در حاشیه نشست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، خبرگزاری تقریب از فرصت به دست آمده برای انجام گفتگویی با امام محمد العاصی در مورد تفرقه بین شیعه و سنی، تصویر موجود از مسلمانان در آمریکا و مسجدی که قرار است در نزدیکی محل حادثه یازده سپتامبر (معروف به نقطه صفر) ساخته شود، استفاده کرده است. بخش دوم متن این مصاحبه را که در روزهای قبل منتشر گردید می خوانید:
س: در مورد آخرین فتوای آیت الله خامنه ای و روحانی کویتی درباره بی حرمتی نسبت به همسر حضرت محمد (ص) و بازخورد مثبت آن در میان اهل سنت سراسر جهان چه فکر میکنید؟
اول از همه فتوای امام خامنه ای بسیار خردمندانه بود زیرا ایشان به فکر وضعیت همه مسلمانان هستند و من فکر می کنم آن است که این فتوا می تواند مرجعی برای همه باشد که کسانی که مورد احترام، محبت و مراقبت پیامبر بوده، باید مسلمانان نسبت به ایشان نگرش مثبت داشته باشند. یک کویتی که شاید در زندگی شخصیاش تجاربی منفی داشته یک روز در ماه رمضان تصمیم میگیرد در لندن به نوعی به میان رفقا بازگردد. در واقع انگلستان صدها سال است که در پی اختلاف افکندن میان مسلمانان جهان اسلام است. فرقههای مختلفی در سرزمین های اسلامی وجود دارد که توسط انگلیسی ها ابداع شده اند. در ایران بهائیها و در پاکستان غریانیها محصولاتی انگلیسی هستند. یعنی دست انگلیس در بسیاری از صوفیگریها جهان دیده میشود و حتی امروزه هم می توان دست انگلیسیها را در آنها شناسایی کر. بنابراین دوباره داستان همان داستان است. در انگلستان که منشا دردسر افرینی برای جهان اسلام بوده، فردی جلسهای تشکیل داده و در ماه رمضان از زبان ناپاک علیه خاندان پیامبر استفاده میکند این داستان میتوانست دور از چشم رسانهها بماندیا میتوانست نادیده گرفته شود. اما میبینیم که چنین نیست. به همین دلیل به این نتیجه میرسیم که یا این فرد خود عامل سرویسهای اطلاعاتی است یا با دارای ارتباط بسیار نزدیک با عوامل این سازمانها داشته و از آنها برای ایجاد اختلاف بین مسلمانان دستور میگیرد. مسئله شماره یک در حال حاضر طرح ایجاد تفرقه میان مسلمانان در محافل امپریالیستی و صهیونیستی است. چگونه می توان بین مسلمانان اختلاف انداخت؟ با فرقه گرایی و نتیجه این رویداد ناگوار ایجاد فرقههای مختلف در طول تاریخ بوده است و فتوای امام خامنه ای بسیار خوش موقع و خردمندانه برای پایان دادن به تعصبها صادر گردید؛ متعصبان و افراطیونی که در میان هر دو طرف وجود دارد و در واقع تعصب یک طرف موجب برانگیخته شدن تعصب دیگری میشود. هنگامی که یک شیعه متعصب شروع به گفتن چیزی مثل حرف آن روحانی کویتی میکند فردی از اهل سنت متعصب هم پیدا میشود که چیز دیگری که توهین به شیعیان است را بر زبان میآورد و سپس هر دو آنها ارکستر تعصب گرایی درست میکنند. آن وقت است که مسلمانان متفرق میشوند و طراحان این قضیه خیالشان راحت می شود که تفرقه در بین مسلمانان باقی و پایدار شده است. بنابراین فتوای فوق الذکر در زمان بسیار خوبی صادر گردید و در میان مسلمانان دارای عقل سلیم، سطح فکر خوب و متعادل در سراسر جهان طنین انداز شد. از این فتوا خیلی خوب استقبال شد چون همان چیزی بود که باید گفته میشد. متقابلاً باید سنیان یا مکاتب فکری دیگر هم دست به کار شده و در مورد بعضی از کلمات منفی که توسط متعصبان سنی تکرار می شود فتوا بدهند. بنابراین در این مسئله یک دست صدا ندارد.
پرسش : شنیدهایم یک روحانی سنی نامه ای به آیت الله خامنه ای نوشته و نظر ایشان را در این ارتباط جویا شدهاند که پیامد آن این فتوا صادر شذه است. در واقع فتوا نه تنها برای شیعیان بلکه برای اهل تسنن هم صادر شده است.
من این موضوع را درک می کنم اما آنچه میخواهم بگویم این است که امام خامنه ای در یک بافت شیعی علیه افراطیون فتوا صادر کرد. این فتوا باید توسط یک فتوا علیه سنیان متعصب در یک بافت سنی نشین تکمیل شود. موضوع تکفیر موضوعی است که خیلی مبتلا به آن هستیم. ابتدا این تکفیر کنندگان هستند که باید از صدور این فتوا توسط امام خامنه ای هیجان شده باشند. شایسته این بود که آنها برای مطابقت با فتوای ایشان فتوایی صادر کرده و در بافت سنی نشین خود تکفیر کنندگان را از این کار منع می کردند.
س: در مورد داستان منطقه صفر صحبت کنید. شنیده ام که بسیاری از مردم اط ساخت یک دیسکو در این محل حمایت کرده اند. از طرف دیگر کسانی هستند که که طرفدار مسلمانان هستند؛ چه در میان مسلمانان و چه مسیحیان. این افراد از ساخت مسجد در آن محل پشتیبانی نمودند. و همین طور داستان تری جونز و قرآن سوزیاش.
کل موضوع در مورد ساخت یک مرکز اسلامی در منهتن، که تنها دو بلوک از منطقه صفر فاصله دارد، بسیار مشکوک است. سوالات بسیاری در مورد آن وجود دارد. کسی که پشت این ایده قررار دارد، نامش مدام از رسانه ها شنیده میشود. وی فیصل عبدالرئوف نامیده میشود. گمان کنم او چند سال پیش به ایران هم سفر کرده است. این شخص مشاور اف بی آی، یعنی اداره تحقیقات فدرال است که از یازده سپتامبر با سرعت روزافزون به آزار و اذیت مسلمانان ایالات متحده میپردازد. این شخص از سال ۲۰۰۳مشاور آنها بوده اس. مسئله دیگر در مورد او این است که وی توسط وزارت امور خارجه به عنوان چیزی شبیه به سفیر حسن نیت تعیین شده است. وزارت امور خارجه متحده امور خارجه او را به کشورهای مسلمان می فرستد تا چهره ایالات متحده در میان مسلمانان را بهبود بخشد. به تازگی او به قطر، امارات متحده عربی و بحرین سفر کرده و همه این سفرها در سراسر جهان اسلام انجام شده است. وی در میان مسلمانان میچرخد و برای آنها توضیح میدهد که ایالات متحده، یعنی دولت ایالات متحده مشغول سرمایه گذاری بر روی آنها است. حالا همین فرد می گوید که می خواهد یک مرکز اسلامی در منهتن بسازد. در حال حاضر گفته میشود که این مرکز که قرار است ۱۵ طبقه باشد، ۱۵۰ میلیون دلار هزینه خواهد داشت. سوال این است که این پول از کجا آمده است؟ هیچ کس در این مورد سئوالی نپرسیده و هنوز هم به این سئوال که " این پول را از کجا می خواهید بیاورید؟" پاسخ صریحی داده نشده است. آنها چنین فکر کرده اند که چه کسی از میان مردم راه میافتد از این نکته سر در بیاورد که این شخص، امام فیصل عبدالرئوف تا حالا برای به دست آوردن این پول چه کار کرده است؟ آیا او ۱۵۰ میلیون دلار پول دارد؟ بدیهی است که نه. ۱۵ میلیون دلار دارد؟ ۵/۱ میلیون دلار چطور؟ به هیچ وجه. بنابراین او که چنین پولی ندارد بزرگتر از اندازه خود صحبت میکند.
با کمی تحقیق، معلوم می شود که او با فردی به نام «ریبی» ارتباط دارد که عضو سازمانهای اطلاعاتی آمریکا است. اوست که در واقع پشت این ایده است. بنابراین از خواب میپریم و میگوییم "یک دقیقه صبر کن ببینم. آنهایی که میخواهند روی این پروژه سرمایه گذاری کنند ماموران قدیمی سازمان اطلاعاتی دولت ایالات متحده هستند." حال سؤال این است که چه اتفاقی دارد میافتد؟ چرا این موضوع آنها را به... اصلا خود همین می توانست یک موضوع رسانهای باشد اما در نطفه خفه شده است. هیچ هیایویی، هیچ باز تاب رسانهای، هیچ پوشش خبری، حتی یک تیتر صفحه اول در روزنامهها! هیچ چیز پیدا نمیکنید. این اتفاق نمیافتاد مگر رسانه ها چنین تصمیم گرفته باشند که " قصد نداریم این موضوع را پوشش دهیم، اصلاً نمیخواهیم به آن توجهی نشان دهیم. موضوع مهمی رخ نداده است." پس حتماً اتفاقی افتاده و سئوال این است که چرا رسانه هایی مثل سی ان ان، بی بی سی، خبرگزاری ها، ایستگاه های تلویزیونی و روزنامه نگاران و مفسران، چرا هیچ یک این موضوع داغ را پیگیری نکرده است؟
دلیلاش این است که انتخاباتی در ایالات متحده در راه است. سه شنبه اول نوامبر قرار است انتخابات میان دورهای کنگره برگزار شود و این مسئله می تواند برای جمهوری خواهان که اکثریت را در مجلس نمایندگان و همچنین در سنا از دست دادهاند، بسیار سودمند باشد. آنها قصد باز گشت به قدرت را دارند و چه مسئلهای را میتوانند دستاویز قرار دهند بهتر از یازده سپتامبر؟ از آنجا که این مرکز اسلامی، این مرکز که پیشنهاد شده اسلامی باشد، قرار است در منطقه صفر ساخته شود. پس آنها این موضوع را به یازده سپتامبر پیوند میزنند زیرا یازده سپتامبر در افکار عمومی آمریکا یک مسئله بسیار حساس است، به طوری که اگر این موضوع را سوار یازده سپتامبر کنند، میشود احساسات میهن پرستانه امریکایی ها را برانگیخت. میشود اسمش را بنیادگرایی سیاسی امریکا گذاشت که بهترین راه برای برانگیختن آن دقیقا چیزی است که دارند انجام میدهند. بنابراین جمهوری خواهان حداکثر استفاده را از این قضیه کردهاند و به دنبال این هستند که با قدرت در این انتخابات حاضر شوند.
مردم در حال حاضر بر این باورند که جمهوری خواهان می خواهند دوباره به قدرت برسند اما آنها این انتخابات را از دست خواهند داد. پس اوضاع با قبل چه فرقی کرده است؟ مسئله کل این مرکز اسلامی و مسجدی که قرار است در ارتفاع بالا ساخته شود این است که فعلاً هیچ چیزی وجود ندارد. بودجه آن تامین نیست. هیچ پشتیبانی از ساخت آن نمیشود، پس موضوع آشکار است. آنها این موضوع را یک دستاویز سیاسی داخلی کردهاند که فقط برای امسال که انتخابات برگزار میشود مورد مصرف دارد. خیلی ساده است. بسیاری از مسلمانان هستند که میخواهند مسجد بروند، اما پشت همه این پیشنهادات چه کسی قرار دارد؟ از چند نفر نام برده شده، چند مقاله در مطبوعات به چاپ رسیده، اما هرگز به جریان اصلی رسانه ها تبدیل نشده، زیرا این موضوع حقیقتی در خود نهفته دارد. آنها از روشن کردن این حقیقت طفره رفتهاند. اما مسلمانان بیچاره عقلانیت را کنار گذاشته و احساسات خود را به کار گرفتهاند و نمیدانند که چه کسی دارد آن ها به سوی دلخواه خود میکشد.
سوال : در میان مسیحیت عدم آگاهی از اسلام و در میان مسلمانان عدم آگاهی در مورد مسیحیت وجود دارد. این نیاز به آموزش کی برآورده میشود؟ این اطلاعات در کتب مدارس و یا کتب علمی هست یا اصلاً آن را باید خارج از مراکز آموزشی و علمی و خارج از کتب جستجو کرد؟
چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است. اگر ما مسلمین می خواهیم خودمان را برای دیگران توصیف و تشریح کنیم اول باید در میان خودمان از خودمان توصیفی عرضه داریم چنان که دیگران بتوانند ما را درک کنند. بسیاری از مسلمانان در اقصی نقاط جهان به کلوپهای شبانه رفت و آمد دارند. درگیریهای داخلی در جهان اسلام همه ما را درگیر خود کرده است. این مسائل خطرناک هستند. این نوع زندگی کردن آدم را ناراحت میکند. همانطور که می بینید این مسائل تصویر خوبی از ما مسلمانان ارائه نمیدهد. بنابراین باید ابتدا خودمان را از آلایشها پاک کنیم و چنان رفتار کنیم که دیگران بگویند "به اینها نگاه کنید. اینها یک چیزی دارند که ما نداریم." اول حس کنجکاوی مردم را باید تحریک کرد و سپس آنها خودشان بقیه کار را انجام میدهند. مردم تنبل نیستند. آنها اندیشه میکنند و وقتی ببینند که مسلمانان چیزی برای ارائه به انها دارند، خودشان دنبال آن میآیند.
اما زمانی که ما چیزی برای عرضه به آنها نداشته باشیم آنها با همان سوء تفاهمی که در طول قرن ها در ذهنشان ایجاد شده، به ما نگاه خواهند کرد. ما فقط باید رفتارمان را تغییر دهیم و وقتی این تغییر اتفاق افتاد، رفتارمان بسیار رساتر از کلمات سخن خواهند گفت. مردم به حرف نیاز ندارند. تاکنون شعار زیاد داده شده، آنها نیاز به الگوی رفتاری دارند. آنها مشاهده کرده و رفتار باکیفیت را تشخیص میدهند و پس از آن خودشان علاقه مند می شوند. این کلید ورود است و از آن پس بر روی سراشیبی قرار خواهیم گرفت چون اسلام از وجودمان تراوش خواهد کرد. اسلام را منعکس خواهیم کرد. در غرب بعضی یکی از این افراد که از شبه جزیره عربستان آمدهاند خودرویی دارد که نمیدانم بی ام و یا مرسدس بنز است و تمام بدنه خودرو از طلا ساخته شده است. خوب چه میگویید؟ مردم میگویند این فرد مسلمان است؟ میگویند پوششاش اسلامی است؟ خیر، بلکه امریکایی ها میگویند:" به این یارو نگاه کنید! منحرف است. همهشان منحرف هستند. اسلام این است؟ من که چنین اسلامی را دوست ندارم."
وقتی آنها تفرقه را بین مسلمانان ببینند، چه دلیلی دارد به خانهای که تفرقه درون آن موج میزند وارد شوند؟ چرا باید به تفرقه علاقه مند شوند؟ به خودشان میگویند "مگر میخواهیم برای خودمان از این دردسرها درست کنیم؟"
۱. امام محمد العاصی، از فعالان اسلامی، صاحب شهرت، امام مسجد بزرگ واشنگتن و از سخنرانان و متفکران برجسته اسلامی در سطح بین المللی است. مسلمانان آمریکا به او و دیدگاه هایش اهمیت زیادی قائلند.