امروزه در دانشگاههای کشور کمترین بها در رشته های نظیر بانکداری، اقتصاد، بازرگانی ، حسابداری و رشته های پول و اقتصاد به بانکداری بدون ربا داده می شود کماکان می بینیم که در رشته اقتصاد و پول هنوز بانکداری ربوی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکترا تدریس می شود و اقتصاد پول بر اساس بانکداری ربوی تدریس می شود در مؤسسه عالی بانکداری که متصدی اصلی گسترش بانکداری اسلامی است می بینیم که دانشجویان آن در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بخش مهمی از کتاب های آنها هنوز بانکداری ربوی و سنتی است.
حدود ۲۸ سال از تصویب قانون بانکداری بدون ربا در کشور می گذرد اما هنوز برای اجرای کامل بانکداری اسلامی در کشور اشکالات زیادی وجود دارد .در همین زمینه با "سید عباس موسویان" محقق بانکداری اسلامی و عضو شورای فقهی بانک مرکزی به گفتگو پرداختیم و برخی از عوامل دخیل در اجرا نشدن کامل بانکداری اسلامی در سیستم بانکی کشوررا بررسی کردیم.
با وجود آنکه ما سابقه طولانی در عرصه بانکداری داریم و از زمان تصویب قانون بانکداری بدون ربای کشور نیز ۲۸ سال می گذرد،اما آن چنان که باید بانکداری اسلامی در کشور به درستی اجرا نمی شود چرا ؟
مسئله بانکداری مثل بقیه مسائل یک امر ارزشی است نمی توان گفت که واقعا اصلا تحقق پیدا نکرده کما اینکه نمی توان گفت که صد در صد تحقق پیدا کرده است حتی بسیاری از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی که انقلاب به خاطر آن شکل گرفت هنوز به طور کامل تحقق نیافته است بحث عدالت اجتماعی یکی از اهداف انقلاب اسلامی بود در حالیکه الان کاملا قابل نقد و بررسی است بحث فقر زدایی نیز یکی از اهداف انقلاب بود که هنوز به طور کامل محقق نشده است بنابراین بانکداری اسلامی نیز به عنوان یکی از اهداف انقلاب هنوز به طور کامل محقق نشده و جای کار بسیار زیادی دارد.
ما نباید در بانکداری اسلامی قضیه صفر یا یک را در نظر بگیریم بانکداری یک پدیده ایی است که نیاز به مدت زمان طولانی دارد تا هم از جهت تئوری و نظری و هم از جهت عملی جا بیافتد از نظر تئوری و نظری، محافل علمی کشور واقعا به این باور برسند که بانکداری بدون ربا هم مدل دیگری از صنعت بانکداری است و می تواند در خیلی از موارد حتی بهتر از بانکداری سنتی مؤثر باشد و نیاز ها را بهتر از آن پوشش بدهد همچنین از جهت عملی و کاربردی کردن ما احتیاج به مدل های متفاوتی از عملیاتی کردن این ایده ها و نظرات داریم هنوز بسیاری از مباحث بانکداری بدون ربا واقعا در مبحث عملیاتی کردن یک مدل مشخصی ندارند برای مثال مبحث اعتبار در حساب جاری، مبحث طراحی کارت های اعتباری، بحث معاملات بین بانکی و بحث مدیریت ریسک و مدیریت نقدینگی هنوز مسائلی هستند که نیاز به مدل های عملیاتی در نظام بانکداری بدون ربای کشور دارند بنابراین بانکداری بدون ربای کشور هنوز در اول راه قرار دارد همچنین در مقام اجرا ما نیاز به کارکنان و پرسنلی داریم که آگاه باشند و اهتمام جدی به مسئله بانکداری بدون ربا داشته باشند و همینطور مشتریان بانکی که هم آگاهی داشته باشند و هم ربا برای آنها اهمیت بسیار زیادی داشته باشد که حل این مسائل نیاز به زمان دارد.
به نظر من اگر بخواهیم تحلیل نقادانه ای داشته باشیم هنوز بانکداری اسلامی به صورت صد در صد محقق نشده است البته به این منظور نیست که اصلا رشدی نداشته است.
به نظر شما کند بودن روند اجرایی شدن بانکداری اسلامی در کشور به چه عواملی باز می گردد؟
عوامل متعددی در این زمینه می تواند دخیل باشند، عامل اول بحث عدم اهتمام به امر آموزش بانکداری اسلامی از سوی نهاد های رسمی است ، متأسفانه امروزه در دانشگاههای کشور کمترین بها در رشته های نظیر بانکداری، اقتصاد، بازرگانی ، حسابداری و رشته های پول و اقتصاد به بانکداری بدون ربا داده می شود کماکان می بینیم که در رشته اقتصاد و پول هنوز بانکداری ربوی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکترا تدریس می شود و اقتصاد پول بر اساس بانکداری ربوی تدریس می شود در مؤسسه عالی بانکداری که متصدی اصلی گسترش بانکداری اسلامی است می بینیم که دانشجویان آن در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بخش مهمی از کتاب های آنها هنوز بانکداری ربوی و سنتی است.
