به گزارش خبرنگار حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی آورده است:
روز ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، سرتیپ یحیی سریع سخنگوی ارتش یمن از آغاز مرحله چهارم محاصره دریایی اسرائیل و هدف قرار دادن کشتی های به مقصد بنادر رژیم صهیونیستی خبر داد.
در این خصوص چند نکته باید ذکر شود:
1) یمن با موفقیت توانست دریای سُرخ را بر روی اسرائیل ببندد و بندر ایلات را در خلیج عقبه از حیز انتفاع ساقط نماید.
اما هنوز سایر بنادر فلسطین اشغالی مانند حیفا، اسدود، عکا، عسقلان و ... قادر به تامین نیازهای تجاری و صنعتی اسرائیل هستند در نتیجه حیات اقتصادی این رژیم (ولو با هزینه بالاتر) ادامه دارد.
2) در حین جنگ با غزه، کشورهای خائن عربی مانند امارات، سعودی و اردن با ایجاد یک کریدور زمینی از امارات تا فلسطین اشغالی، سعی کردند نیازهای اسرائیل را تأمین کنند که البته بعد از حمله تروریستی به کنسولگری ایران، نیروی دریایی سپاه قسمت دریایی این مسیر را بست و یک کشتی تجاری را توقیف نمود. (در نتیجه این کریدور نیز تقریبا امنیت و مزیتش را برای دولت یهود از دست داد).
3) دریای مدیترانه مهمترین مجرای تنفس اقتصاد اسرائیل است که اگر به طور کامل بر روی کشتی های به مقصد یا از مبدأ فلسطین اشغالی بسته شود، این رژیم نمی تواند مدت زمان زیادی را دوام بیاورد؛ زیرا تنگنای ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی به گونه ای است که ۹۵ درصد نیازهای تجاری آن از طریق دریا تأمین می گردد.
4) از لحاظ فنی زدن کشتی های اسرائیلی و حامیان آن در مدیترانه بسیار سخت و پیچیده است اما احتمالا ارتش یمن تسلیحاتی دارد که در بالای ۲ هزار کیلومتر می تواند یک شناور را مورد اصابت دقیق قرار دهد.
البته بعید نیست جبهه آزادیبخش پولیساریو (عمل کننده در صحرای غربی)، دولت حامی محور مقاومت الجزایر، حزب الله لبنان و دولت سوریه در این سری عملیات به یمنی ها کمک کنند(ولو حمایت اطلاعاتی).
5) احتمالا عملیات نیروهای یمنی در مدیترانه از طریق پهپاد و موشک های بالستیک یا کروز ضدکشتی باشد.
البته این احتمال هم وجود دارد که سایر اضلاع محور مقاومت نیز عملیات هایی را علیه کشتی های اسرائیلی در مدیترانه انجام دهند اما یمنی ها مسئولیت حمله را برعهده گیرند.
6) دولت انقلابی یمن در حال تبدیل به یک قدرت منطقه ای است که ابرقدرتی مانند آمریکا نیز نتوانسته آن را کنترل و محدود کند و دریای سرخ و تنگه باب المندب همچنان در کنترل و تحت اشراف ارتش یمن قرار دارد.
7) جمهوری اسلامی ایران به عنوان عمق استراتژیک محور مقاومت در حال انتقال تجربه و تکنولوژی خود به متحدانش است و همین امر باعث شده با کمترین هزینه و خسارت، از طریق بازی در زمین خاکستری بتواند امنیت، بقا و اهداف خود و حامیان گسترش انقلاب اسلامی را تامین کند.
8) تسلط بر دریای مدیترانه یعنی اشراف و کنترل بر تجارت دریایی شمال آفریقا، جنوب اروپا، ترکیه، روسیه و غرب آسیا.
اگر یمنی ها بتوانند یک کشتی اسرائیلی را در مدیترانه بزنند، معادلات قدرت بازهم جابجا خواهد شد و ارزش نظامی، پرستیژ و قدرت تاثیرگذاری دولت هایی مانند آمریکا که مدعی تامین امنیت متحدان شان هستند بیش از پیش در عرصه بین الملل کاهش می یابد.
9) تجارت دریایی روسیه، ترکیه و کشورهای پیرامون دریای سیاه به طور کامل از طریق مدیترانه انجام می شود و اگر محور مقاومت بتواند حداقلی از تسلط ژئوپلیتیکی خود را بر مدیترانه تثبیت کند، می تواند وزن و جایگاه بسیار بیشتری در معادلات قدرت بین الملل کسب کند.
نکته مهم اینست که نباید دولت یمن را جدا از ایران، عراق، سوریه، حزب الله لبنان و ... دید.
در واقع محور مقاومت یک جبهه پیوسته، همبسته و متحد است که هماهنگ و یکپارچه عمل می کند.
انتهای پیام/