برای تغییر دیدگاه در حوزه فرزندآوری از تکنیکهای تحقیر و تمسخر در فضای مجازی استفاده میشود
حسین قدیمی- مسئول دفتر استانی انجمن سواد رسانهای ایران و کارشناس رسانه و فضای مجازی
مسئول دفتر استانی انجمن سواد رسانهای ایران و کارشناس رسانه و فضای مجازی گفت: هماکنون در حوزه فرزندآوری و جمعیت در بستر فضای مجازی، با یک هجمه همه جانبه برای تغییر دیدگاه در حوزه فرزندآوری مواجه هستیم و در این حمله از انواع تکنیکهای ترس، تحقیر، تمسخر و تغییر مسیر تأمین نیازهای انسان در حوزه جمعیت استفاده میشود.
به گزارش خبرنگار حوزه استانهای خبرگزاری تقریب، هماکنون فضای مجازی و رسانهها بر روی افکار عمومی تأثیر و تسلط گستردهای دارند به گونهای که مردم با رفتار منفعلانه به صورت بیهدف و همچنین بدون مدیریت زمان و اعتیاد آور در این فضا زیست میکنند.
در زیست مجازی، مردم در زمانهای مختلف همچون بروز مشکلات یا درگیریهای ذهنی و یا حتی سرگرمی به فضای مجازی پناه میبرند و در نتیجه از این بستر برای پر کردن خلأهای مختلف زندگی خود استفاده میکنند.
در چنین حالتی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه انسان به شکل متنوعی درگیر بمباران پیامها و اطلاعات فراوان شده و دادههای مختلفی که در این بستر وجود دارد، به مرور زمان باعث تغییر در رفتار انسانها میشود.
حق انتخاب و مدیریت فضای مجازی در بیشتر موارد از دست انسان خارج است
بیتردید نمیتوان گفت که انسان در این فضا حق انتخاب دارد بلکه در بیشتر موارد انتخاب انسانها هدفمند شده و به سمت مورد نظر هدایت میشود و در واقع حق انتخاب از انسان سلب و مدیریت آن از دستشان خارج است.
نمونه آن را در حوزه سبک زندگی از خوراک و پوشاک تا خرید لوازم مورد نیاز زندگی، این تغییر رفتار قابل مشاهده است و از جمله مباحث سبک زندگی میتوان به بحث فرزندآوری و جمعیت اشاره کرد.
هماکنون در حوزه فرزندآوری و جمعیت در بستر فضای مجازی، با یک هجمه همه جانبه برای تغییر دیدگاه در حوزه فرزندآوری مواجه هستیم و در این حمله از انواع تکنیکهای ترس، تحقیر، تمسخر و تغییر مسیر تامین نیازهای انسان در حوزه جمعیت استفاده میشود.
شعار فرزند کمتر و زندگی بهتر بیشترین آسیب را به کشور وارد کرد
شعار" فرزند کمتر و زندگی بهتر" که در دهههای گذشته در جامعه ایرانی همهگیر شده بود امروز بیشترین آسیب را در زمینههای مختلف به کشور وارد کرده است و از پیشرفتهای کشور توسط منابع انسانی گرفته تا افزایش آسیبهای اجتماعی در بستر خانوادهها به ویژه خانوادههایی که تکفرزند هستند را شامل میشود.
از سوی دیگر کاهش همسالان و نبود برادر و خواهر برای همبازی شدن و صحبت کردن و همراهی در فعالیتهای روزانه و سرگرمی باعث ایجاد خلأهای روحی و عاطفی فراوان در این قشر از جامعه شده است.
این خلأ باعث شده تا این نسل از جمعیت، بیشتر به سمت فضای مجازی کشیده شوند و بیشتر تربیت و عادتها و رفتارها و حتی تفکرات و اعتقادات و برداشت آنان از دنیای حقیقی در بستر فضای مجازی رقم بخورد.
مادران به جای نقشآفرینی در حوزه تربیت فرزند مشغول رفع نیازهای روزانه شدهاند
بنابراین بیتردید شعار فرزند کمتر لزوما باعث زندگی بهتر نمیشود چرا که زندگی بهتر مشخصا به معنای فراهم بودن امکانات رفاهی نیست بلکه در کنار امکانات رفاهی باید نیازهای عاطفی و روحی کودک نیز تامین شود و با توجه به اینکه فرهنگ اشتغال والدین به خصوص مادران در خارج از خانه افزایش یافته، باعث شده است تا مادران به جای نقشآفرینی در حوزه تریبت انسانهای آینده این سرزمین، مشغول رفع نیازهای روزانه برای رسیدن به اهداف گسترده، وسیع و متنوع شوند.
از سوی دیگر هماکنون تأثیر سوء فضای مجازی تا بدانجا پیش رفته که خانوادهها علاقه و رغبتی به فرزندآوری ندارند و نیازهای عاطفی و روحی و روانی خود را از طریق نگهداری حیوانات خانگی مثل سگ و گربه رفع میکنند.
یعنی هماینک، تبدیل نیاز واقعی به نیاز کاذب توسط مدیریت نیازها در فضای مجازی شکل میگیرد چرا که نظام سرمایهداری با هدایت نیازهای واقعی انسان در زمینههای عاطفی و روحی که با فرزندآوری رفع میشود، در صدد است تا با تغییر ذائقه مردم نسبت به نگهداری سگ و گربه، در حال ایجاد بازار جدید در حوزه حیوانات خانگی برای خود باشند.
فضای مجازی برخی مدلهای قراردادی را در ضمیر ناخودآگاه کابران قرار داده است
همچنین حرکتهای رسانهای برای افزایش نرخ ازدواج شاید بتواند در حوزه نرخ جمعیت نیز اثرگذار باشد اما در موضوع تشکیل خانواده، دو نفر ممکن است پس از مدتی از هم جدا شوند و یا وارد موضوع فرزندآوری نشوند چرا که امروز به دلیل حضور قشر جوان در فضای مجازی، برخی چهارچوبها در مدلهای قراردادی در ضمیر ناخودآگاه این قشر از جامعه ایجاد شده است.
مدلها و الگوهایی که بیشتر در صدد ایدهالگرایی و یا نمایش کاذب از زندگی واقعی بوده است، برای مثال در رسانه و فضای مجازی القا میشود اگر والدین به یک گونه و مدل خاصی نباشند نباید فرزندآوری کنند و یا در مدلهای دیگر در رابطه، برای نوع دوست داشتن و محبتورزی چهارچوبهایی معرفی میکنند که اگر چنین نباشد به معنای آن است که زن یا مرد در حال خیانت به یکدیگر هستند.
در چنین شرایطی همین امر باعث شک و کاهش اعتماد بین طرفین شده و باعث میشود که زن و مرد در سال نخست وارد فرزندآوری نشوند بلکه پس از گذشت چند سال از زندگی مشترک اقدام به فرزندآوری کنند.
کاهش نرخ فرزندآوری و افزایش سن ازدواج
بنابراین هم نرخ فرزندآوری کاهش یافته و هم زمان طلایی باروری از دست میرود چون از یک سو سن ازدواج افزایش یافته و از سوی دیگر سن باروری نیز در کنار زمان اعتماد زوجین به یکدیگر بالا میرود و در نهایت کار به جایی میرسد که از لحاظ جسمانی توان فرزندآوری نداشته باشند.
همچنین مدلهای قراردادی در ضمیر ناخودآگاه جوانان در عرصه روابط و نبود آموزشهای صحیح در این عرصه باعث اثر مستقیم و غیر مستقیم بر موضوع فرزندآوری و جمعیت میشود.
پس در چنین شرایطی باید بیش از گذشته در روشهای" اعتمادسازی" زن و مرد به یکدیگر در بستر فضای مجازی آموزشهای دقیقی ارائه شود و از نمایشهای ساختگی محبت زن و مرد به یکدیگر در فضای مجازی کاسته و بیشتر به سمت نمایش یک زندگی واقعی با همه سختیها و شیرینیها پیش رفت.
لزوم بررسی کاهش آسیبهای فضای مجازی در حوزه جمعیت به صورت چند لایه
بیتردید هر اندازه فضاهای کاذب محبت و عشقبازی در فضای مجازی به صورت "مدیریتشده" کاهش یابد زندگی واقعی به صورت زیباتری به مردم نشان داده خواهد شد و بنابراین راهکار کاهش آسیبهای فضای مجازی در حوزه جمعیت باید به صورت چند لایه بررسی و اقدام شود.
علاوه بر آن، هر اندازه فضای"محبت" و" اعتماد"در خانوادهها افزایش یابد، شاهد فرزندآوری سریعتری شده و از سوی دیگر باید آسیبهای اساسی تکفرزندی را بیش از گذشته در جامعه نمایان کرد تا علاقه و گرایش خانوادهها به افزایش جمعیت بالا برود.
از سوی دیگر مردم باید"نیاز واقعی" و"نیاز کاذب" را از یکدیگر تشخیص دهند و خلأهای مختلف را با نیازهای واقعی پر کنند و امید است بحران جمعیت و پیری آن از طریق رسانهها "فرهنگسازی" و مشکلات مربوط به آن رفع شود.
انتهای پیام/