به برکت ماه رمضان، براى مسلمان فرصتى پيش مىآيد كه بايد از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادّىِ خود استفاده كند. يكى از درسهاى بزرگ ماه رمضان كه در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در اين ماه بايد آن را فرا بگيريم و استفاده كنيم، اين است كه با چشيدن گرسنگى و تشنگى، به فكر گرسنگان و محرومان و فقرا بيفتيم.
اشتراک گذاری :
درسهای ماه مبارک رمضان
در دعاى روزهاى ماه رمضان مىگوييم: «الّلهم اغن كلّ فقير. الّلهم اشبع كلّ جائع. الّلهم اكس كلّ عريان». اين دعا فقط براى( مفاتيح الجنان: دعاى يوميه ماه مبارك رمضان ( خواندن نيست؛ براى اين است كه همه خود را براى مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محروميت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. اين مبارزه، يك وظيفه همگانى است. در آيات قرآن مىخوانيم: «أرايت الّذى يكذّب بالدّين. فذلك الّذى يدعّ اليتيم. و لايحضّ على طعام المسكين» ( ماعون: 3 - 1). يكى از نشانههاى تكذيبِ دين اين است كه انسان در مقابل فقر فقيران و محرومان بىتفاوت باشد و احساس مسئوليت نكند. در ماه رمضان، به بركت روزه، طعم گرسنگى و تشنگى و نرسيدن به آنچه اشتهاى نفس انسان است را درك كرديم و چشيديم. اين بايد ما را به احساس مسئوليتى كه اسلام در قبال مسئله مهمّ فقر و فقير از يكايك مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظيفه نهاده است، نزديك كند. ....
همه بايد خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات يعنى هيچ خانوادهاى از خانواده هاى مسلمان و هم ميهن و محروم را با دردها و محروميتها و مشكلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست كمك رسانى به سوى آنها دراز كردن. امروز اين يك وظيفه جهانى براى همه انسانهايى است كه داراى وجدان و اخلاق و عاطفه انسانى هستند؛ اما براى مسلمانان، علاوه بر اينكه يك وظيفه اخلاقى و عاطفى است، يك وظيفه دينى است.
به همسايه ها و فقرا رسيدگى كنيد. يكى از عواملى كه نمى گذارد دست كسانى كه توانايى كمك دارند، به يارى فقرا دراز شود، روحيه مصرفگرايى و تجمّل در جامعه است. براى جامعه بلاى بزرگى است كه ميل به مصرف، روزبه روز در آن زياد شود و همه به بيشتر مصرف كردن، بيشتر خوردن، متنوّع تر، خوردن، متنوّعتر پوشيدن و دنبال نشانه هاى مُد و هر چيز تازه براى وسايل زندگى و تجمّلات آن رفتن، تشويق شوند. چه ثروتها و پولهايى كه در اين راهها هدر مىرود و از مصرف شدن در جايى كه موجب رضاى خدا و رفع مشكلات جمعى از مردم است، باز مىماند!
فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه هاى نماز عيد فطر15/9/ 1381
آموزههای عملی از ماه مبارک رمضان
آنچه كه من به مردم عزيزمان در اين خطبه عرض مىكنم، اين است كه بزرگترين درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلين و مهمترين قدمِ خودسازى هم اين است كه انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه كند؛ عيوب خود را با روشنى و دقّت ببيند و سعى در برطرف كردن آنها داشته باشد. اين از عهده خود ما برمىآيد و اين تكليفى بر دوش ماست.
به مردم عرض مىكنم: به هم رحم كنيد تا خداى متعال به شما رحم كند. كسانى كه دستشان باز است، دست تعدّى به سمت منافع و مصالح ديگران دراز نكنند. كسانى كه زرنگى و هوش و امكانات و قدرت و مسئوليت و توانايي هاى گوناگون فردى و اجتماعى دارند، از اين تواناييها در راه تعدّى به ديگران استفاده نكنند. خود را بنده خدا بدانيم؛ در مقابل بقيه بندگان خدا، خود را موظّف به همراهى، احسان، نيكى و رعايت انصاف بدانيم؛ آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد باريد؛ ما را شستشو خواهد داد و بركات خود را بر ما نازل خواهد كرد. البته اين وظيفه همه است؛ ولى كسانى كه در جامعه تمكّن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ كلمه اى در ميان مردم دارند، بيش از ديگران در مقابل اين بار سنگين - بار خودسازى و محدود كردن قواى خود از تجاوز به ديگران - مسئولند.
فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه هاى نماز عيد سعيد فطر25/ 9 /1380
در باب ماه رمضان، چند جمله از دعاى چهل و چهارم «صحيفه سجاديه»، كه مربوط به همين ماه است، انتخاب كرده ام و انشاءاللَّه، همين چند جمله را براى شما ترجمه مىكنم. اما قبل از آن، خواهش مىكنم عزيزان من، بخصوص جوانان، با صحيفه سجّاديه اُنس بگيرند؛ زيرا همه چيز در اين كتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چيز، وجود دارد. امام سجّاد عليهالصّلاة و السّلام، در اين دعا هم مثل بقيه دعاهاى صحيفه سجاديه، با اينكه در مقام دعا و تضرّع است و با خداى متعال حرف مىزند، اما سخن گفتنش، كأنّهُ از يك روال استدلالى و ترتيب مطلب بر دليل و معلول بر علّت، پيروى مىكند. اغلبِ دعاهاى صحيفه سجاديه - تا آنجا كه بنده سير كرده ام - همين حالت را دارد. همه چيز مرتّب و چيده شده است. مثل اين است كه يك نفر، در مقابل مستمعى نشسته و با او به صورت استدلالى و منطقى حرف مىزند. همان ناله هاى عاشقانه هم كه در صحيفه سجّاديه آمده است، همين حالت را دارد.
در اينجا نيز همين طور است. امام در اوّل دعاى مورد اشاره مىفرمايد: «الحمدللَّه الّذى جعلنا من اهله» (دعاى 44 صحيفه سجاديه) «ما را اهل حمد قرار داد.» ما از نعم الهى غافل نيستيم، و او را حمد و شكر مىكنيم. او راههايى در مقابل ما باز كرده است، كه به حمدش برسيم. همچنين، غايات و راههايى معيّن فرموده و ما را در اين راهها به رفتن واداشته است.
بعد مىرسد به اين جمله: «والحمدللَّه الذى جعل من تلك السّبل شهره شهر رمضان»؛ «حمد خداى را كه يكى از اين راههايى كه ما را به او؛ به كمال و به بصيرت نسبت به معدن عظمت مىرساند، همين ماه رمضان است.» امام تعبير مىكند به «شَهره»؛ يعنى «شهر خودش». شهر خدا را يكى از اين راهها قرار داد. خيلى پرمعناست. اگر فكر كنيم همه ماهها ماه خدا و مال خداست؛ وقتى كه مالك همه وجود، بخشى از وجود را معيّن مىكند و آن را به خود نسبت خاص مىدهد، معلوم مىشود نسبت به اين بخش، توجّه و عنايت ويژه اى دارد. يكى از اين بخشها، همين «شهراللَّه» است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ اين نسبت، در فضيلت ماه رمضان، كافى است. «شهر رمضان، شهر الصيام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهى كه روزه آن، يكى از ابزارهاى بسيار كار آمد براى تهذيب نفس است؛ چرا كه در آن گرسنگى كشيدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه كردن نهفته است. شهر اسلام، يعنى شهر «اسلام الوجه لدى اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسليم بودن.» خوب؛ انسانى جوان است و وقتى روزه مىگيرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرايز، او را به سمت هوس و اشتهايى مىخواند. ولى او، در مقابل همه اين غرايز مىايستد. براى چه؟! براى اجراى امر پروردگار. و اين، تسليم در مقابل پروردگار است. در هيچ روزى از روزهاى سال، يك مسلمان، به طور عادّى، اين همه در مقابل خدا تسليم نيست كه در روزهاى ماه رمضان به طور عادى تسليم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسليم است.
آموزههای عملی از ماه مبارک رمضان
امام، در ادامه دعا مىفرمايد: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاكيزه كننده است.» در اين ماه، عواملى وجود دارد كه روح ما را پاك و طاهر مىكند. آن عوامل چيست؟ يكى روزه است؛ يكى تلاوت قرآن است و يكى دعا و تضرّع است. اين همه دعاها، ارزاق طيبّه و طاهرهاى است از مائدههاى ضيافت الهى كه خداى متعال در اين ضيافت يك ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون كلام امام اين است كه خدا در اين ضيافت، با روزه از شما پذيرايى مىكند. ....
بعد مىفرمايد: «و شهر التّمحيص»؛ اين ماه، ماه تمحيص است. «تمحيص» يعنى چه؟ يعنى خالص كردن. مقصود اين است كه در اين ماه، ناب و خالص شويم. ....
اين ماه، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه كنيم، خالص شدن در اين ماه، از راههاى ديگرِ خالص شدن، آسانتر است. ما با همين روزه و مبارزه كردن با نفس، مىتوانيم خودمان را خالص كنيم. اغلبِ گمراهيهايى كه وجود دارد، يا به خاطر گناهانى است كه از ما سر مىزند و يا به خاطر خصلتهاى زشتى است كه در وجودِ ما نهفته است.
فرازی از بيانات مقام0معظم رهبرى در خطبههاى نماز جمعه سوم رمضان 1415- 14/11/1373
ماه رمضان در هر سال، قطعه اى از بهشت است كه خدا در جهنّم سوزان دنياى مادّى ما آن را وارد مىكند و به ما فرصت مىدهد كه خودمان را بر سر اين سفره الهى در اين ماه، وارد بهشت كنيم. بعضى همان سى روز را وارد بهشت مىشوند. بعضى به بركت آن سى روز، همه سال را و بعضى همه عمر را. بعضى هم از كنار آن، غافل عبور مىكنند كه مايه تأسّف و خسران است. حالا براى خودشان كه هيچ، هر كس كه ببيند اين موجود انسانى، با اين همه استعداد و توانايىِ عروج و تكامل، از چنين سفره با عظمتى استفاده نكند، حق دارد كه متأسّف شود. اين، ماه رمضان است. ماه ضيافت اللَّه است. ماه ليلةالقدر است........ از بزرگترين اهداف روزه ماه رمضان - يا شايد بشود به يك معنا گفت: «تمام الهدف» - تقواست. «لعلكم تتّقون.» و اين دست ماست. مردم بايد هركدام خودشان، و اگر بتوانند ديگران را اصلاح كنند. اين، مخصوص معممّين نيست. لكن علما و روحانيون و خطبا و وعاظ آمادگى دارند. خداى متعال به آنها اين بيان، اين امكان، اين ذهن، اين موقعيت اجتماعى و اين لباس را داده است؛ و ما بايد از آن استفاده كنيم. از جمله چيزهايى كه در اين ماه رمضان عادى است، اين عبارت صريح خداى متعال است كه «ليلة القدر خير من الف شهر، تنزّلالملئكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر، سلامٌ هى حتى مطلع الفجر.» (قدر: 5 – 3) يك شب تا صبح، مظهر سلام الهى است. همان «سلامٌ قولاً من ربّ رحيم» (يس: 58) كه مخصوص مؤمنين است. مخصوص اهل بهشت است. مخصوص بندگان خالص خداست. اين، در اختيار ماست كه استفاده كنيم. اين، آن كلمه اى است كه من مىخواهم در باب ماه رمضان عرض كنم. اين، كليد اصلاح همه امور است؛ و از اينجا شروع مىشود. كما اينكه اصل انقلاب از اينجا شروع شد: از مسجد و دين.
