به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، روز 15 می در تاریخ فلسطین با نام «یوم النکبة» یا روز نکبت شناخته می شود. این تاریخ، روزی است که در سال 1948 صهیونیست ها رسما تأسیس دولت مجعول «اسرائیل» را در آن اعلام کردند.
به وجود آمدن این غده سرطانی یک حادثه اتفاقی نبود بلکه از نیم قرن پیش از این اتفاق، برای آن برنامه ریزی شده، مقدمات به وجود آمدن آن توسط استعمارگران قرن19 و 20 فراهم شده بود.
نگاهی به تاریخچه تأسیس رژیم مجعول «اسرائیل»
بازگشت به ارض موعود در اندیشه یهود
تفکر بازگشت به ارض موعود نزد یهودیان یک اندیشه دینی محسوب می شود. براساس تعالیم تورات موجود نزد یهودیان، یهودیان روزی به سرزمین مقدس که همان فلسطین است باز خواهند گشت و در آنجا تشکیل حکومت خواهند داد اما این اقدام نباید از جانب خود آنان صورت گیرد، بلکه این مسئله پس از ظهور ماشیح (همان منجی نزد دیگر ادیان است) انجام خواهد گرفت و یهودیان پیش از ظهور ماشیح، حق بازگشت به سرزمین مقدس و تشکیل حکومت ندارند و اقدام برای تشکیل حکومت قبل از ظهور ماشیح یک گناه محسوب می شود.
تئودور هرتزل مؤسس جنبش صهیونیزم
جنبش صهیونیزم و انحراف در تعالیم یهود
با وجود آنکه تشکیل حکومت در تعالیم یهود پیش از ظهور ماشیح ممنوع است اما از زمانی که جنبش صهیونیزم به وجود آمد، یکی از تعالیمش تشکیل کشور و دولت یهودی برای یهودیان بود. این اندیشه از قرون15 و 16 در میان برخی یهودیان متجدد که پس از رنسانس تغییر یافته بودند به وجود آمد. اما تا اوایل قرن بیستم تبدیل به یک اندیشه فراگیر نشده بود. اواخر قرن 19 میلادی، تئودور هرتزل که مؤسس جنبش صهیونیزم بود این اندیشه را در جمعیت های یهودی اروپای شرقی نهادینه کرد و تلاش کرد دو کار را انجام دهد.
نخست با برقراری ارتباط با سرمایه داران بزرگ یهودی در اروپا از جمله روچیلد ها تلاش کرد آنها را با خود همراه کند تا از سرمایه، اعتبار و نفوذ آنها در راه عملی کردن اندیشه انحرافی خود بهره بگیرد. دوم اینکه سعی کرد با ارتباط با قدرت های آن دوره، موافقت آنها را برای تشکیل دولت یهودی در سرزمین فلسطین جلب کند. او در این مسیر به سراغ سلطان عبدالحمید آخرین پادشاه عثمانی رفت اما پادشاه عثمانی با غضب او را باز گرداند. لذا هرتزل به سراغ قدرت های اروپایی رفت. در این مسیر او توانست موافقت انگلستان را با نفوذ روچیلدها جلب کند و این امر به صدور اعلامیه بالفور در سال 1917 منجر شد که در آن انگلستان نسبت به تشکیل دولت یهودی در فلسطین متعهد می شود.
ورود ژنرال آلن بی یهودی تبار، نخستین حکمران نظامی انگلستان در فلسطین درسال 1917 به قدس
حرکت استعماری انگلستان در فلسطین
انگلیسی ها پس از تعهدی که به صهیونیست ها دادند اقدامات خود را برای فراهم کردن مقدمات تأسیس دولت یهودی آغاز کردند. آنها در پایان جنگ جهانی اول در سال 1919 با وجود آنکه توافقنامه سایکس پیکو را با فرانسوی ها امضا کرده، در آن غرب آسیا را بین خود تقسیم کرده بودند اما پای این توافق نماندند و در کنفرانس ورسای قیمومت فلسطین را با استفاده از نفوذ در جامعه ملل آن دوره در دست گرفتند.
