دبیرکل جمعیت بین المللی صلح و تقریب ادیان و مذاهب ، تأکید کرد: قدس به واقع محور وحدت همه مذاهب اسلامی و جریان‌های فکری ـ سیاسی اصیل و مردمی غیر وابسته به غرب در دنیای اسلام است؛ محوری که با اتکای آن دوستان و دشمنان واقعی دنیای اسلام شناخته میشوند و اختلافات جای خود را به برادری و تعامل میدهد.

امید رضایی دبیرکل جمعیت بین المللی صلح و تقریب ادیان و مذاهب در گفتگو با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب پیرامون اهمیت روز قدس گفت: این روز  به دلایل زیادی روز بسیار مهمی است. برای درک اهمیت این روز باید ابتدا در مورد اهمیت مسئله فلسطین صحبت کنیم. آرمان فلسطین یکی از دال‌های مهم گفتمان انقلاب اسلامی یعنی استکبارستیزی است. به همین دلیل است که اندیشکده های غربی، ساعت ها برنامه‌ریزی میکنند که چطور بتوانند این مسئله را در میان مردم کم رنگ کنند.

وی با بیان این مطلب افزود:آنها خوب میدانند که آرمان فلسطین با بنیان های اسلامی جمهوری اسلامی عجین شده و اگر بخواهند این بنیان ها را تضعیف کنند باید آرمان فلسطین را با پنهان کردن و وارونه جلوه دادن واقعیت ها در مورد مسئله فلسطین بپوشانند؛ به خوبی میدانند اگر بتوانند برای رژیم صهیونستی تصویری دروغین بسازند در آن صورت دیگر آمریکا نیز به سادگی تطهیر می شود و یک به یک پایه های تفکر مقاومت در جمهوری اسلامی را تضعیف خواهند نمود. آنها به زعم خود فکر میکنند اگر مسئولان جمهوری اسلامی و افکار عمومی در ایران دیگر به مسئله فلسطین بی اعتنا باشند، آن روز جمهوری اسلامی استحاله شده و جز نامی از آن باقی نمانده است.

رضایی گفت: تعهد به آرمان فلسطین، یعنی تعهد به ارزشهایی که حضور منطقه ای ایران بر اساس آن چیده شده است. یعنی همکاری چندجانبه با حزب الله، حماس، حشد الشعبی، جریان حوثی‌ها و ... اگر این تعهد در ذهن مردم رنگ ببازد پس جمهوری اسلامی از درون، قدرت خود را از دست داده است. مصاف آرمان فلسطین و مسئله صهیونیسم مهمترین چالش در عرصه های سیاسی، اجتماعی و حتی دینی دوران ما است.

وی ادامه داد:رسانه های معاند تلاش گسترده ای در این زمینه دارند و دروغ هایی را میگویند که با توجه به ضعف رسانه های خودی و به خصوص صدا و سیما در سنجش و پایش افکار عمومی و ناتوانی در اجرای استراتژی رسانه ای، در حال تبدیل شدن به معضلی در نگرش مردم به موضوع فلسطین شده است.

دبیرکل جمعیت بین المللی صلح و تقریب ادیان و مذاهب افزود:یکی از دروغ های رسانه ای آنها این است که فلسطین وجود نداشته و در دوران اخیر این کاربرد عبارت فلسطین درست شده است.حتی نهادهای اسرائیلی در مدخل ویکی پدیا نیز این موضوع را گنجانده اند. در حالی که در گزارش های سالانه انجمن های یهودیان در سرتاسر دنیا و به ویژه ایالات متحده در همه اسناد و گزارشات از این منطقه به نام فلسطین نام برده شده است، تا سال 1948 که اعلام تشکیل رژیم اسرائیل بوده است.

وی ادامه داد:نکته دیگر آنکه میگویند اسرائیل نام حضرت یعقوب نبی (ع) بوده است و شما که میگویید مرگ بر اسرائیل پس مرگ بر او میفرستید. این مغالطه هم مشخص است چرا که بر مبنای اشارات دینی از ظالمین تبری میجوییم و نام خاص آنها ربطی به این موضوع ندارد، مانند اینکه بگوییم بر صدام حسین به دلیل اینکه نامش در نامش حسین وجود داشته چیزی نگوییم.

