به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن مقاله به شرح زیر است:
سخن آغازين
همواره آئين وهابيت به عنوان آئيني منحرف شناخته مي شده است. آئين منحرفي كه نه تنها اختلافات فراواني با تعاليم نوراني مكتب اهل البيت(عليهم السلام) دارد بلكه تفاوت هاي جدي فرقه وهابيت با آراء علماي اهل سنت نيز بر محققين حوزه نقد وهابيت و جريانات تكفيري پوشيده و پنهان نيست. بديگر سخن، وهابيون با آنكه براي خود القاب و نام هايي همچون «اهل سنت و الجماعت» استخدام كرده اند وليكن واقعيت چيز ديگري است بدين معنا كه وهابيون در بسياري از مواضع، خلاف منهج جمهور عالمان اهل سنت عمل كرده اند.
به عنوان نمونه، در مسئله حمايت از فلسطين، هرچند وهابيان در برخي از برهه ها، بر حمايت از مردم مظلوم فلسطين تاكيد كرده اند وليكن به تدريج، بر خلاف منهج جمهور سني مذهبان عالَم، مواضع و اقداماتي را از برخي مفتيان و سياستمداران وهابي مشاهده مي كنيم كه خواسته يا ناخواسته نوعي حمايت از جنايات رژيم صهيونيستي قلمداد مي شوند. از اين رو مشخص مي شود وهابي مسلكان در مسئله حمايت از فلسطين، اختلاف جدي با اهل سنت دارند. در ادامه ضمن بيان برخي از مواضع و اقدامات وهابيان معاصر، همچنين آراء عالمان معاصر اهل سنت در مسئله فلسطين و حمايت از آن ديار، تبيين خواهد شد.
ماجراي فلسطين در نگاه وهابيان
با مراجعه به آثار وهابيان مشاهده مي شود كه در مسئله فلسطين و حمايت از مردم مظلوم اين كشور، آنان 2 موضع متفاوت داشته اند:
الف: حمايت از فلسطين و لزوم مواجهه با اسرائيل
در برخي از نوشته جات يا سخنراني هاي وهابيان، عباراتي موجود است كه بر لزوم حمايت از فلسطينيان و مواجهه با رژيم غاصب صهيونيستي دلالت دارند. چنانكه مشهور بن حسن آل سلمان از شاگردان محمد ناصرالدين الباني، چنين تصريح مي كند: «يؤمن السلفيون بأن قضية فلسطين من القضايا التي يجب العناية بها، وأن تحريرها من الأمور الشرعية الواجبة» سلفيان بر اين باورند كه قضيه فلسطين از جمله قضايايي است كه توجه به آن واجب است. همچنين آزاد كردن فلسطين (از چنگ اسرائيلي ها) واجب شرعي است.
در نشريه دانشگاه اسلامي مدينه نيز با تقبیح جنایات صهیونیست ها در فلسطین اشغالی، از امت اسلامی درخواست شده است که به جهت مقابله با اسرائیل، قيام كرده و با هم متحد شوند.
ب: اظهارات و اقدامات تاسف بار وهابيان راجع به فلسطين و رژيم صهيونيستي
در مقابل دسته قبلي اظهارات كه دال بر حمايت از فلسطين بود، وهابيان در پاره اي ديگر از اظهارات شان، به نوعي در زمين اسرائيل قدم برداشته و موجبات حيرت امت اسلامي و شادي رژيم صهيونيستي را فراهم كرده اند. به عنوان نمونه محمد ناصرالدين الباني، با بيان اينكه قطعا مكه مكرمه، شرافتي بالاتر از سرزمين فلسطين دارد، مي افزايد: وقتي رسول خدا (صلي الله عليه وآله)، اوضاع را براي تبليغ اسلام در مكه فراهم نديدند، به مدينه هجرت فرمودند از اين رو، بر هر مسلماني واجب است كه وقتي در بلاد خويش نمي تواند دين را اقامه كند، به بلاد ديگر هجرت كند!! اين سخنان بدان معناست كه بر فلسطينيان واجب است از سرزمين آباء و اجدادي شان به بلاد ديگر هجرت كرده و در برابر ظالمان اسرائيلي، هيچگونه مقاومتي از خود نشان ندهند!
