گروه مقاومت "تنا": سناریویهای آمریکایی – صهیونیستی اخیر علیه ایران که البته همواره چند کشور عربی منطقه را نیز به عنوان هوادار در کنار خود دارد، این بار هم باشکست روبهرو شد.
سکانس اول ادعای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود که با نمایش یک لوح فشرده از ادامه برنامه هستهای ایران بعد از برجام سخن گفت و حتی ادعا کرد که نیم تن اسناد و مدارکی در اختیار دارد که نشان میدهد ایران بعد از برجام فعالیت هستهای خود را ادامه داده است.
صهیونیستها که انتظار داشتند بعد از این نمایش تبلیغی موجی گسترده در دنیا ایجاد نمایند و بعد با موج سواری فضا را علیه ایران هدایت کنند، به دلیل رفتارهای ایران در طول حداقل یک دهه گذشته و اعتمادزایی در خصوص برنامه هستهای صلح آمیز و پایبندی به تعهداتش، با بیتفاوتی در سطح بینالملل روبهرو و حتی در موارد بسیاری با طعنه شخصیتهای سیاسی و مقامات کشورها در مورد این ادعای مضحک مواجه شدند.
سکانس دوم واکنش ایالات متحده آمریکا بود که گویا فقط آنها به چنین اسناد خیالی و بی پایهای اعتماد کرده بودند. دونالد ترامپ با اشاره به فعالیتهای هستهای ایران دور از چشمان آژانس که گویا هیچ سندی غیر از ادعای نتانیاهو نداشت، اعلام کرد که از توافق هستهای خارج شده است.
ترامپ همچون گذشته ایران را تهدیدی برای منطقه توصیف کرد و با غلط دانستن گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد که توان موشکی ایران نیز باید همانند فعالیتهای هستهای مورد بررسی قرار گرفته و محدود شود. القای ترامپ در این صحبتها به این سو بود که اساساً توافق هسته ای در دولت گذشته آمریکا با ایران میباید، اصلاح شده و نیاز به مذاکره مجدد و اضافه شدن بندهای جدید دارد.
این رفتار آمریکا به عنوان سکانس دوم نیز با واکنش هایی از سوی دیگر امضا کنندگان توافق هستهای روبهرو شد که نشان داد سناریو همچنان جواب نداده است. روسیه و چین که اساساً هیچ توجه مثبتی به این اظهارات نشان نداده و حتی به دلیل مناقشات روز افزون خود با آمریکا حجم تجارت خود با ایران را نیز در مسیر افزایش قرار دادند.
اروپاییها نیز مدعی شدند که قرار نیست به دنبال آمریکا از برجام خارج شوند، هرچند که تصمیمگیری مستقل از اراده آمریکا در میان کشورهای اروپایی امری مشکل برای آنها بوده و شاید امکان پذیر هم نباشد، اما به هر حال در مواضع اولیه و بعد از آن ورود به مذاکره با ایران برای تعیین تکلیف آینده برجام نشان از تلاش آنها برای حفظ برجام بر خلاف نظر آمریکا است.
در این بین رفتار معقول، منطقی و دور از شتابزدگی ایران در قبال بدعهدی آمریکا نیز نشان داد که سیاستمداران کشورمان از یکسو انتظار بدعهدی از آمریکا را داشتهاند و از سوی دیگر چندان وابستگی عمیقی به پایبندی آمریکا نداشته و اکنون قصد بررسی مجدد برجام را با حضور شرکای اروپایی دارند.
سکانس سوم تندتر شدن رفتار آمریکا در قبال ایران بود که با ادبیاتی غیر دیپلماتیک و غیر مؤدبانه آغاز شد. پمپئو وزیر خارجه آمریکا اینبار در سومین پرده از این نمایش ظاهر شد و با اعلام راهبردهای جدی آمریکا در قابل ایران، علناً از تلاش کشورش برای تغییر در نظام ایران صحبت کرد. در واقع سکانس سوم، همه هدف سناریویی بود که توسط نتانیاهو آغاز شد و در نهایتبه این نقطه رسید.
اما آنچه در ادبیات وزیر امور خارجه آمریکا به عنوان راهبرد ارائه شد و از سوی همان چند کشور محدود عربی منطقه مورد حمایت قرار گرفت، مسئله جدیدی برای ایران نبوده و سابقه ای به طول چهل سال دارد. این راهبرد که توسط برخی روسای جمهور آمریکا علناً اعلام میشده و برخی نیز غیر علنی در همین مسیر گام برداشتهاند، در واقع یک هدف شکست خورده برای غربی ها است که معمولاً به طمع منافع حاشیهای اش مطرح میشود.
این بار منافع حاشیهای طرح علنی چنین راهبردی برای آمریکاییها، خالی کردن جیب متحدین عرب منطقهای است که قرار است هزینههای سالها جنگ افروزی آمریکا به علاوه کسری بودجه و مشکلات اشتغال و اقتصاد این کشور را بپردازند!
*رامین پرچمدار کارشناس مسائل بینالملل