براساس مجوزی که جامعه ملل به انگلستان داد، این کشور باید شرایط تشکیل یک دولت مستقل را طی 10 سال برای فلسطینی ها مهیا می کردند تا پس از این دوره 10 ساله فلسطینی ها صاحب یک حاکمیت مستقل در کشور فلسطین شوند. اما انگلیسی ها با یک طرح استعماری حساب شده مسیری کاملا متضاد با آنچه جامعه ملل تعیین کرده بود را پیمودند. آنها با قرار دادن حاکمان نظامی یهودی تبار در فلسطین و فراهم کردن امکانات کوچ یهودیان به فلسطین، شرایط را برای تأسیس دولت یهودی مهیا کردند.
جمعیت یهودیان طی دوره قیمومیت- که از سال 1922 تا 1948 به طول انجامید- چند ده برابر شد. به گونه ای که در سال 1945 قریب 30 درصد جمعیت فلسطین را یهودیان تشکیل می دادند. اما با این وجود در قطعنامه تقسیم- که با حمایت های انگلستان در سال 1947 در سازمان ملل تصویب شد- قریب 55 درصد از فلسطین را در اختیار یهودیان قرار دادند. اما صهیونیست ها به این هم قانع نبودند و 15 می 1948 رسما اعلام تأسیس دولت یهودی را در 78 درصد خاک فلسطین تاریخی اعلام کردند.
دیوید بن گوریون نخستین نخست وزیر رژیم صهیونیستی
نیمه شب 14 می 1948 سربازان انگلیسی بدون هیچ سلاح و وسیله ای سوار بر کشتی های خود فلسطین را ترک کردند و تمام امکانات موجود نزد خود را به همراه اسلحه و دفاتر و اسناد دولتی انگلستان در دوره قیمومیت به یهودیان دادند. همان شب بن گوریون که رئیس سازمان جهانی یهود و آژانس یهود بود با حضور 37 نفر از شخصیت های یهودی که شورای مردمی نامیده شد، تأسیس دولت مجعول «اسرائیل» را در سرزمین فلسطین اعلام کرد و گفت این دولت از روز 15 می رسما یک کشور در نظام بین الملل است.
پیامدهای تأسیس دولت مجعول یهودی در فلسطین
در پی اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، جوخه های ترور یهودی (هاگانا، اشترن، پالماخ) که در دوره 26 ساله قیمومیت انگلستان آموزش دیده بود اقدام به تخریب و ویرانی شهرها و روستاهای فلسطینی وقتل و غارت بین فلسطینیان کردند. براساس آمار موجود 780 هزار نفر از 1 میلیون و 400 هزار نفر فلسطینی موجود در فلسطین آواره شدند و خانه و کاشانه خود را از دست دادند.
این تنها بخشی از مظلومیت ملت فلسطین است که با گذر زمان عمیق تر نیز شده است. اما اگر بخواهیم مهمترین وجوه این اشغالگری را بر شماریم می توانیم به سرفصل های زیر اشاره کنیم:
- تخریب کامل بیش از 531 شهر و روستای فلسطینی و پاکسازی نژادی در آنها
کشته شدن 15 هزار نفر فلسطینی درجریان اشغال
بیش از 50 کشتار دسته جمعی ثبت شده در سال 1948
اشغال 78 درصد فلسطین تاریخی
مهاجرت اجباری 780 هزار فلسطینی (این آمار تا 980 هزار نفر نیز ذکر شده است.)
اسیر شدن 150 هزار فلسطینی در سرزمین های اشغالی در شرایط سخت که امروز با عنوان عرب ها 48 شناخته می شوند.
مناطق اشغالی در سال 1948
آنچه از فلسطین اشغال شد 78 درصد سرزمینی بود که فلسطینی تاریخی نامیده می شود و تنها بخشی از کرانه باختری و نوار غزه تحت عنوان فلسطین به اشغال در نیامد. این میزان سرزمین نیز در سال 1967 پس از جنگ 6 روزه به دست صهیونیست ها اشغال شد.