رضایی خاطر نشان کرد:رسانه های بیگانه سعی دارند وانمود کنند، فلسطینی‌ها خودشان در اشغال فلسطین مقصر بوده اند. در حالی که اولاً قیام‌های متعددی بر علیه حکومت قیم انگلستان که پس از جنگ جهانی اول (در نتیجه ضعف عثمانی و با کمک بهائیان) این منطقه را در اختیار گرفتند، انجام دادند و مجاهدت‌های فراوان داشتند.

افسانه خرید خاک فلسطینیان در مقیاس زیاد یک دروغ آشکار است، چرا که براساس منابع خود صهیونیست‌ها در هنگام اعلام تشکیل رژیم اسرائیل تنها 8 درصد از خاک فلسطین امروزی در اختیار صهیونیست‌ها بود که شامل همه بانک‌ها و اماکن عمومی نیز می‌ شود و به تصویب دوباره قانون «دارایی غائبان» مصوب 1952 در کنیست (پارلمان) رژیم صهیونیستی، تمام اراضی افرادی که به دلیل توحش گروهک های آدم کش صهیونیست نظیر «هاگانا» فراری شده بودند را از املاک دولت تشخیص دادند.

وی ادامه داد:جالب است، بدانید که حتی یهودیان اسرائیلی نیز در حال حاضر مالک قطعی زمین نیستند و 93 درصد از اراضی مناطقی که آن را رژیم  اسرائیل نامیدند، تنها به دولت این رژیم و «آژانس یهود» تعلق دارد که همان اراضی تصاحب شده است.

رسانه‌ها میگویند اگر کسی به مرزهای هر کشوری تعرض کند باید واکنش نشان داد و کشتن فلسطینیان در راهپیمایی بازگشت را اینگونه توجیه میکنند، حال آنکه نمیگویند فلسطینیان مالک قانونی زمین های تصاحب شده هستند و قطعنامه های سازمان ملل پس از 1948 نیز به لزوم بازگشتن پناهندگان به زمین‌های خود تاکید داشتند.

رضای تصریح کرد: تمام جریان های مخالف فکری، معارض و معاند جمهوری اسلامی، در موضوع فلسطین با تفکر اسلام سیاسی پویا که امام راحل داشتند، اختلاف داشتند؛ جریان شیعه انگلیسی که به شکلی جدی با مواضع جمهوری اسلامی در قبال فلسطین مشکل دارد و سعی دارد با حساسیت‌زایی جامعه شیعی نسبت به برادران اهل سنت از حساسیت مردم نسبت به مظلومیت فلسطینیان جلوگیری کنند. شایعه قدیمی را ترویج می کردند که فلسطینیان ناصبی هستند در حالی که غالب جمعیت فلسطین شافعی مذهی بوده و اسامی مساجد آنها با نام فاطمه الزهرا (س)، حسن بن علی (ع) و ....  نشان از علاقه ایشان به اهل بیت (ع) است.

لشکر چند هزار نفره روشنفکری غرب زده و روشنفکری دینی سکولار پروش یافته یا تحت نفوذ فراموشخانه‌ها یا فراماسونری‌های ایرانی، در تاریخ معاصر که از همان ابتدای این جریان با صهیونیسم همراه بود و افرادی نظیر ملکم خان که مقامات قاجار را به دیدار خاندان‌های صهیونیست اروپایی می برد و حتی قبل از شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در حال زمینه‌سازی برای اهداف صهیونیست ها بودند. همین گروه بودند که جریان روشنفکری راست ایران را پس از امیرکبیر در دارالفنون و دیگر مراکز پرورش دادند و امروزه نیز در ایران کتاب هایی را مینویسند و در آن به مسئله آرمان فلسطین حمله میکنند.

جدایی‌طلبان و گروهک‌های تروریستی در اطراف کشور نیز به شکلی علنی و مداوم  با رژیم اسرائیل ارتباط داشته و برخی از آنها در رسانه‌های رژیم صهیونیستی و رسانه‌های معارض نیز به این ارتباط می‌بالند.

در دیگر کشورهای دنیای اسلام هم وضع به همین صورت است. سازمان‌های امنیتی غربی با نفوذ در جریان های اسلامی، توانسته اند اولویت های آنها را تغییر دهند. جریان سلفیت که در ابتدا به دنبال پاسخی در جلوگیری از نفوذ استعمارگران در دنیای اسلام و بازگشت به ایام شکوه گذشته بود و به تدریج به جریانی بزرگ تبدیل شد.

با نفوذ بیگانگان اولویت هایش تغییر کرد و به جای دشمنی با استعمارگران و اسرائیل، با تئوریزه کردن مفاهیمی چون «دشمن قریب و بعید» و «نفی عذر به جهل» به کافر خوانی مسلمانان پرداختند و اساسا طیف های مختلف این جریان کارکردشان نیز تغییر کرد. این مسئله با ترکیب برخی تفکرات چالشی اندیشمندانی چون سید قطب (که البته در زمره اندیشمندان مصلح بوده و تکفیری نبود) و ترکیب آن با قرائت «ابن تیمیه» صورت گرفت و آنها توانستند چنین تغییری را ایجاد کنند. امروزه مفتی‌‌های سلفی ـ تکفیری متحد وهابی ها، امکان سازش با این رژیم را که به معنای پذیرش اشغالگری گذشته و تعدی بیشتر این رژیم است، مطرح می‌کنند.

دبیرکل جمعیت  بین المللی صلح و تقریب ادیان و مذاهب گفت:در تمامی دنیای اسلام و حتی در ایران خودمان، عملکرد نسبت به مسئله فلسطین یک خط کش و معیار سنجش است. خطکشی که با آن جریان های نفوذی از جریان های اصیل و مردمی تمیز داده شده و مشخص میشوند؛ قدس به واقع محور وحدت همه مذاهب اسلامی و جریان‌های فکری ـ سیاسی اصیل و مردمی غیر وابسته به غرب در دنیای اسلام است. محوری که با اتکای آن دوستان و دشمنان واقعی دنیای اسلام شناخته میشوند و اختلافات جای خود را به برادری و تعامل میدهد.

وی در خصوص نقش امام خمینی(ره) در احیای مسأله فلسطین گفت: امام راحل با شجاعت، هوشمندی و آینده‌نگری فلسطین را محور وحدت مسلمانان دانستند؛ امام، آرمان فلسطین را احیا کردند و با ترکیب آن با ماه مبارک رمضان، پشتوانه دینی این ماه را هم به خدمت آرمان فلسطین در آوردند. دیگر هیچ صهیونیستی نمیتواند بگوید که مردم فراموش میکنند، چرا که آرمان آزادی فلسطین و بازگشت پناهندگان به زمینه هایی که قانوناً متعلق به آنها است، امروز زنده است.

رضایی افزود:هر کشوری که بر مبنای مردم سالاری در منطقه ما تشکیل شود به دلیل قدرت مذهب، به دشمنی برای رژیم صهیونیستی تبدیل میشود. به همین دلیل ایالات متحده از دیکتاتورها و کشورهای پادشاهی در منطقه ما حمایت میکند.

وی ادامه داد: امام راحل به هوشمندی آینده سعادتمند مردم منطقه را در گروی نابودی اسرائیل میدانستند.  امام راحل معادله استراتژیک صهیونستها و ایالات متحده را در منطقه خوب درک کرده و آن را بر هم زدند.

رضایی با بیان اینکه، رژیم صهیونیستی و تئوری پردازن دنیای غرب به دنبال تجزیه در کشورهای اسلامی بوده و هستند، گفت:مبنای فکر آنها این است که هر کشوری برای ایجاد انسجام ملی، نیازمند ملت سازی است. در دنیای اسلام به دلیل طرحی که پس از قرارداد «ساکس ـ پیکوت» و تجزیه عثمانی به وجود آمد، کشورهایی شکل گرفت که از نظر قومی متنوع هستند و گسل های مختلف اجتماعی در آنها وجود دارد، محور وحدت ملی این کشورها برای ملت سازی تقویت مذهب است. این مسئله خود به حساسیت مردم نسبت به رژیم صهیونیستی، به دلیل رشد غیرت دینی می افزاید. در مدل این متفکران تئوری پرداز صهیونیست، جغرافیای سیاسی منطقه به نفع اسرائیل تغییر کرده و کشورهای کوچک‌تری بر مبنای قومیت شکل خواهند گرفت، تا این بار «قومیت» محور وحدت ملی قرار گیرد و دیگر کشورهای اسلامی برای پروسه ملت سازی به تقویت مذهب اسلامی رایج در  کشورشان نپردازند.