در حوزه های علمیه ما نیز کمترین اهتمام را در مسیر بحث و بررسی مسائل بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا وجود داشته پس می بینیم در این زمینه ما کمترین کار را انجام داده ایم، در زمینه آموزش عمومی مردم و مشتریان بانکداری نیز خیلی محدود عمل کردیم کمتر برنامه های آموزشی را در زمینه بانکداری اسلامی در رادیو و تلویزیون مشاهده می کنیم که بتوانند اطلاع رسانی صحیح و جذابی نسبت به مشتریان داشته باشند.
عامل دوم: عدم نظارت است ما سیستم نظارتی در صنعت بانکداری از ابعاد مختلف داریم بانک مرکزی سیستم نظارتی کامل و تمام عیاری نسبت به بانک ها و مؤسسات اعتباری دارد که اینها از موازین مالی و حسابداری تخطی نکنند انواع نظارت ها را بانک مرکزی بر روی شبکه بانکی دارد همین طور در داخل هر بانکی نهاد نظارتی وجود دارد که نسبت به شعبات نظارت دارد اما در سیستم بانکی ما آنچه که جایش خالی است بحث نظارت شرعی و نظارت بر صحت قرار داد ها از بعد فقهی و شرعی است از این جهت ما نه در بانک مرکزی و نه در مجموعه بانک های فعال در سطح کشور هیچ نظارتی نداریم. روی این حساب اگر بررسی کنیم در طی این 2۸ سال که قانون عملیات بانکی بدون ربا به تصویب رسید انواع پرونده های بانکی در دادگاههاتشکیل شد اما یک نمونه پرونده ایی که نشان دهد رئیس شعبه ایی، سرپرست استانی، هیئت مدیره بانکی و یا مدیر عامل بانکی به عنوان عدم نظارت موازین شرعی حتی توبیخ شده باشد وجود ندارد روی این حساب بحث نبود نظارت لازم و کافی به عنوان عامل دوم عدم تحقق بانکداری اسلامی به شمار می رود.
عامل سوم مبحث عدم انطباق قانون، آیین نامه ها و دستور العمل های اجرایی با شرایط روز است ، اگر بخش بانکداری کشور های دیگر را مطالعه کنید می بینید که قوانین و مقررات آنها در کمتر از ده سال به روز می شود و اصلاحات و تغییرات لازم در آنها با توجه به نیاز های روز داده می شود در حالیکه قانون عملیات بانکداری بدون ربا در سال ۱۳۶۲ تصویب شده و در سال ۱۳۶۲ قانون بانکداری اسلامی حتی در جهان نیز در اول راه بود هنوز مطالعات قوی صورت نگرفته بود در حالیکه امروز مطالعات خیلی گسترده ای صورت گرفته آن موقع شرایط اقتصادی، پولی و بانکی ایران بیشتر متأثر از وضعیت خاص آن دوران و جنگ بود و قانون بانکداری بدون ربا با توجه به شرایط آن زمان تصویب شد آیین نامه ها و دستور العمل های اجرایی هم در چنین شرایطی تصویب شده .ما اگر اینها را در نظر بگیریم می بینیم که با واقعیت های اقتصادی امروز کشور فاصله دارد زیرا ۲۸ سال از تصویب آن می گذرد بنابراین مجری این قانون وقتی می بیند که فاصله دارد و این قانون دیگر جوابگو نیست به ناچار یک مسیر انحرافی را انتخاب می کند یک مسیری که دیگر با قانون سازگار نیست اینجا دیگر مشکل از مجری نست بلکه اشکال از قانون است که نتوانسته خود را با روز وفق دهد.
عامل چهارم: نبود ابزار های مالی مناسب است با توجه به اینکه قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال ۱۳۶۲ طراحی شده آن زمان هم ابزار های بانکداری اسلامی کامل شناخته شده نبود با استفاده از ابزار های محدود آن قانون نوشته شد الان حدود ۲۸ سال از آن زمان می گذرد مطالعات بسیار گسترده ایی هم در ایران و هم در سایر کشور های اسلامی صورت گرفته و ابزار ها و شیوه های متعددی در بخش تجهیز منابع، تخصیص منابع و خدمات بانکی امروز مطرح است که قانون بانکداری بدون ربای ما خالی از آن است ما باید در بخش ابزار سازی هم اهتمام ویژه داشته باشیم که بتوانیم ابزار های به روز را در استخدام بانکداری کشور در بیاوریم بنابراین نبود ابزار های لازم باعث می شود تا مجری از مسیر های انحرافی دیگر استفاده کند.
به نظر شما راهکار های لازم برای حل مسئله آموزش در نظام بانکداری اسلامی کشور چیست؟
در بحث آموزش ما هم در حوزه تخصصی و هم در حوزه عمومی باید از روش های خودش استفاده کنیم .در حوزه تخصصی ما نیاز به یک تحول بنیادی داریم تحولی که مقام معظم رهبری با عنوان تحول در علوم انسانی متناسب با اسلام از آن یاد کردند در حوزه بانکداری و در رشته های اقتصاد، بانکداری، حسابداری و اقتصاد و پول که فارغ التحصیلان آن وارد نظام بانکی می شوند باید دروس بانکی آنها از سیستم ربوی تبدیل به بانکداری اسلامی شود متأسفانه علاوه بر تحصیل کرده های سابق ما الان نیز دانشجویان ما در طی ۴ سال تحصیل خود با مباحث بانکداری ربوی تحصیل می کنند بعد وارد سیستم بانکداری بدون ربا می شوند اما در حالیکه هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارند مخصوصا مراکزی نظیر مؤسسه عالی بانکداری که اصولا متصدی آموزش امر بانکداری بدون ربا است باید سر فصل ها و عناوین دروس خود را به سمت بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا تغییر دهد و نهایت یک یا دو تا درس تحت عنوان ارتباط نظام بانکی بدون ربا با بانک های بین المللی داشته باشد تا با آنها فقط آشنایی داشته باشد اما متأسفانه الان برعکس این قضیه وجود دارد و دانشجویان ما تمام کتاب های درسی آنها ربوی است و فقط یک یا دو درس آنها جهت آشنایی با بانکداری اسلامی می باشد. در حوزه فرهنگ عمومی نیز باید با طراحی برنامه ای آموزشی، فرهنگی، ترویجی و تبلیغی حتی با طراحی انواع سریال ها می توان فرهنگ عمومی را به سمت مبارزه با ربا و بهره سوق داد و اطلاع رسانی نمود که چه تفاوتی میان بانکداری بدون ربا و بانکداری ربوی وجود دارد. حوزه نیز باید توجه جدی به این مسئله داشته باشد با توجه به نیاز های جدی جامعه و نیاز طلاب و روحانیون به معاملات بانکی می توان یک درسی در حوزه برای بررسی فقهی معاملات بانکی و زوایای مختلف آن تعریف کرد و روحانیون و علماء نیز در سفر های تبلیغی خود این مسائل را برای مردم بازگو کنند.
با توجه به اینکه شما یکی از اعضای شورای فقهی بانک مرکزی هستید آیا این شورا نمی تواند برفعالیت های شرعی و فقهی بانکداری کشور نظارت داشته باشد؟
تقریبا تا دوسال پیش ما چنین نهادی را نداشتیم از حدود دو سال پیش وقتی ضرورت وجود نهادی که از نظر شرعی نظارت بر نظام بانکی داشته باشد احساس شد یک شورایی در بانک مرکزی تحت عنوان شورای فقهی بانک مرکزی تأسیس شد عمده فعالیت این شورا در حقیقت چند کار محوری است از جمله بررسی و ارائه ابزار های جدید بانکی می باشد که از طرف نظام بانکی یا از طرف خود اعضای شورای فقهی برای پیشبرد و ارتقای سطح بانکداری بدون ربا پیشنهاد می شود. دوم بررسی آیین نامه ها و دستور العمل ها برای اجرای صحیح قرار داد ها است. حدود ۲۸ سال از تصویب این آیین نامه ها می گذرد و این آیین نامه ها نیاز به بازنگری دارد و در بازنگری حتما باید جنبه های شرعی و فقهی رعایت شود این شورا در بازنگری این آیین نامه ها و دستور العمل ها نظارت می کند. بحث سوم، آماده سازی قانون عملیات بانکی بدون ربای کشور برای بازنگری است در کشور چندین مطالعه خوب در رابطه با نقد قانون عملیات بانکی بدون ربای فعلی کشور در طی سال های اخیر صورت گرفته و پیشنهاد های اصلاحی خیلی خوبی نیز ارائه شده و در شورای فقهی قرار است این نقد ها و اصلاحیه ها بررسی شود و پیشنهاد متحد و یکسان و قابل اجرایی برای شورای پول و اعتبار و از آنجا برای هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی ارسال شود.
این شورا نظارت عملی بر فعالیت بانکی کشور ندارد این شورا بیشتر جنبه مشورتی دارد زمانیکه بانک مرکزی نیاز به مشورت دارد از این شورای فقهی کمک می گیرد.
در سال جهاد اقتصادی قرار داریم آیا ما اکنون به یک جهاد در زمینه بانکداری اسلامی در کشور نیاز نداریم؟
دقیقا متناسب با همه بخش های اقتصادی در حوزه بانکداری هم ما قطعا نیاز به یک تلاش جهاد گونه داریم در حوزه نظری باید متفکرین و اندیشمندان بانکداری اسلامی با ارائه طرح ها و راهکارها گره ها را باز کنند و صنعت بانکداری را چند گام پیش ببرند در عرصه عملیاتی و عملی نظام بانکی نیز باید با حداکثر توان و پرکردن ظرفیت های خالی بتوانیم در خدمت صنعت، کشاورزی، مسکن باشیم تا در راستای تولید و اشتغال گام برداریم.
مصاحبه و تنظیم: محمد عسکری دوست