گروه مقاومت "تنا":: رفتار آمریکاییها هر بار با اعمال تحریمهایی بیشتر که معمولاً در مورد نهادها و شخصیتهای ایرانی اعمال میشد صورت میگرفت. به عنوان نمونه در آخرین مرحله از اعمال تحریمهای جدید، دولت آمریکا ۱۴ نهاد و شخصیت ایرانی دیگر را به لیست تحریم هایش افزود.
رئیس جمهور آمریکا شروط مورد نظرش در برجام را که معتقد بود باید در کنگره به صورت قانون تصویب شود بر چهار محور بازرسی، نزدیک نشدن ایران به قابلیت ساخت سلاح هستهای، حذف بند «غروب خورشید» یا همان تاریخ انقضای برجام و در نهایت برنامه موشکی ایران بود، ارائه کرد.
در خصوص اولین محور بر اساس آنچه در متن برجام ذکر شده است، بازرسی از سایتهای اعلام نشده، یا سایتهای اعلام شده به صورت دورهای وجود دارد. درواقع شیوه نظارت بر اجرای برجام از سوی ایران همین بازرسیها بوده و بعد از امضای برجام تاکنون ۱۰ گزارش از سوی آژانس بین المللی انرژی هستهای در مورد میزان پایبندی ایران به برجام صادر شده است که دقیقاً در هر ۱۰ گزارش به صراحت در مورد انجام تعهدات از سوی ایران اذعان شده است. بر اساس اظهار نظر مقامات غربی به خصوص رئیس آژانس بینالمللی انرژی هسته ای و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همچنین برخی دیگر از مقامات غربی ایران کاملاً بر تعهدات خود پایبند بوده است.
در مورد دوم نیز که اساساً امضای توافق هستهای یعنی برجام با هدف یا بهانه جلوگیری از نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای صورت گرفته است. همه ساز و کارهای پیشبینی شده در برجام، محدودیتهای اعمال شده برای فعالیتهای هستهای به علاوه نظارتهای دورهای و یکباره به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. پس خیلی مشخص نیست که ترامپ از طرح دو محور اول چه هدفی در سر داشته است!
اما در مورد سوم باید به این مسئله اشاره کرد که اساساً هیچ کشوری حاضر به پذیرش مادامالعمر محدودیت در قراردادهای بینالمللی نبوده و نیست و انتظار پذیرش این مسئله نیز از سوی ایران کاملاًغیر عادی و غیر منطقی است. به عبارت دیگر برجام در صورت باقی ماندن و پابرجایی ضمن آنکه میتواند به اندازه تاریخ انقضای خود فعالیت نماید، بلکه بعد از آن نیز در صورت موافقت طرفین قابلیت تمدید را دارا میباشد. به این معنی که این قرارداد در صورتی که با همین تاریخ انقضا جلو برود، ضمانت اجرایی بسیار بیشتری خواهد داشت تا اینکه بخواهد به بهانه حذف بند غروب خورشید به طور کلی از دستور کار خارج شود.
طرفین غربی و کارشناسان اروپایی نیز در مورد مادامالعمر بودن قرارداد اینگونه اظهار نظر میکنند که اگر ایران قصد داشت قرارداد برجام را به صورت مادامالعمر بپذیرد، همان ابتدای مذاکرات در سال های گذشته چنین امتیازی را ارائه میکرد و در عوض امتیازات مورد نظر خود را مطالبه مینمود.
و اما شرط چهارم ترامپ در مورد گنجاندن مسئله موشکی ایران در برجام، درواقع ورود به خطر قرمز جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. به عبارتی دقیقتر مطرح کننده این پیشنهاد، در نظر دارد تا کل قرارداد هستهای را لغو نموده و از دور خارج نماید، زیرا برای همه طرفین این قرارداد به خوبی روشن است که ایران هیچگاه پای میز مذاکرهای با موضوع موشکی نخواهد نشست.
ایران در مناقشات منطقهای خود نیز با کشورهایی روبهرو است که از موشکهای بالستیک بهره میبرند و حتی برخی از این موارد از نظر نیروی هوایی وضعیتی بهتر از ایران دارند، پس هیچ گاه نباید از ایران انتظار داشت تا قدرت بازدارندگی خود یعنی توان موشکیاش را برای مذاکره صرف کند.
این دقیقاً وضعیتی است که کره شمالی نیز با آن روبه رو است. «پیوسانگ-۱۵» همان موشکی است که کرهای ها بعد از دستیابی به آن درواقع به قدرت بازدارندگی دست پیدا کردند و بعد از آن حاضر به مذاکره با آمریکا یا حتی تعلیق در تأسیسات هستهای خود شدند.
کره شمالی بعد از دستیابی به این موشک بالستیک که البته قابلیت حمل کلاهک هستهای را نیز دارد، اعلام کرد که اکنون به همه خاک آمریکا دسترسی داشته و به این ترتیب با دستیابی به قدرت بازدارندگی حاضر به مذاکره و حتی اعطای امتیازات احتمالی شد.
اما اقدام ترامپ در خارج شدن آمریکا از برجام باعث شد تا قراردادی که دو محور اول مورد نظر آمریکاییها و اروپایی ها را تأمین میکرد نیز به کلی از میان برود. به گفته کارشناسان سیاسی غربی، اکنون ایران این اراده و اختیار را دارد که بدون اینکه از سوی جامعه جهانی سرزنش شود، به دلیل خروج آمریکا از برجام و عدم پایبندی به تعهداتش، به طور کلی از توافق هستهای خارج شده و به مسیر خود قبل از برجام بازگردد.
این فرصت حتی میتواند امکانی برای ایران فراهم کند که پا را فراتر از تعهد برجام گذاشته و وضعیت خود در دستیابی به فنآوری هسته ای را به سالها قبل از برجام ببرد.
در این بین رفتار عاقلانه ایران که بی اعتنا به اقدام آمریکا همچنان در پی بررسی برجام و شرایط آن بدون آمریکا است تا در صورت امکان این قرارداد بینالمللی با همراهی کشورهای اروپایی اجرا شود، نیز با اقدامات احتمالی آمریکا در تحت فشار گذاشتن شرکت های اروپایی طرف قرارداد با ایران باعث فروپاشی کامل برجام خواهد شد که با خروج ایران اتفاق میافتد.
درواقع آمریکاییها نه تنها یک قرارداد بینالمللی را که سالها برای انعقاد آن تلاش شده، زیر پا گذاشتند، بلکه در عمل این فرصت را نیز از اروپا خواهند گرفت که بتواند در پایبندی به یک قرارداد بین المللی مستقلاً تصمیم بگیرد.
حسن حنیف