دبیرکل جمعیت  بین المللی صلح و تقریب ادیان و مذاهب خاطر نشان کرد: راهبرد اسرائیل و آمریکا بر تجزیه قرار دارد. ایالات متحده نزدیک صد میلیون شهروند مسیحی صهیونیست را در خود پرورانده که در مراسم کلیسایی، برای اسرائیل دعا کرده و آن را تقدیس میکنند. به همین دلیل است که آمریکا امروز به عنوان مهمترین مانع صلح در فلسطین محسوب میشود. شهرک های صهیونست نشین در کرانه باختری با پول و اعانات جمع آوری شده توسط کلیساهای مسیحی در آمریکا تجهیز می‌شوند. این کلیساها با افتخار تابلوهای بزرگی بر روی بلوک ها و تجهیزات اهدایی در شهرک های صهیونیستی نصب میکنند در زمین هایی که قرار بود منطقه خودگردان فلسطینی باشد، تا نشان دهند به کمک اعانات چند ده هزار دلاری کلیساهای آنها، تجهیزات در مناطق خودگردان فلسطینی نصب و اراضی فلسطینی اشغال میشوند.

این در حالی است که رسانه‌های غربی سعی دارند حق طبیعی کشورهای منطقه برای مقابله با رژیم آپارتاید و اشغالگر صهیونیستی و تلاش برای نابودی آن را به گونه‌ای دیگر نشان دهند. همان طور که کشورهای جنوب آفریقا رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را تهدیدی برای همه کشورها میدانستند. رسانه ها اینگونه وانمود میکنند که امام راحل و جمهوری اسلامی میگویند یهودیان را به دریا بریزید.

وی گفت:طرح مقام معظم رهبری را در خصوص فلسطین ببینید. «رفراندوم سرنوشت ساز» که آقا مطرح کردند شبیه همان راه حل به کار گرفته شده در آفریقای جنوبی است. هدف آن زندگی مسالمت آمیز همه فلسطینیان مسلمان و مسیحی و یهودی در کنار هم است. حضرت امام و آقا هر دو، هدفشان صلح در فلسطین بوده است هر چند فلسطینیان حق دارند تا آن روز، در برابر یورش بی‌امان صهیونیستها از خود دفاع کنند.

رضایی افزود: رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی که همزمان با رژیم صهیونیستی یعنی در 1948 شکل گرفت نیز به دلیل فشار بین المللی و کشورهای منطقه و گروه های مسلحی مقاوم مجبور شد تا نلسون ماندلا را که در ابتدا فرمانده چریک های مسلح بود و بعدها از رویه های نافرمانی علیه این رژیم حمایت کرد، آزاد کند و انتخابات فراگیر را بپذیرد. پس رویه تحریم مردمی توسط همه طیف های مردم در عدم همکاری هنری، ورزشی و ... همان طور که در آفریقای جنوبی جواب داد، در فلسطین هم مثمر ثمر است. ورزشکارانی که حاضر به مسابقه با این رژیم نشدند باید تکریم شوند و علت این کار باید برای مردم و جامعه ورزشی به درستی توضیح داده شود.

وی تأکید کرد:پاسداشت روز قدس بسیار حائز اهمیت است. در سالهای گذشته سه دسته فعالیت در این راستا توسط گروه های اسلامی در اقصی نقاط دنیا انجام میشد. اول برگزاری راه پیمائی های بزرگ و پردامنه در کشورهای مختلف و همچنین کشور عزیزمان ایران بود که متاسفانه امسال امکان آن به دلیل کرونا به شکل قبلی وجود ندارد. دسته دوم، فعالیت های رسانه ای در موضوع شناخت و تبیین مسئله فلسطین بود و دسته سوم، نشست ها و سمینارهای اندیشمندان و گروه های مختلف برای تبادل نظر در زمینه مسئله فلسطین که این دسته نیز امسال دچار مشکل شده است.

رضایی ادامه داد:امسال باید از فعالیت‌های رسانه‌ای بیشترین بهره را ببریم. البته متاسفانه به دلیل عدم سنجش درست افکار عمومی، رسانه ملی در سال‌های گذشته بیشتر همت خود را به پخش کلیپ هایی اختصاص میداد که برای بسیج مردم جهت شرکت در راهپیمائی لازم بود. در کنار آن ادبیات صحیحی برای پاسخ به شبهات وارده شده مورد استفاده قرار نمیگرفت و با توجه به سیاست دشمن در دوست نشان دادن اسرائیل و ایجاد کمپین های مختلف، مسائل مختلفی مطرح میشد که ذهن افراد را منحرف میکرد؛ برخی از افرادی که در سالهای گذشته در راهپیمایی روز قدس شرکت داشتند سوالاتی داشتند که بسیار عجیب بود. از حاضران در راهپیمایی که مذهبی و دوست دار نظام بودند، میپرسید اگر در ایران هم افرادی در مقابل دولت بایستند، آیا ما واکنش نشان نمی‌دهیم و نیروی انتظامی مداخله نمی کند؟ پس چرا صدا و سیما این تصاویر را به این شکل پخش می‌کند.

یعنی طرفداران آرمان فلسطین در ایران، هم به دلیل ادبیات صدا و سیما که از عباراتی مانند مناطق اشغالی 1948 یا مناطق اشغالی 1969 و .. استفاده میکند، نمیدانند که محدوده جغرافیایی آنجا که اسرائیل آن را خوانده اند، کجاست و مناطق خودگردان کجاست؟ مردم نمیدانستند مثلا در الخلیل که تصاویر درگیری از آنجا پخش شده در جایی است که حکومت خودگردان فلسطینی باید باشد. تقریبا مردم و شرکت کنندگان در راهپیمائی، نواحی الف، ب و ج در کرانه باختری را نمیشناختند. موضوعاتی در مورد منابع آبی، گمرکات، کشاورزی، اشتغال در فلسطین و بسیاری از مطالبی که جنبش‌های قدرتمند تحریم اسرائیل، با جزواتی ساده آن را حتی در اروپا و آمریکا برای مردم توضیح میدهند، در رسانه های ما و صدا و سیمای ملی یافت نمی‌شود.

تا مدتی پیش بیشتر مردم قبه الصخره را با بیت المقدس اشتباه میگرفتند. با توجه به سالها دغدغه در موضوع فلسطین و دقت، به دلیل عدم مخاطب شناسی رسانه هایمان، دانش مردم ما نسبت به موضوع فلسطین بسیار حداقلی است. متاسفانه ادبیات بکارگفته شده توسط رسانه ما با مخاطب عمومی سازگار نیست. جلسات هماهنگی زیادی در نهادهای مختلف با موضوع فلسطین تشکیل میشود اما واقعا تنها در حد هماهنگی است و کار سنجش افکار عمومی صورت نمیگیرد.

وی اظهار کرد: پیشنهاد می شود اتاق فکر واقعی و نه با حضور نمایندگان دستگاه‌های مختلف با موضوع فلسطین ایجاد شود. البته تشکیل اتاق های فکر و هسته های فکری، ساز و کار و روشمندی دارد که نهادها کمتر موفق به تشکیل آن میشوند و بیشتر جلسات هماهنگی و صحبت تشکیل میدهند.

فرصت های بسیار زیادی در کشورهای دنیا برای دریافت محتوای مناسب در حوزه فلسطین وجود دارد. ببینید صهیونیست ها چه کارهایی انجام میدهند و بسته های محتوایی و تصویری رایگان را در اختیار رسانه های کشورهای هدف قرار میدهند تا در زمینه حمایت از رژیم صهیونیستی آنها را تغذیه کنند. کمپ های دانشگایی و نمایش مستندها را به صورت رایگان در دانشگاه های مختلف دنیا ترتیب داده اند. سایت هایی راه اندازی کرده اند که با زبان های مختلف کتب طراحی شده‌ای را در اختیار کاربران قرار میدهند.

نه تنها رسانه های جریان اصلی کشورها، تشنه دریافت بسته های محتوایی در زمینه فلسطین هستند بلکه حتی در خود کشورهای غربی تلویزیون‌های محلی و تخصصی میتوانند در این زمینه فعال باشند.
 
انتهای پیام/