تاریخ انتشار۱۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۴
کد مطلب : 214219

کلید واژه­ های نامه قابل دقت فراوان است/ روح نامه، دعوت به انصاف و نگاه برابر است و جوانان را به تأمل بیشتر برای فردایی بهتر فراخوانده.

رهبر انقلاب در دو نامه ی اخیر به عنوان یک مصلح دینی و بلکه بشری وارد میدان شدند و نامه ایشان برای ادای یک رسالت جهانی بزرگ است. ایشان عهده دار اجرای مأموریت تاریخی برای ایجاد وفاق منطقی بین جامعه انسانی بر پایه­ ی عقلانیت و معنویت است.
کلید واژه­ های نامه قابل دقت فراوان است/ روح نامه، دعوت به انصاف و نگاه برابر است و جوانان را به تأمل بیشتر برای فردایی بهتر فراخوانده.

به گزارش خبرگزاری تقریب (تنا) آیت اللّه دکتر رضا رمضانی رئیس اتحادیه اروپایی علما و اندیشمندان شیعه درگفتگو با خبرنگار ویژه شبکه «مسلم تی وی» در آلمان درباره نامه اخیر حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به جوانان اروپا و امریکا
در پاسخ به این سوال که آیا جوانان غربی مستعد دریافت نامه جدید بودند؟ گفت: قطعا بله؛ چراکه جوانان غرب با مطالعه این نامه می توانند از علل و ریشه های بسیاری از مسائل به صورت شفاف سر در آوردند.

وی به اوضاع بحرانی دربرخی کشورهای اروپایی اشاره کرد و گفت: سرازیر شدن پناه­جویان از کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، یمن و برخی نقاط دیگر به اروپا و به ویژه آلمان و نیز اجرای عملیّات­ تروریستی و نا امنی های گسترده و سازمان­دهی شده  گروه­های افراطی باعث شده است در این منطقه از جهان وضعیتی ویژه حاکم شود.

رئیس شورای علمای اتحادیه مراکز شیعی آلمان افزود: شاید بسیاری از جوانان این روزها به طور ناخودآگاه با دیدن این صحنه ها پرسش­هایی در ذهنشان پدید آمده که برای آن به دنبال پاسخ­های صادقانه و روشن، آن هم به دور از غوغاهای رسانه ای هستند. لذا زمینه برای شنیدن سخن حق بسیار فراهم است؛ گرچه باز هم برخی از رسانه­ ها، با سانسور و بایکوت واقعیّت­ها تلاش دارند پاسخ­های غیر دقیق و نادرست و از قبل طراحی شده را بر اساس یک سلسله پیش فرض های ثابت به خورد آنان بدهند اما به نظر من شرایط عمومی جوانان در این روزها، آمیزه و ترکیبی است از کنجکاوی و جستجوگری برای رسیدن به حقیقتی که ورای شیشه دوربین ها و موج های رسانه­ ها می­گذرد.

وی افزود: طبعاً در چنین شرایطی زمینه­ ی روحی و ذهنی برای جوانان فراهم است، چون هم منتظر دریافت­ تحلیل­های قانع کننده و خردپسند برای وقایع اتفاقیه هستند و هم به علاجی برای آینده فکر می­ کنند. این در حالی است که در بین انبوه رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری کمتر می­ توانند به یک تحلیل درست و جامع با راه حل مناسب دست پیدا کنند و بیشتر مطالب صرفاً هیجانی، احساسی و حتی کهنه و خالی از سخن تازه است. بنابراین، پاسخ این پرسش که « آیا جوانان غربی مستعد دریافت نامه جدید بودند؟ » به نظر مثبت است.

آیت اللّه دکتر رضا رمضانی درباره علت فاصله زمانی بین دو نامه گفت: استنباط شخصی اینجانب این است که معظّم له به عنوان یک معلّم و مربّی دلسوز در عرصه بین الملل در این دنیای پیچیده و متغیّر برنامه تربیتی مستمری را در قبال نسل امروز و خصوصاً جوانان غرب دنبال می­ کنند. طبعاً در چنین روندی تعدّد ارتباطات می تواند مهم و نقش آفرین باشد.
در تفکّر الهی تفاوتی بین انسانی که در غرب زندگی می کند با انسانی که در شرق زندگی می­ کند نیست و حق هدایت برای همه افراد ثابت است و باید حجّت بر همگان ارائه شود. زمانی که طلب و نیاز حقیقی وجود دارد، دم فرو بستن و خاموشی در منطق ولایت ناصواب است. ایشان به عنوان یک مصلح دینی، بلکه یک مصلح بشری که حتی برای غیر دینداران خیراندیشی می­ کند، در سطح جهانی به حسب شرائط موجود در غرب این نامه را برای جوانان نوشتند.
گرچه از نظر تحلیل­ های آکادمیک، وزانت و غنای نامه اوّل هنوز جای کار فراوان دارد و باید روی ابعاد مختلف آن فعّالیت علمی و پژوهشی صورت گیرد، اما نامه دوم را می توان مکمّل نامه اوّل دانست.


