«یک بغض و هزاران مشت» خاطرات مردمی از ایام شهادت حاج قاسم
کتاب «یک بغض و هزاران مشت»، خاطرات مردمی از روزهای شهادت حاج قاسم سلیمانی به قلم علیرضا اشرفی نسب توسط انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب، کتاب «یک بغض و هزاران مُشت»، خاطرات مردمی از روزهای شهادت حاج قاسم سلیمانی به قلم علیرضا اشرفی نسب توسط انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شد.
کتاب «یک بغض و هزاران مشت» حاصل صدها ساعت مصاحبه تلفنی، مجازی و حضوری به مدت ده روز در آستانه اولین سالگرد شهادت حاج قاسم در شهرهای شیراز، تهران، اراک، مشهد، سمنان، تبریز، نطنز، اهواز، یزد، سبزوار و قم است.
دربخشی از کتاب میخوانیم:
«نه جنگ و جبهه را دیده بودند و نه علاقهای به آن داشتند. حجاب هم که بیشتر برایشان شوخی بود. زمانی که رفتم سوریه، تیکه انداختند که چندگرفتی رفتی؟» یا «چرا با آمریکا درمیافتین و چرا همهش حرف از جنگ میزنین؟» حالا بعد از شهادت سردار زنگ میزدند و گریه میکردند که «چرا کاری نمیکنین؟ چرا موشک نمیزنین؟ مگه خون حاج قاسم الکیه؟»
کتاب «یک بغض و هزاران مشت» که تحقیق آن توسط جمعی از محققان تاریخ شفاهی در شهرهای مختلف صورت گرفته و تدوین آن برعهده علیرضا اشرفی نسب بوده است، در ۱۲۰ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» به چاپ رسیده است و علاقهمندان میتوانند این کتاب را علاوه بر کتابفروشیها، از اینجا تهیه کنند.
لازم به ذکر است «هیرمان»، «سردار گیلهمردان»، «شروهای برای حبیب»، «بر شانههای کارون»، «سردار سربدارها»، «حافظ دلها»، «یزله بر دجله»، «سلیمانیها» و «ابرقدرت خداست»، عناوین پیشین انتشارات «راه یار» هستند که درباره روایتها و خاطرات مردمی شهرهای مختلف از ایام شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس منتشر شده است.