همچنين بن باز، ديگر چهره نام آشناي وهابيت، در اظهار نظري تاسف بار مي نويسد: «لا يلزم من الصلح بين منظمة التحرير الفلسطينية وبين اليهود ما ذكره السائل بالنسبة إلى بقية الدول، بل كل دولة تنظر في مصلحتها، فإذا رأت أن من المصلحة للمسلمين في بلادها الصلح مع اليهود في تبادل السفراء والبيع والشراء، وغير ذلك من المعاملات التي يجيزها شرع الله المطهر، فلا بأس في ذلك.» صلح ميان سازمان آزادي بخش فلسطين و يهود لازم نيست ولي نسبت به دولت هاي ديگر بايد توجه داشت كه هر دولتي بايد به مصالح خود نگاه كند يعني اگر مشاهده كرد ارتباطش با اسرائيل، توام با مصلحتي براي مسلمين ساكن در مملكتش است، مي تواند با اسرائيل ارتباط بگيرد و در اين صورت، ارتباط آن دولت با رژيم صهيونيستي اشكالي ندارد!!
توجه به اين مطلب ضروري است سخنان فوق از افرادي صادر مي شود كه به اندك بهانه اي بسياري از مسلمين را غرق در شرك و كفر دانسته اند وليكن هنگامي كه به مسئله ارتباط با غاصبين فلسطين مي رسند، اينقدر بي تفاوت با مسئله برخورد مي كنند كه گويا خود را جزوي از جامعه اسلامي نمي دانند و يا رواياتي نظير روايت «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.» ، را نشنيده اند!
البته چنين مواضعي مختص به مفتيان وهابي نيست بلكه حاكمان سياسي وهابيت نيز بارها به نحوي يا در مسئله فلسطين، بي تفاوت عمل كرده اند و يا برخلاف ادعاي ظاهري شان، در مقام عمل، به نوعي در جهت منافع رژيم صهيونيستي گام برداشته اند.
چنانكه طبق ادعاي رسانه هاي جمعي، دست خطي از عبدالعزيز بن عبدالرحمن (اولين پادشاه دوره سوم وهابيت)، موجود است كه عبدالعزيز در آن چنين تصريح كرده است: «انا سلطان عبدالعزيز بن عبدالرحمن آل الفيصل آل سعود، اقرّ و اعترف الف مرّه لسير برسي كوكس، مندوب بريطانيا العظمي، لا مانع عندي من اعطاء فلسطين للمساكين اليهود و غيرهم كما تراه بريطانيا التي لا اخرج عن رايها حتي تصبح الساعه» من سلطان عبدالعزيز بن عبدالرحمن آل فيصل آل سعود هزاران بار نزد «سرپرسي كوكس» نماينده بريتانياي كبير اقرار و اعتراف كرده ام كه مشكلي با دادن فلسطين به يهوديان بينوا و يا حتي غير يهوديان ندارم و در اين باره هيچ گاه از فرمان آنها تا قيام قيامت تخطي نخواهم كرد!!
رفته رفته مواضع سياسي حاكمان وهابي عربستان تا جايي پيش رفت كه در آذر ماه 1399 هجري شمسي، برخي از خبرگزاري هاي معتبر منطقه به نقل از رسانه هاي صهيونيستي، خبري مبني بر سفر مخفيانه نتانياهو به عربستان سعودي و ديدار وي با محمد بن سلمان را منتشر كردند.
با توجه به مويدات فوق كه صرفا بخش كوچكي از ده ها بلكه صدها مويد دال بر بي تفاوتي وهابيون نسبت به اوضاع و احوال مردم فلسطين است، مشخص مي شود حاكمان ديني و سياسي وهابيت، بيشتر از آنكه به فكر وضعيت مسلمين باشند، به فكر منافع مادي خويش هستند از اين رو در راستاي نيل به اهداف مادي خويش، حتي حاضرند با غاصبين و ظالميني همچون حاكمان وقيح رژيم صهيونيستي مذاكره و همكاري كنند.
البته بايد توجه داشت چنين رويه اي (بي تفاوتي نسبت به مسئله فلسطين)، برخلاف روش و منهج جمهور امت اسلامي مي باشد. بدين سان كه قاطبه مسلمانان عالَم، همواره بر حمايت همه جانبه از ملت فلسطين تاكيد كرده اند. در ادامه به برخي از آراء علماي اهل سنت راجع به مسئله فلسطين اشاره مي شود.