علاوه بر کرانه باختری و نوار غزه بخشی از شهر قدس نیز توسط صهیونیست ها اشغال شد. در سال 1948 صهیونیست ها قدس را به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم کردند و بخش غربی را اشغال کردند. قدس شرقی که مجموعه مسجدالاقصی در آن قسمت قرار دارد در سال 1967 به دست صهیونیست ها اشغال شد و تا کنون درگیری فلسطینی ها با صهیونیست ها در این شهر ادامه دارد.
روند اشغال فلسطین از سال 1948 تا کنون
صهیونیست ها هر سال روز 14 می را با نام «روز استقلال» جشن می گیرند و فلسطینیان با نامگذاری «روز نکبت» یا روز فاجعه به یاد مصائب و رنج های ملت فلسطین تلاش می کنند جنایات رژیم صهیونیستی را به جهانیان نشان دهند.
در واقع، از یوم النکبه میتوان به عنوان سرآغاز جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه یک ملت بیدفاع یاد کرد. در طول دهها سال گذشته رژیم صهیونیستی از هیچ تلاشی برای سرکوب گسترده فلسطینیان و ارتکاب جنایتهای هولناک علیه آنها دریغ نکردهاند. بازداشتهای روزمره فلسطینیان در نقاط مختلف قدس اشغالی و کرانه باختری، شکنجه اسرای فلسطینی و تشدید محاصره علیه اهالی غزه تنها جزئی کوچک از جنایتهای تل آویو علیه فلسطینیان محسوب میشود.
اکنون که بیش از ۷۰ سال از رقم خوردن یکی از تلخترین روزهای تاریخ سپری میشود، اما فلسطینیان همچنان روز نکبت را زنده نگاه میدارند؛ علت اصلی این مسأله هم آن است که نمیخواهند حق بزرگی را که از آنها سلب شده، فراموش کنند. مردم فلسطین هرساله با زنده نگاه داشتن یوم النکبه در واقع بر لزوم باز پس گیری حقوق حقه و تضییع شده خود از اشغالگران صهیونیست تأکید و پافشاری میکنند.
این اتفاق درحالی رخ میدهد که صهیونیستها و حامیان منطقهای و بین المللیشان و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا در صدد هستند تا پس از یوم النکبه یک روز ننگین دیگر را نیز رقم بزنند. آمریکاییها و صهیونیستها از رهگذر رونمایی از طرح موسوم به معامله قرن و اجرایی ساختن آن، برای رقم زدن این روز ننگین تلاش میکنند. این درحالی است که قاطبه ملت فلسطین با پیاده سازی این طرح شوم مخالف هستند.
این تلاشها درحالی اتفاق میافتد که فلسطینیان همچنان از جامعه بین المللی و نهادهای جهانی همچون سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان انتظار دارند تا به وظایف و مسئولیتهای ذاتی خود در قبال ملت فلسطین عمل کنند؛ اتفاقی که البته در طول بیش از ۷۰ سال گذشته رخ نداده و جامعه جهانی هیچ اقدامی را در مسیر استیفای حقوق سلب شده فلسطینیان، صورت نداده و تنها در نقش تماشاچی درد و رنجهای فلسطینیان، حاضر شده است.
در هر صورت آنچه که واضح به نظر میرسد این است که فلسطینیان در طول بیش از ۷۰ سال گذشته هیچگاه نخواسته و نخواهند خواست تا یوم النکبه به فراموشی سپرده شود. آنها میدانند که این روز تلخ و دردناک به آوارگی بیش از ۶ میلیون فلسطینی از خانه و کاشانه خود منجر شد. لذا یکی از بزرگترین اهداف فلسطینیان، فراهم کردن زمینه برای بازگشت آوارگان به سرزمین مادریشان است؛ در غیر این صورت، این فاجعه به عنوان لکه ننگی بر دامن جامعه جهانی و نظام بینالمللی باقی خواهد ماند.
بحث «آوارگان فلسطینی» که در واقع پس از یوم النکبه ظهور و بروز پیدا کرد، امروز به مهمترین بخش از مسأله فلسطین تبدیل شده است و حتی این باور وجود دارد که در صورت عدم حل و فصل مسأله آوارگان فلسطینی، اساساً مسأله فلسطین حل و فصل نخواهد شد. از همین روی زنده نگاه داشتن یومالنکبه برای فلسطینیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فلسطینیان تلاش میکنند از این طریق، حقوق پایمالشده آنها به باد فراموشی سپرده نشود.
در این شرایط که فلسطینیان از جان خود برای استیفای حقوقشان پس از یوم النکبه مایه میگذارند، خیانتهای شیخ نشینان جهان عرب به مسأله فلسطین بیش از پیش به چشم میخورد. بدون شک اگر چنین خیانتهایی از سوی حکام مرتجع عرب سَر نمیزد، امروز شاهد گذر بیش از ۷۰ سال از یوم النکبه نبودیم و صهیونیستها خیلی پیشتر از اینها پاسخ جنایتهایشان را دریافت کرده بودند.
نقش کشورهای اسلامی و سازمان همکاری اسلامی
گرچه برخی کشورهای عرب منطقه با ایجاد روابط آشکار و پنهانی نقشی مخرب در حمایت از حقوق ملت فلسطین و مبارزه با اشغالگری های سردمداران رژیم صهیونیستی داشته اند و هنوز هم به این روند ادامه می دهند اما قاطبه کشورهای اسلامی و ملت های آزادیخواه جهان خواستار اتخاذ مواضع مستحکم و متحد علیه صهیونیستهای اشغالگر هستند.
علاوه بر راهپیمایی ها و اعتراض های گسترده مردم کشورهای مسلمان و آزاده در حمایت از مردم فلسطین و آرمان های آنان در مناسبت هایی چون روز جهانی قدس، سازمان همکاری اسلامی نیز در نشست های اخیر خود اقدام آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی و انتقال سفارتش از تلآویو به قدس را محکوم کرد چراکه این اقدام نقض قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل و خروج از اجماع بین المللی درباره لزوم عدم تغییر وضعیت قدس است .
اعضای این سازمان تاکید کردند که این اقدام احساسات مسلمانان جهان را جریحهدار کرده و از شورای امنیت خواسته اند به مسئولیت خود درباره اجرای قطعنامههای بین المللی درباره قدس عمل کند ، آنان تاکید کرده اند که هویت قدس عربی و فلسطینی است و باید در مقابل تلاشهای صهیونیستها برای یهودی سازی این شهر ایستادگی کرد.
تنها راه پایان نکبت صهیونیستها ،بیداری و مقاومت است
تجارب ۷۰ ساله حیات ننگین صهیونیستها نشان داده که آنان زبانی جز زور و مقاومت نمی فهمند و اگر مقاومت جانانه مبارزان فلسطینی و روحیه شهادت طلبانه و حمایت های ملت های آزاده جهان از آنان نبود شاید سال ها قبل سیطره صهیونیستها بر سرزمین های فلسطینی تکمیل و امیدهای میلیون ها فلسطینی از جمله پناهجویانی که شماری از آنان حتی کلید های خانه خود را نگه داشته اند از بازگشت به سرزمین آباء و اجدادی خود به یاس تبدیل می شد.
بر همین اساس گروههای مبارز فلسطینی بارها بر بی اثر بودن طرح های به اصطلاح صلح فلسطینی تاکید و با فاجعه " معامله قرن " مخالفت کرده و گفته اند که ملت فلسطین که برای دفاع از سرزمین خود دست به انتفاضهها زده است ، امروز نیز بیش از پیش بر گرفتن حق خود و پایبندی به مقدسات و سرزمینشان از راه مقاومت اصرار دارد.
انتهای پیام/