استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه در اسلام اصالت با صلح و واژه صلح در قرآن آمده است، گفت: یک دلیل از قرآن برای اصالت صلح، حرمت جنگ در ماههای حرام است.
استاد دانشگاه مفید بیان کرد:
ماههای حرام؛ تأییدکننده اصالت صلح در اسلام
4 تير 1401 ساعت 19:46
استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه در اسلام اصالت با صلح و واژه صلح در قرآن آمده است، گفت: یک دلیل از قرآن برای اصالت صلح، حرمت جنگ در ماههای حرام است.
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از ایکنا، یوسف خانمحمدی، استاد دانشگاه مفید، چهارم تیرماه در نشست علمی «حکمرانی در قرآن»، با بیان اینکه برخی جریانات به خصوص تکفیریها به نام دین، خشونتطلبی دارند که لازم است در برابر این جریانات تند تکفیری، دیدگاه شیعه هم در مورد صلح و جنگ بیان شود، گفت: بنده پروژه تفسیر سیاسی را در دست دارم و از جمله موضوعاتی که در این مجموعه به آن توجه شده، مسئله صلح، امنیت و آزادی است.
وی با بیان اینکه اینها را ابتدا باید در ادبیات جدید و مرزهای دانش و با دقت مطالعه کنیم و سپس سراغ قرآن کریم برویم، افزود: روشی که شهید صدر با عنوان تفسیر موضوعی قرآن مطرح کرده است ما هم با این روش باید سراغ قرآن رفته و از آن استنطاق و هدایتهای قرآنی را دریافت کنیم.
خانمحمدی بیان کرد: قرآن کتاب هدایت برای بشر است نه کتاب خاص سیاسی و یا امنیتی و صلح ولی آیاتی در قرآن است که میتوان از آن نظریه ارائه کرده و در زندگی به کار ببریم. بنابراین در قرآن نظریه صلح و امنیت نداریم ولی با بررسی اجتهادی میتوان نظریاتی متناسب با وضع امروز استنباط کنیم؛ علامه طباطبایی هم به این دلیل فرموده است هر دو سال یکبار باید تفسیر داشته باشیم.
اصالت در اسلام با صلح است
استاد دانشگاه مفید در ادامه با بیان اینکه در اسلام اصالت با صلح و واژه صلح در قرآن آمده است، تصریح کرد: تعابیری چون وَالصُّلْحُ خَيْرٌ، وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ و ... مؤید این ادعاست؛ البته صلح از منظر قرآن باید عادلانه باشد، یعنی میان صلح و عدالت، رابطه مستقیم وجود دارد و زمانی صلح واقعی رخ میدهد که عادلانه باشد.
استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه صلح ابتدا در سطح ملی و بین مسلمانان و هم با غیرمسلمانان مطرح شده است، تصریح کرد: علاوه بر واژه صلح، واژه سلم هم در قرآن آمده است و این هم دلالتکننده بر صلح است. قرآن کریم فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ؛ براساس این آیه، داخل شدن به صلح و آرامش یکی از نتایج عبادت و رابطه با خدا است.
وی افزود: در سوره نساء، آیه ۹۰ هم آمده است: ... وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا؛ پس اگر از شما كنارهگيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند [ديگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است یعنی وقتی با شما جنگ ندارند و صلح پیشنهاد میکنند آن را بپذیرید. آیه «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» هم بیانگر آن است که اگر دشمن به طرف شما بال گشود (بال گشودن استعاره از گرایش به صلح است) شما هم بال خود را بگشایید و نگران آینده هم نباشید.
خانمحمدی تصریح کرد: البته در آیات قرآن تأکید شده که ممکن است دشمن فرصت صلح را برای دستیابی به اهدافش پیشنهاد کند لذا مسلمانان همیشه باید مراقب توطئه آنها هم باشند و انسجام درونی و توانایی نظامی خود را کنار نگذارند.
وی با بیان اینکه در آیات متعددی از قرآن سلام را به معنای صلح و آشتی و دوستی و زندگی مسالمتآمیز تعریف کرده است، اضافه کرد: علامه طباطبایی در جلد ۵ المیزان بحث مفصلی در این زمینه دارد و فرموده است انسان وقتی به فرد دیگری سلام میکند، یعنی شخصیت و آبروی شما نسبت به طرف مقابل محفوظ و در امنیت است و من تعرضی به آن ندارم.
تقسیمبندی دارالاسلام و دارالکفر مبنای قرآنی ندارد
استاد دانشگاه مفید بیان کرد: در ادبیات فقهی، تقسیمبندی جهان اسلام و کفر با عنوان دارالاسلام و دارالکفر بیان شده و گفته شده است، مسلمانان باید تلاش کنند تا دارالکفری در جهان نباشد، با این فرض، اگر صلحی هم بین مسلمانان و کفار وجود داشته باشد، موقت است وگرنه ذاتا سازشی بین کفر و کافر و مؤمن وجود ندارد؛ شافعی این گونهشناسی را انجام داده و بعدها فقهای شیعه به آن پرداختهاند ولی اصلا مبنای قرآنی ندارد.
وی افزود: مضافا در نظام بینالمللی امروز، گسترش مرزها دشوار است و هر کشوری به کشور دیگر تجاوز کند محکوم است. مفهوم جهاد ابتدایی و توسعه مرزهای جغرافیایی و سیاسی تقریبا محال است و چون موضوع منتفی است، حکم آن هم منتفی است.
