توجه به میراث و فرهنگ اسلامی در روند تحقق وحدت ضروری است
شیخ علی عبدالعلیم العبودی، عضو تجمع علمای تقریب در سخنانی در سی و ششمین کنفرانس وحدت: پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی و راهکارهای عملی و اجراییِ موفقیت این پروژه، یک موضوع بسیار مهم و محوری است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، شیخ علی عبدالعلیم العبودی، عضو تجمع علمای تقریب در سخنانی در سی و ششمین کنفرانس وحدت که از سوی مجمع جهانی تقریب برگزار می شود، با اشاره به ضرورت توجه به مشکلات جاری جهان اسلام و آسیب شناسی آنها برای تحقق وحدت اسلامی اظهار داشت:پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی و راهکارهای عملی و اجراییِ موفقیت این پروژه، یک موضوع بسیار مهم و محوری است. بدون هیچگونه شک و تردیدی، تاکنون سلسله تلاشهای زیادی برای تحقق این مهم صورت گرفته است. بسیاری تلاش کردهاند تا موضوع مهم تقریب مذاهب اسلامی را از حالت تئوری به سمت و سوی عملگرایی سوق دهند. اقداماتی نظیر اقامه نمازهای مشترک، نمازهای جماعت و یا برگزاری کنفرانسها و همایشهای مختلف، جملگی اموری هستند که موجب تقویت ارتباط مسلمانان با یکدیگر میشود. با این حال، باید گفت که تأثیرات این دست اقدامات همواره محدود است. از سوی دیگر، به منظور افزایش نزدیکی میان مذاهب مختلف اسلامی، تلاشهایی در عرصههای سیاسی نیز صورت گرفته است. این درحالی است که متأسفانه این تلاشها نیز تاکنون نتیجه ملموسی به دنبال نداشتهاند. علت اصلی و اساسی این مسئله هم آن است که مسئله تقریب میان مذاهب اسلامی و وحدتبا راهکار سیاسی پیشرفت نخواهد کرد.
او با بیان این که تصمیمات سیاسی هیچگاه نمیتوانند مشکلات و معضلاتِ موجود در مسیر وحدت میان مسلمانان را مرتفع سازند، افزود: در نقطه مقابل، سلسله امور مهم دیگری هستند که به واسطه آنها میتوان به پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی خدمت کرد و آن را ارتقاء داد. به منظور تحقق این مهم، در وهله اول باید بدانیم که علمای اسلام از نقش مهمی برخوردار هستند و باید به نقش خود در عرصه وحدت عمل نمایند. با این حال، قدرت بسیاری از این علمای دینی، محدود است، زیرا آنها عموما به نظریهها و تئوریها پایبند هستند. برخی از علما نیز به نهادها و مؤسسات علمی گرایش دارند و شاید خیلی به ایده تقریب مذاهب اسلامی اهتمام نداشته باشند. به هر حال، ما باید نقاطی را که میتوان از طریق آنها بر پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی تأثیر گذاشت، مشخص کنیم. همچنین لازم است در عرصه عمل، بیشتر به اموری بپردازیم که وحدت و تقریب میان مذاهب را محقق میسازد. یکی از مهمترین اقداماتی که میتوان در این عرصه انجام داد، نهادینه کردن مفاهیم دینیِ معین در جوامع اسلامی است. ازجمله این مفاهیم، اذعان به وجود اختلافنظرها و نیز احترام به نظراتِ مخالف است. ما باید به این مرحله برسیم که اگر طرفِ مقابلمان دیدگاهی غیر از دیدگاهِ ما داشت، این به معنای دشمنی و خصومتِ او با حق و حقانیت نیست.
شیخ علی عبدالعلیم العبودی در ادامه با اشاره به اینکه اختلافات میان دو طرف شاید تنها نشأتگرفته از تفاوت در نوع نگرشها و ماهیتِ خطمشیها باشد، تصریح کرد: در جوامع اسلامی، حاکمیتها نیز نباید وظیفه و مسئولیت خود را فراموش کنند. نظامهای حاکم بیش از دیگران از قدرت و امکانات کافی برای خدمت به پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی برخوردار هستند. نظامهای حاکم از طریق تعامل یکپارچه و بدون تبعیض با تمامی اقشار جامعه میتوانند گام بلندی در مسیر وحدت و انسجام مذاهب اسلامی بردارند. نهادینه شدن مفهوم شهروندی در جوامع اسلامی به گونهای که هیچ تبعیضی میان اقشار مختلف وجود نداشته باشد، یک اقدام مهم است که باید انجام شود. حکام جوامع اسلامی نباید با مردم بر اساس مذاهب و گرایشهایی که دارند، برخورد کنند. یکی دیگر از مسئولیتهای حکام جوامع اسلامی، اهتمام به حوزه آموزشی است. در این میان، مدارس از جایگاه مهمی برخوردار هستند و میتوانند مفاهیم دینی و ارزشی را در جامعه تثبیت کنند. در مدارس، ارزشهای معینی آموزش داده میشود که درست در نقطه مقابلِ منازعات مذهبی قرار دارد. در مدارس، همکاری بر اساسِ تفکر منطقی آموزش داده میشود. همچنین نباید از اهمیت عدالت غافل شد. عدالت، مفهومی است که همه مردم در برابر آن یکسان و برابر هستند. پیروان هیچ یک از مذاهب، در برابر عدالت احساس تبعیض نمیکنند. به این موضوع نیز باید توجه داشت که منافع و مصالحِ حقیقی و اقتصادی که مردم را به یکدیگر پیوند میدهند، نقش مهمی در به ثمر رسیدن پروژه تقریب دارند.
عضو تجمع علمای تقریب، توجه به میراث و فرهنگ اسلامی را نیز از جمله امور مهم دیگر دانست که باید بدان توجه کرد و افزود: شاید شما ماجرای «هشام بن حکم» یکی از شخصیتهای شیعی معروف را شنیده باشید. او دوستی به نام «عبدالله بن یزید الاباضی» داشت. روزی این دو بر سر برخی مفاهیم دینی و اعتقادی با یکدیگر به اختلاف برخوردند. این اختلاف درحالی بود که هر دو در یک فعالیت اقتصادی، شریک یکدیگر بودند. آنها یک مغازه مشترک داشتند و همراه با یکدیگر تجارت میکردند. این دو شخصیت تمام تلاش خود را به کار بستند تا اختلافاتشان در حوزه دینی مانع از همکاریشان در حوزه کسب و کار و تجارت نشود. قصه این دو نفر بسیار مشهور شد، زیرا اجازه ندادند که اختلافات عقیدتیشان به تجارتشان آسیب برساند. همچنین قصه دیگری هست و آن اینکه روزی دو نفر که با یکدیگر به اختلاف نظر خورده بودند، نزد «بن حجاج» شاعر شیعی مشهور رفتند. «بن حجاج» علت اختلاف را جویا شد. یکی از آنها گفت: «من معتقدم که پس از پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) بهترینِ مردم است». دیگری هم تصریح کرد: «من بر این باورم که پس از رحلت رسول الله (ص)، ابوبکر بهترینِ مردم است». آنها سپس از «بن حجاج» خواستند تا اختلافشان را حل کند. «بن حجاج» نیز گفت: «بهترین مردم کسی است که فقراء را اطعام کرده و آنها را بپوشاند». وی ادامه داد: «از ظاهر شما دو نفر پیداست که هر دو فقیر هستید. پس چرا وارد مجادلاتِ بیفایده میشوید؟ به سراغ مسائلی بروید که برای شما سود و فایدهای داشته باشد».
شیخ علی عبدالعلیم العبودی با تاکید بر اینکه همه انسانها در جوامع اسلامی باید به آنچه که برایشان مفید است، اهتمام داشته باشند، ادامه داد: این همان تفکری است که باید در جوامع اسلامی حاکم شود. مسلمانان در جوامع اسلامی دارای منافع و مصالح مشترک بسیاری هستند. حتی دشمنِ ما مسلمانان نیز مشترک است؛ دشمنی که هر لحظه ممکن است ضربه کمرشکنی به ما وارد سازد. ما در جوامع اسلامی نیاز به آگاهی و بصیرت داریم و این موضوعی نیست که دستِ کم گرفته شود. از سوی دیگر، میخواهم به محتوای بخشی از سخنان «ابن تغری بردی» که در کتاب مشهورش تحت عنوان «ستارگان درخشان در سرزمین مصر و قاهره» (منتشرشده در سال 442 هجری) آمده است، اشاره کنم. وی در این کتاب میگوید: «اهل سنت و شیعیان با یکدیگر صلح کردند». ماجرا از این قرار بود که فردی به نام «ابو محمد النسوی» به عنوان فرمانده نیروهای امنیتِ داخلی بغداد انتخاب شد. این درحالی است که وی یک فرد ظالم و خونریز بود. از همین روی، شیعیان و اهل سنت با یکدیگر وارد ائتلاف شدند و تصمیم گرفتند او را به قتل برسانند. در آن زمان، از بصره (به عنوان یک منطقه سُنی نشین) صدای «حی علی خیر العمل» بلند شد و در منطقه «کرخ» (منطقه شیعه نشین) بر طبل کوبیده شد و از فضائل صحابه سخن گفته شد. بنابراین، شیعیان و اهل سنت پس از ائتلاف با یکدیگر در برابر ظلم ایستادند. اگر این اتفاق نمیافتاد، خونهای زیادی ریخته میشد و پادشاهان و خلفاء از مهار کردن آن عاجز میماندند. باید تأکید کرد که مسلمانان دارای دشمن مشترک هستند و این نکته بسیار مهمی است. یک مسئله مهم دیگر نیز وجود دارد و آن، بصیرت و آگاهی است. این همان ویژگیای است که مردم عراق پس از اشغالگری آمریکا در این کشور، به وسیله آن توانستند فتنه را دفع کنند. افزون بر این، ما باید خط مشیِ و راه و روش دینی خود را ارتقاء دهیم؛ به گونهای که مشترکات میان مسلمانان در محور قرار گیرد. خداوند متعال در قرآن کریم بر روی همین مسئله تأکید کرده و فرموده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ» (بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است، بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد)
عضو تجمع علمای تقریب با یادآوری اینکه جوامع اسلامی به آگاهی و بصیرت از یک سو و تکیه بر مشترکات از سوی دیگر نیاز مبرم دارند، ادامه داد: با اینحال، متأسفانه برخی افراد به پررنگ کردن مسائل اختلافی میپردازند. به عنوان مثال، یکی میگوید که اعتقاد ما به خداوند و پیامبرش اینگونه است و اعتقاد سایر افراد به گونهای دیگر. این درحالی است که اگر ما اختلافنظر داشته باشیم، چنین اختلافی به معنای آن نیست که فاقد خدا و پیامبری واحد هستیم. اختلافات میان مسلمانان، اختلافات در جزئیات است؛ کما اینکه در داخل یک مذهب واحد نیز این اختلافات به چشم میخورد. بنابراین اگر اختلافاتی در حوزه مفاهیم دینی وجود داشت، این به معنای آن نیست که یک مذهب خدایی دارد و مذهب دوم، خدایی دیگر. چنین تفکری، خطرناک و اشتباه است. بدون شک، مسلمانان دارای منافع مشترک زیادی هستند. این منافع مشترک، همه مسلمانان را به یکدیگر پیوند میزند. متأسفانه باید بگویم که جایگاه مسجد در عرصه ایجاد وحدت ضعیف شده و گاها نیز مسجد به مکانی برای ایجاد تفرقه میان مذاهب مبدل شده است. به هرحال، راهکارهای عملی و اجرایی زیادی برای جامه عمل پوشاندن به وحدت وجود دارند که باید به آنها توجه کرد. در پایان میخواهم به کتاب خود تحت عنوان «کشف الغمة بتألیف الأمة» اشاره کنم. در این کتاب یک سبک، روش و خط مشی جدید برای به ثمر نشستن پروژه تقریب میان مذاهب اسلامی ارائه شده است.