وی درباره شباهت و ارتباط بین نامه اول و دوم را اینطور بیان کرد: زوایای هر دو نامه که از طرف یک مصلح بزرگ برای جوانان اروپائی و آمریکا نوشته شده، بسیار گسترده است. هر دو نامه منطقی، منصفانه و در عین حال مستقیم، صمیمانه و واقع­گرایانه است و نویسنده نامه تلاش دارد با تواضع خاصی که هنر مردان خداست، پیام­ها را بر اساس مکانیزم تولید و دریافت ادراکات فطری منظّم به مخاطب منتقل کند. هر دو نامه از بدیهیات، مشاهدات و تجربیات روزمرّه جدید شروع شده و سپس پرسش­های موجود در اذهان عمومی جوانان را برجسته ساخته، تا فکر و دل آنان را به کار بیندازد. از این رو مقایسه هایی بین نمونه­ های یکسان در غرب و شرق صورت گرفته تا داوری­ های دوگانه برخی دول غربی را نشان دهد و نیز تحلیل­های تاریخی و عقلانی در این نامه ارائه شده و جوانان را به تأمل بیشتر برای فردایی بهتر و ایمن­ تر فرا خوانده است.
در عین حال، موضوع نامه اوّل، دعوت به مطالعه و شناخت مستقیم راجع به اسلام بود و در نامه دوم به دنبال مسائل قبلی و به تناسب شرایط پدید آمده، موضوعات جدیدی مطرح شده است، از جمله این­که: تروریسم درد مشترک همه ملّت­های جهان است که محتاج چاره اندیشی جمعی است؛ تضاد برخی از سیاست­های کلان غرب و برخوردهای دوگانه، عامل اصلی شکل گیری و گسترش تروریسم است؛ اصلاح اندیشه خشونت زای برخی از سیاست­های فرهنگی، اجتماعی و جهانی دولت­های غربی، اساسی ترین اقدام برای ایجاد امنیت در غرب است؛ تعاملات صحیح فرهنگی غرب و شرق امری مرغوب و مطلوب و در مقابل، پیوندهای تحمیلی مخالف با تکثّر فرهنگی، امری مردود و نادرست است؛ رفتار ظالمانه با مسلمانان ساکن اروپا و آمریکا یک اشتباه بزرگ و زیان­بخش به حال جامعه غربی است و باید جهت رسیدن به آینده ای بهتر، تعامل صحیح و شرافتمندانه با جهان اسلام پی­ ریزی شود.

رئیس شورای علمای اتحادیه مراکز شیعی آلمان درباره نامه دوم افزود: من تصوّر می کنم ایشان عهده دار یک مأموریت تاریخی برای ایجاد وفاق منطقی بین جامعه انسانی بر پایه عقلانیت و معنویت است و با دو نامه اخیر در پی ادای رسالتی جهانی برآمده است. از این رو روح نامه، دعوت به انصاف و نگاه برابر است.
نویسنده می خواهد بار دیگر ضرورت عدالت را یادآور شود و رفتارهای تبعیض آمیز و ستم ورزانه را پایه هر کژی و تباهی قلمداد کند. لذا کلید واژه­ های نامه، قابل دقتّ فراوان است. یک­جا از هم پیمانی غرب با حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، به داشتن عقب‌ مانده‌ترین نظام­های سیاسی، گلایه می کند؛ در جای دیگر برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام را به چالش می کشد؛ در جای دیگر از پشتیبانی از تروریسم دولتی و ستمی که بر مردم مظلوم غزّه و فلسطین روا داشته می­ شود سخن می­گوید؛ در قسمتی از خسارت­های انسانی، زیرساخت­های اقتصادی و صنعتی کشورهای مورد تهاجم غرب که آنها را از توسعه بازداشته و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگردانده سخن
می­ راند و در فرازی دیگر از ذهنیّتِ آلوده به تزویر، ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است، پرده برمی­دارد و وضع مقرّرات در برخی کشورهای اروپایی برای تشویق شهروندان به جاسوسی علیه مسلمانان را عامل گسترش ناامنی می­شمارد و از خاصیّت برگشت‌پذیری ظلم سخن می­گوید؛ و موارد دیگر.
البته همه این­ها موضوعات مهمّی است که باید درباره آنها صادقانه با مردم جهان سخن گفت. امّا یکی از مهم ترین مسائل این نامه، سیاست­های فرهنگی است که از آن به عنوان هجوم نرم یاد شده و به شکل استعمار فرانو بروز یافته است. آنچه به عنوان شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان مطرح می­شود، خطری بزرگ و خسارت­ بار برای جامعه بشری است؛ چراکه مبتنی بر مؤلفه­ های «استکبار و ستیزه‌جویی» و «بی‌بندوباری اخلاقی» و «معناگریزی» است و نمی تواند جامعه بشری را به خوشبختی پایدار و با ثُبات برساند. و در نهایت پیشنهاد می­ کنند که شکاف­ها به جای تعمیق، ترمیم گردد و از جوانان می­خواهند لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافند و با استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیان­های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنند تا بار دیگر امید به آینده در بشریت زنده گردد و آرزوی دیرین برای تجربه­ نمودن امنیت جامع برای همگان به رؤیایی دست نیافتنی تبدیل نگردد.

آیت الله رمضانی درخصوص اقدامات مراکز اسلامی اروپا برای ابلاغ نامه اوّل و دوم به مخاطبان اصلی آن یعنی جوانان گفت: به حسب گزارش­هایی که به دست ما رسیده، تاکنون فعّالیت­های خوبی در این زمینه صورت گرفته است. از آن جمله برگزاری برخی کنفرانس­ها و جلسات علمی و آکادمیک بوده که اخیراً یکی از آنها در برلین برگزار شد و اینجانب هم در آنجا سخنرانی داشتم. حضور انبوه جوانان برای ثبت نام و شرکت در این کنفرانس بیانگر آنست که این نوع همایش­ها در مراکز علمی، اسلامی و آکادمی، نیاز فزاینده نسل امروز خصوصاً جوانان است که در پی حقیقت گمشده خود هستند. و مشروح گزارش ها را در سایت مرکز اسلامی و سایت اتحادیه اروپایی می توانید مشاهده کنید.    

تلخیص از حوزه نیوز
 
https://taghribnews.com/vdcgqt9xyak9qx4.rpra.html
مرجع : حوزه نیوز
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی