نخبگان اسلامی فعال در زمینه فرهنگی و اجتماعی در ترکیه معتقدند که موضوع دگرباشی جنسی یک پروژه تمدنی با محوریت نظام سرمایهداری و لیبرالیسم با ابعاد بینالمللی است.
نگاه جامعه و دولت ترکیه به انحرافات اخلاقی در این کشور
4 مرداد 1402 ساعت 12:18
نخبگان اسلامی فعال در زمینه فرهنگی و اجتماعی در ترکیه معتقدند که موضوع دگرباشی جنسی یک پروژه تمدنی با محوریت نظام سرمایهداری و لیبرالیسم با ابعاد بینالمللی است.
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، در سالهای اخیر، فعالیت گروههای دگرباشان جنسی در ترکیه بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. تمایل و تقاضای این گروهها برای وجود و حضور آشکار در عرصه اجتماعی و به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک طبقه اجتماعی مشروع از سوی جامعه و دولت منجر به بروز مشکلات جدیدی با ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این کشور شده است.
این که این گروهها در ایام خاصی از سال در راستای خواستههای اعلام شده خود، راهپیماییها و برخی رویدادها را برگزار میکنند و این اقدام از سوی نیروهای امنیتی ممنوع اعلام شده و گاه با خشونت جلوی آن گرفته میشود و همچنین اظهارنظرهای موافق یا مخالف این جریان در سطح ملی و بینالمللی بیانگر و انعکاس دهنده وسعت مشکل کنونی است.
توصیف رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از گروههای دگرباشان به عنوان منحرف و تهدیدی برای ساختار خانواده در ترکیه در طول مبارزات انتخاباتی پارلمانی و ریاست جمهوری 2023، و متهم کردن احزاب اپوزیسیون به حمایت از آنها، این موضوع را با وضوح بیشتری به صحنه سیاسی کشانده و یک دو قطبی سیاسی ایجاد کرده است.
ظهور سازمان یافته دگرباشان جنسی در ترکیه
ظهور سازمان یافته گروههای دگرباشان جنسی و آغاز فعالیت آنها در حوزه اجتماعی ترکیه، به سالهای اولیه حاکمیت حزب عدالت و توسعه باز میگردد. این حزب که در سال 2002 در ترکیه به قدرت رسید، اصلاحات دموکراتیک زیادی را برای ورود به اتحادیه اروپا انجام داد. به وسیله این اصلاحات و با گسترش اینترنت، در فضای ایجاد شده، گروههای دگرباشان جنسی این فرصت را پیدا کردند تا فعالیتهای خود را به شکلی بارزتر و سازمانیافتهتر انجام دهند. گروههای دگرباش جنسی در این سالها با حمایت و تشویقهای کشورهای اروپایی شروع به بیان آشکار خواستههای خود نموده و در رویدادهایی که توسط گروههای مختلف اجتماعی در این دوره برگزار شد، شروع به برافراشتن پرچم خود کردند.
در حال حاضر هیچ قانونی برای ممنوعیت گرایشهای دگرباشان جنسی در ترکیه وجود ندارد. از سوی دیگر در قانون مدنی نیز تعبیری مانند گرایش جنسی وجود ندارد. اما علیرغم این که گرایشهای دگرباشان جنسی از نظر قانونی در ترکیه جرم محسوب نمیشود، اما به نظر میرسد حاکمیت سیاسی و دولت کنونی مصمم است که به گرایشهای دگرباشان جنسی در حوزه عمومی مشروعیت ندهد.
میتوان گفت برای این امر دو دلیل عمده وجود دارد. اولین دلیل این است که ترکیه یک کشور مسلمان است و دارای ساختار اجتماعی است که هنوز به ارزشهای مذهبی و سنتی اهمیت میدهد. در تحقیقی با عنوان "رادیکالیسم و افراط گرایی" که توسط دانشگاه باهچه شهیر ترکیه در سال 2009 انجام شد، از 1715 نفر در 34 استان پرسیده شد که "با چه کسی دوست ندارید همسایه باشید؟" پاسخ 87 درصد از شرکت کنندگان به این پرسش، افراد "همجنسگرا" بود. میزان پاسخدهی به همین پرسش در نظرسنجی "ارزشهای ترکیه" در سال 2011، 84 درصد و در نظرسنجی "ارزشهای ترکیه" در سال 2012، 87 درصد است. در نتایج سه مطالعه ذکر شده، این واقعیت که همجنسگرایان همچنان «منفورترین گروه» هستند، جنبه سنتی و مذهبی ساختار اجتماعی در ترکیه را نشان میدهد.
به طور مشابه، در مطالعه دیگری که در سال 2005 در اروپا انجام شد، موافقت با این جمله که "مردان و زنان همجنس گرا باید آزاد باشند تا هر طور که میخواهند، زندگی کنند" در سوئد، هلند و دانمارک با 90 درصد بالاترین میزان بود، در حالی که در اوکراین، رومانی، روسیه و ترکیه میزان مخالفت با این جمله با 70 درصد در بالاترین میزان قرار داشت.
