به گزارش خبرنگار حوزه استانهای خبرگزاری تقریب، سید علاءالدین حیدری؛ فعال مدنی اهل سنت در یادداشتی تحت عنوان «ضرورتِ وحدت» که در اختیار خبرگزاری تقریب در کرمانشاه گذاشته به بررسی و تحلیل جایگاه امروز وحدت در جهان اسلام پرداخته است:
در این یادداشت می خوانیم:
اسلام دینِ صلح و صفا، آزادی و آزادگی، آگاهی و علم و اسلام دین برادری و برابری انسانهاست.
مفاهیم اسلامی سرشار از ضرورتهای همدلی و باهم بودن است.
در این میان وحدت امت اسلامی و برادری مسلمانان با هم، از اولویت های اسلام بوده و هست.
عصر پیامبر را می توان عصر زیست محمدی (ص) نامید.
چراکه همه انسانهای آن عصر، از برکات وجود پیامبر اسلام و تربیت و تدبیر ایشان بهره مند بوده و زیر چترِ عدالت و درک و فهمِ عمیق حضرتش بسر برده اند.
البته نه اینکه اختلاف سلیقه و یا نقدی بر عملکردها نبود، بلکه آزادترین دوره بشریت را می توان در عصر طلایی نبوت پیامبر اسلام دید. مسلمانان تا جایی آزاد و آزادمنش تربیت شده بودند که می توانستند به خود حضرت هم، انتقاد کنند و یا مخالف نظر ایشان نظر بدهند. این برای عصری که دختر را مایه ننگ دانسته و آنرا زنده به گور می کردند یک نقطه عطف تاریخی است.
رواداری و دگرپذیری در اسلام یک اصل مسلم است و کسی را نمی توان به غیر از آن امر و یا توصیه کرد.
انسانها در برابر خداوند یکسانند مگر در قیاس تقوای آنها، که قضاوت آنهم با خدای عادل و مهربان است.
لذا اسلام دین تمییز و جدایی و یا دین قضاوت ها و حکم دادن ها در مورد درجه دین داری و قیاس ایمانها نیست. بلکه اسلام دین تلطیف قلوب و تبیین راههای سعادت است. در این دین جایی برای جدایی نیست بلکه همه هر چه که هست، همدلی و دگرپذیری در عین اختلاف نظر است.
اینکه پس چرا ما بعد از ۱۴ قرن از پیمودن این راه، دچار اختلاف و تفرقه شدیم، یک تحلیل مفصل می خواهد که باید آنرا موشکافانه بررسی کرد.
چرایی اختلاف مسلمانان را می توان در چند مورد خلاصه کرد.
اول: فاصله گرفتن مسلمانان از روح واقعی اسلام و پای گذاشتن در وادی تفسیر به رای ها
دوم: دوری از قرآن، سنت نبوی و اخلاق ائمه دین اسلام
سوم: نشستن بر کرسی قضاوتهای تاریخی و قیاس ایمان مسلمانان و خصوصا قضاوتهای دور از واقعیت
چهارم: عدم آگاهی و یا عدم اولویت بندی از ضرورتهای جهان اسلام
در عصر کنونی شاید ضروری ترین اولویت مسلمانان نزدیکی، همدلی و انسجام درونی است که باید همه دلسوزان اسلام آن را با صدای بلند فریاد زده و در عمل هم عامل به آن و پایبند به انجامش باشند.
اما هدف از وحدت چیست؟ و منظور از وحدت چه می تواند باشد؟
بر خلاف تصور برخی ها که از وحدت برداشت یکرنگی دارند. بنده معتقدم که هدف از وحدت مسلمانان این نیست که ما اختلاف نظری نداشته باشیم و یا گروهی در گروه دیگر ادغام و یا همرنگ شود.
تفسیر بنده از وحدت این نیست که گروهی پیش برود و گروهی عقب بنشیند.
بلکه هدف از وحدت را این می بینم که ما در عین داشتن دیدگاههای مختلف همدیگر را تحمل کنیم و تفاوت در دیدگاه ها نتواند بر اصل برادری ما چیره شود.
و یا اینکه گروههای مختلف و نحله های فکری مختلف در میان امت اسلامی همیشه در کنارشان صندلی خالی برای نظرات غیر از خود بگذارند.
بنظر می رسد دگرپذیری اصل مهم وحدت است و اگر مسلمانان بتوانند در کنار اعتقادات خود درجه دگرپذیری خود را بالا ببرند قطعا فاصله ها کم خواهند شد.
وحدت یعنی اینکه ما شکاف ها را پر و فاصله ها را کم کنیم.
وحدت به معنای همدلی است یعنی ما همیشه در کنار اعتقادِ خود ، درصدی برای صحت اعتقاد دیگران هم بگذاریم.
وحدت باید دوطرفه باشد و هر دو طرف در نزدیکی دیدگاهها و اتخاذ دیدگاه میانه بکوشند و هر دو طرفِ وحدت، باید به این مقوله معتقد باشند.
هیچکدام نباید از وحدت این برداشت را داشته باشند که خروجی وحدت، این باید باشد که سنی، شیعه شود و یا شیعه، سنی شود.
بلکه در عین کثرت، وحدت داشته باشیم و از اختلافات کورکورانه و تعصبات بی اساس بپرهیزیم.
باید هر دو طرف دیدگاههای مشترک و وحدتی را نزد پیروان خود برجسته کنند و بر اختلافات لایه انعطاف بپوشانند.
امروزه جهان اسلام به این دیدگاه بیشتر از هر دیدگاهی نیاز دارد.
اگر به حوادث ۵۰ سال اخیر جهان اسلام نگاه کنیم . بدون شک ردپای اختلافات و دیدگاههای واگرایانه در حوادث تلخ امت اسلامی نمایان است.
فاجعه های اخیر در جوامع اسلامی همه بوی کج فهمی از دین و حکم به قضاوتهای سطحی از دین را می دهند.
اگر به حوادث جهان اسلام توجه کنیم بدون شک عامل اصلی بروز این حوادث فاجعه بار را اختلاف و تفرقه می بینیم و دقیقا این جایی است که باید به وحدت اهمیت داد.
خوشبختانه در جهان اسلام شخصیتها و بزرگان فراوانی را داریم که هم معتقد به این ضرورت هستند و هم خود عامل به آن بوده و می باشند.
تفکرات وحدتی رشد و نمو خوبی در جوامع مسلمان داشته و ما در یک قرن اخیر شاهد اقدامات مثبتی در این راستا بوده ایم.
و مشارکت مذاهب مختلف در این پیروزی تاریخی با رهبریت واحد حضرت امام خمینی (ره) نویدبخش به بار نشستن درخت وحدت واقعی در ایران شد.
اقدام تاریخی و مهم حضرت امام در اعلام ایام ۱۲ الی ۱۷ ربیع الاول بعنوان هفته وحدت را می توان گامی بسیار مهم در رسمیت دادن به مقوله وحدت در نظام جمهوری اسلامی دانست . چرا که با این اقدام ، دهان تفرقه افکنان دو طرف بسته و مهر اختلاف از آنها ستانده شد.
امام خمینی(ره) با صدای رسا و دستور اکید بر وحدت شیعه و سنی صحه گذاشتند و این سنگ بنای سایر گامهای مثبت گردید.
ما در دوران رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) هم شاهد اقدامات بسیار مثبت و تکمیلی در این راستا بودیم که می توان بعنوان نمونه به فتاوای وحدتی ایشان و اینکه توهین به محترمات و مقدسات اهل سنت حرام است اشاره کرد.
دستورات حکومتی معظم له در مورد رعایت حقوق اهل سنت از جمله گامهای بسیار ارزشمند در این مقطع است که راه وحدت عملی را باز نموده اند.
در واقع مقوله وحدت در نظام جمهوری اسلامی از پشتوانه شرعی ، قانونی و الزامی برخوردار است و عدول از وحدت هم جرم است و هم خیانت می باشد.
این برای پیروان اهل سنت در ایران بسیار اهمیت دارد.
هرچند جا برای کار بیشتر فراوان است و کارگزاران نظام اسلامی و دلسوزان هردو طرف باید بر این پَی بنایِ مستحکمِ همدلی را بنیاد نهیم . بلکه بتوانیم ریشه اختلاف و تفرقه را بخشکانیم.
کشتی جامعه اسلامی در میان امواج سهمگین طوفان توطئه دشمنان دستخوش حوادث بیشماری است. دشمنان در کمین همه ما هستند. شیعه و سنی با هم سوار این کشتی هستیم و هیچکدام از ما از تلاطم این طوفان در امان نیستیم.
مسلَّم آنست که آنچه می تواند کشتی متلاطم ما را به ساحل آرامش و سرمنزل مقصود برساند و مسلمانان را از گزند دشمنان برهاند همان وحدت و برادری است که هفته وحدت نماد این اتحاد و سَمبلِ این برادری است.
انتهای پیام/