شجره طیبه بسیج که یک نهاد آرمان خواهانه، آزادی طلب، حق طلب و ظلم ستیز است، امروز چنان در قلب اروپا ریشه دوانده و شاهد جوانه های آن در آمریکا هستیم که نشانی از آن حتی در دیوار نوشته های شهر اشغالی حیفا دیده می شود.

به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند».

این شجره طیبه که از آفتاب تابان اسلام ناب محمدی تغذیه می کند، امروز عالم گیر شده و و سایه سار آن را در تمام دنیا به برکت خون شهدا نظاره نشسته ایم که از ثمرات این درخت تنومند، جبهه مقاومت است. بسیج هر چند که در ایران و بعضی کشورها یک نهاد شبه نظامی محسوب می شود اما در بعد معنوی و مفهومی، یک نهاد آرمان خواهانه، آزادی طلب، حق طلب و ظلم ستیز معنا شده است. بسیج در زمان جاریست و شعارها و اهداف آن قابل توقف نیست.

از دیدگاه مقام معظم رهبری، بسیج یک شبکه فرهنگی، اجتماعی و نظامی است. در درجه اول بسیج یک مکتب و یک تفکر است که اگر کار نظامی هم انجام می دهد، منطق و بطن آن منطبق بر فرهنگ و متصل به ایمان و اعتماد به نفس است، یا به عبارت دیگر متصل به خداباوری و خود باوری است.(سخنرانی روز بسیج،5 آذر 1403) 

و اما بسیجی! از دیدگاه امام (ره) کسی است که در عمل، علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاکی است که بر اساس آن، میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.

بسیجی چشمه روانی متصل به الله است که همچون آبی زلال و جوشان در بدنه این شجره طبیه در حرکت است.

از دیدگاه مقام معظم رهبری، بسیجی کسی است که هر جا به حضور او نیاز بود، آنجا حاضر باشد. ایشان فرمودند که افتخار من این است خود، یک بسیجی باشم و تنها کسی هستند که در تمامی برنامه ها نماد بسیجی و رزمنده بودن که همان چفیه است را  بر دوش دارند.

مقام معظم رهبری خصوصیاتی که یک بسیجی را با آن می توان شناخت به طور خلاصه این گونه نام می برند: خداباوری، خود باوری، حق طلبی، بصیرت و آگاهی، ظلم ستیزی، ولایت مداری و ولایت پذیری، مردم داری، شادابی و نشاط، امیدواری، برنامه ریزی و نظم.

چهار سرمایه بسیجی
بسیجی از چهار سرمایه مهم خود برای تحقق اهداف اش و رسیدن به آن آرمان بلند استفاده می کند:

اول: زمان است؛ بسیجی از زمان خود برای خدمت به مردم استفاده می کند. 
یک نمونه آن اردوهای جهادی است که با جان و دل چندین روز برای آبادانی روستاها و مراکز کم برخوردار عازم می شوند و بی هیچ توقعی به سازندگی می پردازند. برنامه های تربیتی و فرهنگی که در مساجد و محلات برگزار می شوند نیز از این دسته اند که ساعات زیادی را به خود اختصاص می دهند. 

دوم: مال است؛ بسیجی هر جا که لازم باشد بی هیچ توقعی در عرصه های مختلف  از مال خود هزینه می کند. برای کمک به فقرا، برای جهاد، برای سازندگی و به طور کل برای اسلام. برای بخشش مال و گذشتن از آن باید بنده خدا باشی به معنای خاص و چه نمونه های عجیبی را می توان دید که چگونه از مال خود گذشتند و خداوند مزد شهادت را نصیب شان کرد. از جمله دانشمند هسته ای که توانست چهل سال کشور را در قضیه هسته ای جلو بیندازد  و به خاطر این کار بزرگ، رئیس سازمان انرژی اتمی وقت به او پیشنهاد پاداش 200 میلیاردی می کند و او نمی پذیرد و در جواب می گوید که من این کار را برای خدا کردم و خدا نیز مزد او را شهادت در راه خودش قرار داد.

سوم: جان است؛ بسیجی برای اسلام و انقلاب، برای ولایت و میهن، جان خود را نثار می کند. بخش کثیری از کوچه های این مرزو بوم مزین  به اسم  یک شهید بسیجی است. شهدایی که در طی هشت سال جنگ تحمیلی و  در حال حاضر با نام مدافعان حرم آل الله جان خودرا نثار کردند.

چهارم: آبروست؛ مهمترین چیزی که گاهی حتی از جان دادن  هم سخت تر است. آبرو گذاشتن برای اسلام و انقلاب، برای مردم و برای مظلومان در برابر هتاکان و زورگویان، منافقین و تمسخر کنندگان است. چه تهمت ها و چه توهین ها که به واسطه برنامه ریزی دشمن نثار بسیجیان نشد و چه صحنه هایی از هتک حرمت ها که شاهد آن نبودیم، اما بسیجی افقی بلندتر دارد و برای آنچه غایت و آمال خود می داند، امید به رضایت پروردگار و حضرت ولی عصر ارواحناله فداه بسته است.

مرتضی عظیمی- فعال فرهنگی