فرازی از بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار روحانيان و مبلّغان اعزامى به مناسبت فرارسيدن ماه مبارك رمضان 1372/11/17
ماه رمضان فرصت خوبى براى خودسازى است. ماهمان مادهی خام هستيم كه اگرروى خودمان كاركرديم و توانستيم اين ماده خام رابه شكلهاى برترتبديل كنيم، آن كار لازم در زندگى راانجام دادهايم. هدفِ حيات همين است. واى به حال كسانى كه روى خودشان از لحاظ علم و عمل كارى نكنند و همانطور كه وارد دنيا شدند، به اضافه پوسيدگيها و ضايعات و خرابيها و فسادها كه در طول زندگى براى انسان پيش مى آيد، از اين دنيا بروند. مؤمن بايد به طور دائم روى خودش كار كند؛ به طور دائم. نه اينكه خيال كنيد «به طور دائم» زيادى است يا نمىشود؛ نه. هم مىشود، هم زيادى نيست. اگر كسى مراقب خود باشد؛ مواظب باشد كارهاى ممنوع و كارهايى را كه خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جديّت بپيمايد، موفّق مىشود. اين، همان خودسازى دائمى است و برنامه اسلام، متناسب با همين خودسازىِ به طور دائم است. اين نماز پنجگانه - پنج وقت نماز خواندن - ذكر گفتن؛ «ايّاك نعبدوايّاك نستعين» را تكرار كردن؛ ركوع كردن؛ به خاك افتادن و خداى متعال را تسبيح و تحميد و تهليل كردن براى چيست؟ براى اين است كه انسان به طور دائم مشغول خودسازى باشد. منتها گرفتاريها زياد است و همه گرفتاريم. گرفتارى زندگى؛ گرفتارى معاش؛ گرفتارى امور شخصى؛ گرفتارى اهل و اولاد، و انواع گرفتاريها مانع مى شود كه ما به خودمان، آن چنان كه شايسته است، برسيم. لذا يك ماه رمضان را كه خداى متعال قرار داده است، فرصت مغتنمى است. اين ماه را از دست ندهيد. مقصودم اين است كه اگر نمى توانيم به طور دائم در حال مراقبت و ساخت وساز خودمان باشيم، اقلاًّ ماه رمضان را مغتنم بشماريم .شرايط هم در ماه رمضان آماده است. يكى از بزرگترين شرايط، همين روزهاى است كه شما مىگيريد. اين، يكى از بزرگترين توفيقات الهى است. توفيق يعنى چه؟ توفيق يعنى اينكه خداى متعال چيزى را براى انسان، مناسب بياورد. با واجب كردن روزه، خداى متعال زمينه مناسبى را براى من و شما بهوجود آورده است كه قدرى در اين ماه به خودمان برسيم. روزه، نعمت بزرگى است. شكم خالى است و مبارزه با نفس، تا حدودى در اثناى روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست داريد، نمىخوريد و نمى آشاميد و بسيارى از مشتهيات نفسانى را براى خودتان به مدت چند ساعت ممنوع مىكنيد. اين، يك مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست، و مبارزه با هوا، در رأس تمام كارهاى نيك و خودسازيها قرار دارد.
ماه رمضان زمينه بسيار خوبى است و خداى متعال اين فرصت را به من و شما داده كه در اين ماه، چنين امكانى را براى خودسازى پيدا كنيم. علاوه براينكه ساعات اين ماه بسيار با بركت است و خداى متعال، از لحاظ طبيعى اين لحظات و ساعات را اينگونه قرار داده است، ساعات بسيار مغتنمى هم هست. يك ركعت نماز شما؛ يك كلمه ذكر «سبحان اللَّه» شما؛ مختصر صدقه دادن شما، و يك صله رحم كوچكى كه در اين ماه بكنيد، مزيّتى چند برابر بيشتر از همين امور، وقتى در غير ماه رمضان انجام مىشود، دارد. اين، فرصت بسيار خوبى است. زمينه خوبى است كه انسان در اين ماه به خودش برسد.
حقیقت اخلاص
... يكى از ويژگيها كه بسيار مهمّ است تا براى خود سازى به آن توجّه كنيم و شايد جنبه تقدّمى هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص عبارت است از كار را خالص انجام دادن و اينكه كارى را مغشوش انجام ندهيم. گاهى هست كه كسى عبادت نمىكند و گاهى عبادت مى كند؛ اما مغشوش و ناخالص. اين هم مثل آن است .خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، اين است كه براى خداباشد. ....
من روايتى را در باب اخلاص يادداشت كردهام كه برايتان مىخوانم. ازپيغمبر اكرم صلواتاللَّهوسلامهعليه نقل شده است كه فرمود: «ان لكلّ حق حقيقتاً.» هر چيزى داراى حقيقتى است و يك روح و يك معنا و يك حقيقت دارد
«ومابلغ عبدحقيقة الاخلاص.» بنده به حقيقتِ اخلاص و به آن معناى حقيقى اخلاص نمىرسد «حتّى لايحبّ ان يحمد على شىء من عمل للَّه.» (اين خيلى سخت است؛ اين، مرتبهاش از آن مراتبِ بسيار بالاست) مگر اينكه دوست نداشته باشد كه مردم او را براى هيچ يك از كارهايى كه براى خدا انجام مىدهد، ستايش كنند. ....
من، اين صفت و اين روحيه را در امام رضواناللَّهتعالىعليه، در بسيارى از موارد مشاهده كردم. در موارد متعدّدى، بنده اين خصوصيّت را در ايشان ديده بودم. كارى نداشت كه كسى خوشش مى آيد يا خوشش نمىآيد. تكليفش را انجام مىداد. وقتىكه بار سنگين است؛ وقتىكه كار بزرگ است؛ وقتىكه كار خطرناك است، اخلاص بيشتر بهكار مىآيد.
آموزههای عملی از ماه مبارک رمضان
من به ذهنم رسيد كه اين توصيه راهم عرض كنم كه اين نوافل سى وچهار ركعتى كه براى نمازهاى روز و شب وارد شده است، بسيار با ارزش است. ماه رمضان فرصت خوبى است. ما غالباً اهل نوافل نيستيم. ولى ماه رمضان كه مىشود، چه مانعى دارد؟ كدام كار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ چهار ركعت نماز ظهر است، قبل از اين چهار ركعت، هشت ركعت نافله دارد؛ چهار دو ركعتى. چهار ركعت نماز عصر است و قبل از اين چهار ركعت، هشت ركعت نافله نماز عصر است. اين نوافل را بخوانيد. همچنين نوافل مغرب را كه از اينها مهمتر است؛ و نيز نوافل شب كه يازده ركعت است. همچنين نافله صبح كه دو ركعت است. كسانى هستند كه در ايام معمولى سال، برايشان مشكل است پيش از اذان صبح براى نماز شب بيدار شوند. ولى در اين شبها، به طور قهرى و طبيعى بيدار مى شوند. اين يك توفيق الهى است. چرا از اين توفيق استفاده نكنيم؟ انشاءاللَّه فرصتهاى ماه رمضان را مغتنم بشماريد.
فرازی از بيانات مقام معظم رهبرى در روز اوّل ماه مبارك رمضان 1371/12/4
بركات عجيبى در ماه رمضان وجود دارد
ماه رمضان، ماه پُربركتى است و داراى ابعاد گوناگونى مىباشد. معارفى كه در اين ماه راجع به قرآن و دعا و ذكر و نماز و مسايل مختلف دينى براى ذهن مسلمين است و در همه جاى دنيا مطرح مىشود و مسلمان در اين ماه اين توفيق را پيدا مىكند كه به اين مسايل بپردازد - چه عملاً و چه اعتقاداً - به طور معمول در هيچ ماه ديگرى چنين توفيقى دست نمىدهد.
بركات عجيبى در اين ماه وجود دارد. من در فهرست مسايلى كه مناسب با اين ماه است، تأمل مىكردم، ديدم كه اين ماه، ماه دعاهاى گوناگون، با مضامين گوناگون است. ... انس با قرآن، آشنايى با معارف قرآنى، حفظ كردن قرآن، تكرار كردن قرآن هم كه خودش مقوله يى جداگانه و دريايى عظيم است. ساير موارد هم همينطور است. توجه به زندگى اميرالمؤمنين، يكى از بركات ماه رمضان
يكى از موضوعاتى كه حقيقتاً از بركات اين ماه است، توجه به زندگى اميرالمؤمنين و مولى المتقين، على بن ابىطالب(عليهالصّلاةوالسّلام) است. ما هيچوقت اينقدر توفيق پيدا نمىكنيم كه به زندگى اميرالمؤمنين دقيق بشويم و مفاهيم مختلف و ابعاد عظيم اين زندگى را مورد مطالعه قرار بدهيم. نه مردم معمولى، نه گويندگان و بخصوص مسئولان كشور اسلامى - كه امروز بيش از همه به اين مطالعه و شناخت احتياج دارند - اين فرصت را در ماههاى ديگر كمتر به دست مىآورند. هر كس هر مسئوليتى دارد - از بالا تا پايين - احتياج دارد كه با زندگى اميرالمؤمنين و ابعاد و ريزه كاري هاى آن آشنا بشود.
فرازی از سخنرانى در ديدار با اقشار مختلف مردم (روز بيستونهم ماه مبارك رمضان) 26/1/1370
مسئلهي اساسي در باب ماه رمضان، اين است كه بشر ـ كه در ميان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگيزههاي گوناگون، او را بهسمت پايين و تنزل و سقوط ميكشاند ـ فرصتي پيدا كند كه در آن بتواند روح را ـ كه روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمايل دارد ـ به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جويد و به اخلاق الهي، تخلق پيدا كند. ماه رمضان، چنين فرصتي است.
البته غير از ماه رمضان، فرصتهاي ديگري هم هست. مثلا همين نمازهاي پنجگانه، فرصتهايي است كه ما ميتوانيم با استفادهي از آنها، عروج كنيم; خودمان را اصلاح نماييم و زنگارها و پوسيدگيها و غفلتها و بيماريهاي معنوي را از خودمان دور كنيم. نماز، فرصت بسيار خوبي است. شما اگر امتحان نكردهايد ـ كه قاعدتا امتحان كردهايد و انشاءالله عمل دايمي شما، همينطور باشد ـ امتحان كنيد. توجه بكنيد كه در حال نماز، اگر متوجه خودتان و كاري كه از شما سر ميزند، باشيد، قطعا بعد از نماز شما، با قبل از نماز شما متفاوت خواهد بود. شرطش همين است كه توجه كنيد در حال نماز، مشغول چه كاري هستيد. بهترش اين است كه اذكار نماز را بفهميد; كار بسيار آساني است.
نماز، معراج مؤمن
نبايد بگوييم كه ما فارسيزبانيم و نميتوانيم عبارات عربي را بفهميم. مجموع عباراتي كه در نماز خوانده ميشود ـ از اول تا به آخر ـ ياد گرفتن آن براي آدمهاي متوسط، يك ساعت هم كار ندارد; خيلي آسان است. كتابهايي هم نوشته شده كه اينها را ترجمه كردهاند. اگر به معاني توجه كنيد و بفهميد كه مضمون اين كلمات چيست و در آنها تدبر كنيد، البته بهتر است. اگر اين مقدار هم ممكن نشد، حداقل وقتي در حال سجدهايد، بدانيد كه با خدا حرف ميزنيد; وقتي در حال ركوعيد، بدانيد كه پروردگار عالم را تعظيم ميكنيد; وقتي در حال قرائت و ذكر هستيد، بدانيد كه با چه كسي حرف ميزنيد. نفس همين توجه، مهم است. اگر اين توجه حاصل بشود و ياد خدا در نماز تأمين گردد ـ كه "و لذكرالله اكبر" ـ اين نماز براي شما "معراجالمؤمن" خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همين است كه شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانيت بيشتري را بعد از نماز احساس ميكنيد. عبادات مالي هم، همينطور است. انواع عبادات، فرصتهايي براي ما هستند; ليكن ماه رمضان، يك فرصت استثنايي در دوران سال است.
در اين سي روز يا بيست و نه روز بهطور مداوم، غير از نمازهاي موظف پنجگانه و نوافلي كه هميشه انسان ميتواند آنها را بخواند، دعاهايي هست كه توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانيت مضاعفي ميبخشد. اين دعاها را در اختيار ما گذاشتهاند. كيفيت حرف زدن و مناجات كردن با خدا را به ما ياد دادهاند. معين كردهاند كه چه حرفهايي را ميشود با خدا زد. بعضي از اين جملات ادعيهي مأثوره از ائمه(عليهمالسلام) هست كه اگر اينها نبود، آدم نميتوانست خودش تشخيص بدهد كه ميشود با خدا با اين زبان حرف زد و اينطور از خدا خواست و التماس كرد.
علاوهي بر اينها، همين نفس روزهي ماه رمضان است كه يك زمينهي روحانيت و نورانيت، براي روزهدار ميباشد و او را براي كسب فيوضات الهي، آماده ميكند. اين، مجموعهي ماه رمضان، با نماز و با وظايف مقررهي هميشگي و با روزه و با دعاهايش است كه اگر شما به اينها توجه كنيد و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نماييد ـ كه گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است ـ يك دورهي بازسازي و بازيابي و نجات خود از پوسيدگيها و فسادها و امثال اينها خواهد بود; دورهي خيلي مغتنمي است.
سیر الیالله در ماه مبارک رمضان
اصل قضيه اين است كه ما بتوانيم در ماه رمضان، اين سير اليالله را بكنيم و ميشود. عرض كردم، گاهي كه پس از پايان ماه رمضان، خدمت امام(رضوانالله تعاليعليه) ميرسيدم، برايم محسوس بود كه ايشان نورانيتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حركت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق كرده است. دورهي ماه رمضان، براي يك انسان مؤمن و والا، اينطوري است. آنقدر به او و بهقلب و باطنش، نورانيت ميبخشد كه انسان اين را در مشاهدهي حضوري او حس ميكند و از حرفزدنش ميفهمد كه نورانيتر شده است. بندگان خدا همينطورند. ما بايد از اين فرصت، خيلي استفاده كنيم.
يك نكته را در زندگي عملي خودمان عرض ميكنم كه شايد انشاءالله براي خود من و براي همهي شما برادران و خواهران، وسيلهيي براي تحرك بهتر و بيشتر باشد. آن نكته، اين است كه براي نزديكي به خدا، اصل قضيه، ترك گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقيهي امور، فرع است. اصل قضيه، اين است كه انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. اين، همان تقوا را ميطلبد. تقوا و پرهيزگاري، مهمترين ـ يا بگوييم اوليترين ـ مظهري است كه وجود انسان بايد داشته باشد. همين است كه مانع از گناه انسان ميشود. گناه نميگذارد كه انسان، حتي خود را به لبهي درياي عظيم مغفرت الهي برساند و از آن استفاده كند. گناه نميگذارد كه ما حال دعا و توجه پيدا كنيم. گناه نميگذارد كه ما به فكر بازنگري و بازسازي خودمان بيفتيم. كوشش بكنيم از گناه فاصله بگيريم. اين، شرط اول قضيه است. ....
ترک گناهان زمینهی استفاده از رحمت و مغفرت الهی را آماده میکند
بايد زمينهي استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوي الهي را آماده كرد و آن، با ترك گناه است. لذا شما در دعاي كميل ميبينيد كه اميرالمؤمنين(عليهالصلاه والسلام) ميفرمايد: "اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الدعاء". يعني خدايا! آن گناهاني كه دعاي مرا حبس خواهد كرد، آنها را بيامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا ميشود. در همين شبها و سحرها، در دعاي شريف ابوحمزه ميخوانيد: "فرق بيني و بين ذنبي المانع لي من لزوم طاعتك": خدايا! ميان من و گناهم فاصله بينداز; آن گناهي كه مانع از انجام وظايفم ميشود و باعث ميگردد كه نتوانم خودم را به تو نزديك كنم. اصل قضيه، مسئلهي ترك گناه است. مهمترين حسن يك نظام و حكومت اسلامي در اين است كه فضا را، فضاي گناهآلود نميكند. در نظامهاي طاغوتي، فضا گناهآلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نكند، گويي براي او ميسور نيست و همه چيز، انسان را به طرف گناه سوق ميدهد. در نظام اسلامي، اينطور نيست. در نظام اسلامي، فضا گناهآلود نيست. ... در نظام اسلامي، گناه نه فقط معيار پيشرفت نيست، بلكه ضد پيشرفت و ضد ارزش و معيار تنزل است.
بنابراين، اصل قضيه، اجتناب از گناه است كه بايد سعي كنيم در اين ماه رمضان، انشاءالله با تمرين و حديث نفس و رياضت، گناه را از خودمان دور كنيم. اگر گناه از ما دور شد، آنوقت راه براي عروج و پرواز در ملكوت آسمانها ممكن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سير معنوي و الهي و آن طيران معينشده براي انسان را انجام بدهد; اما با سنگيني بار گناه، چنين چيزي ممكن نيست. اين ماه رمضان، فرصت خوبي براي دور شدن از گناه است.
فرازی از سخنراني در ديدار با اقشار مختلف مردم (روز يازدهم ماه مبارك رمضان) 18/1/1369
https://taghribnews.com/vdci3parqt1apv2.cbct.html
اشتراک گذاری :
مرجع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر اثار حضرت ایت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)