خبرنگار خبرگزاری تقریب در لبنان با علامه عفیف نابلسی،از روحانیون طراز اول لبنان، در خصوص وجوه اشتراک مذاهب اسلامی و راه های هم زیستی مسالمت آمیز میان لبنانی ها و چگونگی برخورد با چالش هایی که جهان اسلام را دستخوش فتنه ها می کند و هم چنین نقش هدایت گرانه مساجد گفت و گو کرده است که توجه شما را به خواندن آن جلب می کنیم.
س. در ابتدا می خواهیم که با مجمع خانم زهرا(س) آشنا بشویم و بدانیم که این مجمع چه زمانی تشکیل شده و این که تشکیل چنین مجمع هایی چه اهمیتی دارد و هم چنین می خواهیم بدانیم که مجمع شما در بین دیگر مجمع های اسلامی موجود اعم از شیعی و سنی، چه نقشی را ایفا می کند؟
مجمع خانم فاطمه زهرا(س) دو بار تشکیل شده است. اولین بار در سال ۱۹۹۳ و بار دیگر در سال ۲۰۱۰ . و دلیل تشکیل دوباره آن این است که این مجمع طی حملات رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ به کلی تخریب شده بود. در یازدهمین روز این تجاوزات طی یک حمله از سوی رژیم صهیونیستی ساختمان این مجمع ویران شده و ساخت دوباره آن تا تابستان سال ۲۰۱۰ به طول انجامید.
این مجمع از زمان تاسیس تا کنون همواره قلعه ای از قلعه های فرهنگی اسلام و دژی از دژهای وحدت اسلامی بوده است و در منطقه ای واقع شده که به خاطر وجود ادیان و مذاهب مختلف و دارا بودن موقعیت جغرافیایی حساس از مناطق منحصر به فرد به شمار می رود به طوری که شهر ساحلی صیدا در لبنان به عنوان دروازه جنوب و یکی از گذرگاه های مهم برای مقاومت و رزمندگان به حساب می آید.
ما پس از تاسیس این مجمع که شامل یک مسجد، حسینیه، حوزه علمیه و سالن هایی برای سخنرانی و دیگر بخش ها می شود، هویت آن ها با سه عنوان مشخص کردیم: وحدت اسلامی، هم زیستی اسلامی– مسیحی و مقاومت.
بی تردید نگاه اهل بیت و خانم فاطمه زهرا(ع) با خلوص، انگیزه و نیروی معنوی بر این عناوین سایه افکنده است. ما از سال ۱۹۹۳ و حتی سال ۲۰۰۶ با چنین روحیه قوی انسانی و اسلامی ای کار کرده ایم و با انگیزه تلاش برای ایجاد وحدت و علاقه به ایجاد رابطه با مسیحیان. فعالیت های این مجمع پس از این که با امانت داری و مسئولیت پذیری به حل مسائل اسلام و مسلمین و لبنان و لبنانی ها پرداخت بازتاب گسترده ای در سطح داخلی و خارجی داشته است. ما با نیرویی دوباره و انگیزه ای قوی تر و از طریق گسترش اقدامات فرهنگی، ارشادی ، سیاسی و اجتماعی دوباره هر آن چه داشتیم احیا کردیم به طوری که این مجمع به پناهگاهی برای همه تبدیل شد اعم از اهل سنت، تشیع ، دروز و مسیحیان، با وجود همه اختلاف دیدگاه هایی که دارند، در چارچوب حقیقت، نیکی، وحدت و تعاون.
بنده معتقدم نقشی که مجمع خانم زهرا(ع) در این منطقه ایفا می کند در بسیاری از سطوح دارای اهمیت فوق العاده است. این مجمع در کنار وجود دیگر مجمع های دینی که به ایفای نقش در زمینه ارتقای سطح بصیرت دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می پردازند کامل می شود، در امتی که برای پیشگامی در زمینه های ارزشی، معنوی و مادی نیاز به تعداد زیادی نیرو دارد.
س. مذهب تشیع با سایرمذاهب اسلامی چه وجوه مشترکی دارد؟
مذهب تشیع با دیگر مذاهب اسلامی در این مورد اتفاق نظر دارد که منابع تشریع، قرآن کریم، سنت پیامبر(گفتار، رفتار و تایید ) ، اجماع و عقل هستند.
تنها تفاوتی که در این زمینه میان مسلمانان شیعی مذهب با سایر مکاتب و مذاهب اسلامی وجود دارد این است که شیعیان احادیث معصومین را از اهل بیت(ع) می گیرند اما سایر مذاهب آن را از صحابه رسول(ص) اتخاذ می کنند. این که چرا شیعه بر احادیث ائمه(ع) تکیه می کند و دیگران به اشخاص دیگر پناه می برند نیاز به شرح و توضیح دارد. با این حال وجوه مشترک مذهب تشیع و دیگر مذاهب اسلامی بسیار زیاد است حتی در زمینه احکام عبادات و معاملات.
س. جهان اسلام با چالش های عمیقی روبروست به طوری که گاه نمی تواند به خوبی به وظایف خود عمل کند. آیا سایر ملت ها و کشورهای غیر اسلامی نیز با چنین چالش هایی دست و پنجه نرم می کنند؟
- به نظر شما این ضعف در برخورد با چالش ها به چه چیزی بر می گردد؟
- آیا به دلیل کوتاهی علماء در انجام وظایفشان است؟
- یا نادیده گرفتن حقوق ملت ها توسط حاکمانشان؟
- یا عدم تلاش ملت ها برای دست یابی به حقوق و مطالباتشان؟
ج. بی تردید همه بر این مساله واقفند که جهان اسلام در شرایط اسفناکی به سر می برد و چالش هایی که با آن روبروست بسیار عمیق است. اگر بخواهیم دلیل عجز، ناامیدی، عقب ماندگی و جهلی که در حال حاضر درجهان اسلام وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قراردهیم، درمی یابیم که این مساله ابعاد و زمینه های مختلفی دارد.یکی از عوامل استکباراست که جنگ های سیاسی، نظامی، اقتصادی، و فرهنگی را علیه مسلمین آغاز کرده تا آن ها را عقب مانده و بی تفاوت نگه دارد، آن ها را با آتش جنگ یا باج خواهی تهدید می کند و آنان را در قید و بند تقلید و تبعیت در همه زمینه ها، اسیر می کند. زیرا مسلمانان بازار عظیمی برای مصرف کالاهای آنان هستند و سرزمینشان سرشار از نعماتی است که آن ها به آن احتیاج دارند. لذا استکبار تلاش نموده تا در میان مسلمانان بذر تفرقه را بپراکند و سرزمین مسلمین را به کشورها، حکومت ها و ممالک مختلف تقسیم کند.این دو مساله به تنهایی کافی است که مسلمانان را در حالت ضعف، تفرقه، اختلاف و عقب ماندگی قرار دهد.
نداشتن اعتماد به نفس یکی ار نتایج دور شدن از اسلام حقیقی است و عدم وجود اراده برای یکپارچگی و تغییر به دلیل ضعف ایمان است. اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان از ارزش های اساسی که ضامن حفظ عزت، کرامت، پویایی وحضور فعال آنان است دست برداشته و تنها به عبادت های ظاهری بدون توجه به ابعاد و مضامین آن ها روی آورده اند، عبادت هایی که باید بر تمدن آنان و بالا رفتن سطح مادی و فرهنگی آن ها تاثیر بگذارد.
واضح است که علما در این زمینه نقش بزرگ و خطیری را ایفا می کنند که با تاسف بسیار آن ها دو گروه می شوند گروهی که جیره خواران حاکمانی هستند که خود آن ها نیز جیره خوار مستکبران اند. مستکبرانی که با ابزار ها ی مختلفی که باعث سستی و بی تفاوتی می شود سعی می کنند ملت های اسلامی را آرام نگه داشته و یا با گلوله و آتش بر آن ها حکمرانی کنند. گروهی دیگر علمای کوشا، راستگو و مخلص اند که همواره مسلمانان را به بازگشت به ارزش های اسلامی و اصول آن و بازگشت به ذات پویا و فعال اسلام و رجوع به تاریخ و میراث شهدای پاک دعوت می کنند . شهدایی که در راه حفظ دین و کرامت مسلمانان و احقاق حقوق آنان به طور کامل، جان فشانی های عظیمی را از خود نشان دادند. به طور خلاصه باید گفت به دلایلی که ذکر شد و دیگر دلایل، مسلمانان دچار این شرایط نابسامان کنونی شده و از کاروان تمدن انسانی عقب مانده اند و در مجموع اوضاع آن ها رضایت بخش نیست. کسانی که رسالت اسلام بر دوش آن هاست اعم از علماء، رهبران و مسئولین باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا چهره جدیدی از اسلام و مسلمین به نمایش گذاشته شود.
س. گاهی بعضی از کشورهای اسلامی دچار شوک های احساسی و هیجانی می شوند و عده ای در این شرایط نمی توانند موضع گیری میانه ای را اتخاذ کنند. چگونه می توان در این شرایط سخت احساسی معتدلانه موضع گیری کرد؟
در واقع عده زیادی از مسلمانان به خاطر کاستی های تربیتی و اخلاقی که دچار آن هستند نه مطابق با عقلشان بلکه طبق احساسات خود یاد بهتر بگوییم طبق غرائز و تعصباتشان رفتار می کنند. و این بدترین تاثیر را بر ثبات اجتماعی در کشورهای اسلامی خواهد داشت . به اعتقاد من یکی از خطرات بزرگی که علمای مسلمان با آن روبرو می شوند چگونگی موضع گیری مسلمانان است، این که آن ها طبق عقل و منطق و حکمت موضع گیری می کنند یا طبق غریزه و تعصبات و هوا و هوس ها؟ ما هر روز شاهد اقداماتی هیجانی و متعصبانه هستیم که با انگیزه جانبداری از این و آن و این مسلک و آن مسلک صورت می گیرد و باعث درگیری و خونریزی می شود به خاطر مسائلی که اگر مطابق با عقل با آن ها برخورد می شد الان دچار چنین مشکلاتی نمی شدیم. لذا ما باید جوامع اسلامی را از این گونه امراض و پدیده ها پاک کنیم امراضی که باعث می شوند مسلمانان چهره اصلی خود را از دست داده و بیش تر دچار دودستگی و اختلاف شوند. ما باید پیام دین را که نشات گرفته از ایمان و آگاهی و مسئولیت انسانی است میان مسلمانان رواج دهیم تا به یک واقعیت و چهره جدید دست پیدا کنیم.
س. عوامل موثر بر تقویت هم زیستی مسالمت آمیز در لبنان چیست؟ آیا دستانی تلاش می کنند که این هم زیستی مسالمت آمیز را به خصوص در میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی بر هم بزنند؟
به اعتقاد من هم زیستی مسالمت آمیز در لبنان بر سه اساس استوار است: یکی شناخت است یعنی آشنایی طوایف و مذاهب مختلف با یکدیگر و دوم اعتماد داشتن این طوایف و مذاهب به همدیگر به دور از تردید و ترس و نگرانی و سوم ایمان به داشتن یک زندگی مشترک و داشتن اراده برای محقق کردن آن. اگر لبنانی ها طبق این سه اساس عمل کنند و به آن اعتماد داشته باشند می توانند با دستانی که تنها به دنبال ایجاد دشمنی و تفرقه در میان آن ها هستند مقابله کنند.
واضح است که رژیم صهیونیستی در گذشته و حال با تمام توان تلاش کرده و می کند تا همزیستی میان لبنانی ها را متزلزل کند و سعی می کند به اختلافات مذهبی و سیاسی و حساسیت ها دامن بزند تا ثابت کند ایده هم زیستی عملا قابل اجرا نیست. و این که اعضای یک ملت باید از یک نژاد، دین، مذهب و ... باشند. این طرز تفکر اساس دیدگاه رژیم صهیونیستی است که بر نژاد پرستی و تبعیض تکیه دارد.
س.دعوت و تبلیغ در جهان امروز با زمان های گذشته تفاوت دارد. به نظر شما آیا علمای ما توانسته اند فعالیت های مساجد را با در نظر گرفتن مقتضیات زمان به روز کنند؟ یا این که معتقدند مساجد باید به روش سنتی خود عمل کنند و تنها به سخنرانی بر روی منبر اکتفا کنند؟
ج. اولا ما در حال حاضر شاهد یک حرکت چشم گیر در زمینه تحول روش های تبلیغ و ارشاد هستیم چه در سطح رسانه های دیداری و شنیداری و نوشتاری و چه در سطح هنری اعم از سینما و تئاتر و ... و این یک رویکرد مثبتی است که نیاز به ساماندهی و امکانات بیش تر دارد تا ندای اسلام را به همه خانه های دنیا برساند.
ثانیا اشکالی ندارد که تکنولوژی، ابزار جدید و وسایل سمعی و بصری وارد کار تبلیغ دینی در مساجد شود اما باید آن روش سنتی که به مردم یک روحیه خاص می دهد و بر روی آن ها تاثیر ویژه ای دارد خفظ کنیم. به عبارت دیگر در پی گرفتن یک روش جدید در تبلیغ و ارشاد در مساجد به معنای کنار گذاشتن روش های دیگر نیست باید همه این روش ها و ابزارها هدف و رسالتی مشخص داشته باشند. این ها چیزی است که همه ما آرزوی تحقق آن ها را داریم به هدف این که ندای توحید همه جا را فراگیرد و ما بتوانیم نسل هایی مومن، با فرهنگ، آگاه و مسئولیت پذیر تربیت کنیم. تربیت چنین انسان هایی از وظایف مساجد است و مسجد بهترین و مناسب ترین مکان برای مبلغین است تا وظایف ارزشمند خود را انجام دهند.
س. غرب دائما با استناد به بعضی از دوره ها در تاریخ، مسلمانان را به خشونت طلبی و جنگ افروزی متهم می کرد ولی امروز می بینیم که تجاوزات امریکا ، غرب و رژیم صهیونیستی تمام دنیا و به خصوص جهان اسلام را فرا گرفته است. با این حال آن ها اسلام را به خشونت طلبی و تروریست متهم می کنند . دلیل این اتهامات چیست و آن ها چه هدفی را دنبال می کنند؟
ج. این گونه اتهامات به دلیل بعضی مغالطه ها در تاریخ است. اسلام استعمار، تسلط و اشغال را نمی پذیرد و تعریف خاصی از فتح کردن دارد که امیدوارم این بحث به طور واضح و گسترده در در رسانه ها مورد برررسی قرار گیرد تا ابهامات برطرف شود. زیرا آن چه که مردم معمولا از مفهوم فتوحات اسلامی در می یابند با دیدگاه اسلام در این مورد تفاوت دارد. فتوحات در اسلام برای برقراری عدالت و شناساندن اسلام به مردمی است که با اسلام آشنایی ندارند تا از تاریکی ها به سوی نور و روشنایی بروند و به معنای به بردگی گرفتن، زور و اشغال نیست مانند آن چه که استعمارگران غربی در گذشته انجام می دادند و امروز هم با وحشی گری هر چه تمام تر آن کارها را ادامه می دهند.
اگر هم در گذشته بعضی اقدامات نادرست از سوی بعضی از مسلمانان علیه پیروان ادیان دیگر انجام گرفته باشد این بدین معنا نیست که اسلام با آن کار ها موافق است و ظلم و ستم را قبول دارد حتی اگر این اقدامات توسط بزرگان و روسای مسلمانان انجام شده باشد.
اما اتهاماتی که امروز در مورد مساله تروریست به مسلمانان می زنند تنها به این دلیل است که مسلمانان برای اعتلای کلمه توحید به تکاپو افتاده و قصد دارند حقوق از دست رفته و کرامت خود را بازیابند. و جالب این جاست که این اصطلاح پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی رواج یافته است. مستکبرین سعی می کنند مسائل را بزرگ جلوه دهند تا بگویند مقاوت ملت فلسطین و لبنان که همواره برای بیرون راندن اشغالگران، تجاوزگران و قاتلان مبارزه می کنند یک اقدام تروریستی است تا با این اتهامات بر جنایات خودشان که همه جهان را فرا گرفته است سرپوش بگذارند. از سوی دیگر با بررسی عاقلانه و موضوعی تاریخ در می یابیم که چقدر آن فتوحات برای غرب از نظر علمی، فرهنگی، مادی و اخلاقی مفید بوده است در حالی که اشغالگری هایی که بعضی کشورهای غربی به تازگی انجام داده اند عرق شرم را بر چهره انسانیت می نشاند از شدت فضاحت کشتارها و جنایات هولناک و خونینی که علیه مسلمانان مرتکب شدند.
هدف مستکبران از متهم کردن مسلمانان به تروریست فراگیر کردن کشتارهای خونین ، اشغال گری های وحشیانه و دزدی های سازمان دهی شده شان است تا حدی که دیگر قابل تحمل نیست. آنان سعی می کنند چهره زشتی از اسلام نشان دهند تا مردم جهان نظرات اسلام را در مورد مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نپذیرند. آن ها هر مسلمانی را که از دین، کشور و خانواده اش دفاع می کند به تروریست متهم می کنند و همین طور هر مسلمانی را که با سیاست های استکبار منشانه به خصوص از نوع امریکایی و صهیونیستی آن برخورد می کند.
س. مهم ترین و بهترین راه برای تقریب چیست و چطور می توان موانع تعصبات دینی را کنار گذاشت ؟
ج. بی تردید این این مسئله یکی از مسائل دشوار و دارای ابعاد گوناگون تاریخی ، عقیدتی و سیاسی و غیره است و پیچیدگی مزمنی یافته است و هنوز علما و روسا عزم و اراده راسخ و صادقی برای حل این مشکل ندارند . مشکلی که مسلمانان را در همه زمان ها تهدید می کند و می تواند عواقب سنگین و فاجعه آمیزی را به دنبال داشته باشد.
من معتقدم علماء و رهبران قادرند با یک حرکت گسترده خطاهای تاریخی را اصلاح کنند و بسیاری از مفاهیم و اعتقاداتی که در ذهن عموم مسلمانان شکل گرفته تغییر دهند و تلاش کنند راهی برای تشکیل یک جامعه اسلامی ، متحد و یکپارچه پیدا کنند . قبلا گفتم باز هم می گویم که مشکل متعددد بودن مذاهب، رویکردها و مکاتب فقهی و عقیدتی در میان مسلمانان نیست بلکه مشکل تعصبات به دور از حقیقت، تعادل و عقلانیت است و همین طور درگیری ها تا حد دشمنی و فتوای قتل دادن. خون کسی را حلال شمردن عادی شده است و رای اجتهادی اشخاص به منزله نص قرآن و حدیث به شمار می رود. هرگروهی گروه دیگر را طرد می کند وآن را متهم به انحراف می کند در حالی که همه پیرو یک دینند و قبله و پامبر و کتاب آن ها یکی است.
لذا من به مسلمانان می گویم که باید بدانند تعصبات مذهبی آنان را به سوی تحجر، عزلت و دودستگی می کشاند در حالی که اسلام ما را به میانه روی، اعتدال، توازن، ثبات در راه حق، تحمل رای مخالف، دوستی، محترم شمردن خون ها و آبروها و یکپارچگی فرا می خواند و می گوید قرآن باید مرجع مسلمانان باشد. قرآنی که خداوند در آن حد و حدودهای مربوط به روابط مسلمانان با یکدیگر و روابطشان با دیگران و بسیاری از مسائلی که ضامن پایداری، راستی و پیشرفت آن هاست مشخص کرده است.
هم چنین مسلمانان باید به سفارشات پیامبر صلی الله و علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام گوش فرا دهند که فرمودند پیامبر و اهل بیت علیهم السلام کشتی نجات و گروه میانه هستند هر کس از آن ها پیروی کند و سوار آن کشتی شود نجات یافته و پیروز است و هر کس نافرمانی کند غرق و نابود می شود.