حمايت از فلسطين و مبارزه با صهيونيست در نگاه عالمان سني مذهب
مسئله فلسطين، مسئله نخست جهان اسلام در عصر حاضر قلمداد مي شود بدين سبب پيروان مذاهب اسلامي برخلاف وهابيت، همواره حمايت همه جانبه خود از آرمان هاي ملت فلسطين را ابراز و اظهار داشته اند.
برخي از عالمان اهل سنت كه بر دفاع از مردم فلسطين و مبارزه با رژيم صهيونيستي تاكيد كرده اند، عبارتند از:
1: شيخ علي جمعه
شيخ علي جمعه از شخصيت هاي نامدار مصر كه مدتي نيز مفتي اعظم اين كشور بود، در خصوص لزوم كمك هاي انساني جهت دفاع از فلسطين، چنين تصريح مي كند: هر انسان داراي بصيرتي بايد تلاش و امكانات خود را براي دفاع از قدس و آرمان فلسطين صرف كند. چرا كه قدس، بيانگر هويت اسلامي و عربي است و بايد يادآور شد كه پيروزي دور نيست و به زودي اين شهر صلح و امنيت را از دستان رژيم غاصب اسرائيل بازپس خواهيم گرفت.
2: احمد عمر هاشم
دكتر احمد عمر هاشم از اعضاي هيئت كبارالعلماء مصر، چندي پيش، از مسلمانان جهان درخواست كرد تا با تمام قوا به اشغال رژيم صهيونيستي پايان بدهند. وي با بيان اينكه سكوت دنيا در برابر جنايات اسرائيل، امر درستي نيست، خطاب به حكام كشورها و گروه هاي مردمي تصريح مي كند: (از سكوت گذشته تان) توبه كنيد و (در جهت مبارزه با اسرائيل)، متحد شويد.
3: ماموستا فايق رستمي
ماموستا فايق رستمي، امام جمعه شهر سنندج و نماينده مردم شريف كردستان در مجلس خبرگان رهبري با بيان اين موضوع كه ملت فلسطين، بيشترين ضربه در مسئله قدس و رژيم اشغالي را از سمت سياست دوپهلوي برخي از كشورهاي اسلامي مي خورد، همچنين افزود: در حال حاضر به جرات مي توان گفت كه جمهوري اسلامي تنها كشور اسلامي است كه به معناي واقعي كلمه، براي آزادسازي قدس شريف تلاش مي كند، لذا بايد سياست ايران اسلامي در اين مسئله براي مسلمين به عنوان يك سرمشق شناخته شود.
4: مولوي نذير احمد سلامي
مولوي نذير احمد سلامي يكي ديگر از نمايندگان سني مذهب مجلس خبرگان رهبري، نيز با تاكيد بر فرمايش امام خميني(ره) مبني بر اينكه: «فلسطين، پاره تن اسلام است»، مي افزايد: وظيفه هر مسلماني است تا در حيطه اختيارات خود، با تمام وجود براي آزادي فلسطين، تلاش كند.
با توجه به اينكه نگارنده، درصدد اختصار در اين نوشتار است، لذا به همين ميزان اكتفاء مي شود و از ذكر صدها سخن و عبارت ديگري كه از عالمان اهل سنت در رابطه با حمايت از مردم فلسطين و مبارزه بارژيم غاصب صهيونيستي، برجاي مانده است، اجتناب مي شود.
جمع بندي
با عنايت به مطالبي كه در اين نوشتار بدان اشاره شد، مشخص مي شود هرچند برخي از وهابيون گاها بر مسئله حمايت از فلسطين تاكيد كرده اند وليكن به جرات مي توان مدعي شد حاكمان سياسي و ديني وهابيت بر خلاف اهل سنت، در مسئله دفاع از فلسطين و مبارزه با رژيم صهيونيستي، در بسياري از موارد بي تفاوت ظاهر شده اند. بديگر سخن، وهابيوني همچون الباني، معتقدند كه فلسطينيان بايد از مناطق اشغال شده توسط اسرائيل هجرت كنند! اين سخن به معناي ترك مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي تلقي مي شود. حال آنكه عالمان اهل سنت، نه تنها بر مقاومت فلسطينيان در برابر اسرائيل تاكيد كرده اند، بلكه مسلمانان را نيز به حمايت از مقاومت فلسطين، فراخوانده اند. بدين سبب مي توان نتيجه گرفت: روش وهابيون در مسئله حمايت از فلسطين با روشي كه عالمان اهل سنت در اين باره، بدان ملتزم هستند، بسيار متفاوت است.