این روزها، نه تنها سکوت مدعیان حقوق بشر ، بلکه حمایت آنها از رژیم صهیونیستی برای قتل عام مردم بی گناه، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد.
//یادداشت//
غزه قلب خونین خاورمیانه؛ پژواک پیکری بیجان در گوشِ دل انسانهای آزاده
نویسنده: حسن جمهوری
6 شهريور 1403 ساعت 14:48
این روزها، نه تنها سکوت مدعیان حقوق بشر ، بلکه حمایت آنها از رژیم صهیونیستی برای قتل عام مردم بی گناه، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد.
به گزارش خبرنگار حوزه استانهای خبرگزاری تقریب ، دیر زمانیست که تیغ ستمگری، تیزتر و برندهتر از قبل شده است. ثانیه به ثانیه که میگذرد این تیغ جور و نابرابری بر گردن ستمدیدهای بینوا جا خوش میکند و جوانهی امید را در بدو رویشاش میخشکاند. تیغی که در سایهسار سکوت و بیتوجهی سازمان ملل تیزتر و کشندهتر میشود!
و این آدمیست که چشم امید به این سازمان دوخته است؛سازمانی که ابراز تأسف میکند ولی خود را درگیر جزئیات نمیکند؛ که البته بیت زیر پرده از حقیقت آن برمیدارد:
دیدم آن چشمهی هستی که جهانش خواندند/آنقدَر آب کز آن دست بشویند،نداشت
در این میان،انسانهای آزاده با دیدن صحنههای ناگوار،به خود آمده و نالهای جانکاه سر میدهند که چرا باید در این سرای گیتی رهگذران، نظارهگر فرود تازیانهی طغیانگران بر تن عریان و بیدفاع آدمی بود؟!
ظلم و جور در هر جامهای که قامت برآرد، نکوهیده است؛ خواه در قامتِ زشت و نازیبایِ تنگنظری و تبعیض مذهبی باشد و خواه در مسیر جنگ و آتشافروزی، نسلکشی و به خاموشی کشاندن فغانِ ستمدیدهای بینوا!
و اما، تو گویی قرار نیست زخمهای فرزندان «مسجدالاقصی» التیام پیدا کند! به گمانم مصداق حدیث دوست ﷺ شدهایم که میفرماید: «یُوشِکُ الأُممُ أن تداعی علیکم کما تداعی الأکلةُ إلی قصعتِها». [ابوداود] طعمهای مهیاشده که دشمنان بر سر آن با یکدیگر تعارف تیکهپاره میکنند!
ای رسول محبوب! دشمنان، پیروانت را به مسلخ شکنجه میکشانند و فریادرسی در جواب استغاثهی «هل مِن ناصرٍ ینصرنا» نیست.
ای پیامآور مهربانی! دشمنان، اشک تمساح ریخته و طوری مظلومنمایی میکنند که انگار هزاران شهید فلسطینی مهدورالدّم بودهاند- العیاذ بالله- غافل از آنکه دادگر عالَم فرموده است:«وَلَا تَحسبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعمَلُ ٱلظَّـٰلِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٍ تَشخَصُ فِيهِ ٱلأَبصَٰرُ»[ابراهیم:42] (و خدا را از آنچه ستمكاران انجام مىدهند بىخبر مپندار؛ مسلماً آنان را براى روزى كه چشمها در آن خيره مىشوند،به تأخير مىاندازد.)
سخنان نخستوزیر اسرائیل در کنگره آمریکا بیانگر این نـَنِهمنغریبمبازیهای او و همپیمانان بیرحمش است! که به گمانم در سکوت مجامع جهانی و کشورهای اسلامی، ساقهی این درخت زر و زور و تزویر روزبهروز قویتر و تنومندتر میشود.
در شگفتم که این مدعیانِ حقوق بشر و دموکراسی بیمار(آمریکا) از طرفی سخن از نزدیکشدن به توافق آتشبس میان گروههای فلسطینی و اسرائیل میزنند و از طرف دیگر قرارداد تسلیحات جنگی با ارزش 20 میلیارد دلار با این رژیم کودککش میبندند تا این رژیم انواع سلاحهای مرگبار را بر سر مردم مظلوم غزه بریزد!
بیژن نجدی چه زیبا گفته است: به خاطر کندنِ گل سرخ، ارّه آوردهاید؟ چرا ارّه؟ فقط به گل سرخ بگویید: تو! هی تو! خودش میافتد و میمیرد.
پرودگارا! دیگر طاقتها طاق شدهاند و جسمها نحیف و ناتوان گشتهاند! و در عین حال، شکیبایی در دلهای برادران و خواهرانم در این سرزمین بلاکشیده موج میزند و من شکیبایی را از زبان مادران این سرزمین آموختهام؛ آنگاه که مادری چهار فرزندش شهید میشود و او میگوید: «اللهم خُذ مِن دمائِنا حتی ترضی».
ای دادگر دلربا! تو خود گفتهای که قلبهای پرسوز و غم مؤمنان را شفا میدهی؛ «و يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ» [حج: 39] اکنون وقت آن رسیده است که قلبهای برادران و خواهرانم را در این سرزمین شفا دهی!
ای پادشاه هستی! باری دیگر گفتهات را که در مورد یونس نبی علیهالسلام فرمودی؛ «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» [انبیا: 88] (پس ندايش را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم؛ و اينگونه مؤمنان را نجات مىدهيم) در مورد فرزندان قدس عزیز به منصهی ظهور بگذار که ایشان در گرداب غم گرفتار آمدهاند و طبق فرمودهات «هنالِک ابتُلی المؤمنونَ و زلزلوا زلزالاً شدیدا» [احزاب: 11] (آنجا بود كه مؤمنان مورد آزمايش قرار گرفتند و به اضطرابى سخت دچار شدند) با انواع بلایای آسمانی و زمینی، دستوپنجه نرم میکنند و تکانهای بسی سخت در مسیر ایمان خوردهاند و استوار و ثابتقدم ماندهاند و این آزمون سخت را با نمرهی قبولی پاس کردهاند!
ای فرزندان قدس عزیز! گمان نکنید که شما را از یاد بردهایم! گرچه دوریم، اما به یاد شما سخن میگوییم و جز «دعا» کاری از دستمان برنمیآید! نکند که از ما به پیشگاه خداوند شکایت برید!
ای برادران و خواهران عزیزم در این سرزمین بلاکشیده! جز این شعر مولانایِ جان، چیزی بهتر در گوشهی ذهنم سراغ ندارم که پیشکش شما کنم:
نکند فکر کنی در دلِ من یاد تو نیست/ گوش کن نبضِ دلم زمزمهاش با تو یکیست...
کد مطلب: 647682