استاد دانشگاه ونکوور و کارشناس مسائل میانمار گفت: عملکرد ضعیف سوچی، رهبر اخراجی میانمار درباره مسئله مسلمانان روهینگیا به همه ثابت کرد که مسلمانان نباید انتظار زیادی از او داشته باشند. موضع مبهم و دوپهلوی او در دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در دسامبر ۲۰۱۹، تمایلات بینالمللی را برای همکاری با او و دولتش تضعیف کرده است.
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از ایکنا، بعد از انتخابات سال گذشته در میانمار و کودتای نظامیان این کشور علیه پارلمان و بازداشت آنگ سان سوچی، بار دیگر این کشور مورد توجه جهانیان قرار گرفته و در کنار آن دوباره موضوع نقض حقوق بشر در میانمار و وضعیت اقلیت مسلمان روهینگیا به سرخط خبرهای مرتبط با این کشور برگشته است.
با وجود اینکه دولت نظامی میانمار محدودیتهای شدیدی را بعد از کودتا بر بخشهای ارتباطی و اینترنت اعمال کرده اما همچنان اخبار منتشر شده از این کشور ادامه خشونتها و درگیریها را در مناطق مختلف میانمار گزارش میدهد.
رابرت اندرسون، استاد برجسته دانشگاه سایمون فریزر ونکوور کانادا اعتقاد دارد که بیش از جوامع دیگر، مسلمانان پس از کودتا آسیبپذیر هستند. به ویژه که پس از کودتای فوریه به جنبش نافرمانی مدنی پیوسته و [بیشتر] از سوچی و حزب NLD حمایت کردهاند.
اندرسون از جمله محققان برجسته مسائل میانمار است که برای اولین بار در ۱۹ سالگی در سال ۱۹۶۲ به میانمار رفت و بارها به این کشور سفر کرده است. وی اکنون در حال نوشتن تاریخچه میانمار در دهه ۱۹۴۰ است. وی همچنین در یک برنامه تحصیلات تکمیلی جدید در زمینه مطالعات محیطی به دانشگاه یانگون(میانمار) کمک میکند. این کارشناس مسائل میانمار در مورد تأثیرات کودتای میانمار بر مسلمانان این کشور با ایکنا گفتوگو کرد.
ـ پس از کودتا در میانمار و سقوط دولت آنگ سان سوچی، برخی معتقدند که به دلیل تحولات اخیر، وضعیت عمومی این کشور رو به وخامت است. تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت افراد عادی، کارگر و طبقه متوسط قطعاً بحرانی شده است. ماهها است که بانکها کار نمیکنند، بیمارستانها و مدارس تعطیل و کسب و کارها به دلیل نبود اینترنت و خدمات بانکی متضرر شدهاند.
تمام کمیتههای دولتهای ایالتی و شهری منحل شدند، بودجه آنها قطع شد. دانشگاهها ماهها تعطیل هستند و با اجبار کار خود را آغاز کردهاند. آنچه به همان اندازه منفی است این که مردم دیگر به گزارشهای رسمی اعتماد ندارند و مانند سالهای قبل از ۲۰۱۰ دوباره با بدبینی به مسائل جاری نگاه میکنند.
برنامه واکسیناسیون کووید-۱۹ مختل شد و به تأخیر افتاد و خیابانها به دلیل رفتارهای پلیس ناامن شدند. رژیم جدید حاکم بر میانمار دستورات جدیدی دولتی را برای واکسیناسیون صادر کرده است. اکنون حتی استفاده از تلفنهای همراه برای ارتباط به دلیل نظارت گسترده دولت خطرناک است.
در حال حاضر بهترین راه برای اطلاع از دیدگاههای ژنرالهای جدید که حاکم بر میانمار شدهاند خواندن روزنامه The Global New Light of Myanmar است. ژنرال مین آنگ هلینگ (Min Aung Hlaing) ـ که در حال حاضر رئیس حکومت نظامی میانمار است ـ اخیراً(۸ تیر) از سفر رسمی به مسکو بازگشت. روسیه و چین همچنان مانع بحث آزاد و صریح مسائل میانمار در شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک میشوند.
ـ دلیل اصلی کودتای نظامی میانمار چه بود؟
با وجود نارضایتی عمومی از دولت و پارلمان و به ویژه از حزب حاکم اتحادیه ملی برای دموکراسی(NLD) كه قبل از انتخابات وجود داشت، نتیجه انتخابات در ۸ نوامبر ۲۰۲۰ نشان داد که اکثریت کرسیها به این حزب رسیده است.
از سوی دیگر، حزب مورد حمایت ارتش، حزب همبستگی و توسعه اتحادیه (Union Solidarity and Development Party) موسوم به USDP به رهبری افسران بازنشسته ارتش، کرسیهای خود را از دست داد و بنابراین نمیتوانست پارلمان را کنترل کند. برخی از این افسران سیاستمدار شاید به تقلید از دونالد ترامپ، ادعا کردند که در نتایج مناطق آنها تقلب رخ داده و گفتند که برای اثبات آن به دادگاه میروند. در دسامبر سال ۲۰۲۰ چند افسر گفتند که انتخابات به سرقت رفته است. USDP هرگز قبل از نوامبر سال ۲۰۲۰ مجبور نبود به معنای رسمی قدرت را تقسیم کند زیرا آنها همیشه توسط ارتش حمایت میشدند.
اگر ۱۰ کارشناس داخلی را جمع کنید، آنها احتمالاً هفت دلیل مختلف احتمالی برای کودتای فوریه ۲۰۲۱ به شما ارائه میدهند. با نگاه به گذشته، به نظر میرسد هدف نظامیان این بوده است که دولت منتخب حزب NLD از کار بیافتد و برای همیشه آنگ سان سوچی رهبر این حزب را از عرصه سیاست دور کنند.
همه دلایل دیگر کودتا باید ارزیابی شود، اما هیچ چیز نباید کنار گذاشته شود. اگرچه رهبری ارشد ارتش تحت نظر ژنرال مین آنگ هلینگ به ویژه از ماه فوریه (بهمن سال گذشته) غیر منطقی رفتار میکند اما مشکل آنها این است که افراد بسیار کمی از نظامیان با منطق آنها موافق هستند.
ـ فکر میکنید بعد از کودتا و استقرار دولت نظامی وضعیت مسلمانان میانمار تغییر کند؟
مسلمانان بیش از جوامع دیگر، پس از کودتا آسیبپذیر هستند. به ویژه که پس از کودتای فوریه به جنبش نافرمانی مدنی پیوسته و [بیشتر] از خانم سوچی و حزب NLD حمایت کردهاند. بخش کوچکی از مسلمانان ممکن است گاهی اوقات به دلایل کاملاً محلی به احزاب دیگر و حتی به USDP رأی داده باشند. حداقل دو مسلمان عضو NLD در انتخابات پارلمانی ماه نوامبر انتخاب شدند.
خانوادههای ثروتمند مدتهاست که روشهای دور ماندن از جلوی چشم بودن را میدانند اما مسلمانان فقیر مانند دیگران (بوداییها، هندوها، مسیحیان و غیره) در معرض خطر و آسیبپذیر هستند. وقت آن رسیده است که دیگر از فکر کردن در مورد مسلمانان میانمار به عنوان یک نوع فرد جدا، با یک ساختار سیاسی ـ اجتماعی منفرد اجتناب شود.
واقعیت این است که کل تاریخ اسلام با همه تنوع خود، از قرن ۱۲ در این قسمت از جهان در میانمار وجود داشته و شکوفا شده است؛ هم در بین افراد پناهنده و هم برای مسلمانانی که صدها سال است که در آنجا زندگی کردهاند.