وی اضافه کرد: از جمله کسانی که این بحث را نقد کرده، آیتالله عمید زنجانی است که این گونهشناسی را نپذیرفته است؛ جهاد در معنای اصلی خود جهاد اکبر، خودسازی، اخلاق و خودشکوفایی بود تا انسان تقوا پیشه کرده و رابطه چهارگانه خود را با خدا، طبیعت، دیگران و خود تنظیم کند. بنابراین اصالت با جهاد نظامی نیست و حتی جهاد اقتصادی و .. هم مطرح شده است.
نظم آفرینش؛ دال بر اصالت صلح
استاد دانشگاه مفید افزود: دیدگاه دیگر به ما میگوید اصالت با صلح است؛ اولین دلیل این مسئله نظام خلقت است زیرا جهان آفرینش براساس هماهنگی و توازن روبه کمال و رشد است، نوعی هارمونی و هماهنگی واحدی دارد و همه اجزای آن همدیگر را تکمیل و اصلاح میکنند، حتی در جسم انسان اگر کوچکترین ناهماهنگی ایجاد شود، انسان توانایی خود را از دست خواهد داد. هر کجا اخلالی در نظم طبیعت ایجاد شود، نابسامانی ایجاد شده و باعث مشکلات خواهد شد.
وی تأکید کرد: خداوند انسانها را آفریده است تا نسبت به همدیگر همفکری و همیاری و نگاه انساندوستی و صلحدوستی داشته باشند و جنگ، اخلال در این مسائل است. مرحوم صالحی نجفآبادی گفته است همانطور که سلامتی مزاج طبیعی هر فرد و بیماری عارض بر جسم او است، جنگ هم حالت عارضی است و صلح، ذات طبیعت جوامع انسانی است و باید در حفظ آن کوشید و اگر دشمن تمایلی به صلح پیدا کرد، باید از آن استقبال کنیم.
خانمحمدی بیان کرد: خطابات قرآنی یعنی ایهاالناس هم به این معناست که پیامهای قرآن مخاطب عمومی دارد و پیامبر(ص) آمده است تا غل و زنجیرهایی را که بر دست و پای بشر بسته شده است، باز کند. در دوره پیامبر(ص) دشمنی و قبیلهگرایی متعصبانه و جنگ و خونریزی و دخترکشی غل و زنجیر بود و امروز این غل و زنجیرها در تفکرات داعشی و تکفیری وجود دارد.
ماههای حرام دال بر اصالت صلح است
وی ادامه داد: دلیل دیگر از قرآن برای اصالت صلح، حرمت جنگ در ماههای حرام است؛ در جامعه جاهلی طی چهار ماه فرصتی به مردم داده میشد تا از جنگ دست بکشند و با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند و در همین فاصله بازارهای محلی شکل میگرفت و شرایط برای توسعه اقتصادی مردم فراهم میشد و فرصتی برای حضور در حج بود. با اینکه در سوره بقره هم در آیه «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ» بر حرمت آن تأکید شده ولی عرب جاهلی که عادت به جنگ داشت، بعضا بعد از این ماهها دوباره دست به این کار میزدند و یا این ماهها را جابجا میکردند و قرآن فرمود تأخیر و جابجایی در این ماهها فزونی در کفر است.
استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: دلیل دیگر بر اینکه صلح، اصل است و فطرت آدمی است؛ انسان وقتی در مسیر فطرت خدایی خود گام بردارد، همیشه طرفدار صلح است، اگر کسی طرفدار خشونت و جنگ است، به نوعی از فطرت خود برگشته است؛ در قرآن کریم هر جا صلح مطرح شده است، بهم زنندگان صلح را شیطان و کار شیطانی میداند.
اصلاح بین مردم برتر از نماز و روزه
وی تأکید کرد: فطرت انسان به سمت نیکی و خیر تمایل ذاتی دارد و اگر از مسیرش منحرف نشود، در طول زندگی هم به آن تمایل خواهد داشت. در سیره پیامبر(ص) هم شاهد پذیرش صلح حدیبیه هستیم؛ ایشان مبنای شکلگیری تمدن اسلامی را پایهریزی کرد و اصالت را بر صلح گذاشت، در این صلح، قراردادی که نوشت ظاهرا به نفع مشرکان هم بود، مثلا در یک بند آن آمده اگر کسی از قریش به پیامبر(ص) بپیوندد، باید او را برگردانند ولی اگر از طرف پیامبر(ص)، کسی به سمت قریش رفت، آنها میتوانند او را بر نگردانند.
خانمحمدی اظهار کرد: ابوسفیان از دشمنان عنود و لجوج پیامبر(ص) بود ولی باز او را در فتح مکه بخشید و در تقسیم غنائم هم شریک کرد و علاوه بر سیره پیامبر(ص) سیره امام علی(ع) هم اینطور بوده است. ایشان در نامه ۵۳ نهجالبلاغه بحث صلح را به صورت جدی مطرح کرده است. آخرین وصیت امام(ع) در بستر شهادت هم همین بحث صلح است؛ ایشان در وصیت آخر خود فرمودند: من همه را به تقوا، نظم، اصلاح و صلح بین افراد توصیه میکنم زیرا از جد شما شنیدم که فرمودند اصلاح میان مردم از تمام نمازها و روزهها برتر است.
انتهای پیام/
کد مطلب: 554921