ضرورت تحقق سبک زندگی اسلامی در چند دهۀ اخیر به عنوان یکی از مهمترین شاخصه های هویتی تمدن نوین اسلامی مورد توجه قرارگرفته است؛ از این رو لزوم واکاوی اجزاء بنیادین تشکیل دهندۀ آن و تبیین مطلوب و بهینۀ شاخصه های وجودی این مسأله می تواند دغدغه مندان فرهنگی کشورا را به حصول روش شناسی پایدار در بسط و گسترش آموزههای دینی و اسلامی در رفتار و زندگی روزمرۀ مردم رهنمون سازد.
بی تردید اصل پوشش به عنوان یکی از مظاهر تمدنی و هویتی این سرزمین به شمار می رود لذا برای ترسیم هر چه بهتر ارتباط سبک زندگی و فرهنگ تمدنی و ملی باید مقولۀ پوشش را درنظر داشت؛ در واقع از سبک پوشش یک جامعه می توان فهمید استقرار هویتی آن جامعه در چه وضعیتی قراردارد.
حال با این اوصاف می توان این پرسش کلیدی را مطرح کرد که به راستی چرا سبک و سیاق پوشش مردم در جامعه دچار نابسامانیهای متعدد شده است به نحوی که به جرأت میتوان پوشش جامعه را در واقع آئینۀ تمام نمای پوشش جوامع غربی دانست؟
به راستی اهتمام به بسط و گسترش لباس ملی و اسلامی در جامعه و در میان مسئولان فرهنگی کشور در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا روند موجود درجامعه را نمیتوان آمریکایی یا اروپایی شدن سبک پوشش نامید؟ به راستی سیر تاریخی استحالۀ هویتی در امر پوشش درجامعه از چه زمانی آغاز شده است و راهکارهای برون رفت از این چالش مهم اجتماعی چیست؟
باید اذعان کرد تنوع فصلی و جغرافیایی در ایران گنجینه ای از تعدد تحسین برانگیز سبک پوشش را در جامعه رقم زده است، به نحوی که پوشش منطبق با گرما و سرما در مناطق مختلف کشور و نیز ترکیب زیبایی شناسی فراگیر در پوشش اقوام این مناطق، موجبات رشد و شکوفایی سنت اصیل ایرانی اسلامی را فراهم کرده بود، لیکن بهره گیری تقلیدی از مدرنیته و پذیرش بی چون و چرای مظاهر تمدنی غرب به ویژه در امر پوشش و لباس ، تنوع پوششهای مختلف اقوام ایرانی را با بحرانهای مختلف هویتی مواجه ساخته است که تبعات آن همچنان دامن گیر فضای اجتماعی و مناسبات مردم است.
گفتنی است مواجهه نادرست با غرب به ویژه از دوران مشروطه و پس از آن در دوران سلطنت پهلوی به اوج خود رسید به نحوی که رضا خان به زعم خود اجرای یکپارچه سازی سبک پوشش ترکیه را با تقلید کورکورانه از غرب درجامعه اجرایی کرد، لذا اصالت پوشش ایرانی اسلامی با پذیرش ناقص تجدد جوامع غربی دچار افول گردید و اینچنین شاکلۀ تمدنی و هویتی مردم در جامعه مورد هجمه واقع گردید لیکن مسألۀ کلیدی این است که این آسیب مهم اجتماعی حتی در چند دهۀ اخیر نیز همچنان پابرجاست از این رو لزوم ارائۀ راهکار برای برون رفت از این وضعیت نامطلوب توسط نخبگان جامعۀ اسلامی به شدت احساس میشود.
لذا باید دانست ترویج بی وقفۀ سبک پوشش غربی درجامعه در تضاد کامل با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است، آنچنان که مقام معظم رهبری فرمودند؛ «طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ؛کاری بسیار بزرگ، فاخر، بلندمدت است که گفتمان سازی آن در جامعه، لازمه تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان جامعه است».[1]
حال می توان از بدیل این بیانات ارزشمند به این نکته رهنمون شد که ضرورت پی ریزی ارائۀ سند چشم انداز «الگوی ایرانی اسلامی پوشش» باید به عنوان یکی از ارکان مهم و کلیدی در سبک زندگی اسلامی مورد توجه قرارگیرد، زیرا تحقق این مهم در وهلۀ نخست اعتبار اجتماعی افراد یک جامعه را تسهیل و به نوبۀ خود تفاهم اجتماعی را تقویت خواهد کرد که حصول آرامش شدید درجامعه و کاهش تنشها و آسیبهای اجتماعی از جمله آثار و برکات اهتمام به گفتمان سازی در مقولۀ پوشش به شمار می رود.
همچنین ترمیم مواجهۀ صحیح با غرب و دریافت دقیق مطالعات فلسفی و هویتی غرب و نیز اجتناب از اتکاء به نظریات روشنفکران غرب زده که صرفاً در مسیر ارائۀ شکل صوری و ظاهری غرب تلاش می کنند می تواند در ایجاد عمق معرفتی ظرفیتهای بی بدیل تمدن هویت ایرانی اسلامی موثر واقع شود.
باید اذعان کرد متأسفانه وابستگی به اقتصاد نفتی و ترویج مصرف گرایی و غفلت از اقتصاد مقاومتی درجامعه توان تفکر و تولید اندیشه ایرانی اسلامی را از نخبگان در ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی بالأخص در مقولۀ زیبایی شناسی پوشش سلب کرده است که باید برای رفع این نقیصه چاره اندیشی کرد.
همچنین باید متذکر شد رویکردهایی که در سالهای اخیر و تحت عنوان سبک پوشش اسلامی به مردم ارائه میشود آنچنان قابل پذیرش و قابل دفاع نیست و در تضاد کامل با الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت و منویات مقام معظم رهبری قراردارد زیرا تلفیق کودکانۀ مظاهر پوشش در غرب با صورت اسلامی در واقع همان ارائۀ سبک تمدنی و هویتی غربی است که فقط ظاهر آن دستخوش تغییراتی اندک شده است که می توان به آن بازتولید اسلامی مدرنیسم اطلاق نمود.
بنابر این راهکار خروج از این بن بست هویتی این است که ضرورت شناخت شناسی سیر تاریخی پوشش درطول تاریخ باشکوه این مرزو بوم و نیز بهره گیری از هزاران سال تمدن ملی و اسلامی و استفاده از آموزه های زیبایی شناسانه در باز تولید سنت ایرانی اسلامی شیعی در مراکز و نهادهای مختلف علمی به ویژه حوزه های علمیه و دانشگاهها مورد توجه قرارگیرد تا در عمل اصل پوشش به عنوان مقوله ای هویت ساز در سبک زندگی اسلامی ،زمینه ساز تحقق الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت گردد.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر مختاری رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی