به گزارش خبرنگار حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ در یادداشتی آورده است:
کمال خرازی رئیس شورای عالی روابط خارجی و وزیر خارجه دوران اصلاحات در گفتگو با المیادین بار دیگر بر احتمال ساخت سلاح اتمی توسط ایران در صورت بروز خطر موجودیتی برای این کشور تاکید کرد.
وی همچنین به مواضع خصمانه اروپا علیه تمامیت ارضی ایران نیز اشاره کرد و اعلام داشت که شاید در واکنش به اینگونه اقدامات، جمهوری اسلامی برد موشک های خود را افزایش دهد.
در این خصوص چند نکته باید ذکر شود:
1) کمال خرازی مقامی غیررسمی اما منصوب رهبر جمهوری اسلامی است و چندین بار بر تغییر احتمالی دکترین هسته ای ایران و ساخت سلاح اتمی تأکید کرده که نشان می دهد مواضع او بدون هماهنگی با مقامات مافوق نیست و هیچگاه نیز مسئولان نظام آن را تکذیب نکرده اند.
2) این روزها بحث درگیری میان ایران و اسرائیل وجود دارد و این سخنان می تواند ناظر به تغییر توازن وحشت به سود ایران باشد، زیرا جمهوری اسلامی و متحدانش از لحاظ متعارف بر اسرائیل برتری دارند اما سلاح اتمی رژیم هنوز تهدیدی جدی برای محور مقاومت است؛ اگر ایران بتواند توازن اتمی با اسرائیل و متحدان غربی او ایجاد کند، معادلات امنیتی و راهبردی را به سود خود تغییر خواهد داد.
3) علاوه بر تغییر دکترین اتمی، رئیس شورای روابط خارجی از احتمال افزایش بُرد موشک های ایرانی نیز صحبت کرد؛ در واقع ایران سعی دارد با استفاده از قدرت بالقوه اتمی و موشکی خود، اروپا را ساکت کرده و نقش او را در تحولات منطقه کاهش دهد.
فعلا اروپا تهدیدی جز روسیه حس نمی کند اما اگر خطر موشک های دوربرد جمهوری اسلامی را به دایره تهدیدات خود بیفزاید، هزینه های سنگینی از لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی باید متقبل شود و بهتر است پیش از آن که کار از کار بگذرد، تدبیری برای جلوگیری از رویارویی با ایران در نظر بگیرد.
4) سخنان کمال خرازی تهدید آشکاری علیه آمریکا، اروپا و اسرائیل است که واضحا به آنان یادآوری می کند که ایران هم توان ساخت سلاح اتمی را دارد و هم توان پرتاب این سلاح به هر نقطه ای از کره زمین.
پس بهتر است در برابر ایران احتیاط پیشه کرده و از اعمالی که می تواند رهبر جمهوری اسلامی را مجاب به تغییر دکترین اتمی کند، پرهیز کنند.
5) جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی در عرصه بین الملل است و بقای خود را بر هر منفعت و هدفی مقدم می داند و آمریکا و اروپا باید این نکته را به خوبی درک کنند و حساسیت های این نظام سیاسی را در نظر بگیرند.
نکته اصلی اینست که وقتی غربی ها ایران را تحریم شدید کرده ، به تمامی ارضی و امنیت او حمله می کنند و هیچ گونه سود و مشوقی برای ارتباط جمهوری اسلامی با خود باقی نمی گذراند، چرا تهران خود را ملزم به در نظر گرفتن حساسیت ها و رعایت خطوط قرمز آنان کند؟
غرب چه منفعتی از تعامل با خود را برای ایران باقی گذاشته که انتظار دارد جمهوری اسلامی همچنان در ریل سابق طی طریق کند؟
انتهای پیام/