به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، وبینار «خانواده در اندیشه امام خمینی(ره)» عصر امروز جمعه، ۱۶ خردادماه ۹۹، از سوی رایزنی فرهنگی ایران در لبنان و با پیام دختر بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران برگزار شد.
این نشست مجازی به مناسبت سیویکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) و از ساعت ۱۶:۳۰ به وقت تهران از طریق نرمافزار زوم آغاز شد و بانوان مسلمانی از کویت، لبنان، ایران و الجزایر به صورت مجازی در این نشست حضور داشتند و سخنرانی کردند.
مشروح پیام زهرا مصطفوی، دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت شما عزیزان خوشحالم که لااقل میتوانم از این طریق با شما صحبت کنم و دیدگاهایم را با موضوع حضرت امام و خانواده با شما به اشتراک بگذارم.
برادران و خواهران
جایگاه خانواده در نگاه حضرت امام با تمام مشغله و مبارزاتی که داشتند چه قبل از انقلاب زمانی که در تبعید بودند و چه پس از انقلاب که زمام امور را در دست داشتند، در اولویت کاری ایشان بود. از نظر بنده، امام به عنوان رهبر یک نهضت انقلابی و ایدئولوژیک، انسانی استثنایی در سه محور نظم در امور، مرتب بودن و مهربانی کردن به اعضای خانواده محسوب میشدند و این سه ویژگی تقریبا در همه ابعاد زندگی شخصی ایشان ساری و جاری بود.
نامههای معروف ایشان به مرحوم مادرمان به هنگام تبعید و بازیهای کودکانه ایشان با فرزندان دختر و پسر خانواده مصداق این توجه و اهمیت خانواده در نزد امام بود.
شاید تصور اینکه رهبر یک ملت که آغازگر یک انقلاب در دنیا بوده است با کودکان بازی کند یا توجه به اینکه چه کودکی در چه سنی کدام بازیها را باید انجام دهد کمی دشوار و خارج از ذهن باشد. اما افکار بزرگ انقلابی و حکومتی مانع از دور شدن ایشان از فضای توجه به خانواده علیالخصوص کودکان و حتی نوههایشان نشد.
از نوع رابطه ایشان با مرحوم مادرمان و ما به عنوان فرزندانشان میتوان شدت علاقه امام خمینی (ره) را به ارزش خانواده و همسرداری دریافت و همچنین عشق و علاقهای که در سایه انقلابیگری امام قرار گرفته است. اگر در شیوههای تربیتی و رفتاری وی نسبت به خانواده دقیق شویم، در مییابیم که قطعا فردی میتواند سکان رهبری انقلاب اسلامی را بر عهده بگیرد که در ابتدا در نهاد خانواده خود فردی مهربان، دلسوز و اثرگذار باشد.
در خصوص نظم رفتاری، امام روزی سه بار و هر بار ۲۰ دقیقه در حیات منزل پیاده روی میکردند. همه فرزندان میدانستند که این سه بار چه زمانی است و لذا برای دیدار با امام و طرح سوال به ایشان نزدیک میشدیم. خاطرم هست امام در یکی از ایام به پیادهروی مشغول بود و خدمت امام جهت سوالی رسیدم؛ ایشان در حال نزدیک شدن به درب اتاقشان بودند و ۲۰ دقیقه پیاده روی تقریبا به پایان رسیده بود ولی دیدم امام برگشتند و دوبار دیگر عرض حیات منزل را طی کردند. پرسیدم اقا مگر نمیخواستید وارد اتاقتان شوید؟ پس چرا برگشتید؟. فرمودند: هنوز چند ثانیهای از زمان پیادهروی باقی مانده است. این امر نشانگر اهمیت نظم در کارهای امام بود.
امام در کنار مطالعه همواره زمانهایی از وقتشان را در روز برای بازی با فرزندان خود سپری میکردند. این بازیها بسته به سن فرزندان متغیر بود. مثلا با فرزندان در سنین کودکی (۷ یا ۸ سالگی) بازیهای فیزیکی همچون بازی معروف گرگم به هوا (بالا بلندی) و حتی تعزیهخوانی انجام میدادند و در این گونه بازیها بسیار باحوصله بودند و معمولا طرف ضعیف بازی را مهربانانه کمک میکردند. و در سنین نوجوانی فرزندان به دليل این كه رشد جسمی و فکری آنان بالاتر بود امام با انجام بازیهای فکری، مشاعره مکانیابی و کتابخوانی در صدد مطلع کردن آنان بود.
امام در طول زندگی زمانهای مشخصی را برای سپری کردن با خانواده خصوصا مادر اختصاص میدادند. امام عقیده نداشتند که اول مطالعه کنند بعد به همسرشان توجه داشتند باشند. توجه به همسر همواره در اولویت برنامههای امام در خانه بود. از نکات بسیار برجسته امام توجه و احترام ویژه ایشان به مرحوم مادرمان بود. امام دائم به اعضای خانواده القا میکردند که باید شأن و احترام کامل خانم را حفظ کنیم و به حرفشان گوش کنیم. این امر طوری در خانواده ما جا افتاد که حتی پس از ارتحال ایشان همه نوهها به همان شیوه به مادرمان احترام میگذاشتند. امام خیلی مقید بودند که مادرمان باید در خانه خانمی کند چون معتقد بود با همسر باید همانگونه رفتار کرد که در خانه پدری از منزلت برخوردار بود. خاطرهای نقل کنم در همین زمینه؛ مرحوم مادرمان وقتی وارد اتاق میشدند خیلی عادت نداشتند در اتاق را پشت سر خود ببندند و امام از این عادت مطلع بود، لذا وقتی ایشان وارد اتاق میشدند امام صبر میکردند مادر در کنارشان بنشینند و سپس خودشان بلند شده و درب را میبستند. حتی به فرزندان هم نمیگفتند که در را ببندند. این کار مکرر تکرار میشد و امام هیچ گاه از مادرم نمیخواستند درب را ببندند.
امام در رعایت نظافت شخصی و جمعی و پوشیدن لباسهای مرتب و تمیز بسیار مداومت داشتند. پس از انقلاب بواسطه تعدد دیدارهایی که با مسئولان و مردم در حسینه داشتند مرتب لباسهای خود را عوض میکردند تا مبادا باعث آزردگی خاطر مهمانان شود. امام علاوه بر توجه به همسر و فرزندان خود به کسانی که برای کمک به مادرمان در منزل کار میکردند نیز توجه داشتند و شخصا به دیدار آنها رفته و از احوالشان جویا میشدند.
امام هیچ تفاوتی بین فرزندان خود نمیگذاشتند. بهویژه امام به من در فراگیری تحصیل و تکمیل آن بسیار کمک کردند. به عنوان عرض پایانیام و باتوجه به اینکه در آستانه سالروز ارتحال ایشان قرار داریم مایلم در همین زمینه خاطرهای را نقل کنم. در همان روزهای آخر حیاتشان که امام برای درمان بیماری باید تحت عمل جراحی قلب در بیمارستان قرار میگرفتند و آن عمل هم آخرین عمل ایشان بود، بنده در شرف آزمون امتحان جامع دکترای خود بودم. یادم هست که امام رفتند بیمارستان و برگشتند و به دلایلی آن روز عمل جراحی انجام نگرفت. ایشان به دلیل اینکه نسبت به علاقه من به خود مطلع بودند بخاطر اینکه برای من در آزمون مشکلی ایجاد نشود و لطمهای نخورم به مادرم گفتند که نیازی نیست به او بگویید که عمل جراحی به فردا موکول شده است. فردا صبح که برای خداحافظی در اتاقشان خدمت امام رسیدم با گرمی مرا در آغوش گرفتند و گفتند که نگران نشوی، من عمل نکردم. امام این جمله را گفت که من با نگرانی در آزمون جامع دکترا حاضر نشوم. حال آنکه بلافاصله پس از خداحافظی من، ایشان برای عمل قلبشان عازم بیمارستان شدند و آن دیدار آخر من در خانه با ایشان بود.
والسلام
انتهای پیام/