مطمئناً آنها علایق مشترکی دارند و به عنوان مسلمان نماز خوانده و برخی از آیینها و اعیاد مشترک را دارند. بیشتر آنها میگویند که دوست دارند به حج بروند. اما با وجود این پیوندهای مشترک تفاوتهایی هم بین آنها هست. ۳ یا ۴ نوع مسلمان «چینی»، ۹ نوع مسلمان «هندی»، ۳ نوع مسلمان «تایلندی ـ مالایی» و غیره وجود دارند. چرا من از علامت «» اطراف آنها استفاده میکنم؟ زیرا این جوامع همه کسانی هستند که روزگاری برمهای خوانده میشدند و اکنون میانماری نامیده میشوند.
دانش آنها از زبانهای هندی یا چینی کاهش یافته است و این دیگر زبان رایج آنها نیست، زیرا ممکن است به عنوان زبان مادری توصیف شود. بیشتر آنها اکنون چند زبانه هستند.
بنابراین مسلمانان میانمار مانند سیکها و کاتولیکهای میانمار و دیگر افراد، شهروندان کاملاً رسمی هستند. اما كنترل نظامی دولت، معمولاً با حمایت مشاغل بزرگ و اعمال قوانینی از نظر نژادی، به این معنی است كه یك نوع شخص در مقابل نوع دیگری بازی كرده و مسلمانان در آن بازی بیپایان بیارزش دانسته شوند. نتیجه این است که برخی از آنها (مسلمانان میانمار) حقوق کامل دارند و برخی دیگر ندارند.
ـ برخی بر این باورند که رفتار خانم سوچی و دولت NLD با مسلمانان و عدم حمایت از آنها مانع از حمایت جهانی بهویژه از طرف کشورهای اسلامی شده است. چقدر با این نظر موافقید؟
خانم سوچی و NLD در طی ۱۰ سال گذشته و پس از آزادی از حبس خانگی و بازگشتن به عرصه سیاست، متحدان مسلمان مهمی داشت، مثلاً از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱. اما بیشتر از سخنرانیهای آرامشبخش وی، نیاز بود که به احساسات ضد مسلمان فرصتطلبان محلی (از جمله دو راهب بودایی افراطی) پرداخته شود.
هنگامی که کنترل برخی از بخشهای دولت(نه بخشهای نظامی) به (سوچی) رسید، در طی حملات ایالتی ۲۰۱۷-۲۰۱۹ به مسلمانان روهینگیا در نزدیکی مرز بنگلادش واکنش ضعیفی نشان داد و همچنین به دلیل اقدامات ارتش با اقلیت روهینگیا مورد انتقاد شدیدی قرار گرفت.
اگرچه سایر مسلمانان میانمار هرگز با آن افراد آسیبپذیر روهینگیایی (و غالباً بدون وطن) ارتباط برقرار نکردهاند، اما عملکرد ضعیف سوچی در مسئله روهینگیا به دیگران ثابت کرد که مسلمانان نباید انتظار زیادی از او داشته باشند. عملکرد مبهم و دوپهلوی وی در دیوان بینالمللی دادگستری لاهه در دسامبر ۲۰۱۹ میلادی، تمایل بینالمللی برای همکاری با او و دولتش در مورد این مسائل را کمرنگ کرد.
چه خانم سوچی تأیید کند یا نه، سازمان همکاری اسلامی باید در مورد مسلمانان میانمار مداخله میکرد. همچنین اعضای اکثریت مسلمان(ASEAN) یعنی اندونزی، برونئی و مالزی، اعضای اصلی سیستم بین دولتی این منطقه، باید مداخله میکردند، اما آنها این کار را نکردند و نمیکنند. همسایگان آنها چینیها، هندیها و تایلندیها نیز بیتحرک هستند. تحریمها هم تا امروز بیاثر بوده است. هیچ کس به طور دقیق نمیداند که چگونه باید روی ژنرالهای مستقر در نایپیداو(پایتخت میانمار) تأثیر گذاشت. روشهایی برای دستیابی به آن وجود دارد اما بحث در مورد آنها بسیار خطرناک تلقی میشود.
ـ به نظر شما آینده میانمار با توجه به تحولات اخیر چگونه تغییر خواهد کرد؟
اگر پاسخ به این سؤال را میدانستم، پیشگو بودم. تغییر آینده میانمار در شرایط کنونی امکانپذیر نیست. من مورخ دهه ۱۹۴۰ در میانمار هستم و تکرارهای دردناک بسیاری از مسائل دهه ۱۹۴۰ را میبینم که مردم در آن دوره ۱۰ ساله حکومت نظامی آشفته و خشن را تجربه کردند. همچنین با شرایط امروز میانمار از سال ۱۹۹۹ به بعد آشنا هستم.
من شاهد تکرار شرایط تلخ حکومت نظامی در دولت ژنرال تان شو (Than Shwe) به نام SLORC قبل از سال ۲۰۱۰ هستم. امیدوارم نیروهای دیگر در ارتش بتوانند انرژی خود را دوباره به طرف دوری از این تغییر مسیر غیرمنطقی و غیرعقلانی فعلی هدایت کنند.
متحدان تغییر که در خارج هستند، میتوانند کمک و فشارهای زیادی انجام دهند؛ وزارت امور خارجه ایران میتواند ماهرانه این مسئله را مطرح کند. اقوام مختلف میانمار، از جمله جوامع مهم مسلمان آن، به اندازه مردم هرجای دیگر توانایی و صلاحیت دارند. آنها فقط باید یک بار دیگر شجاعت و صبر را نشان دهند و ایدههای جدیدی برای شکستن این چرخه معیوب معرفی کنند. ماه گذشته ایدههای جدیدی را مانند اعطای تابعیت به هر کسی که در میانمار متولد شود از جمله مسلمانانی که روهینگیا هستند، نیز شنیدیم.
داستان عکسی که جهانی شد
رابرت اندرسون در مورد عکسی که در زمان کودتای میانمار جهانی شد، توضیح داد: مارس ۲۰۲۱(فروردین سال گذشته)، یک راهبه کاتولیک در میانمار به پلیس التماس میکند تا جوانان معترض را در نزدیکی بیمارستانی که او به عنوان پرستار خدمت میکند، ضرب و شتم نکنند.
معلمان کاتولیک از سال ۱۹۲۰ به مدت صد سال در مدارس این شهر بودهاند. نام این راهبه (Ann Roza) نشان میدهد او از ایالت کاچین در مرز شمال شرقی با چین است. مردانی که برای نشان دادن احترام زانو زدهاند، سرباز نیستند بلکه پلیس هستند و لزوماً کاتولیک یا حتی مسیحی نیستند. این راهبه به آنها گفت: «به جای آنها من مرا بزنید».
منبع عکس: Myitkyina News Journal
این افراد پلیس میانمار هستند، با روشهای تهاجمی و خشن و برای اطاعت کردن از دستورات آموزش دیدهاند. این تصویر بازتابی جهانی داشت و پنج هفته پس از کودتای ۱ فوریه از سوی جنبش نافرمانی مدنی به عنوان نشانهای از اهمیت و شجاعت نشان داده شد.
این جنبش شامل بسیاری از سازمانها و افراد مسلمان بود و شواهد زیادی از همکاری بین ادیان برای مخالفت با رژیم جدید، در سراسر کشور ـ حتی در شهرهای کوچک مانند میتیکینا (Mytkyina) ـ وجود داشت.
دولت کودتاگر ژنرال مین آنگ هلینگ برای رعبافکنی و اطاعت در سراسر کشور تمام شواهد این نوع شجاعت را از بین برده است. سرانجام به افسران مافوق نیروهایی که زانو زده بودند، دستور داده شد که دوباره به واحد خود بپیوندند و مرعوب کردن محله اطراف خود را ادامه دهند. اما شجاعت راهبه همچنان مثالزدنی و مانا است.
انتهای پیام/