رهبر معظم انقلاب در دیدار هیئتهای عزاداری استان تهران تاکید کردند: سینهزنی عزاداران حسینی، همان وسیلهای است که میتواند محبّت و ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر برساند.
رهبر انقلاب: سینهزنی عزاداران، ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر میرساند
14 مرداد 1401 ساعت 21:46
رهبر معظم انقلاب در دیدار هیئتهای عزاداری استان تهران تاکید کردند: سینهزنی عزاداران حسینی، همان وسیلهای است که میتواند محبّت و ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر برساند.
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، رهبر معظم انقلاب ۱۲ مرداد ۷۳ در دیدار شورای مرکزی هیئتهای عزاداری استان تهران تاکید کردند: هیئتهای مذهبی در حقیقت ارکان حفظ ایمان و شوق ملّت بزرگ ما به خاندان پیغمبر هستند؛ از جمله پیوندهای مستحکم میان امروز و روز عاشورای حسینی هستند؛ آن روحیه را به امروز منتقل میکنند، خاطره امام حسین را تجدید میکنند.
متن بیانات رهبر انقلاب در این دیدار که برای نخستینبار منتشر شده، در ادامه آمده است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اوّلاً به همه برادران و خواهرانی که در این مجلس حسینی شرکت کردهاید، خوشامد عرض میکنم و مجلس ما بحمدالله عطر و رایحه مجلس عزای حضرت ابیعبدالله (ع) را پیدا کرد.
موضوع هیئتهای مذهبی برای مردم ما یک مطلب عادّی و روزمرّه است که چشمها و دلهای مردم به آنها اُنس گرفته است ولی اگر کسی با چشم دقیق و حقیقتبین نگاه کند، این یکی از آن بارقههای درخشان حسینی در فضای جامعه مسلمان ما و از برکات و حسنات جاریه آن نهضت عظیم الهی است. آنچه را شما از سوابق عزاداری مردم ایران و شیعیان جهان برای ماجرای حسینبنعلی (ع) تاکنون دنبال بفرمائید، خواهید دید که این سنّت عزاداری به شکل کنونی در تمام حالات و آنات و در همهی شرایط گوناگون اجتماعی وجود داشته است. دشمنان نتوانستهاند این عادت دینی و الهی را از شیعیان سلب کنند و این نشاندهنده عمق ایمان و عمق تأثیر این جریان عزاداری چه به صورت مجالس عزاداری و چه به صورت هیئت متحرّک مذهبی در دلهای مردم و در ایمان و عقیده مسلمانان است.
ظرفیّت این هیئت هم بسیار زیاد است. شما ملاحظه کنید، در دوران اختناق رضاخانی که همهی حرکتهای مردم، ولو کوچکترین آنها را ایادی استبداد رضاخانی که ضدّ اسلام و ضدّ مراسم تشیّع بود، دنبال میکردند و آنها را با سختی و فشار و شکنجه پاسخ میدادند که حتّی روضهخوانیها را در داخل خانهها و پیش از اذان صبح هم دنبال و تعقیب میکردند و اگر روضهخوانی را میدیدند که قبل از اذان صبح از جایی به جایی حرکت میکند و میدانستند که این روضهخوان میرود که در خلوت و پستوی خانه یک مسلمان عاشق امام حسین (ع) مرثیه بخواند، او را تعقیب میکردند و احیاناً زندان میبردند حتّی در این شرایط هم هیئتهای مذهبی متوقّف نماند. آن کسانی که آن زمانها بودهاند، برای ما نقل کردهاند که در روزهای عاشورا و تاسوعا و ایّام اطراف این دو روز، مردم از شهرها به خارج شهرها میرفتند، در بیابانها، دور از جادّهها، گاهی در ویرانهها، در روستاهای دور از دسترس پلیس رضاخانی، دسته سینهزنی راه میانداختند و عزاداری میکردند. این چه ایمانی است؟ چه علقه محبّت و اعتقاد عظیم و ناگسستنی است که به وسیلهی این هیئت مذهبی هدایت میشود؟ این یک طرف قضیّه است.
در آن وقتی که مردم تهران و بعضی از شهرستانهای دیگر برای دفاع از مقام روحانیّت و رهبری نهضت، در دوازدهم محرّم و پانزدهم خرداد سال ۴۲ میخواهند اعتراض کنند، باز در قالب هیئت سینهزنی و عزاداری است که راه میافتند در این خیابانهای تهران و سینه میزنند و زنجیر میزنند و عزاداری میکنند امّا نوحه آنها عبارت است از اعتراض به حکومت مستبد و دیکتاتور و فاسد پهلوی که امامشان و رهبرشان و امام بزرگوار را در پانزدهم خرداد سال ۴۲ دستگیر و بازداشت کرده بود؛ یعنی یک ماهیّت انقلابی پیدا میکند و این تعجّب هم ندارد؛ اصل ماجرای حسینبنعلی (ع) یک ماجرای انقلابی است، باید هم آنچه از آثار آن نهضتْ به جا است، در همین جهت و همین هدف حرکت بکند.
در سال آخر نهضت هم پیروزی انقلاب، بلاشک تا میزان زیادی مرهون همین هیئت مذهبی است که در همهجای کشور در عاشورای سال ۵۷ و دهه محرّم آن سال، هیئتهای مذهبی را تبدیل کردند به وسیلهای برای اظهار اعتراض گسترده ملّت به آن رژیم فاسد و حمایت از امام و خواستاریِ نظام اسلامی. پس این، ظرفیّتِ هیئت مذهبی است. در دوران اختناق جمعیّتهای کوچک در بیغولهها و بیابانها و دور از چشم پلیس رضاخانی شروع میشود و در سال ۵۷ و سالهای بعد از آن، در معرض دید همه مردم دنیا و زیرِ نگاه دوربینهای تلویزیونهای جهانی، نشاندهنده میل و خواست ملّت ایران میشود. چقدر عظیم است این هیئتها!
علاوه بر همه اینها، عشق و محبّت به خاندان پیغمبر، عشق به حسینبنعلی (ع)، عشق و دلبستگی به یاران امام حسین (ع)، دلسوختگی شدید نسبت به حادثه عاشورا، روح این هیئتهای مذهبی است. اینها چیز کوچکی نیست؛ مبادا کسی خیال کند که هیئات مذهبی یک چیزی است که اگر بود، بود، اگر هم نبود، نبود؛ این جور نیست. هیئتهای مذهبی در حقیقت ارکان حفظ ایمان و شوق ملّت بزرگ ما به خاندان پیغمبر هستند؛ از جمله پیوندهای مستحکم میان امروز و روز عاشورای حسینی هستند؛ آن روحیه را به امروز منتقل میکنند، خاطره امام حسین را تجدید میکنند.
در طول سال، دستهای دشمنان اسلام و قرآن و خاندان پیغمبر هر چه تلاش میکنند برای اینکه فضای جامعه را فضای غیر دینی قرار بدهند، وقتی که دهه محرّم میشود، ایّام عاشورا میشود، این موکبهای حسینی راه میافتد در خیابانها و کوچهها و محیط زندگی مردم، مثل آب بارانی که پلیدیها را و کثافتها را می شویَد و فضا را پاک میکند، فضای جامعه را شست و شو میدهد و همه آن تلقینات فاسد را که در محیط و فضا، دست دشمن به وجود آورده است، پاک میکند و می شویَد.
قدر این هیئتها را خیلی باید بدانید؛ هم شما که مسئولان این هیئت هستید، واقعاً این کار را یک کار مهم و اساسی به حساب بیاورید؛ یک وظیفه هم ناشی از عقیده و هم ناشی از محبّت، و هم یک وظیفه بزرگ اعتقادی و عاطفی به حساب بیاورید و با جدّیّت مساله هیئت مذهبی را دنبال کنید و هر کاری که برای بهتر شدن این هیئت میشود انجام داد، انجام بدهید؛ هم مردم باید قدر این هیئت را بدانند. مردم به طور طبیعی اعضای هیئت مذهبی هستند. میبینید که راه میافتند در این موکبهای عزاداری هر کسی با یک نوع ارتباطی میافتند توی این هیئتها و با آنها عزاداری میکنند، عزاداری آنها را تماشا میکنند، اشک میریزند و حال مصیبت و عزا پیدا میکنند. خیلی حادثه عظیمی است.
در هیچ جای دنیا هم یک چنین وسیلهای که تمام شمشیرهای دشمنان در مقابل این وسیله کُند است، همه تبلیغات دشمنان در مقابل این وسیله نارسا است ندارند؛ خیلی تلاش کردند که اینها را از بین ببرند، ولی نتوانستند و این، مال زمان رضاخان است. بعد از آن خیلی تلاش کردند اینها را منحرف کنند. بنده در دوران سلطنت طاغوتِ دوّم پهلوی دیده بودم و میشناختم که این هیئت مذهبی را در گوشه و کنار جامعه، میسپردند دست افراد فاسد، تا شاید اینها را از چشم مردم بیندازند امّا نتوانستند. هیئتهای مذهبی، هیئتهای مذهبی ماندند؛ هیئتهای عزاداری، هیئت عزاداری ماندند. گیرم که یک فرد نابابی هم چند صباحی در یک هیئتی بود یا نبود؛ او از بین رفت، آنها نابود شدند امّا هیئتها همچنان که لازمه کلمه حق است، ماندند. خیلی تلاش کردند بلکه بتوانند این هیئتها را از حال و هوای حسینی خارج کنند امّا نتوانستند.
بنده عرضم به شما برادران عزیز این است که شما خودتان را عَلَمداران حسینی بدانید. عَلَم عزای حسینی دست شما است؛ این خیلی مرتبه بزرگی است؛ این خیلی مقام مقدّسی است. اگر نهضت امام حسین در روز عاشورا تمام شده بود، امام حسین دیگر عَلَمدار نمیخواست؛ امّا فرض این است که نهضت حسینی تا قیام فرزند معصومش حضرت بقیّةالله الاعظم برقرار است؛ نهضت که تمامشدنی نیست. هر چه زمان گذشته است، نهضت حسینی گستردهتر شده است، اعماق آن بیشتر آشکار شده است. هر بخشی از این نهضت یک عَلَمداری دارد؛ دنیای فقاهت بخشی از نهضت حسین است، عَلَمدارش مراجع بزرگند؛ دنیای معنویّت و معرفت بخشی از منطقه نهضت حسین است، عَلَمدارانش سُلّاک بزرگ و اهل معرفتند صحنه عظیم زندگی مردم که به سمت اسلام حرکت میکند و نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، بخشی از نهضت حسینبنعلی است، عَلَمداران و پرچمداران مخصوص به خود را دارد؛ بقای فرهنگ این نهضت در بین مردم هم بخشی از آن نهضت است، پرچمدارانش کسانی هستند که اقامه عزای حسینی را میکنند و از جمله شماها هستید. شما عَلَمدار حسینی (ع) هستید؛ این عَلَم را باید قدر بدانید. آنچنان که شایسته او است، این کار را انجام بدهید.
دیدید که در سال ۵۷، همین هیئت مذهبی شما در روشن کردن حقایق برای مردم چه نقش بزرگی ایفا کرد. مردم در خیابانها راه میرفتند و نغمه هیئتهای عزاداری برای آنها بهترین تحلیلکننده سیاسی و انقلابی آن روز بود، که حقایق را بیان میکرد؛ در سال ۴۲ هم همین جور بود، در دوران جنگ هم همین جور بود. امروز هم همین جور است؛ امروز میبینید دنیای اسلام با چه دشمنانی روبهرو است؟ امروز میبینید صهیونیستهای خبیث و پلید در دنیا چه میکنند؟ میبینید آمریکا به عنوان قلدر و دیکتاتور جهانی، امروز چگونه با اسلام و نهضت اسلامی روبهرو و طرف است؟ میبینید طاغوتهای جهانی، امروز چقدر از اسلام کینه دارند، چون از دست اسلام و قرآن سیلی خوردهاند؟ از طرفی، میبینید که چطور عواطف ملّت مسلمان در همه جای عالم نسبت به احکام اسلام و معارف اسلام و حکومت اسلامی برانگیخته است؟ مردم کشورهای اسلامی در گذشته بیتفاوت بودند، حرکتی نمیکردند، اقدامی نمیکردند، دلی برای اسلام نمیسوزاندند؛ امروز آن جور نیست؛ امروز ملّت های مسلمان در هر جای دنیا که هستند، چه شیعه و چه غیر شیعه مخصوص شیعیان هم نیست نسبت به پرچم برافراشته اسلام در این قبّةالاسلام، یعنی ایران اسلامی احساس دلبستگی و علاقهمندی میکنند و میبینید پیشرفتها و نفوذ روزافزون کلمه اسلام را در دنیا به رغم دشمنان. میبینید که بحمدالله ایران اسلامی در دنیا روزبهروز عزیزتر شده است و عزیزتر میشود و ملّت مسلمان هم همین جور. همه اینها موضوعاتی هستند که هیئت مذهبی شما میتوانند آنها را با صدای بلند ندا کنند.
سینهزنی عزاداران حسینی، همان وسیلهای است که میتواند محبّت و ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر برساند. دشمنها نباید بتوانند مراسم مذهبی شما را از دست شما بگیرند. یکی از راههای دشمنان این است که آنها را با خرافات آلوده کنند، که امسال با هشیاری شما مردم، با ایمان عمیق جوانهای مؤمن و عشّاق حسینیِ ما، یک بخش مهمّی از آنچه وسیله و بهانهای در دست دشمن میشد، بکلّی کنار رفت و آن مساله قمهزنی بود. عزاداری هیئتهای حسینی یعنی همین عزاداریهای معمولی که قرنها است که مثل امروز راه میافتند در خیابانها و عزاداری میکنند و به عنوان اعلام مصیبت به سر و سینه میزنند همان بلندگوی عظیم نهضت حسینی است که در همه جای کشور ما و در هر جایی که موالیان اهلبیت و محبّین اهلبیت، بخصوص شیعیان هستند، رونق دارد و روزبهروز باید رونق آن اضافه بشود.
مردم قدر هیئات را باید بدانند. خود هیئات مذهبی هم قدر این سرمایه عظیم را بدانند و حسینبنعلی (ع) و خاندان آن بزرگوار و اصحاب آن بزرگوار و شهدای عالیمقام عاشورا، انشاءالله با روح بلند خود پشتیبان این حرکت ایمانی و اسلامی و عاطفی شما هستند.
امیدواریم که روزبهروز این کانونهای حسینی گرمتر و این عَلَم برافراشتهتر بشود و انشاءالله همهی شماها اجرتان را از حسینبنعلی (ع) بگیرید و همهی ما در زمره خدمتگزاران عزاداری حسینبنعلی (ع) محسوب بشویم و عمر خود را با محبّت آن بزرگوار و خاندان مقدّس پیغمبر به سر بیاوریم و انشاءالله فیض شهادت در راه آنها را ببریم.
انتهای پیام/
کد مطلب: 560467