به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، نیروی هوافضای سپاه پاسداران در آخرین دقایق روز یکشنبه ۲۸ خرداد ۹۶ و همزمان با آخرین شب قدر ماه رمضان با نام عملیاتی «لیلةالقدر» به وسیله ۶ فروند موشک بالستیک میانبرد از پایگاههای موشکی نیروی هوافضای سپاه در استانهای کرمانشاه و کردستان مواضع داعش (مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی) در منطقه دیرالزور سوریه (فاصله حدود ۶۵۰ کیلومتر) را مورد اصابت قرار داد.
در بیانیه ایران برای انجام حمله به مواضع داعش آمده است که این حمله ی موشکی به تلافی اقدام تروریستی داعش در تهران انجام گرفت که موجب «شهادت 18 تن از مردم» ایران در اثر «جنایت تروریستی 17 خردادماه 96» انجام شده است.
می خواهیم وجاهت حقوقی گزاره فوق را بررسی کنیم: «حمله به گروه داعش در قلمرو دولت خارجی (سوریه) از سوی قوای نظامی ایران (سپاه).»
این بررسی را با یک سوال پیش میبریم: «آیا دولتها حق دارند به تنهایی، در واکنش به اقدامات تروریستی، گروههای مسئول این حملات را در قلمرو دولتهای خارجی هدف قرار دهند؟» حقوق بینالملل به این سوال، پاسخی تعجببرانگیز اما اصولی دارد: «خیر.»
حقوق بینالملل در قالب مفهوم دعوت از مداخله خارجی به دولتها این اجازه را داده است که به هنگام مواجهه با گروههای شورشی از دولتهای خارجی دعوت کنند تا به کمک آن دولت رفته و گروههای شورشی را سرکوب کنند؛ دعوت دولت عراق از آمریکا، ایران و بسیاری از کشورهای دیگر برای سرکوب داعش، نمونهای از توسل به همین مفهوم است.
پر واضح است که پس از چند سال مجاهدت مستشاران ایران زمین، اینک شاهد موفقیت های چشمگیر ارتش سوریه در مقابل داعش هستیم. همزمان صد حمله تروریستی داعش در ایران خنثی گردید اما یکی از این ترورها در مجلس شورای اسلامی به سرانجام رسید و موجب شهادت ۱۷ نفر از شهروندان ایرانی گردید.
این ترور به شکل واضح این حق را به ایران داد تا با داعش مستقیما وارد جنگ گردد، لکن موجودیت داعش در خاک سوریه و اقدام ایران علیه داعش می بایست زیر چتر قواعد و نزاکت بین المللی می بود.
اعلام موافقت دولت مشروع سوریه مبنی بر اقدام نظامی ایران در خاک سوریه و همچنین موافقت دولت عراق در استفاده از مرز هوایی این کشور تمام موازین حقوق جنگ و تمام قواعد بین المللی را منطبق بر شرایط حمله موشکی ایران نمود.
اصل مقابله به مثل در حقوق جنگ و مخاصمات بین الملل همواره مورد تایید ضمنی و آشکار نهادهای بین المللی و مجامع رسمی مرتبط با جنگ و امنیت بین المللی است؛ مضاف اینکه جهت مشروع این حملات موشکی نیز که همانا دفاع از امنیت ملی ست موجب شد که نه تنها به لحاظ شکلی بلکه از منظر ماهوی نیز انجام این عملیات در انطباق کامل با حقوق و قواعد آمرانه جنگ در نظام بینالملل عمومی قرار گیرد.
چرا دیرالزور برای حمله به گروه داعش انتخاب شد؟دیرالزور طی دو سال اخیر، از جمله مهمترین مراکز تجمع داعش در سوریه به شمار میآید و بنابراین هدفی مناسب برای ضربه زدن به داعش محسوب میشود.
پس از منفجر ساختن هواپیمای روسی برفراز صحرای سینا، حمله به استادیوم پاریس توسط داعش، شورای امنیت در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، قطعنامه پیشنهادی فرانسه با نام قطعنامه ۲۲۴۹ را تصویب نمود. این قطعنامه از داعش به عنوان «تهدید بیسابقه و جهانی علیه صلح و امنیت بینالمللی» یاد کرده و از دولتها خواسته تا همه اقدامات مقتضی برای ریشهکنی مأمنهای ایجاد شده [توسط داعش] بکار گیرند.
تنها اقدامی که پایبندی محض به قطعنامه ۲۲۴۹ داشته، اقدام حرفهای، مهم و بجای سپاه علیه داعش بوده است. نیروی قدرتمندسپاه با این اقدام حرفهای و حمله موشکی به«مأمن تروریستها» در دیروالزور، وجهه عملی به قطعنامه ۲۲۴۹ و قضایای پیشین دیوان بخشیدهاند. زیرا این اقدم را میتوان با رضایت دولت سوریه از یکسو و مبارزه علیه تروریسم تحلیل کرد. در واقع سپاه با این اقدام حرفهای و بجای خود ایران را در صحنه بینالمللی خالق و پیشتاز عرف مبارزه با تروریسم کرده است.
حمله ی موشکی جمهوری اسلامی ایران به مواضع داعش در منطقه ی دیر الزور سوریه که با دقت عمل و سرعت چشمگیری انجام گرفت، با عنایت به اینکه به فاصله ی اندکی بازتاب گسترده ای در متون خبرگزاری های بین المللی پیدا کرد، می تواند تلنگری بر ساختار ذهنی سیاست بین الملل وارد سازد.
این حمله ی موشکی که به تلافی اقدام تروریستی داعش در تهران انجام گرفت می تواند، موازنه قدرت در خاورمیانه را که پیش از این به دنبال سفر دونالد ترامپ به عربستان و انعقاد قراردادهای تجاری و فروش تسلیحات به نفع عربستان تغییر یافته بود، به نفع جمهوری اسلامی ایران دگرگون کند و سیاست تهاجمی ائتلاف جنوب خاورمیانه متشکل از دولت های اعراب خلیج فارس و اسرائیل و ایالات متحده، علیه ایران و ائتلاف شمال خاورمیانه را به سیاست تدافعی سوق دهد.