کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

یادداشت| فرار از مرگ به سمت مرگ

نویسنده: الناز محمدی

23 خرداد 1403 ساعت 20:47

گزارشی از وضعیت آوارگان فلسطینی در اردوگاه رفح که از بمباران شدید رژیم صهیونیستی جان سالم بدر برده اند.


به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن یادداشت به شرح زیر است: 

«سلما»، «احمد» و «دعاء» هشت‌ ماه است که برای نمردن، به مرگ پناه برده‌اند. با چشم‌هایشان دیده‌اند مردم غزه برای نمردن در خانه‌هایشان، به محله‌های دیگری فرار کرده‌اند و وقتی رسیده‌اند، مرگ با هیبتی بزرگ و بی‌رحم منتظرشان ایستاده بوده.
بعد محله‌ای دیگر و خیابانی دیگر. سلما، احمد و دعاء دوربین‌ها و کاغذ و خودکار و ویلچر مادربزرگ‌ها و داغ رفقای کشته‌شده‌شان را روی شانه‌هایشان گرفته و از خیابان‌ها و محله‌ها و آسمان‌های پرآتش و زمین‌های پرخون و بیمارستان‌های سوراخ‌سوراخ پرمجروح، گذشته‌اند. در میانه راه، بین همۀ این گذشتن‌ها، مرگ همه‌جا بوده. مرگ، تنها واقعیت موجودی که انسان هر کار کرده نتوانسته راهی برای رد کردنش پیدا کند، از هشت‌ ماه گذشته؛ از هفتم اکتبر سال گذشته، از آغاز جنگ میان اسرائیل و حماس 37 هزار و 200 نفر را دنبال کرده و در دام چسبنده‌اش انداخته است.

آنها که زنده مانده‌اند، بین گذشتن و رفتن‌های پیوسته، بارها قامت بلند مرگ را دور زده و با هر آنچه دم دست‌شان بوده، خودشان را به اردوگاه‌ها رسانده‌اند. بعدها مأموران سازمان ملل، فراریان مرگ را روی هم جمع کرده و گفته‌اند فقط یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفرشان با هم در اردوگاه رفح، مرکز استان رفح، جایی در نزدیکی مرز مصر زندگی می‌کنند؛ در میان انبوه جمعیت، درد و البته مرگ. هیئت پرهیبت مرگ، با سایه‌ای گسترده، آنجا هم آنها را دنبال کرده. آن‌قدر سمج که در نهایت توانسته در شبی ساکت و به‌ظاهر آرام، در حمله‌ای غافلگیرکننده بر سر ساکنان آوارگان فرود بیاید و آدم‌ها را، بچه‌ها را، بیش از ۵۰ نفر را در آتش بسوزاند و بعد با خودش ببرد.

«دعاء ابوطعیمه» و «احمد الدنف»، دو خبرنگار فلسطینی که تا قبل از پاییز پارسال در سرزمین‌شان کار می‌کردند و توانسته بودند برای مدتی با خیال آرام رها از مرگ به خواب بروند و حالا در رفح با بچه‌های آواره بازی می‌کنند، از آنها ویدئو می‌گیرند و در برابر نیست‌شدن مقاومت می‌کنند، آن شب دیده‌اند که چطور خمپاره‌ها؛ این منادیان مرگ، بر سر چادرها و پناهگاه‌ها ریخته‌اند و تبدیل به آتش شده‌اند.

آن شب، آتش، رابط میان زمین و آسمان بوده. مثل همۀ هشت‌ماه گذشته. آتش از آسمان به چادر کودکانی ریخته که همین دیروزش، «دعاء» از آنها فیلم گرفته و خنده‌هایشان را به دنیا مخابره کرده بود. بچه‌ها در آن فیلم لبخندهای زیبا داشتند، اسم‌های عربی، موهای فرفری، لپ‌هایی سرخ، چشم‌های سبز، صورت‌هایی کوچک و آرزوهای بزرگ. دعاء آن شب با چشم‌هایش دیده که بازیگران کوچک فیلم کوتاهش زنده‌زنده در آتش سوخته‌اند. دیده سرهای پدران آنها از تن‌شان جدا شده و مادران‌شان با دامن‌هایی سرخ، هروله‌کنان دور خودشان چرخیده‌اند. دعاء آنجا دیگر نتوانسته فیلم بگیرد. از این چادر به آن چادر رفته و دست و پاهای قطع‌شده، سرهای بریده و بدن‌های چاک‌چاک را از جلوی چشم بچه‌ها جمع کرده است. آن شب دعاء ابوطعیمه دقیقاً چه حالی داشت.

این مستند درام و ترسناک همچنان ادامه دارد ...

منبع: هم میهن

انتهای پیام/


کد مطلب: 638238

آدرس مطلب :
https://www.taghribnews.com/fa/note/638238/یادداشت-فرار-مرگ-سمت

خبرگزاری تقریب (TNA)
  https://www.taghribnews.com