این دیدگاه نسبت به دگرباشان جنسی در جامعه ترکیه، به طور طبیعی بر حزب عدالت و توسعه و سایر احزاب اسلامگرا و محافظه کار که بر اساس باورها و ارزشهای جامعه به فعالیتهای سیاسی میپردازند نیز تأثیر میگذارد. بنابراین به موازات افزایش فعالیت گروههای دگرباشان جنسی در عرصه اجتماعی، واکنشهایی از سوی اقشار مذهبی و سنتی جامعه نیز افزایش یافته و تندتر میشود و دولت نیز در این راستا گام برمیدارد و آشکارا با این گرایشها مخالفت میکند.
دگرباشی جنسی یک پروژه تمدنی با محوریت نظام سرمایهداری و لیبرالیسم با ابعاد بینالمللی
علاوه بر دلیل اول بیان شده، دلیل دومی نیز برای مخالفت جامعه و دولت با گروههای دگرباشان جنسی در ترکیه وجود دارد. این دلیل دوم سیاسی است. نخبگان اسلامی فعال در زمینه فرهنگی و اجتماعی در ترکیه و دولت حزب عدالت و توسعه معتقدند که موضوع دگرباشی جنسی یک پروژه تمدنی با محوریت نظام سرمایهداری و لیبرالیسم با ابعاد بینالمللی است. دکتر شوله آلبایراک عضو هیأت علمی دانشگاه مرمره در مقاله خود با عنوان «توسعه، نهادینه سازی و تبدیل جنبش دگرباشی جنسی به پروژه تمدن غربی» این دیدگاه را شرح می دهد:
«گنجاندن موضوع دگرباشان جنسی در گفتمان حقوق بشر با پذیرش آن توسط نهادهای فراملی، موضوع را به سطحی فراتر میبرد. گفتمان جهانی شدن هویت جنسی را میتوان بازتابی از قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب در اعمال قدرت دانست. از موضوع همجنسگرایی با گنجاندن آن در چارچوب حقوق بشر و ارزشهای مثبت جهانی از طریق نهادهای فراملی دفاع میشود، به طوری که مخالفان فعلی و بالقوه را میتوان تحت عنوان «بربریت» که ارزشهای جهانی را مورد حمله قرار میدهند، حقوق بشر را غصب میکنند و با آزادی مخالفت مینمایند، رمزگذاری کرد.
مهمتر از آن، این گفتمان روابط مستمر قدرت را در پس زمینه پنهان میکند. زیرا اعمال قدرت کشورهای غربی که دارای قدرت سیاسی و اقتصادی هستند و نقش مدافع حقوق جهانی بشر را ایفا میکنند، بر جوامعی که اقتصاد و ساختارهای سیاسی نسبتاً ضعیف و شکنندهای دارند، با گفتمان حقوق بشر همراه است.
سیاستها و فعالیتهایی که برای حقوق همجنسگرایان در مقیاس جهانی و در هماهنگی با نئولیبرالیسم انجام میشود را میتوان از نظر شکلگیری سلسله مراتب جدید ارزیابی کرد. در سلسله مراتب ایجاد شده در این زمان، تمایز بین "ما" و "دیگران"، "متمدن" و "غیر متمدن" از طریق حمایت از دگرباشان جنسی مشخص میشود. بنابراین، نخبگان حاکم جهانی ابزار جدیدی برای حفظ کنترل هم در جوامع خود و هم بر جوامع غیر غربی به دست آوردهاند. علاوه بر این، در حالی که گفتمان بنیادی سلسله مراتبی در حال ساخت است، مسلمانان در جهان معاصر در انتهای این سلسله مراتب قرار دارند. در حالی که نگرشهای انتقادی بخش قابل توجهی از مسلمانان نسبت به گفتمان حقوق دگرباشان جنسی غربی، تصویر مسلمانان «غیر متمدن» را بازتولید کرده و زمینه را نیز برای اسلامهراسی در حال افزایش فراهم میکند و ممکن است به موانعی برای دسترسی مسلمانان به حقوق بشر منجر شود.»
با نگاهی به تلاش و پروژههای نظری و عملی کشورهای غربی برای ساختن جهانی جدید در چارچوب ارزشهای لیبرالیسم، نمیتوان با تحلیل آلبایراک موافق نبود. نکته جالب ماجرا اینجاست: که گروههای دگرباشان جنسی میگویند حاکمان سیاسی از طریق نامشروع خواندن و محدود سازی آنها، به اعمال کنترل و یکسانسازی جامعه میپردازند، اما نمیدانند که خودشان ابزار و قربانی یک پروژه سیاسی-تمدنی هستند که در سطح جهان خواهان کنترل، انحطاط، یکسانسازی و استثمار جوامع است.
کد مطلب: 601612