به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از ایکنا، سالیان سال است که جهان اسلام از معضل تفرقه و نبود وحدت رنج میبرد؛ عاملی که مسلمانان را از پیشرفت بازداشته، در حالی که قرآن کریم در آیات متعددی بر اتحاد مسلمانان و دوری آنان از تفرقه تأکید دارد. برای بررسی بیشتر این موضوع و به ویژه نقش جامعه دانشگاهی در تحقق وحدت و تقریب مذاهب اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، به گفتوگو نشستیم که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
در روز پایانی ماه رمضان هستیم.پیش از ورود به بحث خوب است درباره نقش این ماه در وحدت و تقریب مذاهب اسلامی کمی توضیح دهید.
رمضان ماهی مبارک است و اعراب وقتی به یکدیگر میرسند رمضان را تبریک میگویند. خوشبختانه این مورد در ایران نیز رواج یافته است و تعطیلات عید فطر را از یک روز به دو روز تبدیل کردهاند. شبکه سیانان گزارشی را درباره ماه رمضان تهیه و هزینه زیادی کرده بود؛ در این گزارش تأکید شده است که این ماه در جهان اسلام انقلاب به پا میکند. پاپ قبلی و کنونی تأکید داشتهاند که خودتان را با ما مقایسه نکنید، چون شما مسلمانان هم ایمان و هم عمل دارید و اینها همدیگر را حفظ میکنند. رابطه ایمان و عمل صالح همانند ریشه و شاخه است، زیرا ریشه غذا را از زمین میگیرد و به شاخه میدهد و شاخه نیز نور را جذب میکند و به ریشه میرساند؛ لذا هرچه شاخههای درخت بیشتر باشد ریشه قویتر و هرچه ریشه قویتر باشد شاخه بیشتر است.
بنابراین ایمان و عمل صالح رابطه متقابلی دارند. در قرآن کریم نیز تعبیر «الَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ» مکرر آمده است. ادیان دیگر غبطه میخوردند، چراکه به خدا ایمان داریم و در طول روز پنج بار نماز خوانده و در طول سال یک ماه روزه میگیریم. میگویند روزه شما را بازسازی میکند و کاتولیکها و سایر ادیان بر این موضوع تأکید دارند. بنده نیز معتقدم که باید این ماه را جشن بزرگ رمضان نامگذاری کنیم.
لطفاً به تعبیر مفهومی وحدت و تقریب مذاهب اسلامی مخصوصاً از منظر قرآن کریم بپردازید. قرآن چه نگاهی به مقوله وحدت دارد؟
قرآن کریم موضوع اختلاف را که نقطه مقابل وحدت است به عنوان یک خطر جدی گرفته و تأکید آن بر وحدت امت اسلامی است. البته قرآن نقطه مقابل وحدت را بسیار بمباران کرده که همان اختلاف است، یعنی قرآن بیش از اینکه به وحدت بپردازد به خطر اختلاف پرداخته که نتیجهاش وحدت است.
قرآن کریم میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان میکند، باشد که هدایت شوید.» همچنین قرآن میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا» بلافاصله «وَ لَا تَفَرَّقُوا» آمده؛ چراکه تفرقه همه مشکلات را به وجود میآورد. در آیات دیگری نیز به «وَ لَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا» اشاره شده است.
از منظر قرآن کریم تفرقه بسیار خطرناک است. خداوند میفرماید که شما با هم دشمن بودید و خدا قلوب شما را به هم نزدیک کرد، لذا اختلاف پیدا نکنید، چون دچار مشکل میشوید. این دقیقاً همان چیزی است که الان گرفتار آن شدهایم. خداوند در آیات دیگر نیز تأکید کرده که امت واحد زمینه تقوا و عبادت خداست.
حضرت موسی(ع) به کوه طور رفت و برادرش هارون که پیغمبر نیز بود تولیت امور و کار مردم را برعهده داشت. وقتی حضرت موسی(ع) برگشت، متوجه شد که در این مدت بر اثر وسوسه سامری، بخشی از مردم گوسالهپرست شدهاند. لذا به برادرش گفت که چرا اجازه دادی اینها گوسالهپرست شوند؟ در آیه ۹۴ سوره طه آمده است: «قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي ۖ إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي؛ هارون گفت: ای برادر مهربان (بر من قهر و عتاب مکن و) سر و ریش من مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و به سخنم وقعی ننهادی»؛ لذا هارون در جواب گفت به خاطر اینکه نگران بودم اگر گوسالهپرستها را طرد کنم، در میان مردم تفرقه بیفتد و ممکن بود موقع بازگشت به بنده بگویی که چرا میان مردم اختلاف انداختهای؟ بنابراین به آن تن دادم. همین سخن نشان میدهد که تفرقه از گوسالهپرستی بدتر است.
در آیه دیگری نیز آمده است: «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ؛ بگو، او تواناست که بر شما عذابی از آسمان یا زمین فرستد یا شما را به اختلاف کلمه و پراکندگی درافکند و بعضی را به عذاب بعضی گرفتار کند بنگر چگونه ما آیات خود را به طرق مختلف بیان میکنیم، شاید مردم چیزی بفهمند»(انعام/ ۶۵). آنان که رشته زمینشناسی خواندهاند به خوبی میدانند که ممکن است، بلایای بسیاری از زیر زمین بر ما نازل شود. از سوی دیگر بلایای آسمانی زیادی وجود دارد و سومین بلا این است که خدا ما را دستهدسته کند. در واقع دستهدسته کردن انسانها و پوشاندن لباس تفرقه به تن ما بلای بزرگی است.
با وجود تأکید قرآن بر مقوله وحدت، چرا در شرایط کنونی مسلمانان از تفرقه و اختلاف رنج میبرند؟
چون رفتار، گفتار، خانوادهداری و تعامل با زیردست و بسیاری دیگر از مسائل ما قرآنی نیست. مگر در قرآن آیاتی راجعبه خانواده، عدالت، اخلاق، محیط زیست و ... نیست؟ مگر قرآن کشتن طبیعت را برابر با کشتن انسان ندانسته است؟ در قرآن آمده است: «وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ؛ و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد». قرآن فرموده کسی که درختی را از بین ببرد همانند کشتن انسان است، اما متأسفانه ما به دستورات قرآنی توجه نمیکنیم؛ لذا اختلافات همانند بسیاری از مسائل دیگر باقی است.
علاوه بر مفهومپردازیهای نظری، چه راهکارهایی را برای تحقق وحدت در جهان اسلام ارائه میدهید؟
نظر مقدمه عمل است. اگر قرآن در وجود کسی اشراب یافت و اخلاق و رفتار و کردار وی قرآنی شد، قطعاً در همه ابعاد وجودی وی تأثیر میگذارد. لذا راهکار عملی از معبر نظر میگذرد. مستشرقان زیادی روی قرآن کار کردهاند، اما بسیاری مسلمان نبودهاند و با وجود این تمام قرائات را با دقت بررسی کردهاند، اما به دنبال عمل کردن به دستورات آن نبودهاند. بنابراین نباید اینگونه با قرآن مواجه شویم، بلکه باید قرآن را کتاب زندگی بدانیم.
چگونه قرآن را وارد متن زندگی کنیم؟
باید کارمان از روی اعتقاد باشد؛ یعنی ابتدا مخاطب را به خدا و سپس به پیامبر(ص) و به کتابی که از طرف خدا به پیامبر(ص) نازل شده برسانیم. بیتوجهی به معارف اعتقادی توحید بلایی است که به جان بسیاری از سخنرانیهای ما افتاده است و مشاهده میکنیم که ماه رمضان تمام میشود، اما یک درس اعتقادی یا توحیدی گفته نمیشود، بلکه بسیاری از سخنرانیها در مورد تعبیر خواب است؛ مثلاً گفته میشود که فلان ولی این خواب را دید یا این عبادتها را انجام میداد و ریاضت بسیاری میکشید. چنین چیزهایی باعث افزایش اعتقاد در میان جوانان نمیشود. آیتالله بهجت همواره بر انجام واجبات و ترک محرمات تأکید داشتند.
جامعه دانشگاهی چه نقشی در تحقق وحدت دارد و چگونه میتواند برای تقریب مذاهب در جهان اسلام نقشآفرینی کند؟
دانشگاهیان مهمترین، مؤثرترین و زبدهترین قشر هستند. البته باید خود را مسلط به ایمان و تقوا کنند. در ابتدا باید مبانی اعتقادات آنها قوی شود و سپس قرآن در دل آنها رسوب پیدا کند. اگر فهم قرآنی درستی پیدا کردند، آن گاه تبدیل به عالمی بزرگ و وارسته میشوند. مقام معظم رهبری نمونه یک انسان وارسته و عالم هستند که هنوز فکرشان جوان است. ایشان همواره درباره وحدت، تقریب و همزیستی مسالمتآمیز حرف میزنند، چراکه از جوانی قرآن در دلشان اشراب یافته است. مقام معظم رهبری بسیار درباره وحدت سخن میگویند، زیرا قرآن، جامعه، دین، معنویت و معنا را فهمیدهاند. اگر قرآن در دل و جان آنها اِشراب یافت، آنگاه در مأموریت خود موفق خواند بود و مشکلات جهان اسلام حل میشود.
انتهای پیام/