انديشمندان، صاحب‌نظران و کارشناسان حاضر در وبینار بیروت با تأکید بر این که سازش با دشمن ستون اصلی اصلی پروژه از بین بردن حق فلسطينى‌ها و صهیونیست سازی قدس است، بر ضرورت تأسیس صندوق آزادسازی قدس شریف تأکید کردند.

به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان به مناسبت روز جهانی قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، با همکاری مرکز عربی بین‌المللی ارتباط و همبستگی و همچنین کنفرانس احزاب عربی، نشستی مجازی (وبینار) با عنوان «فرهنگ روز قدس در مقابله با عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی» برگزار کرد.

در این نشست مجازی شخصیت‌های بین‌المللی همچون «شیخ‌ماهر حمود»، رئیس اتحادیه جهانی علمای مقاومت؛ «معن بشور»، رئیس مرکز عربی بین‌المللی ارتباط و همبستگی؛ «قاسم صالح»، دبیرکل کنفرانس احزاب عربی؛ «ادریس هانی»، نویسنده و پژوهشگر مراکشی و «عباس خامه‌یار»، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان، به ایراد سخن پرداختند.
 
عباس خامه‌یار، رایزن فرهنگی ایران در بیروت

اصل طرح روز قدس که امام خمینی(ره) در سال نخست پس از پیروزی انقلابش آن را مطرح کرد، طرحی جنبشی، فرهنگی، بسیجی و مردمی بود تا در وجدان این امت بیداری ایجاد کند.انتخاب روز جمعه آخر از ماه رمضان و نیز نامگذاری آن به نام قدس نیز مفاهیم بسیاری را در بر دارد؛ «قدس الاقداس» به  دلایل زیر درون خود فرهنگ مقابله با سازشکاری با رژیم صهیونیستی را نهفته است:

اولا: صاحب این طرح و مهندس بارز آن، امام راحل راهبرد و دیدگاه همه‌جانبه‌ای را برای این طرح دارد. براساس این دیدگاه، ساده‌انگاری خواهد بود که بخواهیم «وجود اسرائیل» را به ‌عنوان نوعی از انواع اشغالگری فرض کنیم، بلکه چنین امری چیزی نیست جز استعمار و شعار «از نیل تا فرات» نیز یک طرح استعماگرانه کامل و ادامه‌دار به شمار می‌رود.

از این رو بدون شک دیدگاه استراتژیک (راهبردی) ایران در خصوص تأسیس رژیم صهیونیستی و استمرار بخشی وجود آن، برپایه همین نظریه استوار است، در اینجا خرسندم از اینکه به یاد اذهان شما برسانم که مفاهیم ایدئولوژیک و عقیدتی که امام خمینی(ره) در طول پنجاه سال مبارزه خود با استکبار در همین راستا بود به‌گونه‌ای که ایشان «رژیم صهیونیستی را یک غده سرطانی در کالبد امت اسلامی» توصیف کردند و محال است که انسان بتواند با غده سرطانی همزیستی داشته باشد. بنابراین همزیستی و سازشکاری با رژیم غاصب صهیونیستی غیر ممکن خواهد بود.

در اینجا می‌خواهم بیشتر به برادران عرب خود نزدیک شوم و از دیدگاه فرهنگ قابل احترام آنها، با آنها سخن بگویم و اشاره کنم به سخنان شخصیت‌‌های بارزی که در مورد «وجود غیرقانونی رژیم غاصب صهیونیستی» بیان کرده‌اند. بگذارید در اینجا به نظرات اندیشمند بزرگ الجزایری و مبارز ضداستعماری مرحوم مالک بن نبی اشاره کنم که بیش از شصت سال قبل کتابی را به رشته تحریر درآورد که در آن به مسئله یهود پرداخت (البته این کتاب بدلیل توقیف نیم قرن پس از نگارش منتشر گردید) و در آن به خطرات و نقشه‌های استعماری موجود اشاره شده و این اندیشمند بزرگ عربی و اسلامی در بخشی از کتاب خود گفته است: «اسرائیل به مثابه خط مقدم جبهه استعمار غربی در جهان اسلام بشمار می‌رود.»

ثانیا: دیدگاه ایران در خصوص وجود رژیم منحوس صهیونیستی بر این اساس است که آنها راهبردها و طرح‌های بسیار عمیق‌تری از آنچه برخی از شخصیت‌های رسمی تصور می‌‌کنند دارند.

این اشخاص بر این واقعیت موجود اسرائیلی تأکید می‌ورزند که طرح وجودی اسرائیل مبتنی بر اشغال سرزمین عربی یا بخشی از آن استوار است، در حالی که دیدگاه ایرانی(نظر امام خمینی) بر این اساس استوار است که به این موضوع از منظر وجودی نگاه می‌کند یا به عبارتی آن را یک تهدید در مقابل وجود اسلامی قلمداد می‌نماید و به اشغال سرزمین یا یک منطقه عربی اکتفا نمی‌کند. صرف نظر از مشکل ظاهری آن، باید اذعان نمود که اسرائیل یک عامل استعماری، استکباری، امپریالیستی غربی در عمق جهان عرب به شمار می‌رود همین امر روشن کننده تفاوت ماهوی و بسیار بزرگ بین دو دیدگاه یاد شده در بالا است.

از این رو تمام موضع‌گیری‌های امام خمینی و مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای، بر این اساس استوار است که رژیم صهیونیستی را عامل اصلی تمام بحران‌ها و نابسامانی های موجود در منطقه می‌دانند. جهت آگاهی بیشتر از این مواضع می‌توانیم به کتاب «فلسطین از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای» که چند سالی است به زبانهای مختلف از جمله عربی و انگلیسی منتشر شده مراجعه کنیم.

ثالثا: به معنای دیگر باید گفت، و بر اساس دیدگاه امام راحل، استمرار حیات اسرائیل یعنی استمرار استعمار و نظام سلطه‌گر غرب بر عقل و اندیشه انسان عربی و اسلامی. امام خمینی از همان آغاز نهضت خود در سال ۱۳۴۲، بر جدایی بین استعمار و استبداد تأکید نمودند. و در سخنرانی مشهور خود در همان که در مدرسه فیضیه شهر مقدس قم ایراد شد به روشنی این موضع اتخاذ شد. ایشان در سخنان خود  ۱۸ بار به اسرائیل و ۱۵ بار به شاه اشاره کردند.

انقلاب اسلامی ایران براساس مقابله با استعمار و توسعه‌طلبی استعماری اسرائیل بنیان نهاده شد تا از نقشه‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل جلوگیری کند که یکی از بزرگترین دستاوردهای این انقلاب همانا جلوگیری از تثبیت و توسعه رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی و منطقه است.

ایران با حمایت از مقاومت توانست اسرائیل را به جایگاه نخستین خود که همانا کنکاش جهت به دست آوردن مشروعیت در جهان بود بازگرداند در حالی که این رژیم در این باور بود که پس از قرارداد کمپ دیوید موفق شده است تا حضور و وجود خود را در جهان تثبیت نماید.

رابعاً: این طرح استعماری نفرت‌آور تنها سرزمین‌های اسلامی و عربی را هدف قرار نداده بلکه نوک پیکان خود را به تمدن‌ها و فرهنگ‌های ملت‌ها و کشورهای منطقه‌ای که سهمی فوق‌العاده در تمدن جهان داشته متوجه ساخته است.

از این رو انهدام اماکن آثار باستانی و تمدنی منطقه ما در رأس اهداف جنگ‌ها و فتنه‌های برانگیخته شده در این منطقه به شمار می‌رود. لذا نابود کردن اماکن تاریخی و باستانی در سوریه، عراق و دیگر کشورها و به غارت بردن موزه‌های آنان امری تصادفی نیست، در حالی که ساختمان وزارتخانه‌ها و مؤسسه‌های مالی همچنان سالم و مصون از این حملات و تهاجم های حمایت شده از نظر سیاسی، لجستیکی، مالی و رسانه‌ای باقی مانده‌اند، مانند ادارات غربی‌ها و صهیونیست‌ها. و آیا آن چه که در قاهره پیش از پیروزی بهار عربی در خصوص حمله به موزه ها رخ داد و یا(اگر هوشیاری جوانان و انقلابیون نبود) قرار بود رخ دهد، و یا آن چه که در عراق با نابودی آثار باستانی به طور کامل رخ داد و یا در سوریه( تدمر و ادلب و..) نابودی ۶۰ درصد از آن آثار کمتر از آن جنایت هایی نیست که رژیم صهیونیستی در طول هفتاد سال از اشغال و يهودى‌سازى قدس و سرزمین‌های اشغالی مرتکب شده است، آیا همه آنها تصادفی است؟

آری، آنجا تخریب تمدن به تمام معنی کلمه ومحتوای آن که جغرافیای عربی را به طور کامل هدف قرار داده است. و از این رو باید خلأهای بزرگ فرهنگی در مقابله با سازشکاری با تمام اشکال آن و به ویژه فرهنگی اش را  پر کرد. چرا که به نوعی دیگر به عنوان سنگ بنای سازش کاری به شمار می رود.

بسیج فرهنگی ملت ها در مقابله با اشغالگری و سازشکاری، نتیجه اصلی مقاومت نظامی است، و این همان اتفاقی بود که بین سال های ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۳ با فرهنگ سازی ملت لبنان رخ داد.

لذا اعلام روز قدس در کنه راهبرد مقاومت و مقابله با سازشکاری فرهنگی با اشغالگر قرار دارد. حضور ما امروز در این نشست براین نکته تأکید می کند که قدس رها شده نیست که افراد خائن و سازشکار آن را از بین ببرند، و هر سال با ساکنان خود و افراد متدین حضور خود را در روند منازعات بین نیروهای حق و باطل و در مقابله فرهنگی شدید با اشغالگری زنده نگاه می دارد. تلاشی که آنها برای خالی کردن قدس از حضور فلسطینیان و بیرون راندن صاحبان اصلی این سرزمین و گرفتن هویت فلسطینی آن و حق فلسطينى‌ها نسبت به حضور در آنجا انجام می دهند.

در روز بزرگ قدس ضروری است تأثیرگذارانی که بر پیامدهای سازش فرهنگی بین رژیم صهیونیستی و برخی نظام‌های عربی روشنگری می‌کنند، حضور داشته باشند. این سازشکاری از زمان توافقنامه کمپ دیوید و ممانعت از احیای مراسم روز جهانی قدس آغاز گردید.

بار دیگر از حضور تمام شرکت‌کنندگان و طرف های حاضر در برگزاری این نشست و به ویژه از کنفرانس احزاب عربی با حضور استاد قاسم صالح و مرکز بین‌المللی عربی «التواصل و التضامن» به مدیریت دوست عزیز و مبارز استاد معن بشور، تشکر می‌كنم و امیدوارم که این نشست ما پیام حمایت از قدس باشد اگر چه برای فلسطينى‌ها و ساکنان قدس اندک باشد.

شیخ ماهر حمود، دبیرکل اتحادیه علمای مقاومت

«بسم الله الرحمن الرحیم
 والصلاه والسلام على سیدنا محمد رسول الله وعلى اله وصحبه اجمعین

درود صمیمانه‌ام را به برادر عزیز آقای خامه‌یار و تمام برادران حاضر تقدیم می‌كنم.
حقیقت نخست: روز قدس نسبت به امام خمینی(رض)در حقیقت اعلام هویت است، گویی به همه می‌گوید که این امر هویت ماست، این همان انقلاب است، این همان رهبری است، همان گونه که برادر خامه‌یار چند لحظه قبل گفت، امام به رغم مشغولیت در مقابله با شاه اما درباره فلسطین سخن گفتند، درباره فلسطین و اسرائیل به شکل واضح حرف زدند.

این هویت برگرفته از قرآن کریم و اسلام است، به نحوی که نمی‌توان اسلام را بدون فلسطین متصوّر شد. و نمی‌توان اسلامی بدون جهاد یافت، چرا که نوک قله اسلام است. مهم این است که امام این سخنان را در سال ۱۳۴۲ بیان کردند،  و در سال ۴۶ روی آن تأکید کردند و در آغاز پیروزی انقلاب آن را بیان کردند.

امام بر هویت ارتباط و پای بندی انقلاب به فلسطین تأکید کردند، و این هویت فراتر از آن است که از نظر مذهبی یا قومیتی و فارسی بودن طبقه بندی شود، چرا؟ زیرا در فقه جعفری و شیعی متون مرتبط و ویژه درباره فلسطین وجود ندارد،و چیزی خاصی در فقه امامی و جعفری به صورت ویژه در متون وجود ندارد، برای همین می‌گوئیم این امر از جایگاه اسلام و فقه اسلامی به صورت عام مطرح می‌شود.   
 
لذا در وهله نخست می‌گوید که من مسلمانم، و دوم این که من رزمنده‌ام، سپس به مردم می‌گوید که با این هویت در برابر توطئه‌ها می‌ایستیم و با استعمار و تجاوزها و غارت‌ها مقابله می‌کنیم.

گویی در اینجا یادآور می‌شود که این اسلام به غیر از اسلام حاکمان است یا اگر درست بیان کرده باشم یا اسلام بسیاری از حاکمانی است که به مهمترین مسائلی مانند جهاد، عزت و کرامت در اسلام بدی کردند. و وظایف عمومی و بزرگی که در قبال جهان دارند را ازبین بردند، چرا که مأموریت اسلام جهانی است «وکذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء على الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا»(و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد). لذا ایشان این پرچم جهانی را بر دوش کشید و به آمریکا، صهیونیست‌ها و غرب گفت: «نه شرق و نه غرب» از کشور ما خارج شوید و منابع ما را رها کنید؛ و این هویت را روشن و اعلام نمود، اگر چه اعلام این هویت هزینه بسیار سنگینی را در برداشت که ایران از اموال، اقتصاد و جوانانش آن را پرداخت کرد.

در حال حاضر پس از گذشت چهل و یک سال پیروزی انقلاب، ایران توانست این هویت را اثبات کند و بر آن ثابت بماند. و از همین هویت است که روز قدس جلوه پیدا می کند و آن را روزی برای شیعه قرار می‌دهد، یا در مقابل ممکن است کسی بگوید: ای ایرانی‌ها شما چه ربطی با فلسطین دارید؟ این مسئله عربی و یا متعلق به دنیای اهل سنت است، یا این که متأسفانه از اقدامی که آمریکا در اشغال عراق انجام داد استقبال می‌کند مبنی بر این که آنها را از یکی از طاغوت ها نجات داده است و گفته می شود که ما از طاغوت بزرگ استقبال می کنیم تا بتوانیم ضرر و هلاکت را از این امت دور کنیم.

سخنان مردمی را شنیدیم که می گویند: باز زمان امام علی بن ابیطالب تاکنون بهترین دورانی که عراق شاهد آن بوده همین دوران کنونی در عراق است،چرا که این عقل تنگ نظر بر این باور است که شیعه در حال حاضر حاکمان عراق هستند و در نتیجه این اشغال گری برای عراق بهتر و ارجحیت دارد.

برخی ممکن است بگویند که اینها به روز قدس و به خط امام خمینی گرایش دارند، به نظرم این افراد از این موضوع خارج شده اند و ارتباطی با موضوع ندارند.

و دیگرانی که به سمت سازش و عادی‌سازی گرایش دارند و نگاهشان به آن بوده و در جهت آن تلاش می‌کنند، روز گذشته برنامه مستندی را در شبکه العربیه مشاهده کردم، ابتدا خیلی خوشحال شدم، زیرا درباره پیشرفت فوق‌العاده ژاپن و این که چگونه به عنوان الگویی برای صنعت و تکنولوژی جهان تبدیل شد، سخن می‌گفتند، و سپس از پیشرفت علمی آلمان سخن گفتند، مجری یا تهیه کننده برنامه می خواست بگوید که ای اعراب از منازعات نظامی خارج شوید و به کشورتان توجه کنید و با اسرائیل صلح کنید تا بتوانید روند توسعه و پیشرفت صنعتی را طی کنید. این همان چیزی بود که می خواست به آن برسد، و از یک مقدمه علمی وزین بهره برد تا به نتیجه ای متناقض و مخالف با ساده ترین اصول اسلام برسد، با این که تفاوت بسیار در این امر وجود دارد چرا که ژاپن بدون در نظر گرفتن بمب هیروشیما و ناکازاکی به رغم خواسته اش از جنگ خارج شد و آلمان نیز چنین بود.

 کار به جایی رسیده است که تلاش می‌کنند با دلایل  کوچک و بزرگ بگویند که این امت از عقب ماندگی علمی و اقتصادی خود خارج نخواهد شد مگر پس از صلح با اسرائیل.و این متن کلامی است که امروز شنیدیم و هر روز در شبکه های تلویزیونی لبنان وقتی سخن از سلاح مقاومت به میان می آید، می شنویم، می‌گویند: ما نمی‌توانیم این کشور را بسازیم مگر زمانی که سلاح مقاومت را تحویل دهیم. چندی قبل نیز شعار یا هانوی یا هنگ کنگ مطرح شد و نمی توان همزمان هنگ کنگ و هانوی باهم جمع شوند.

این سخنان چهره حقایق را تخریب کرده و (انسان را) به جایی نمی رساند.در نهایت ما نمی‌توانیم کشورهای پیشرفته‌ای شویم و منتظریم تا غرب آنچه را که دارد به ما بدهد، زیرا در این شرایط ما با اسرائیل صلح کرده‌ایم و سلاح را بر زمین گذاشته‌ایم.

درست برعکس، ایران در حال حاضر به رغم تمام تحریمها و به رغم تنها بودن در برافراشتن پرچم مبارزه با دشمن صهیونیستی، اما شاهدیم که در زمینه‌های مختلف چه علمی و اقتصادی و... پیشرفت کرده است.

می‌خواهم بر این امر تأکید کنم که امام خمینی هویت ما را اعلام کرد، که همان هویتی است که فراتر از گرایش های مذهبی و قومی و حتی زمانی بوده چرا که این شعار با مروز زمان و رخ دادن حوادث همچنان بیش از چهل است که ثابت مانده است.

و بر اساس همین شعار و همین هویت، سازشکاران در میان امت ما ایجاد شدند و مسئولیت کشورها و دولتهای خود را بر عهده گرفتند، به نحوی روی کار آمدند که حتی در مورد آنها از ملت خود و اعراب نیز مشورت نگرفتند. و هیچ یک نقشی نداشتند جز تصمیم گیری های آمریکا و اسرائیل و پیش از این دو نیز انگلیس نقش داشت و گرینه دیگری وجود نداشت.

همان گونه که ترامپ بدون هرگونه شرم و حیا و احترام به هم‌پیمانان خود گفت: شما حتی پانزده روز نیز بدون ما نمی توانید دوام بیاورید.

حال بنگرید چه تفاوت بسیاری میان عزت و کرامتی که جناب سید حسن نصرالله یا امام خامنه‌ای(حفظهما الله) به روشنی از آنها یاد می‌کنند وجود دارد، موشک جواب موشک و تخریب جواب تخریب،برادران گرامی ما در فرماندهی مقاومت فلسطین  نیز از آن یاد می‌کنند، که موشکهای ما و سنگهای ما کل  مساحت فلسطین اشغالی را در بر می گیرد و کجا که بخواهیم را می‌توانیم هدف قرار دهیم.

مهم این که در پایان روی چند نکته تأکید می کنیم:

نکته اول: همه هوشیار باشند، چرا که برخی در برابر اسرائیل عقده دارند، در برابر رژیم صهیونیستی، همان رژیم صهیونیستی که بر اساس نظریه صهیونیستی شکل گرفته، رژیمی شکست خورده است، زیرا تا همین لحظه نیز نتوانسته است حتی نخستین اولویت های جنبش صهیونیستی را محقق کند.

نکته دوم: یهودی ها و صهیونیست‌ها خودشان نیز بیش از ما معتقد به از بین رفتن و زوال حکومتشان هستند.

نکته سوم: مسئله الهی وجود دارد که نباید از آن غافل بود، و آن این که:هر زمان که در این مسیر، که راه فلسطین است، شخصی کوتاهی کند و یا ضعف نشان دهد و یا خیانت کند، بلافاصله شاهد آن هستیم که جایگزینی برای او حاضر می شود، «وان تتولوا یستبدل قوما غیرکم ثم لایکونوا امثالکم...»( و اگر روى برتابید [خدا] جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود).

روز گذشته گفتم و امروز بار دیگر می گویم: مصر از جنگ خارج شد در حالی که بزرگترین کشور عربی به شدت زخم خورده بود(بدون توجه به جزئیات)و پس از آن توافقنامه کمپ دیوید را در سال ۱۹۷۸ امضا کرد، در مقابل در فوریه سال ۱۹۷۹ ایران به عنوان پرچم دار فلسطین وارد میدان شد،(جاى شما را به مردمى غیر از شما خواهد داد)این کسانی که خداوند آنها را جایگزین کرد، مانند دیگران نیستند، همچنان بر سر این شعار مدت چهل و یک سال است که راه را ادامه داده اند با تمام حمایت های نظامی و سیاسی و.. و با تمام این هزینه های هنگفت. لذا بیشترین کسی که مسئله فلسطین را به طور کامل بر دوش کشید، او بود. مسئله قدس را با تمام معنایش بیش از هریک از طرف های عربی بر دوش کشید و توانست چهل سال در حد اعلا این مسیر را ادامه دهد.

ما در مسیر قدس هستیم، فلسطین بسیار به ما نزدیک است، نزدیک تر از آن چیزی که دیگران آن را می نگرند، روز قدس هویتی است که به آن تمسک می‌جوییم و به زودی ان شاء الله شاهد نتایج بزرگ در این مسیر و در واقعیت خواهیم بود و نه فقط از طریق مانیتورها. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته».

معن بشور، رئیس مرکز عربی بین‌المللی «التواصل و التضامن»

زمانی که در مرکز عربی بین‌المللی«التواصل و التضامن» با دوست عزیز دکتر خامه‌یار رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان که عشق به فلسطین و دوستی با اعراب را در وجود خود دارد و نیز دوست مبارز، مقاوم  و فرزند مکتب نهضت ملی اجتماعی «قاسم صالح» دبیرکل کنفرانس«احزاب عربی» دیدار کردم، تا برای ‌این نشست مجازی به مناسبت روز جهانی قدس و زنده نگاه داشتن یاد امام خمینی که چند دهه پیش به این امر را دعوت نمود؛ همگی بر این مسئله اتفاق نظر داشتیم که قدس برای مؤمنان جهان تنها یک شهر مقدس و پایتخت ابدی فلسطین آزاد شده نبوده بلکه عنوانی کامل است که تمام شرافتمندان عرب و مسلمان و آزادگان جهان پیرامون آن جمع می شوند؛ بلکه رسالتی انسانی است که به ارزش هایی مانند عدالت و ایمان و ... آغشته شده است.

زمانی که عنوانی را با پیشنهاد دکتر عباس برای ‌این نشست انتخاب کردیم،«فرهنگ قدس در مقابله با سازش»، بر این امر تأکید کردیم که قدس، فرهنگی است که عطر آن از عمق تاریخ و تمدن ما برخاسته،  فرهنگی برای وحدتی است که تمام جدایی‌ها را در بر می گیرد و فرهنگ مقاومتی است که بده بستانها را نمی پذیرد و فرهنگی برای ایمان با تمام تجلیاتش است.

و از آنجا که سازش با دشمن، آن هم پس از اشغال و يهودى‌سازى، یکی از ستون های اصلی پروژه از بین بردن حق فلسطينى‌ها و صهیونیست سازی قدس که از نتایج معامله قرن است، محسوب می‌شود، لذا دفاع از عربی بودن قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی آن، دعوت جهت رویارویی با سازشی است که جهان عربی و اسلامی ما را هم اکنون با انجمن ها، نشست ها، دیدارها و نوشته‌هایی بر ضد عادی‌سازی و تلاش هایی برای شیطنت در مقاومت پر کرده است. آگاه بودن نخبگان امت عربی و اسلامی مبنی بر اینکه هدف و ابزارهای صهیونیستی و استعماری این است که يهودى‌سازى قدس را با عادی‌سازی بتوانند هویت این شهر مقدس را از بین ببرند، و از طریق شیطنت آمیز نشان دادن رفتار مقاومت که سلاح آن بهترین مقاومت در برابر اشغال و دفاع از قدس و آزادسازی فلسطین است، استفاده کنند.

نشست مجازی که چند روز پیش برای مقابله با عادی‌سازی برگزار کردیم و ۳۷۹ نفر نیز از تمام کشورهای عربی و جریان ها و دیدگاههای فکری و سیاسی متنوع در آن حضور یافتند، تنها یکی از ابزار بیان روشن دیدگاه‌ها بر ضد توطئه سازش است که قدس و مقدسات آن را در رأس اهداف خود قرار داده است. بنابراین تصادفی نیست که ترامپ دعوت خود را مبنی بر معامله ننگ(قرن) در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی،آغاز می کند تا در پی آن کارگاه‌های عادی‌سازی روابط و کنفرانس های سازشی را برای برخی حاکمان عربی که با این گمان اشتباه که به دست آوردن رضایت واشنگتن از طریق تلاویو تضمینی جهت بقای آنها در جایگاه و صندلی هایشان است،برگزار کند.

ما امروز در این نشست مجازی به مناسبت گرامیداشت روز جهانی قدس که در بیشتر پایتخت‌های امت عربی و اسلامی و ملت های دوست برگزار می شود، حضور یافتیم تا بر این نکته تأکید کنیم که قدس در حقیقت دعوت به آزادی سرزمین، و مقاومت در برابر اشغالگر و وحدت این امت با وجود تمام گرایش های فکری، سیاسی و عناصر قومیتی، دینی و نژادی است. بلکه قدس دعوتی برای همه ماست تا با جرئت و بدون تعصب تجربیات گذشته خود را بازنگری کنیم و نکات مثبت آن را ارتقا دهیم و نکات منفی آن را به کناری بیفکنیم؛ تا قدس کلید ما برای ورود به صلح و تفاهم های تاریخی بین ما باشد و قدس جمع کننده ما برای ورود به اختلافات و حل آنها و توجه به اولویت ها و بهبود آنها باشد.

از تمامی شرکت کنندگان و در رأس آنها شیخ رزمندگان جناب شیخ ماهر حمود دبیر کل اتحادیه علمای مقاومت و پژوهشگر ژرف اندیش مسئله فلسطین برادر مجاهد تیسیر الخطیب تشکر می‌كنم و از همکاران ما در این نشست ارجمند نیز تشکر می‌كنم.

قاسم صالح، دبیر کل کنفرانس احزاب عربی
درود خود را تقدیم تمامی برادران حاضر در این نشست با برکت از جمله جناب شیخ ماهر حمود رئیس اتحادیه جهانی علمای مقاومت، برادر دکتر عباس خامه‌یار رایزن فرهنگی ایران در لبنان، استاد معن بشور رئیس مرکز عربی بین‌المللی«التواصل و التضامن»، استاد تیسیر الخطیب نویسنده و پژوهشگر فلسطینی و تمامی برادران پیگیر و حاضر در این نشست می‌كنم.

در حالی امروز بیروت پایتخت مقاومت و آزادی ما را به مناسبت احیای روز جهانی قدس دور هم جمع کرده است در حالی که هم زمان فضا، آکنده از عطر پیروزی جولای ۲۰۰۶ است که رزمندگان توانستند صحنه هایی از قهرمانی و عزت را بیافرینند و رژیم صهیونیستی و اسطوره ای بودن ارتشی که مسلمانان گمان می کردند شکست ناپذیر است را شکست دهند. لذا دشمن تحقیر آمیز از لبنان و با نا امیدی و حقارت خارج شد.و معادله موازنه وحشت و قواعد درگیری جدیدی ترسیم شد که باعث حفظ حاکمیت لبنان و استقلال این کشور گردید. و دست مقاومت به عنوان دست برتر قرار گرفت و ملت ما در جنوب متنعم به امنیت و ثبات شدند.

لذا به قهرمانان مقاومت، شهدای ابراری که خونشان خاک وطن را آبیاری کرد و بوستان پیروزی را به ارمغان آورد، درود می فرستم. و درود و تبریک خود را به جناب سید حسن نصرالله حفظه الله و به روح فرمانده حاج عماد مغنیه که با شجاعت بی‌نظیر این جنگ را اداره کردند و پیروزی الهی را به  لطف این فرماندهی حکیمانه و به شور و شوق معادله طلایی (ارتش، ملت و مقاومت) به ارمغان آوردند، درود می فرستم. اگر حمایتهای نامحدود جمهوری عربی سوریه و جمهوری اسلامی ایران که سلاح، موشک و امکانات برجسته را به مقاومت تقدیم نکرده بود، چنین موفقیت تاریخی که روند رویارویی در منطقه را تغییر داد محقق نمی‌شد.

ایران از زمان آغاز انقلاب ارجمندش در سال ۱۹۸۷ به رهبری امام خمینی (قدس)نقش اصلی و بارزی را در جریان این رخدادها و در مقابله با دشمنان آمریکایی و صهیونیستی این امت و هم پیمانانشان ایفا کرد. او بود که از همان لحظات نخستین پس از پیروزی انقلاب قبله نمای منازعات را متوجه جهت اصلی آن(فلسطین) نمود و دستور قاطع به بسته شدن سفارت دشمن صهیونیستی و گشایش سفارت فلسطین و پایین آوردن پرچم صهیونیست‌ها و سوزاندن آن و برافراشتن پرچم فلسطین را صادر کرد.

این موضع گیری تاریخی با اعلام آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس در سال ۱۹۷۹ به اوج خود رسید و ایران از پایگاهی وابسته به استکبار جهانی و نقشه های خصمانه اش به پناهگاهی برای انقلابیون و آزادگان جهان تبدیل شد.

موضع گیریهای قاطعانه‌ای که امام خمینی(قدس)اتخاذ کرد و جمهوری اسلامی ایران نیز بر همان اساس راه او را دنبال کرد باعث شد تا بار دیگر موضوع منازعات و رویارویی ها و مقابله با طرح های خصمانه به صحنه آید و حمایت های لازم را در تمامی سطوح برای مقاومت فراهم نمود. لذا با همین هدف، سپاه قدس را تأسیس کرد که به عنوان مشاوره و پشتیبانی برای مقاومت در کنار مقاومت قرار گرفت تا توانست اشغالگران آمریکایی را به عقب براند و طعم شکست را به دشمنان بچشاند و درگیر جنگی سخت با گروههای تکفیری و حامیان آنها شد. و همین امر باعث شد تا دولت تروریستی آمریکا و با دستور مستقیم ترامپ با انجام عملیاتی انتقام جویانه، سازندگان پیروزی فرمانده سپاه قدس سرلشکر قاسم سلیمانی و جانشین فرمانده حشد الشعبی ابومهدی المهندس را به شهادت برساند.

پاسخ جمهوری اسلامی ایران قاطع وقدرتمند بود و پایگاه عین الاسد با چندین موشک هدف قرار گرفته شد و دهها افسر و سرباز آمریکایی کشته شدند و صدای بسیاری مبنی بر درخواست جهت خروج پایگاههای نظامی و ناوگانهای خارجی از منطقه بلند شد. و بدین ترتیب معادله بازدارندگی جدیدی در منطقه به لطف خون این دو شهید عزیز ایجاد شد.

و محور متین مقاومت را در منطقه تقویت کرد و بر ادامه جنگ با دشمن صهیونیستی و هم‌پیمانانش در مقابله با طرحها و معامله‌هایی که آمریکا آن را هدایت می‌کند تأکید کرد. و از جمله این معامله ها، معامله قرن و اقدامات و تصمیمات اتخاذ شده پیش از اعلام آن بود که مقدمه آن به رسمیت شمردن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختن یهودی بودن این کشور و پیوستن(بلندیهای) جولان به این رژیم غاصب بود. و از دیگر مقدمات این معامله، اقدامات مستمر از سوی دشمن برای يهودى‌سازى قدس و آثار و مقدسات آن تا بتواند به عنوان پایتخت برای آنها قرار گیرد و يهودى‌سازى حرم حضرت ابراهیم(شهر الخلیل) بود.

تمام این تلاش ها با هدف از بین بردن مسئله فلسطین و انحراف تاریخ و سیطره دشمن بر کلیسای قیامت و مسجد الاقصی و از بین بردن آثار آن صورت می گیرد. تمام این اقدامات در سایه تبانی بین‌المللی و توطئه عربی که در رفتار نظام های مرتجع عرب شاهد هستیم صورت می گیرد. همان‌هایی که در مسیر آمریکایی‌ها قدم می‌گذارند و در برابر خواسته آنها تسلیم شده اند و با ایران دشمنی می‌کنند و در تحریمهای آن سهیم هستند، و نسبت به تعهدات خود در قبال مسئله فلسطین، کوتاهی نموده و در عادی‌سازی روابط با دشمن بدون توجه به هرگونه عامل دینی، قومیتی و یا اخلاقی هروله کنان می دوند. حاکمان این کشورها از مسئولان صهیونیستی و هیئت های ورزشی، فرهنگی آنها استقبال می‌کنند و از سریال های تلویزیونی که حقایق را منحرف و دروغ حسن روابط با دشمن را جعل می‌کنند، حمایت مالی می‌کنند و پروازهایی را میان خود و فرودگاههای رژیم صهیونیستی با گستاخی تمام برقرار می‌کنند.

ما در دبیرخانه کنفرانس احزاب عربی، موضع‌گیری‌هایی که در برابر این روند خیانت آمیز اتخاذ شده است را تأیید می نمائیم و به شدت تمام کشورهایی که هروله کنان دنباله رو آنان هستند و حقوق قومیتی خود را پایمال کرده‌اند محکوم می‌کنیم و به آنها می‌گوییم که ملتهایی که ذلت و خواری و تسلیم شدن را نمی‌پذیرند، دست بسته باقی نخواهند ماند بلکه با شجاعت در برابر این انحطاز اخلاقی خواهند ایستاد. و بر موارد ذیل تأکید می نمائیم :

نخست: نخستین اعتماد ما بر ملت بزرگ فلسطین است که بر آزادی سرزمین خود و گزینه مقاومت و انتفاضه تأکید دارد و خواهان بازستاندن حقوق  خود و آزادی سرزمین‌های خود و برپایی دولت مستقل بر تمام بخش های خاک فلسطین به مرکزیت بیت المقدس است. در همین راستا از تمام گروههای فلسطینی می خواهد تا تلاشهای مستمر خود را برای توحید صفوف فلسطينى‌ها حول محور مقاومت ادامه دهند.

دوم: بار دیگر تصمیم ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر انتقال سفارت کشورش را به قدس و تمام اقدامات مرتبط با معامله قرنی که هدف از بین بردن مسئله فلسطین است، و هر مسئله پیرامون آن را مردود اعلام و محکوم می‌کنیم و می‌خواهیم که با تمام امکانات موجود آن را رد و در برابرش مقاومت کنیم.

سوم:  تمام اقدام هایی که در جهت عادی‌سازی روابط از نشست ها و جلساتی که وزرا و سفرا و مسئولین کشورهای خلیجی با صهیونیست‌ها برگزار می‌کنند گرفته تا اظهار نظرهایی که ارائه می شود و تلاش هایی که در جهت ایجاد دشمنی این امت با ایرانی که در کنار مسئله فلسطین ایستاده و از آن تمام مسائل آن حمایت می‌کند محکوم می‌کنیم. چرا که صهیونیست‌ها دشمنان ما هستند و ما با آنها جنگ سرنوشت ساز نامحدودی را داریم.

چهارم: اقدام های آمریکا در جهت اعمال تحریم اقتصادی ظالمانه بر سوریه، ایران، حزب الله و دیگر کشورها و نیروهای حامی محور مقاومت که با هدف تضعیف آنها و ایجاد امنیت برای رژیم صهیونیستی صورت می گیرد را محکوم و رد می‌کنیم.

پنجم: از تمام آزادگان این امت و جهان و احزاب و نیروها می‌خواهیم تا با تلاش جدید جهت مقابله با عادی‌سازی روابط و حمایت از نیروها و کشورهای حامی محور مقاومت دعوت می کنیم تا با انجام اقدام هایی در تمام نقاط سرزمین‌های این امت و جهان در جهت پشتیبانی از مبارزات مستمر ملت فلسطین که مدت سی سال است با مناعت طبع و پافشاری و بدون در نظر گرفتن هر چیز دیگر و با تقدیم شهدا و ریخته شدن خون پاک آنها بر روی خاک فلسطین، ادامه دارد، حمایت کنند.

در پایان به نام کنفرانس احزاب عربی درود و تعظیم خود را به روح و اندیشه امام خمینی(ره) می‌فرستم که روشی انقلابی و روشن را برای آزادی قدس و فلسطین و حمایت از نیروهای مقاومت بنیان نهاد. این شعله همچنان تا بازپس گیری فلسطین و مقدسات اسلامی و مسیحی آن افروخته باقی خواهد ماند و جنگ بر ضد آمریکا و رژیم صهیونیستی تا استیفای حق و دادن آن به صاحبانش و آزادی تمام سرزمین‌های غصب شده از دست دشمنان این امت ادامه خواهد داشت.

ادریس هانی از مراکش
به مناسبت این روز بزرگ، روز جهانی قدس به شما درود می‌فرستم، چیزی اضافه بر آن مسائلی که علما و شرکت‌کنندگان بیان کردند، ندارم که تقدیم کنم، و عملا آن چیزی که باید روی آن تأکید کنیم همان مفاهیم و اصول است، من به فرهنگ‌سازی موضع گیری مبارزه و رها نکردن آن به دست آفت های زمانه باور دارم. ورود ما به سیاست، از طریق فلسطین بود، حتی راه ورود ما برای شناخت جمهوری اسلامی ایران نیز فلسطین بود. و می‌دانم که یک ایرانی چگونه در پس پرده درباره مسائل مرتبط با قدس سخن می‌گوید، بنده هیچ اشکالی را نمی‌توانم از آنان بگیرم، چرا که آنها همان چیزی را می‌فهمیدند که ما می‌فهمیم، مشکل ما در تنوع نیست، مشکل ما در عقب ماندگی است، مشکل ما در کینه هایی است که باید آنها را متوقف کنیم و از این وضعیتی که روحیه و شرایط گروهی ما را مسموم کرده، بیرون بیاییم. این مسئله ای طبیعی در میان امت‌هاست، تمام امتها که در این میان دشمن نیز هست، همان تنوع است، اما (دشمن)توانست این تنوع را به غلیان بیندازد و وارد این پروژه شود.

بنابراین، کینه جزو فرهنگ آزادگان نیست، بلکه جزو فرهنگ بردگان است، توطئه داخلی نیز از همین فرهنگ بردگان است، آزادگان نسبت به یکدیگر توطئه نمی‌کنند و شفافیت اقتضا می کند که ما تمام ارزشهای دلاوران را در عمل پیاده کنیم و آنها را نشان دهیم؛ نمی‌توانیم از آن قدسی سخن بگوییم که روزی «مظفر» شاعر از آن سخن گفت، و آزمودیم که قدس عروس عربیت شماست، اما هم اکنون عروس تمام آزادگان جهان است. بنابراین مطلب اضافه‌تری ندارم که بگویم جز آن که این مسئله را درک کنیم که کسانی را که قدس نتواند آنها را به وحدت برساند، به هیچ وجه چیز دیگری نمی تواند آنها را به وحدت برساند.

لذا همان گونه که در نشست دیروز گفتم، اگر«شهرستانی»(صاحب کتاب الملل و النحل) زنده بود، قدس را به عنوان یک مکتب مستقل در کتاب(الملل و النحل) ثبت می کرد، قدس یک ملت ایستاده و سنت و روشی پابرجاست، و هر کسی که داخل در آن شود باید تمام بیماری های عقب ماندگی و تمام کینه ها را کنار بگذارد، چرا که قدس همان گونه که آن را شناختیم، ما همان فرزندان مقاومت در برابر استعمار فرانسه هستیم، مراکشی ها ما را به خوبی می‌شناسند، ما در حقیقت درمی‌یابیم که هم‌اکنون قدس عنوانی برای کرامت است، عنوانی برای آزادی ماست و خدای ناکرده اگر اتفاقی بیفتد و ما شاهد تحقق اقدامات آنها از طریق ابزار متنوع عادی‌سازی روابط و سازش باشیم؛ حتی ما این مسئله را درک می کنیم که این بازی ها به نام ملتها تمام نمی شود، اما بیهوده تلاش می شود تا نسل های آینده را با آن هماهنگ کنند.

اما چنین اتفاقی نخواهد افتاد. لذا می‌گوییم که سازش و عادی‌سازی روابط، راهی به سوی بردگی است، زمانی که ما روابط را عادی کنیم، به رسمیت خواهیم شناخت و زمانی که به رسمیت بشناسیم، چه چیزی را به رسمیت شناخته‌ایم؟ این که ما برده شده ایم و طرف مقابل سرور ما شده است را به رسمیت شناخته‌ایم. و این همان معادله منازعه است، و معادله‌ای که برخی احزاب راستگرای آمریکایی و نو محافظه کاران از آن یاد کردند و آن را پایان تاریخ نامیدند، یعنی پایانی که ما بر روی زانوهای خود بر زمین بیافتیم و اشغالگری را به رسمیت بشناسیم، و امکان ندارد کسانی که در برابر اشغالگری ها و استعمار مقاومت کردند امروز جز به قدس ایمان بیاورند و زیر این سقف که :چه باشیم و چه نباشیم؛ و هر چیزی به غیر این مسئله سخنی نامربوط خواهد بود. و هر مسئله ای که امروز با آن روبه‌رو هستیم از اشکالات و پیامدهای اختلافات، لازم است که به کناری بگذاریم و به واسطه فلسطین و قدس بزرگ شویم و عظمت یابیم و از هرگونه توطئه‌ها و فرومایگی‌ها و بیماری عقب‌ماندگی بیرون بیاییم تا بتوانیم در حقیقت دلاور و قهرمانان باشیم. درود بر تمامی شما.

ناجی امهز
می‌خواهم سخنی کاملا متفاوت با آن چه که مطرح شد بگویم، متغیر روز جهانی قدس پيامدهای بزرگی در پی داشت به نحوی که حتی عقل صهیونیست‌ها که هزار سال است فعالیت می کند به آن نتوانست برسد. همان گونه که می دانیم ناپلئون در سال ۱۷۹۸ هنگامی که به مصر حمله کرد، تلاش می کرد تا پیمان بالفور را محقق کند البته قبل از خود این پیمان که در سال ۱۹۱۸ امضا شد و نیز کنفرانس هرتزل در سال ۱۸۹۷ و بر همین اساس وعده بالفور پیش از سال ۱۹۱۸ پایه ریزی و توطئه در خصوص فلسطین آغاز شد، چه بر روی زمین و چه زیر زمین و یا در سطح تاریخ یا جغرافیا و یا زبان و هر چیز دیگر.

آن چیزی که جنبش امام خمینی را متمایز می کند این است که ایشان توانست این ساختاری که با افکار کاملا شیطانی عمل می کرد را نابود کند. وی توانست این نظام را به طور کامل در روز قدس از بین ببرد، چرا که امام خمینی چشم به آینده دوخته بود، زبرا جنبش صهیونیست‌ها جنبشی استعماری نبود که بخواهد وارد سرزمینی بشود و منابع آن کشور و آزادی ملتها را به غارت ببرد یا بخشی از آن را اشغال کند. بلکه در اندیشه صهیونیستی، اگر بخواهد وارد سرزمینی بشود قصد از بین بردن هویت آن مکان را دارد. برای همین امام خمینی روزی را برای قدس در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان تعیین کردند.

این همان دیدگاه نخستین است که غرب را به لرزه انداخت، اندیشه صهیونیستی را نسبت به عقل ایرانی به وحشت انداخت، عقلی که توانست در صنعت نظامی به اوج برسد و در میدان های رسانه‌ای و سیاسی نیز چنین کند. لذا از این منظر غرب احساس کرد که در برابر دشمنی قاطع روبه‌روست، با یک امپراطوری که در عمق تاریخ دارد و اولویتهای سیاسی و نظامی که براساس آن اقتصاد خود را می سازد.

این همان مسئله‌ای است که باعث شده تا تمام غرب، جمهوری اسلامی ایران را به زحمت بیندازد. این یک مسئله، اما مسئله دیگر هنگامی که به طور دائم می‌شنویم که تحریم‌های تسلیحاتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و همه می‌دانند که ساخت سلاح و به ویژه غرب و امپراطوری آنها می‌داند که ساخت سلاح دیگر منحصر به آنها نیست. به طور مثال کارخانه کوچکی وجود دارد که می‌تواند انواع سلاح را تولید کند. این مسئله یک امر بدیهی شده است؛ اما غرب پس از پیروزی‌های پی درپی ایران و پس از آن که فرهنگ انقلاب در میان وجدان تمام آزادگان جهان و در تمام اماکن مقدس در جهان و اماکنی که دم از آزادی و کرامت در جهان می‌زنند، منتشر شده است؛ غرب هراس آن را دارد که ایران سلاح خود را صادر کند، و به طور حتم با این سلاح، روحیه قوی را نیز صادر خواهد کرد. همچنین روز گذشته رهبران مقاومت اعلام کردند که ما در آستانه آزادی مسجد الاقصی قرار داریم.

ابراهیم سعید
تمایل دارم تا در این روز که مهمترین ایستگاه فکری و مبارزاتی در تاریخ امت است شرکت کنم، در حقیقت اگر بخواهیم توصیف کرده باشیم، باید بدانیم که امت اسلامی و امت عربی و به طور دقیقتر فلسطينى‌ها شانسی برای پیشرفت و بالا رفتن نداشته‌اند و در زیر این آفتاب لطیف چیزی جز آزادی فلسطین و شکست صهیونیست‌ها عنوانی برایشان وجود ندارد، چرا که راهبرد صهیونیست‌ها همان راهبرد غربی، استعماری و امپریالیستی است که بر اساس جلوگیری از به دست آوردن علم و تکنولوژی و آزادی ملت‌های شرقی و ملت های اسلامی به طور کل و به طور خاص فلسطينى‌ها و اعراب شکل گرفته است.

بنابراین اگر بخواهیم رو به جلو حرکت کنیم باید فلسطین را از دست این رژیم سرطانی آزاد کنیم، این یک مسئله؛ دوم این که بر فلسطينى‌ها امور بسیاری مترتب می‌‎شود، زیرا آنها صاحب این مسئله بوده و در دایره تنگ تری قرار گرفته اند؛ باید خود را به خوبی برای آزادی این سرزمین پاک، آماده کنند. به این نحو که اختلافات میان یکدیگر را کنار بگذارند و بر روی نقطه مشترک تأکید کنند، که همان وحدت سرزمین، وطن و کرامت است. به مفهوم دیگر، ایجاد راهی که تضمین کننده حرکت به سمت آزادی قدس و تمام فلسطین باشد. یعنی کنار گذاشتن اختلافات بین یکدیگر، سپس پذیرفتن دیگر ملت های عربی و اسلامی تا بتوان از جایگاه و نقش آنها در ارائه کمک به فلسطينى‌ها استفاده کرد.

بنده در اینجا پیشنهاد می‌كنم که صندوقی با عنوان آزادی قدس تأسیس گردد که به ساکنان بیت المقدس در درجه نخست و در درجه بعدی به تمام فلسطينى‌ها کمک کند. زیرا تمسک جستن به سرزمین و ماندن در سرزمین مهمترین گام مبارزاتی برای آزادی فلسطین است.این در وهله اول؛ اما در وهله دوم ملت های اسلامی باید راهبردی روشن -منظور اینجا محور مقاومت و ملتهایی است که از آن حمایت می‌کنند- جهت تجمیع تمام نیروهای آزادی فلسطین وجود داشته باشد.

نکته درخشان می ماند و آن همانی است امام خمینی آن را مشخص کردند، قدس که یک انگیزه دائمی و حالتی از آمادگی همیشگی در امت برای آزادی کل فلسطین ایجاد می کند. چراکه آزادی فلسطین، آزادی از بردگی، بدبختی و ظلم است،زیرا طرح غرب براساس قدرتمند ساختن صهیونیست‌ها در خاک فلسطین طراحی شده تا بتوانند آنها حاکمیت داشته باشند. همان گونه که شیمون پریز گفت، با عقل صهیونیستی و با اموال خلیجی و عمامه عربی در خاورمیانه حرکت می‌کند و از نظر آنها ما برده آنان هستیم.
 
انتهای پیام/