به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، آیت الله تسخیری رئیس شورای عالی مجمع تقریب و مشاور مقام معظم رهبری در امور جهان اسلام 28 مرداد ماه 99 چشم از جهان فرو بست؛ با توجه به ارتباطات گسترده این عالم بزرگوار با علما و اندیشمندان دنیا، درگذشت ایشان با واکنشهای متعددی در جهان اسلام روبرو شد؛ به همین مناسبت با دکتر محمد علی آذرشب مشاور دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به گفتگو نشستیم، متن این گفتگو در ادامه می آید:
بنده با آیت الله تسخیری از قبل از انقلاب آشنا بودم، اولین آشنایی بنده با ایشان در مجلس عقد بنده در قم بود که یک مجلس عقد علمایی بود و سه تن از مراجع یعنی آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی و آیت الله تسخیری حضور داشتند.
من از پدر همسرم در مورد آیت الله تسخیری پرسیدم، آیا ایشان لبنانی است؟ پاسخ دادند که خیر ایشان از بچه های خود ما و نجفی است، این اولین آشنایی ما با آیت الله بود و بعد در مسأله نگارش مقالات و کسب اطلاعات از کنفرانسهایی که این عالم بزرگ در خارج از کشور شرکت می کرد، همکاری کردیم.
یکی از افرادی که از نظر فکری، علمی و فرهنگی قبل از انقلاب به من نزدیک بود آیت الله تسخیری بودند.
ایشان سلامت فکری داشت و صاحب ذوق بود؛ خیلی ها نویسنده و متفکر هستند اما ذوق ندارند، ذوق چیز دیگری است؛ ذوق، شکوفایی و زیباگرایی و همت ایجاد می کند؛ آیت الله تسخیری این ذوق را داشت؛ این ذوق باعث شد که ایشان اهل شعر هم باشد و قلم زیبا و خوبی داشته باشد.
در نجف کاملا با مکتب شهید صدر آشنا بود و فکر، اندیشه، خط مشی سیاسی و فکری شهید صدر در وجود ایشان ذوب شده بود؛ به همین جهت از همان آغاز به ضرورت وجود یک دولت اسلامی به رهبری فقها ایمان داشت و همان موقع از کسانی بود که ولایت فقیه را قبول داشتند.
روزی به من گفت، من هرچه در هر زمینه ای که بخواهم انجام دهم، مکتب شهید صدر در مقابلم هست و از ایشان الهام می گیرم.
شهید صدر الهام بخش ایشان در تمام زمینه ها بود؛ آیت الله تسخیری پرورش یافته حوزه است، خوب درس خوانده، خوب نوشته؛ چرا که حوزه علمیه فقط درس خواندن نیست، تفکر است؛ ایشان وقتی قلم به دست می گیرد و می نویسد، فکرش جهنده و متحرک بود، علی الخصوص که در مقابلش هدف بزرگی بود.
جهندگی فکری ایشان باعث شده بود که از بقیه متمایز شود، شخصیت علمی یک انسان فقط جمع آوری اطلاعات نیست، حرکت فکری انسان به سمت یک هدف والاست که ایشان آن را داشت.
طبیعت یک انسان که هدف بزرگ دارد تقریبی است و کلیه کسانی که طرح تمدنی و طرح آینده جهان اسلام دارند، تقریبی هستند؛ به خاطر اینکه می دانند جهان اسلام هیچ جایگاهی در صحنه بین المللی نخواهد داشت مگر اینکه وحدت اسلامی به وجود بیاید؛ وگرنه وقتی بین مسلمانان اختلاف و درگیری است جایگاهی در جهان اسلام پیدا نخواهند کرد، ایشان به خاطر اینکه هدفی بزرگ و والا یعنی هدف تمدنی و برپایی دولت اسلامی را در سر داشت، در تمام محافل تقریبی حضور داشت؛ موقعی که در مجمع جهانی اهل بیت (ع) بود هم، تفکر و حرکتش بیشتر تقریبی بود، با اینکه مجمع جهانی تقریب بین مذاهب وجود داشت.
ایشان جزء اولین کسانی بود که با مجامع فکری و علمی اسلامی ارتباط داشت وهر ساله در کنفرانس اندیشه اسلامی در الجزایر شرکت می کرد، قبل از انقلاب با علمای مختلف مصری، مراکشی، شمال آفریقا، شام و ... از طریق شرکت در همین کنفرانس اسلامی آشنا بود؛ بعد از انقلاب هم کنفرانسی در زمینه تقریب، اندیشه اسلامی وحدت امت اسلامی نبود، مگر اینکه آیت الله تسخیری در آن شرکت داشت.
حتی در کنفرانسهایی سیاسی هم که وزرای خارجه کشورهای جهان اسلام یا وزرای ارتباطات جهان اسلام حضور داشتند، شرکت می کردند و به همین جهت آشنایی و ارتباطات فوق العاده گسترده ای داشت.
ایشان موانع تقریب را بیشتر موانع سلطه ها و سلطه ها گراهای داخلی و خارجی می دانست که مسأله تقریبی را مانع و خطری برای خود می دانند و سعی می کنند در مسیر آن سنگ اندازی کنند و چوب لای چرخ تقریب بگذارند؛ این مسأله ای است که ما پیوسته از آن رنج می بریم، ما هر چه کار تقریبی می کنیم آنها تخریب می کنند و با امکانات عظیم تبلیغاتی و رسانه ای سنگ اندازی می کنند و باعث کندی حرکت تقریب می شوند.
هدف بزرگ، خروج از منیت و ذوق سرشار از محورهای مهم شخصیت آیت الله تسخیری بود و اگر دیگران بخواهند راه ایشان را ادامه دهند، باید همین محورها و مهمتر از همه، همت و روحیه خستگی ناپذیری را داشته باشد.
شاهد بودیم آیت الله تسخیری علی رغم اینکه به خاطر سکته بخشی از بدنشان آسیب جدی دیده بود، هیچ وقت کار خود را کنار نگذاشت، بلکه حتی کار ایشان بیشتر هم شده بود.
در حال حاضر کتابها و آثار ایشان در حال جمع آوری و انتشار است، اما نظر شخصی بنده این است که این راه زنده کردن آیت الله تسخیری نیست، راه زنده کردن ایشان این است که محورهای اخلاقی و منشی ایشان زنده شود؛ تا محورهای منشی و اخلاق در افراد زنده نشود، مطالبی که خوانده می شود، تنها مجموعه ای از افکار و اطلاعات متراکم در ذهن است که حرکت زا و عملی نخواهد شد.
گفتگو از: زهرا غلامی
انتهای پیام/