اختلاف چین و آمریکا، دعوایی است که ممکن است یک قرن و یا بیشتر طول بکشد و تازه آغاز شده است.
اختلاف آمریکا و چین؛ دعوایی که تازه آغاز شده
8 خرداد 1397 ساعت 17:00
اختلاف چین و آمریکا، دعوایی است که ممکن است یک قرن و یا بیشتر طول بکشد و تازه آغاز شده است.
گروه مقاومت "تنا":: دعوای بین آمریکا و چین را میتوان دعوا بزرگان نامید، چینیها 40 سال پیش برای ساختن اقتصاد خود به کمک آمریکا به پاخواستند و اکنون خود تبدیل به غولی شدهاند که رقیب آمریکا هستند؛ این شرایطی در حالی است که موفقیت چین مرهون سرمایهگذاری آمریکا در این کشور است، مثلا آمریکاییها ساخت موتور جت بوئینگ را به چینیها دادند و اکنون چینیها خود تولید کنند آن شدهاند.
چین در ظرف این 40 سال آنقدر توانست از اقتصاد آمریکا برداشت کند و خودش را بسازد که اکنون تبدیل به غولی شود که رقیب آمریکا محسوب میشود و همین مساله باعث شده تا آمریکاییها از یک دهه پیش به این نتیجه برسند که باید جلوی چینیها را بگیرند وگرنه ممکن است چینیها آنها را پشتسر بگذارند و برای این کار استراتژی در اواخر دوره جرج پوش به عمل در آمد که اوباما هم سعی کرد آن را کامل کند و آن استراتژی انتقال مرکز قدرت آمریکا از خاورمیانه به خاوردور با هدف محاصر و ایجاد محدودیت برای چین بود؛ آمریکاییها در این راه تلاش کردند کشورهایی که مستعد بودند و با چین اختلاف داشتند را تحریک و تقویت کنند تا در برابر این کشور قرار بگیرند، به طور مثال کشورهای دریایی جنوبی چین با این کشور نسبت به اینکه چین این دریا را کلا متعلق به خود میداند مخالف هستند و مطرح میکنند که این دریا بین همه ما مشترک است، از طرف دیگر چینیها هم برای اینکه بتوانند به نوعی با نیروی دریایی خودشان سیطرهای در خاوردور به وجود بیاورند این دریا را به نام خود خوانده بودند و این مبنای اختلافی بین چین با فیلپین، ویتنام، اندونزی، تایوان، سناگپور و دیگر کشورهای این منطقه شد، آمریکاییها هم طرف گروه مقابل را گرفتند و هرچقدر که بتوانند این کشورها را برعلیه چین تحریک میکنند.
آمریکاییها تایوان را که به عبارتی نقیض چین محسوب میشود به حدی بسیج و تهیج کردند که امروز این کشور حتی قادر است سلاح هستهای هم تولید کند و نه تنها تبدیل به یک کشور پیشرفته شده است بلکه از نظر نظامی هم قدرتمند است؛ این وضعیت کار را به جایی رساند که چینیها میبینند اگر تایوانیها بتوانند سلاح هستهای تولید کنند، راه برای اینکه بتواند تایوان آنها را دوباره به عنوان بخشی از کشور چین به خاک خودشان اضافه کند بسته میشود و همین مساله موجب شده تا چینیها در طرف مقابل در شبه جزیره کره در حال انجام نقشه دیگری باشند، آنها کره شمالی را تهیج کردهاند تا در صورتی خلع سلاح شود که آمریکاییها نیروهای خود را از منطقه تخلیه کنند و اگر این فرمول چینیها به انجام برسد و کره شمالی با بیرون رفتن آمریکا از کره جنوبی از سلاح هستهای خودش دست بکشد هم برای کرهایها دستاورد محسوب میشود و هم برای چینیها که آمریکاییها را از دور و بر خود بیرون کردهاند. در مجموع اختلاف چین و آمریکا، دعوایی است که ممکن است یک قرن و یا بیشتر طول بکشد و تازه آغاز شده است.
آمریکاییها به دلیل اینکه خودشان را عامل پیشرفت چین میدانند، اینکه چین به آنها ضرر برساند را برنمیتابند و به همین دلیل مطرح کردند ما تعرفه تجاری صفری که تاکنون برای چین، اروپا و دیگر نقاط وجود داشت را برخواهند داشت، در طرف مقابل چینیها از سیاست به جای مقابله استفاده کردند و در برابر این اقدام آمریکاییها مقداری تعرفه تجاری برای آمریکا وضع کردند و موجب شد آمریکاییها متوجه شوند جنگ تجاری خیلی به صرفه آنها نخواهد و در نتیجه چین و آمریکا با یکدیگر همفکری کرده و قرار شد با یکدیگر کنار بیایند که در این کنار آمدن برخی از عوامل و پارامترهای محرمانه بین آنها گذشته که هنوز روشن نیست اما گفته میشود یکی از این عوامل محرمانه تعهد چینیها به آمریکاییهاست که اگر تحریمها برعلیه ایران دوباره به جریان افتاد چینیها از ایرانیها حمایت نکنند و جلوی تحریمهای آمریکا مانند سالهای 89 تا 91 گرفته نشود؛ در این ایام چینیها تحریمهای آمریکا را اجرا نکردند و به شکل کامل با ایران همکاری میکردند؛ هرچند گفته میشود ایران یکی از مفاد توافق آمریکا با چین است اما در مجموع چینیها به جای اینکه وارد جنگ تجاری با آمریکاییها شوند امتیازات دیگری به آمریکاییها دادهاند و براین اساس توانستند این جنگ تجاری را در همان اول به پایان برسانند.
از سوی دیگر چینیها هنوز به دنبال دخالت در مناطق بیرون از منطقه خود و یا حضور در مناطق نفوذ آمریکا نیستند، برای چینیها اولویت منطقه اطراف چین است و به طور مثال نمیخواهند با ورود به خاورمیانه طرف ایران، عربستان یا اسرائیل را به شکل رسمی بگیرند بلکه ترجیح میدهند که اقتصاد خود را تکمیل کرده، تکنولوژی خودشان را بالاتر ببرند و در نهایت به آسیا و خاوردور توجه دارند البته هرچند چینیها نمیخواهند در خاورمیانه نقشی داشته باشند ولی اگر نقش مجانی به عهده آنها گذاشته شود رد نمیکنند با این حال الگویی مانند روسیه را برای خود انتخاب نکردهاند.
در پایان اینکه وضع تحریمها برعلیه برای چین یک فرصت عالی خواهد بود تا بتواند بسیاری از کالاهای خودش را دوباره در ایران به فروش برساند و پول نفت را هم مانند دوره قبل نزد خودش نگه دارد و دست آخر با جنگ و درگیری این پول را پس دهد؛ این علاقمندی چین و روسیه است که بتوانند بعد از تحریم منافع بیشتری از ایران بدست بیاورند و البته ممکن است در کنار آن به ایران کمک کنند تا تحریمهای آمریکا انجام نشود یا ممکن است با آمریکا همراهی کنند تا نفت ایران به فروش نرسد.
* سیدعلی خرم سفیر سابق ایران در سازمان ملل، چین و لیبی
کد مطلب: 333934