تمدن نوین اسلامی بیانگر همه جنبههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه است که ابعاد وجودی فرد و جامعه را پوشش میدهد. از این رو، مسیر را برای رشد و کمال انسان ها در جوامع اسلامی هموار می سازد.
//ویژه کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی//(79)
تمدن نوین اسلامی؛ راهی برای رشد و کمال جامعه اسلامی
14 آذر 1396 ساعت 10:55
تمدن نوین اسلامی بیانگر همه جنبههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه است که ابعاد وجودی فرد و جامعه را پوشش میدهد. از این رو، مسیر را برای رشد و کمال انسان ها در جوامع اسلامی هموار می سازد.
به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا)، واژه تمدن در زبان عربی از «مدن» اخذ شده است که معنای آن اقامت کردن است و در زبان انگلیسی، امروزه واژه civilization را به این مفهوم اطلاق میکنند که آن نیز به معنای استقرار یافتن است و در تعریف اجتماعی، همان شهرنشینی است.
به اعتقاد علامه جعفری «تمدن عبارت است از برقراری نظم و هماهنگی در روابط انسانهای یک جامعه که تصادمها و تزاحمهای ویرانگر را منتفی ساخته و مسابقه در مسیر رشد و کمال را قائم مقام آنها بنماید، به طوری که زندگی اجتماعی افراد و گروههای آن جامعه موجب بروز و به فعالیت رسیدن استعدادهای سازنده آنها باشد».
اما امام خمینی (ره) تمدن را از فرهنگ متمایز کردند و آنها را جداگانه به کار بردند که این امر نشان میدهد معنای متفاوتی را از این دو مفهوم مورد توجه داشتهاند: «فرهنگ یک ملت در رأس تمدن واقع شده، فرهنگ باید فرهنگی موافق با تمدن باشد».
تمدن اسلامی بیانگر همه جنبههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه است که ابعاد وجودی فرد و جامعه را پوشش میدهد. تمدن اسلامی، تمدنی دینی است که همه مؤلفههای آن بر محور اسلام میگردد. بدین ترتیب، تمدن اسلامی از همه ویژگیهای تمدن الهی در چهارچوب آموزههای قرآنی و متکی بر سنت پیامبر اکرم (ص) برخوردار است و مؤلفههای آن، دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و غیره است.
مقام معظم رهبری تمدن اسلامی را فضایی میدانند که انسان در آن فضا به لحاظ معنوی و مادّی میتواند رشد کند و به غایات مطلوبی برسد که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است. زندگی خوب و عزّتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت. تمدّن اسلامی به این معنی است و هدف و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.(بیانات مقام معظم رهبری، 22/03/1383)
به طور کلی، مراد از تمدن اسلامی، همه دستاوردهای مسلمانان در ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اخلاقی، مادی و معنوی، صنعت، اختراعات و اکتشافات است که از عصر پیامبر (ص) شروع شد و با گسترش قلمرو اسلامی از مرزهای غربی چین تا اندلس را در برگرفت.
قرآن و قوانین آن در تمدن اسلامی از جایگاه مهمی برخوردار است. به اعتقاد مقام معظم رهبری، شکلگیری تمدن نوین اسلامی باید با توجه به «مبانی مشترک همه مذاهب اسلامی» و نه ایران شیعی باشد. علت اهمیت بسیار قرآن کریم، جامعیت قوانین آن و جوابگویی آن به همه نیازهای فردی و اجتماعی بشر است. همچنین امام (ره) اعتقاد به محوریت قوانین قرآن را از پیشفرضهای امت واحده و تمدن نوین اسلامی دانستهاند (امام خمینی ره، صحیفه ج 10: 449).
نقطه اصلی در تمدن اسلامی، ایمان به خداوند سبحان است و بدون ایمان، پیشرفت میسر نیست و بر اساس این ایمان، سبک زندگی انتخاب خواهد شد. بنایراین، مهمترین شاخص جامعه و تمدن نوین اسلامی همان خدامحوری و ایمان به خالق انسانهاست که باید در همه سطوح جامعه اجرا شود و روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر اساس آن شکل گیرد.
"علم" و "اخلاق" از دیگر شاخصه های تمدن نوین اسلامی است. سفارشهای مکرر پیامبر (ص) درباره دانشافزایی مسلمانان بسیار فراوان است که گاهی موجب تعجب عموم پژوهشگران شده است. به عقیده علما و بزرگان، فردای بدون علم تاریک است و چراغ راه تحقق تمدن اسلامی، مجاهده علمی است. از سوی دیگر، ارزش علم منوط به معنویت است و علم بدون معنویت فاقد هر گونه ارزشی است. زیرا علم بدون معنویت همان چیزی میشود که اکنون تمدن غربی با آن مواجه است. تمدنی که با روشهای پیچیده علمی توانست موفقیتهای بزرگی به دست آورد امّا به لحاظ معنویت دچار عظیمترین خسارتها شد.
در همین راستا، قرآن مسأله اخلاق را در ردیف اهداف اصیل عامه نبوت میداند و زندگی انسان را در ساحت اخلاق، زندگی سعادتمند و زندگی بدون اخلاق را متضرر میداند (عصر، 1). معنویت و اخلاق همان عاملی است که یک روز اسلام را از یک جمع محدود غریب، به یک تمدّن عظیم جهانی تبدیل کرد و این تمدّن، قرنها دنیا را اداره کرد و امروز نیز دنیا، مدیون تمدن اسلامی است.
بدون تردید پایهگذاری، تکوین و گسترش تمدنها فقط در پرتو تلاش مستمر انسانها میسر است و یکی از شاخصههای بارز تمدنها، تلاش و کوشش مستمر افراد آن است. در منابع اسلامی این تلاش مستمر مورد توجه تام قرار گرفته و از آن با عنوان مجاهدت یاد شده است که تأثیری بس عظیم در رشد و دوام تمدن اسلامی دارد. این مجاهدت مختصات مربوط به خود را دارد که در هیچ تمدنی مسبوق به سابقه نیست. این واژه در فرهنگ قرآنی نیز مورد توجه قرار گرفته و در مقاطع مختلف دستور به مجاهدت در همه امور داده است.
به عقیده مقام معظم رهبری، برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی باید جهاد کرد. جهاد اکبر، مبارزه با نفس و جهاد اصغر، مبارزه با دشمن خارجی و استکبار جهانی است.
در تمدن نوین اسلامی خطر تحجر و قشرینگری نیز وجود دارد. تحجر یکی از موانع و بازدارندههای جدی نوآوری و شکوفایی در تمدن نوین اسلامی است که باید به شدت از آن پرهیز کرد؛ زیرا ما هر روز شاهد تحول در حوزههای مختلف زندگی هستیم. در تاریخ اسلام خوارج اوّلین گروهی بودند که به تحجر و مطلقانگاری مبتلا شدند.
از دیگر شاخصههای عمده تمدن نوین اسلامی "عدالت" است. در تاریخ یکی از عوامل اصلی زوال تمدنها ظلم بوده است که نقطه مقابل عدالت است. زوال تمدّنها معلول انحرافهاست و تمدّنها بعد از آنکه به اوج میرسند، به دلیل ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند و نشانه این انحطاط در تمدّن غربی قابل مشاهده است. به طوری که تمدّن علم بدون اخلاق، مادیت بدون معنویت و دین و قدرت بدون عدالت است.
در تمدن نوین اسلامی "رسانههای مدرن، هنر و سینما" نیز نقش مؤثری ایفا می کنند. امروزه با وجود فناوریهای پیشرفته ارتباطی که غالباً از سوی تمدن غربی گسترش مییابد، فاصله زمانی و مکانی بین جوامع از بین رفته است و تمدن غربی از این طریق به دنبال نهادینه کردن سبک زندگی غربی و اشاعه زشتیها در میان سایر جوامع است. از این رو، رسانههای مدرن و قوی برای مقابله با فرهنگ و سبک منحرف غربی و نیز برای صادر کردن ارزشها و مبانی اسلام در تمدن نوین اسلامی ضروری و اجتنابناپذیر است.
از سوی دیگر، دین اسلام که به عنوان دین خاتم معرفی شده است، باید برای هر مسئله جدیدی که در تمدن نوین اسلامی در خصوص نیازهای بشر مطرح میشود، راهکار داشته باشد و این امر به جامعیت قوانین اسلام باز میگردد. لذا مقام معظم رهبری نیز بر این نکته تأکید دارند که در حوزههای علمیه باید افرادی مسلط به دانشهای مورد نیاز برای پاسخگویی به نیازهای جدید پرورش یابند.
در تمدن نوین اسلامی به دو دلیل به روابط با سایر تمدنها نیاز است: دلیل اول، رفع نیازهای افراد جامعه است؛ زیرا ممکن است در تمدن اسلامی کالایی به اندازه رفع نیاز داخلی وجود نداشته باشد و از طریق این رابطه، به جبران آن کمبود پرداخت. دلیل دوم نیز انتقال مبانی نظری انسانساز و جامعهساز اسلام است تا بدین وسیله مقدمه ظهور منجی عالم بشریت فراهم شود. همان ذخیره الهی که تمدن نوین اسلامی را تا درجه اعلایش پیش خواهد برد.
کد مطلب: 293799