تاریخ انتشار۳۰ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۹
کد مطلب : 183118

سومین نشست تحلیلی با موضوع « بررسی تازه ترین تحولات یمن»(بخش اول)

در نشست تحلیلی خبرگزاری تقریب مطرح شد: موفقیت چشمگیر مردم یمن در فروپاشی بقایای رژیم دیکتاتوری «علی عبدا..صالح» را، باید نتیجه افتخارآمیز وحدت و همدلی تحسین برانگیز پیروان مذاهب مختلف اسلامی دانست که دوشادوش یکدیگر، زمینه ها و مقدمات پیروزی های بعدی خود را نیزفراهم کرده اند.
سومین نشست تحلیلی با موضوع « بررسی تازه ترین تحولات یمن»(بخش اول)
حرکت ها و خیزش های مردمی در یمن چه ماهیتی دارد؟ "جنبش انصارا..." با چه ویژگی هایی در راس تصمیم گیری های این کشور قرار گرفته است؟ موفقیت های کنونی مردم یمن حاصل چه عواملی وزمینه هایی است؟ موانع موجود برسر راه مردم یمن برای برپایی نظامی مردم سالار و اسلامی، کدامند؟ این پرسش ها وتعداد زیادی دیگر ازپرسش ها درخصوص تازه ترین تحولات یمن در نشست تحلیلی این هفتهخبرگزاری تقریب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
در این نشست تحلیلی، آقایان حسین رویوران کارشناس مسائل غرب آسیا و رضا میرابیان کارشناس مسائل خلیج فارس، در حضورخبرنگاران و دست اندرکاران بخش های مختلف خبرگزاری تقریب، به رایج ترین پرسش ها در خصوص تازه ترین تحولات یمن پاسخ گفته و به تشریح ریشه های و عوامل پیدایش خیزش مردمی در یمن و بررسی مشکلات موجود مبادرت کردند.


مجری: بسم ا..الرحمن الرحیم . همانگونه که می دانید، درچند هفته اخیر، یمن تحولات بسیار مهمی را، پشت سر گذاشته و آنگونه که گفته می شود، هم اینک نیز آبستن یک سلسله تحولات بسیار مهمی است. براین اساس قرار براین شد تا در سلسله نشست هایی تحلیلی این خبرگزاری و با دعوت از کارشناسان ارشد مسائل منطقه به بررسی و تحلیل تحولات این کشور اسلامی بپردازیم
جناب آقای رویوران، به عنوان نخستین پرسش: بعضی معتقدند که مرحله فروپاشی انقلاب یمن پایان پیدا کرده و برخی دیگر میگویند که هنوز خیزش مردمی دریمن به انقلاب تبدیل نشده؛ برخی هم می گویند که فاز کنونی ادامه فعالیت ها برای برپایی یک نظام هست. به نظرشما آیاحرکت کنونی مردم یمن را می شود گفت انقلاب است و اگر انقلاب هست، از نظر شما در چه مرحله ای است؟

رویوران: آنچه در یمن اتفاق افتاده در چند سال اخیر یک حرکت اکثریتی هست. اما شاید یک اجماع مردمی برای تغییرات اجتماعی نیست. حرکت بیداری اسلامی در ۲۰۱۱ که در یمن آغاز شد بخش های وسیعی از مردم را جذب خودش کرد و تظاهراتی که در میدان «تغییر» مخصوصا در دو سال اول اتفاق افتاد واقعا چشمگیر گسترده و فراگیر بود، اما من قبول ندارم اینکه بشود اسمش را گذاشت یک انقلاب. به دلیل اینکه انقلاب مشخصه های خاص خودش را دارد و اینها دنبال تغییر بودند، اما یک برنامه مشخص هم برای تغییر نداشتند، ورود عنصر خارجی از جمله سازمان ملل از طریق فرستاده اش «بن عمر»، «شورای همکاری خلیج فارس» به ویژه عربستان سعودی که به صورت مستقیم وارد این بجران شده بود، مانع از تغییرات در نظام سیاسی شد یا حداقل چیزی که خواست مردم بوده «رفورم» بوده و عملا با ایجاد ساختار جایگزینی، «علی عبدا...صالح» رفت و معاون اولش آمد، این جابجایی فرد را برای مردم به عنوان تغییر وانمود کردند؛ درحالیکه خواست مردم از این خیلی فراتر بود. مردم نسبت به فساد موجود در نظام سیاسی به شدت اعتراض داشتند؛ مردم نسبت به ناکارآمدی دولت به شدت اعتراض داشتند و فساد موجود، فساد مالی مخصوصا، این موجب شد که مردم دچار یک نوع سرخوردگی بشوند از تغییراتی که در آنجا اتفاق افتاد. حرکتی که «جنبش انصارا..» یا به تعبیری موج دوم انقلابی که اتفاق افتاد، امتداد موج اول است؛ با این تفاوت که در موج اول حرکت سازمان نداشت ساختار سیاسی نداشت. در موج دوم «جنبش انصارا..» هم ساختار داشتند هم نیروی نظامی داشتند نهاد داشتند و هم ایده داشتند. با به کارگیری این امکانات؛ سعی کردند، تغییراتی را به وجود بیاورند. در این دوره میزان اجماع مردمی کمتر از دور اول نبوده و تغییراتی هم در ساختارهای سیاسی اتفاق افتاد. در دور اول علیرغم اینکه جامعه یمن یک جامعه قبیله ای است. اما شاهد یک رفتار کاملا مدنی بودیم، علیرغم اینکه در چندین دوره رژیم «علی عبدا...صالح» کشتارهایی انجام داد، اما در چارچوب قبیله ای، به مسائل انتقام و از این قبیل، هیچ کس برخورد نکرد، بلکه به عنوان یک جامعه مدنی برخورد کردند که دنبال یک حقوق ملی هستند دنبال حقوق اجتماعی هستند.
در مرحله دوم یک نوع ائتلاف سازی اجتماعی جدیدی اتفاق افتاد: اولا تحولاتی در درون ساختار اتفاق افتاد. از جمله بزرگترین قبیله ای که در یمن هست قبیله «حاشد» است الان برآوردها صحبت از ۶ میلیون می کند که این قبیله به تنهایی در یک کشور ۲۵ میلیونی ۶ میلیون جمعیت دارد و «آل احمر» در راس آن قرار داشتند اینها بخشی از ائتلاف حاکم در گذشته بودند به عنوان «حزب اصلاح» و «عبدا.. احمر» در گذشته رئیس مجلس بود. یکی از پایه های قدرت در آن نظام سیاسی در موج اول «آل احمر» تغییر فاز دادند با مردم قرار گرفتند اما در موج دوم ما شاهد این هستیم که یک شکاف عمیقی در درون این قبیله حاشد اتفاق می افتد یعنی بخش وسیعی از زیرمجموعه های این قبیله دراستان «عمران» و استان«ارحب» اینها از قبیله جدا می شوند و با «حوثی ها» ائتلاف می کنند و این نشان می دهد که در خود ساختار قبیله ای تغییراتی اتفاق افتاد لذا نوع ائتلاف سازی که در موج دوم اتفاق افتاد تا حد زیادی ماهیت مدنی
دارد و نیروهای سیاسی که با «جنبش انصارا..» قبایلی که همپیمان شدند همه اینها نشان دهنده این واقعیت هستند که ما شاهد یک نوع اجماع سازی جدیدی هستیم متفاوت از قبل؛ اما در عین حال فراگیری که همه ملت را در بر بگیرد. چنین چیزی در موج دوم تحقق پیدا نکرده اما می توان گفت که یک اکثریت قابل قبولی در این موج حضور پیدا کرده اند.
مجری: یعنی بیش از ۵۰ درصد
رویوران: بله

مجری: حالا ما اشاره کنیم به شعارهای مردم یمن شعارهای اسقاط نظام را مطرح می کردند، وقتی بحث از اسقاط نظام می شود قاعدتأ باید بحث از انقلاب باشد، جناب آقای میرابیان شما نظرتان چی هست؟ این را می شود گفت انقلاب و اگر انقلاب هست در چه مرحله ای است؟

میرآبیان: چه بحث انقلاب بوده، چه خیزش بوده، چه جنبش بوده؛ روند فعلی حوثی ها، تصحیح روند گذشته است. یک جنبش گسترده مردمی ایجاد شد در یمن و حضور زنان به جز جمهوری اسلامی ایران در کل جهان عرب و جهان اسلام سابقه نداشته اینقدر که زن حضور پیدا کرد در این جنبش که بیسابقه بوده. و این جنبش فراگیر بود که از روستا تا شهرنشین، از تحصیل کرده تا بیسواد، با توجه که جامعه یمن امروز یک جامعه سنتی و فقر و بیسواد هم در آن زیاد هست، این حرکت نمونه بود. در جریان های بیداری که در جهان عرب صورت گرفت. ادامه روند برای کشورهای حوزه خلیج فارس قابل قبول نبود. برای غرب قابل قبول نبود. چون در دوران سال های گذشته یمن عموما زیر یک حوزه استحفاظی امنیتی سیاسی قرار داشت؛ یعنی نانوشته و ناخوانده هم در واقع تحت نفوذ سیاسی شورای همکاری خلیج فارس و هم تحت نفوذ سیاسی غرب، مشخصا آمریکا و حوزه امنیتی بود و بحث انتقال مستشاران و زدن مناطق القاعده توسط پهباد آمریکایی توسط همان قرارداد نانوشته ای بود که با «علی عبدا...صالح» صورت می گرفت. بنابراین ادامه این روند داشت غیرقابل تحمل میشد؛ با وضعیتی که در منطقه بود. لذا مجموعه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به اضافه چند کشور غربی و در رأس آن آمریکا می آیند، یک گروه ۱۱ نفره از کشورها جمع می شوند و از طریق شورای امنیت سازمان ملل در یمن نقل و انتقال قدرت صورت می گیرد.
یعنی سوار بر موج حرکت مردمی می شوند و انتقال قدرت را از «علی عبدا..صالح» به «منصورهادی» انجام می دهند، فکر می کردند با ادامه این روند بتوانند یک سری اصلاحات رفورمی در یمن صورت بدهند و مسیر آن جنبش یا خیزش عمومی مردم را به این جهت هدایت کنند.
تا حدودی اوایلش هم موفق بودند و بالاخره آن خیزش یا جنبش از شدتش خوابید و مردم به خانه هایشان برگشتند. فارغ از اینکه زیر پوست این جنبش حرکت های سازماندهی شده، آموزش دیده، حرکت هایی که مطالبات عمیق تری داشتند مثل «جنبش انصارا..» وجود داشتند؛ بحث «جنبش انصارا..» این نیست که دفعتا از استان «صعده» آمده باشد بیرون یک سابقه ۴۰ ، ۵۰ ساله دارد برمی گردد به حکومت امامی ها در یمن. اینها در دوران گذشته نزدیک به ۵ جنگ با «علی عبدا... صالح» داشتند. با سعودی ها در مرزها درگیری داشتند، درگیری زیاد داشتند با حکومت مرکزی. طبیعتا وقتی این رفورمی که در صنعا صورت گرفت و انتقال قدرت که از «علی عبدا...صالح» به «عبدربه منصور هادی» صورت گرفت؛ آرام آرام نارضایتی ها در مردم روشن شد و مردم احساس کردند که به خواسته هایشان نمی رسند و وضعیت همان وضعیت سابق است. «جنبش انصارا..» از این وضعیت و بستری که در مردم وجود داشت، حرکت خود را آغاز کرد. از مناطق شمالی یمن و شهرها یکی پس از دیگری تسلیم شدند . درست است که بعضا درگیری هایی صورت می گیرد؛ اما کسی که یمن را می شناسد و بافت قبیله ای اش را میشناسد به این راحتی شما نمی توانید یک قبیله ای را سرکوب کنید و با جنگ نظامی وارد شهر شوید و تسلیم کنید قبیله را؛ در اثر گفتمانی که صورت گرفت بین «جنبش انصارا..» و قبایل و مردم مناطق و استانداری ها، چون وقتی وارد شهر می شدند پادگانها نیروهای امنیتی قبایل تسلیم می شدند همراه می شدند پیشباز نیروهای «جنبش انصارا..» می رفتند.
این جور نیست که فکر کنید به راحتی قابل تصرف است شهرهای یمن، زیرا اولا یمن بالاخص بخش شمالی اش مناطق بسیار صعب العبور و کوهستانی است و بافت قبیله ای اش هم به صورتی هست که همه مردم مسلح هستند هم سلاح سنگین دارند، هم سلاح نیمه سنگین دارند سبک هم که یک سلاح معمولی است در اختیار مردم هست.
یادم هست ۱۵ سال پیش سازمان ملل یک آماری داده بود که ما به اندازه ۳ برابر جمعیت یمن سلاح سبک هست در اختیارمان و در اختیار مردم است
بنابراین این حرکت آغاز شد و بالاخره «جنبش انصارا..» وارد صنعا شد و سعی کردند که با مذاکره و حفظ چارچوب ساختار سیاسی که ریاست جمهوری هست پارلمان هست مجلس شورا هست. ساختارهای سیاسی امنیتی را زیاد دست به ترکیبش نزدند و با همین وضعیتی که هست وضع را ادامه دهند اما از آن طرف هم فشارهایی بود که حکومت تسلیم این جریان ها نشود ...فشارهای که از جانب شورای همکاری خلیج فارس یا از جانب غرب می شد، به دولت صنعا می شد، باعث می شد که آنها نتوانند خواسته اینها را برآورده کنند. کار به جایی رسید که در آخرین هیئتی که« منصور هادی» برای عربستان اعزام کرده بود و چند تا از کشورهای دیگر؛ آقایان صریحا اعلام کردند که ما کمک های مالی مان را قطع می کنیم؛ به دلیل اینکه شما باعث شد خیلی از شهرها به دست «جنبش انصارا..» سقوط کند و عملا هژمونی قدرت درست آنها بیفتد
بنابراین این وضعیتی که درحال حاضر پیش آمده یک حرکت تصحیحی بود بازسازی بوده، نسبت به جریان غرب که الان وضعیت به اینجا رسیده که ما شاهدش هستیم
https://taghribnews.com/vdcjvtevouqeovz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی