آنچه علیه مردم غزه و همه فلسطینیان صورت می دهد، اساس ترور است،اما رسانه های غربی اسرائیل را قربانی ترور نمایش می دهند. این قبیل دروغ های رسانه ها وسیاستمداران، به منظور گمراه کردن افکار عمومی درباره فلسطین، خاورمیانه و اسلام منتشر می شود اگرچه، همان گونه که رهبر ایران نوشته اند بخش اعظم آن ها پس از فروپاشی شوروی طراحی شدند زیرا تا آن زمان؛ نوعی توازن قوا میان غرب و شرق حاکم بود.
 مبلغان دینی و استادان دانشگاهی، مواد لازم را به منظور بررسی و تحلیل مباحث درباره اسلام، تشدید اسلام هراسی و آسیب های ناشی از آن را، به ویژه در دو قرن اخیر، در دست دارند.
کشف انگیزه مروجان اسلام هراسی، سودجویان از این روند، رابطه اسلام هراسی با اقدامات استعماری غرب با نام کشورهای مسیحی اما به سود صهیونیستها، نیاز به بررسی دارد. همچنین لازم است درباره دستاوردهای علمی، اخلاقی و فرهنگی اسلام که به عمق جامعه غربی نیز راه یافته است، مطالعاتی صورت گیرد.