از روز گذشته تصویرهای شوی لباس زنان با لباسهای عجیب و غریب و چهرههای نامناسب در فضای مجازی بحثبرانگیز شده است؛ مراسمی که ظاهرا از سوی یکی از مدیران مدلینگ لباس و طراحی داخلی برگزار شده است. اما چرا برای زنان دکوری صدای کسی درنمیآید؟
به جای مادری کردن، دکور مراسمهای لاکچری شوید
فارس , 12 اسفند 1397 ساعت 22:01
از روز گذشته تصویرهای شوی لباس زنان با لباسهای عجیب و غریب و چهرههای نامناسب در فضای مجازی بحثبرانگیز شده است؛ مراسمی که ظاهرا از سوی یکی از مدیران مدلینگ لباس و طراحی داخلی برگزار شده است. اما چرا برای زنان دکوری صدای کسی درنمیآید؟
خبرگزاری تقریب، حوزه سایر رسانه ها: حکایت این روزهای فرهنگ، حکایت شترگاوپلنگ است، ملغمهای که از هرجایی به آن نگاه کنی، نه غربیست، نه شرقی، نه حتی ایران قبل از اسلام! آش شوریست که چشیدن آن حال آدم را به هم میزند اما روز به روز به تعداد کسانی که پای دیگ ایستادهاند و ملاقه به دست آن را هم میزنند بیشتر میشود. فرهنگ، این روزها زیر پا و لگد نوکیسههاست. کسانی که ویترین زندگیشان را برای باقی آدمها منتشر میکنند تا خرج نوکیسهبازیهایشان را در بیاورند. از «تم آرایش ولنتاین» گرفته تا همه لباسهای مفت و مجانی و عجیب و غریبی که در جشنوارهها بر تن شرکتکنندهها میبینیم که قرار است روی صفحهشان تگ شود تا سفیر مزونی باشند که رایگان لباسش را گرفتهاند.
قصه این روزهای مراسمهای هنری و فرهنگی همینقدر ملغمهاست. دولتی و خصوصی ندارد هر بار باید پیشانیها را از عرق پاک کنیم که فلان مراسم ملی و غیرملی اینطور برگزار شده و خجالت بکشیم. چکیده این روزهای سیاستهای اقتصادی و فرهنگی در لواسان و نوار حاشیه شمال تهران است. لواسان شهر کوچکی که همه مرضهای حکومتی را در خودش جای دادهاست. یک روز سگهایش دست و پای دختری را میدرند، یک روز مسئولین اوقافش دستگیر میشوند، یک روز خبر شهرکسازیهای و برجهای غیرقانونیاش به گوش میرسد و و حالا از یک مراسم عجیب و غریب «شوی لباس» در تالار آینه دیوان لواسان در مجتمع اسکای سنتر حرف میزنیم. شاهکار تازهای از این شهر کوچک و پرسروصدای شمالی پایتخت که هربار بهانه خبری تازه و البته تلخی مردم و رسانهها دارد.
در این مراسم شوی لباسی که به صورت لایو در صفحه برگزار کنندگان منتشر شد، شاهد پرفورمنسهای عجیبی از زنان هستیم که با پوششها و نوع آرایش نامتعارفی به اسم هنر ظاهر شدهاند و در حال حرکت میان بازدید کنندگان هستند. مراسمی که نه در پستو بلکه آزادانه و پر سر و صدا و با پوششهای مجازی برگزار شد و تا اینجا که نشنیدیم کسی بگوید این «استفاده جنسیتی و ابزاری از زنان» است. شوی لباس لواسان مصداق بارز توهین به زنان بود و دربرابرش نه تنها شاهد سکوت هستیم، بلکه از آن تلقی توسعهیافتگی، هنرمندی و مدرنیته نیز دارند. اما وقتی در هفته «تکریم مقام زن و مادر» دیوارنگارهای به این مناسبت در شهر رونمایی میشود فعالان و دغدغهمندان ساختگی حوزه زنان و خانواده یادداشت مینویسند که به زن ایرانی بیاحترامی شدهاست و شخصیت زن به مادری تنزل داده شدهاست.
بیایید رک باشیم، این روزها هفته مد در پاریس است. هفته گذشته، هفته مد میلان بود، پیش از آن هفته مد لندن بود و بازهم پیش از آن هفته مد نیویورک بود. برگزار کنندگان این ایونت جنجالی، با علم به این موضوع بدشان نمیآمد مشابهسازی کنند و کپی دست چندم آن را در تهران برگزار کنند تا به خیال خود هفته مد تهران نیز داشته باشیم و یک فرهنگ وارداتی دیگر را با زرق و برق به اسم علم و هنر به زور به داخل کشور تزریق کنند. این مراسم تزریقی نمونه همان شترگاوپلنگ ابتدای متن است که نه تنها این دست برنامهها را شبیه هفته مد پاریس و میلان نمیکند. بلکه شبیه وصله ناجوری ست که فقط در آن میتوان شاهد نوکیسهگریها و اباحهگری با حضور زنان دکوری و تزئینی بود. زنانی که باید برای جذاب شدن یک ایونت وصلهای مدتی برای سرگرمی حاضران با ظاهری دون از شان خود رژه بروند. آن هم در شهری که این روزها بیشتر شبیه یک حکومت خودمختار است تا یکی از توابع پایتخت!
«زن» این روزها مظلومترین واژه میان فعالان و مدافعان قلابی خود است. اگر دیوارنگارهای برای تکریم جایگاه مادریاش طراحی شود، ذلیل شده، اما اگر در رونمایی اتومبیل مانند یک مجسمه حضور پیدا کند و یا اینکه با لباسهای مضحکی برای سرگرمی رژه برود، عزت دادهشدهاست.
این روزها لواسان دارد دردهای فرهنگ و اقتصاد و سیاست را گل درشت بیرون میریزد. ماکت درستیست از وضعیت فعلی مدیریت کشور که دردها را بلندبلند فریاد میزند. این روزها باید مطالبهگری را نیز بلندبلند فریاد زد بعد از بیانیه گام دوم انقلاب، از سوی رهبری و تاکید بر مقابله با سبک زندگی غربی، بهانهای برای مماشات نیست. چون مقابله مماشات ندارد و مطالبه با مماشات همخوانی ندارد.
آقایان مسوول بیدار شوید فرهنگ این روزها زیر و دست پای نوکیسهها در حال لگدمال که هیچ لجنمال شدن است. فرصت مماشات تمام شدهاست. به ما و همه مردمی که این روزها علاوه بر درد اقتصادی درد فرهنگی هم میکشد پاسخ بدهید که حواستان این روزها کجاست که اینجا نیست؟
تالار آینه دیوان بهانهایست که دستمان را زیر چانه بگیریم و به تک تک مدافعانی که برای حقوق زنانی که تا چندی قبل برای مظلومیت زن نقش بسته بر دیوارنگاره ولیعصر فریاد میزدند زل بزنیم و ببینیم چه کار میکنند؟
انتهای پیام/
کد مطلب: 406138