به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی آورده است:
کسی تردید ندارد که اسرائیل چند عملیات موفق امنیتی را در لبنان انجام داد؛ از انفجار پیجرها تا ترور فرماندهان رضوان.
اما اسرائیل از این ترورها، مقصود دیگری را دنبال می کرد و آن توقف حملات و فشارهای حزب الله به جبهه شمالی فلسطین اشغالی بود.
در واقع این عملیات ها صرفا برای تلفات گیری از دشمنان اسرائیل انجام نشدند؛ تحلیل سران صهیونیست این بود که حزب الله پس از دریافت ضربات مزبور عقب نشینی می کند، زیرا گمان داشتند این ضربات آثار راهبردی بر مقاومت لبنان خواهد داشت.
اما حزب الله مثل همیشه با حوصله و هوشمندانه راهبرد خاص خود را تعقیب کرد و آن گسترش دامنه و کیفیت حملات به شمال فلسطین و جبهه داخلی صهیونیست ها بود.
مقاومت در ۱۲ ماه گذشته با صبر و حوصله و سلاح های تاکتیکی و ارزان قیمت قدیمی و غیرپیشرفته موفق شده بود شهرها و مناطق تا عمق ۲۰ کیلومتری مرز لبنان را از حضور اشغالگران تخلیه کند و بعد از عملیات های تروریستی اخیر نیز در تلاش است تا این راهبرد را به عمق ۵۰ کیلومتر گسترش دهد.
در جنگ ۳۳ روزه نیز حزب الله در برابر موج وحشیانه حملات اسرائیل، به تدریج و با خونسردی عملیات های راکتی خود را آغاز کرد و از کریات شمونه به تدریج به عکا، حیفا، صفد، عفوله و ... رسید.
اگر حزب الله بتواند این وضعیت را تثبیت کند و تا عمق ۵۰ کیلومتری را به طور روزانه زیر آتش بگیرد، عملا زندگی در یک سوم کشور(جعلی) اسرائیل را فلج کرده است و این چیزی نیست که صهیونیست ها بتوانند آن را تحمل کنند؛ در واکنش به این وضعیت آنها ۲ راه دارند؛ اول عقب نشینی از غزه و پذیرفتن شروط مقاومت، و دوم تشدید تنش با حزب الله که احتمالا روند تحولات به سمت سناریوی دوم برود.
با فرض تشدید حملات به حزب الله باید گفت اسرائیل تقریبا هر سلاحی که در زرادخانه خود داشته (به جز بمب اتم) را در حملات اخیر به کارگیری کرده است؛ یعنی بمب های سنگرشکن یک تنی یا بیشتر.
اما مقاومت لبنان تنها به راکت های برکان، کاتیوشا و فادی ۱ و ۲ بسنده کرده اما همین پرتابه ها نیز علاوه بر عبور از سد گنبد آهنین، خسارات قابل توجهی به اسرائیلی ها زده و خواهد زد.
همچنین در وضعیت تنش بیشتر، احتمالا حزب الله از تسلیحاتی استفاده کند که قواعد نبرد را تغییر دهد؛ موشک های خانواده فاتح ۱۱۰ و فتح ۳۶۰ از آن جمله اند.
بنابراین اسرائیلی ها خوب می دانند که مقاومت لبنان تیرهای زیادی در چنته دارد که هنوز شلیک نکرده و عمده علت اختلاف نتانیاهو با افرادی چون گالانت نیز همین نکته است.
اگر حزب الله تحت فشار قرار گیرد و اراده کند، می تواند پالایشگاه های اسرائیل، مراکز آب شیرین کن و نیروگاه های برق و هر چیزی که به زندگی صهیونیست ها مرتبط است را با موشک های نقطه زن به راحتی منهدم سازد.
در نتیجه به باور نگارنده، اسرائیل باید انتخاب های سختی انجام دهد که از جمله آن می توان به حمله زمینی اشاره کرد که البته این گزینه از آرزوهای مقاومت لبنان به شمار می رود.
حزب الله در جنگ زمینی (برخلاف آسمان) با توجه به اتخاذ راهبردهای چریکی، نه تنها از اسرائیل عقب نیست بلکه در مواردی برتری هم دارد و جغرافیای کوهستانی و جنگلی جنوب لبنان نیز کاملا برای این نوع از نبرد مستعد بوده و مسلح شده است.
پس اگر اسرائیل به حمله زمینی مبادرت کند، تلفات سنگین و اسرای زیادی خواهد داد و نیز بعید است به اهداف خود برسد.
تجربه ماههای اخیر نیز به وضوح عیان کرده که رژیم صهیونیستی از طریق بمباران هوایی صرف، نمی تواند حملات راکتی مقاومت لبنان را متوقف کند.
در آخر باید این نکته را تصریح کرد که اگرچه تاکتیک های اسرائیل تا حدی موفق بوده اما در نتیجه و راهبرد، حزب الله هنوز بر اسرائیل چیرگی دارد و اصرار نتانیاهو بر ادامه نبرد، رژیم صهیونیستی را بیشتر در باتلاق فرو می برد.
انتهای پیام/